بالاخره، مصاحبه آقاي حكمتيار با BBC، وارونه گري و دروغسازي هاي اخير وي، مرا به ياد قصه هاي فضلوي پوده انداخت.

در ميان كاكه پهلوانان كابل قديم نيمچه پهلواني قد بلندك مي كرد و گاه و گري جامه اي كاكگي به بر مي نمود و ادعاي پهلواني مي كرد اما در كارنامه پهلواني اش جز باختن و چِت شدن و قرار دادن حريف بر روي سينه اش، دستاورد ديگري نداشت. وقتي روي تخت سماوار و دكان سلماني مي نشست زيان به لاف و گزاف مي كشود و بردها و افتخارات پهلوان هاي ديگر وارونه مي ساخت و به نام خويش مصادره مي كرد. او در روزهاي اول پهلواني به فضلوی پهلوان مشهور بود اما رفته رفته با دروغسازي هاي كه مردم در «ترمينالوژی » مقدس پهلواني از او ديدند و شنيدند، لقب « پوده » به او دادند.

از آن پس فضلوي پوده سر زبان ها افتاد و بيشتر از پيش معروف گشت و هر كسي خبر وارونه مي گفت و لاف مي زد و سخن به گزافه مي سفت، كنايتا به او فضلو خطاب مي كردند.
القصه دهن مردم نغاره خدا گشت و فضلو كه از هر كُوي برزن مي گذشت بچه هاي كوچه او را فضلوي پوده صدا زده به يكديگر نشان مي دادند. فضلو كه حالا از چاله به چاه افتاده بود از شرمساري خودش را محصور خانه ساخت.

مدت ها گذشت كه ناگهان پهلوان پهلوانان كاكه كاكه هاي كابل زمين باخبر شد كه فضلو خودش را در حصار كرده است پهلواني فرستاد تا او را به نزدش بياورند، چهره زار و پريش و شكست خورده فضلو را كه پهلوان ديد خاطرش افسرده شد دست نوازش به سر فضلو كشيد و به جارچيان دستور داد كه به كُوي و برزن روند جار زنند كه فضلو پهلوان به آوردگاه برگشته و لقب پوده بر او قطغن مي باشد.

القصه پهلوان پهلوانان يك نگاه عميقي به او انداخت و گفت: فضلو پهلوان!! اگر قصد پهلواني داري من ترا به ميدان بر مي گردانم و تو فقط رسم عياري و پهلواني بجا كن، دست مستمندان بگير و درمقابل راهزنان و باغيان بايست و اگر در خود استطاعت آن نمي بيني و بر سبيل اخلاق و عادت خويش باز بر خود غره مي شوي و سايه ات در شب بزرگ مي بيني و از ريسمان خدا به خلايق دروغ مي بافي و حق با باطل مي پوشاني و حقيقت كتمان مي كني، پس بر خود زحمت مه نه و برگرد به خانه ات!

فضلو گفت: نه! من تلخي روزگار چشيده ام آنان كه مرا به حريفي و دشمني با تو تشويق مي كردند و قباي پهلواني ام از پوست پلنگ مي دوختند، شير و شكر و پنير و پاچه، حواله ام مي داشتند به من پشت كرده و پهلوان رنگين قباي ديگري را به ميدان آورده اند.

فضلو بامظلوم نمايي توجه پهلوان را بخود جلب كرد. خلاصه پهلوان، او را عزت كرد و حرمت اش بجا آورد و فرصت حضور مجدد او را در صحنه پهلواني فراهم گردانيد.

توریالی غیاثی

>>>   همين عين قصه به كريزى هاى بدنام شوراى نظار و د يكر كريزى صدق مى كند!!! روز هاى شكست و كريز كه در هيجا كير نمى كردند و ألقاب بزرك به خود دادن، قهرمان، قهرمان صلح، مارشال، در همه همان بوده هاى هستند كه همه انان را به خوبى مى شناسد !!!

>>>   من آرزو دارم تا روزي اين همه پهلوانان جهاد عرصه و ميدان كشور بيچاره را ترك كند به شمول نظاريان،حكمت ياران،محققان،عطاريان،رشيديان و غيره و ملت صاحب سرنوشت خود شوند و انانيكه دانش و قدرت خدمت به وطن دارند توسط مردم انتخاب شوند
ولي انانيكه از قهرمانان و مارشالان يكطرفه بد گوئي ميكنند،همين قدر است كه اين ها در مقابل اشغالگران شمال و جنوب و طالبان و تروريستان به واقعيت مبارزه كردند كه خانه اباد و رخصت شوند ولي از كسي كه شما خيال طرفداري غير مستقيم داريد غير جاسوسي بيگانه و قتل مردم چه كمالي دارد؟
مهاجر

>>>   تعز من تشاءٌ و تزل من تشاءُ
خداوند کسی را عزت میدهد و کسی را ذلت
همه خوبی ها بدست الله است وبه همه چیز توانا است.

>>>   نفر اول پوچ گوئی نکو از پدر پدر از ابتدای نسلت دزد استی این قصه بخاطر شما گفته شده از چور چپاول احمدشاه درانی تا تیمور شاه حرامی، شاه شجاع بی نظیر تان، عبدالرحمن دیورند تان.... بالاخره این هم کلب الدین تان کسانی را توهین میکنی ناجیان خاک وملت از دست طالبان اجیر که درزمان طالبان موترهای پاکستانی ها را ماحساب میکردیم که به طرف شمال به جنگ می رفتند آنهای را که بد میگوی تا الحال سرخانواده شما کدام بیگانه را نیاورده حتی خودش نیز حیا میکند اگر کمی هم عقل داشته باشی همین قدر بس است.

>>>   بگفته اشرف غنی احمدزی ریس جمهور بگذارید که اقای گلبیدین حکمتیار باد خارج کند و ضمننا باید گفت که ان پهلوان مسخره تنها فضلوی پوده نام داشت اما حکمتیار نه تنها که پوده و خو گر است بلکه پوده وبیهوده ای بی شرم هم است .

>>>   همه زورمندان و زور طلبان فعلي امتحان خود را داده اند، هيچ كدام شان كدام بهادري نكرده اند، هميش خون مردم مظلوم را مكيدة اند، و همه شان بدتر از فضلوي پوده و يا به گفته توريالي بدتر از حكمتيار بوده و هستند.

>>>   جائیکه برق عصیان برآدم صفی زد=ماراچگونه زیبددعوای بیگناهی،نسل جوانی که بآینده این سرزمین کفرشکن میاندیشید! آگاه باشیدکه عبدالله های ابی ابن سلول،ابن صبأهاوام جمیل های در این عصرهستند.که باروشهای متفاوت وتزویرهای مدرن. میخواهند در افکارفرزندان محمد.خارترزیق کنند تاکه خوارشان بسازند بناهوشیار باشید. و از هسته گزاریهای این انوفلهای مزمن وکشنده باخبرباشید!
سیدمعظم حامی بادغیسی

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است