هرویان کیها بودند ؟
 
تاریخ انتشار:   ۰۹:۴۵    ۱۳۹۶/۶/۲۶ کد خبر: 138764 منبع: پرینت

هرویان گروهی از دودمان آریایی ها بودند که در هزاره دوم پیش از میلاد زادگاه خویش آسیای میانه را رها نموده از سمت آمو دریا به داخل فلات ایران و همچنان بخش دیگر به سرزمین حاصلخیز پیرامون هریرود مسکن گزین شدند و هرویرود که به زبان لاتین آریوس Arius است و ایشان پس از ورود، نام سرزمین خود را به نام رود خانه، هریوا گذاشتند.

در سده هفتم و ششم پ م مادها بر هریوا حاکمیت داشتند و نخستین شاه ایشان دیاکو نام داشت که هرودت مورخ باستانی نام او را دیوکس می خواند. سبب انقراض ماد ها، کورش بزرگ یکی ساتراپی های هخامنشی می گردد. ساتراپی ها (هخامنشیان) مرکز فرماندهی شان هرات است و قصر بدین منظور در شهر ارتاکوانا بنا می نهند.

هرودت مورخ یونانی در باب گشوده شدن هرات بدست اسکندر می نویسد که اسکندر مقدونی در سال 330 پ م شهر ارتاکوانا مرکز ساتراپی ها را مسخر نمود و ساتراپ (والی) هریوه در آن زمان ساتیبرزن نام داشت.

سپاهیان اسکندر، شهر را که در حالت مرفهی قرار داشت ویران ساختند و مردمش را کشتند اما اسکندر به منظور حراست از نظامیان خویش دژ مستحکمی بنا نهاد تا علاوه از سربازانش گروهی از بازرگانان همراه و همچنان شمار اندکی از باقی مانده گان شهر ارتاکوانا نیز در آن ساکن شوند.

محمد صدیق میر


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
هروی ها
هرات شناسی
نظرات بینندگان:

>>>   خدایا هرات ما را از شر این .....نگهدار. آمین.
جمعه خان همدرد
در سفر به هرات میخواهد تا تسهیلات لازم برای سفر حکمت یار را به هرات فراهم کند .
وی که چند روز است در هرات بسر میبرد و از هر گزینه برای رسیدن به هدفش استفاده میکند .
، جمعه خان همدرد که زمان از تمام توان برای بقایش در بلخ را بکار برد و در نهایت شکست تلخ را قبول کرد و حالا میخواهد تا از فرصت که دارد برای سرمایه گزاری سیاسی اش به هرات بهره گیری کند .
اینجا هرات است و هرات سفره پهن دلش را همیشه به روی هرکس میگشاید ، اما اگر به این خاک و به این مردم بی احترامی شود بسیار فجیعانه طرد خواهند شد .

>>>   فايق هروي
#حکمتیار_و_هرات
یکی از فرماندهان جهادی در ولسوالی گذره ولایت هرات روایت خود را این چنین بیان میکند:
در زمان جهاد من به حزب اسلامی پیوسته بودم و برای تجهیز و تمویل جبهات حزب اسلامی در هرات راهی پاکستان شدم. در پاکستان به کمپ حزب رفتم و حدود دو ماه معطل ماندم تا امیر را ببینم. روزی حکمتیار در نزدیکی محل اقامت آمده بود و من با کمک یکی از دوستان به خودم را به آن محل رساندم. آقای حکمتیار را در خانه پیدا کردم و با سلام علیکم وارد اتاق شدم. امیر که مشغول صحبت با فرماندهان جنوبی و شرقی بود طوری وانمود کرد که امدنم را حس نکرده است. اما سایر فرماندهان یا جوابم را با و علیکم دادند و با اشاره سر مرا پذیرایی کردند.
گفتگو ها همه به زبان پشتو بود و پس از یک الی یک و نیم ساعت یکی از نزدیکان امیر بدون دخالت امیر به من نزدیک شد و گفت مشکلت چیست؟ گفتم من فلانی و از هرات هستم. گفت می شناسم مشکلت چیست؟ گفتم من حدود دو ماه میشود برای تجهیز و تمویل جبهات آمدم و تا حال امیر را ندیدم. گفت از دوماه پیش تا حال موفق نشدی؟ گفتم نه.
نامه درخواستی مرا گرفت و نزدیک امیر که 6 یا 7 متری من بود برد و به امیر داد. امیر پرسید که این چیست؟ گفت از فلانی است. نامه را خواند و بی هیچ توجه‌ای گفت ورسه تا په پشتو ولیکه!
آن شخص آمد و نامه را پس من داد و گفت امیر گفتند برو این را به پشتو بنویس. من همان سخن پشتو امیر را شنیده و دانسته بودم و از فرط بغض گلویم پر شده بود و مجال سخن گفتن نداشتم. با گلوی پر و چشمان اشک آلود آن خانه را ترک کردم و دو باره به کوته ام برگشتم.
شب خیلی با خود فکر کردم که چقدر با دهوارها، خویشاوندان و هم شهری های جمعیتی ام بخاطر حزب جنگیده بودم و جوانان این طرف و آن طرف در این جنگ ها کشته شده بود. اما امیر این حزب زبان مرا قبول ندارد و حتا حاضر نیست با من صحبت کند. آن شب با خود تصمیم گرفتم ديگر عضو اين حزب نباشم...

>>>   اولین اجداد انسان نما اولیه ما، میلیون سال قبل خود را از نسل شادی ها و گوریلا ها جدا میکنند و در چند دور یخبندان و دوباره ذوب شدن یخ ها، و خشک سالی ها و قحطی ها، مجبور میشوند تا چندین مرتبه در طول میلیون سال از قسمت استوا زمین به طرف قطب شمال و دوباره به سمت استوا مهاجرت کنند.
این گرمی و سردی روزگار سبب انکشاف مغذی و ذهنی آنها شده و آخرین مرتبه سیصد هزار سال پیش ، انسانهای امروزی به طرف شمال دوباره حرکت کردند و حدود ده هزار سال پیش در منطقه بین النحرین امروزی یعنی منطقه ترکیه و سوریه و عراق و ایران امروزی،جای نین شدند و از شکار روی گرداندند و به کشت و زراعت و دام داری روی آوردند و نخستین تمدن انسانی روی زمین را بنیاد گذاشتند.
بعدأ در مناطق دیگر زمین همچون هند و چین و اروپا و امریکای جنوبی و دیگر مناطق دنیا، در جاهایی که دریا های بزرگ قرار داشتند، در دوطرف این دریاها تمدن ها شروع به پاه گذاری شدند.
بدینصورت نخستین اجداد ما سیاه پوستانی بودند که در سواحل شرقی افریقا در منطقه امروزی ایتیوپیا و سومالیا زندگی میکردند و (دی،ان،آ) تمام نژاد های دنیا به آنها ختم میشود و خود آنها از نسل شادی ها و بوزینه ها و گوریلا ها هستند و آنها از نسل پریمات ها و پریمات ها از نسل پستانداران و پستانداران از نسل ریپتیل ها و ریپتیل ها از نسل کروکادیل ها و کروکادیل ها از نسل ماهی ها و نهنگ ها و بالاخره به زنده جانهای چند حجروی و یک حجروی و بکتریا ها و ویروس ها ختم میشود که اولین آنها به چهرملیارد سال قبل برمیگردد.

>>>   پشتون‌های هرات را که پشتو نمی‌فهمند جابه‌جا کنیم و تاجیک و ازبیکی که مطلقاً مطابق خواست ما کار کنند را به‌صورت نمونه‌یی تعیین کنیم، تا مردم فکر کنند که از هر قوم کسی در این‌جا (اداره‌ی امور) است

>>>   هرات ، ايراني در انتظار در آغوش كشيدن دوباره توست
هرات پايتخت فرهنگي خراسان
تو را دوباره به كشورت برخواهيم گرداند
هرات استاني از ايران
پايتخت خراسان
ايران سرزمين شيران
هرات مام ايران مشتاق توست
ايرانيان يك صدا
منتظر روزهاي خوش براي خود باش كه به زودي در آغوش مام ميهن
آرام خواهي گرفت

سامان

>>>   اصلا اسم هرات رو که می شنوم باورش برام سخته که برای دیدنش باید ویزا بگیرم. حتما باید جای زیبایی باشه.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است