تلکس شایعات | ||||
تاریخ انتشار: ۱۴:۱۵ ۱۳۹۶/۶/۲۶ | کد خبر: 138803 | منبع: | پرینت |
معامله چهار نامزد وزیر با تعدادی از نماینده های تاثیر گذار در مجلس آغاز شد.
اولین ملاقات این چهار نامزد وزير با تعدادي از اعضاي پارلمان كشور به بررسی وضعیت مالی نامزد وزیران و درآمدهای آینده وزارتخانه های مربوطه اختصاص یافته بود.
(این خبر در بخش تلکس شایعات سایت شبکه اطلاع رسانی افغانستان نشر شده است)
>>> .....کند این معامله گران و مفسدین که بنام وکیل مردم در طویله خان ملت جمع شده اند.
>>> دربین این وزیران گل آقا شیرزوی خوب شیرمیدهد بیست ملیون دالرباید از او کمیشن کاران ما اخذ کنند
>>> معامله داغ است، پولهای که ازسوی وزیران پیشنهادی برای نمایندگان داده میشود، بالاخره ازجیب مردم جبران وصدبرابر آن ازمال ملت گیرشان خواهد آمد. قانون نانوشته معامله وزیران با نمایندگان این است که(هرکه پولش بیش، رٲیش بیش) واقعا ازوجود اینگونه حکومت متنفر وخجالت میکشم.
اگر دولت خائن نباشد، بخداقسم با یک اعلان عمومی برای تمام کسانی که مامور دولت هستند ازکوچک وبزرگ اگر اختلاس کند یا رشوت بگیرد ازکارشان اخراج وضمن برگرداندن پول گرفته شده، سالها در زندان خواهد ماند. ودولت دراین تصمیم خود قاطع باشد، کسی جرٲت تخلف رانخواهد کرد.
>>> مه خو ساده و پیاده آدم اما میگن بازار وکلا گرم، نامزد وزرا خانه گشتک میکنند..؟
>>> وکلا باید خداوند را حاضر و ناظر دانسته کارکرد های این افراد را ببیند و خود را تا لحظا مرگ اغشته به رشوت و فساد نسازند حق را به حقدار برسانند.
>>> اولین معامله گر حاجی اقبال است.
خداوند همه معامله گران را به دود مرگ تباه کند.
علوی تبارتگاب کاپیسا
>>> هروی
ما وقتی بخواهیم درست از زبان مادری خود که فارسی دری باشد استفاده کنیم متهم به تفرقه اندازی میشویم. اما آنها یک بانک دولتی را به نام قوم خود نامگذاری . حالا شما داوری کنید کی کدام حرکت یا عمل تفرقه اندازی است؟
بدون تعصب پاسخ بدهید!
اگر نام اين بانک(پشتنی) "هزاره"، "تاجيك" و يا هم "ازبيك" بانك بود، آيا قابل قبول برادران پشتون ما واقع ميشد؟ و يا هم تحمل چنين برترى جويى را داشتند؟
>>> اگر ده بار قوم محترم اوغان را بشماری بیش از 25 درصد نفوس کشور را نمیتوانند تشکیل دهند، بنأ دروغ های شاخدار را گفتن اصلأ نه معنا دارد و نه فایده و نه درد فاشیستها دوا میشود
kandahari
>>> Yaktahparast
ای کاش انحصار طلبی این فاشیست ها در همین حد بود
اسم کشور را به نام قوم خود تغیر دادند ، شما محترم از پشتنی بانک حرف میزنید
>>> حكمتيار حكومت رولا غنى را مى پذيرد و تحت درفش و غرش هوا پيما هاى امريكاى ها مى خواهد زيست كند ، اما حكومت مجاهدين و همفكران خود را قبول نداشت و براى تخريب حاكميت مجاهدين بيش از هزار ها انسان كابلى را به قتل رساند . مگر رولا و غنى ، مسلمان تر از شهيد مسعود و ربانى اند ! بديهى است كه حكمتيار فاشيست حاكميت تاجيكها را بد تر از حاكميت عيسوى ها و كمونيست ها تلقى مى كرد و مى كند.
من از همين جا به عبدالله ، عطا و هر تاجيكى كه با هر بهانه و دليلى از حكمتيار استقبال مى كنند لعنت مى فرستم و اينها را هم دست جنايات و خيانت هاى حكمتيار مى دانم ، باور دارم كه هر انسانى با شرفى اين حقيقت را مى داند.
تاجيكان نبايد به خايين هاى صف خود بيش از اين فرصت دهند ورنه در انتظار توهين تاريخ باشند.
>>> Latifi
برادر پشتونم از رهبرانت بپرس که چرا در 200 سال حاکمیت مکتب،پوهنتون، سرک، کلینیک، خط ٱهن، بند برق و معادن رااستخراج نکردند؟چراطفل معصوم پشتون خارباشد؟
>>> سپردنِ سرنوشتِ نیمی از آراء و سرنوشت سیاسی یک حوزه کلان به دست یک «لمپنِ سیاسی» مثلِ عبدالله که توان تعریفِ پایگاهِ اجتماعیاش را ندارد دیروز هم نادرست بود و امروز هم و با توجیه نامه نویسی امرالله صالح هیچ واقعیتی تغییر نمی کند.
----------
فحشدادن به غنی و کرزی، گرهی از کارِ فروبستهی ما نمیگشاید. مخالفانِ طالب در مجموع، و مدافعینِ آتشین و پر شورِ تیم «اصلاحات و همگرایی» به طور خاص، به نقدِ درونی و تجدیدِ نظر اساسی نیاز دارند. کرزی از طریق استخدامِ برخی از اعضای طالبان در دولت و همزمان اعطای امکاناتِ مالی و نظامی به «برادرانِ ناراضی» روندِ موجود را از بنیاد دچار مشکل کرد. برای غنی هیچ شرمی نیست اگر به رغمِ تکهتکهشدن و در آتشِ سوختنِ اردوی ملی و نیروهای امنیتی به صورتِ زنده توسط طالبان، کشتنِ طالب را نسلکشی یاد نموده و از آنها حمایت کند. پرسش این است که عبدالله و محقق و خلیلی و عطا کجا هستند؟
میتوان این فرض را مطرح کرد که غنی در مدیریتِ خود ناموفق نیست و به عنوان «مدیرِفروپاشی» کشور را در کامِ فروپاشیِ مطلق سوق داده است. مدیر ناموفق «عبدالله» و تیمِ اوست که به رغم نیمی آراء نه تنها در برابر تکرویهای غنی نمیایستند، بلکه حتا موضعِ سیاسی مشخص و روشنی ندارند. سپردنِ سرنوشتِ نیمی از آراء به دست یک «لمپنِ سیاسی» مثلِ عبدالله که توان تعریفِ پایگاهِ اجتماعیاش را ندارد و از سر درگمی خودش را در تارِ عنکبوتِ جهاد و جهادیگری میآویزد، خطایی بود که تاوانِ جبرانناپذیرش را اکنون به چشمِ سر میبینیم.
پایگاهِ اجتماعی کرزی و غنی تعریف شده است و به عنوانِ مدافع پشتونها از هر آنکه به زغمِ شان پشتون بهشمار میرود، حمایت میکنند، حتا اگر طالب باشد. عبدالله پایگاهِ اجتماعیاش را چهگونه تعریف میکند؟ بیهیچ تردیدی پایگاهِ اجتماعیِ اشرافی او، مانعِ جهتگیری رادیکال و روشن است. این گاهی به نعل و گاهی بهمیخزدن، ریشه در پایگاهِ تاریخی و اجتماعی او دارد. او به عنوان یک لمپنِ سیاسی نه مدافعِ طالب است و نه مخالفِ طالب. موافقت و مخالفتِ او، که حداکثر ناشی از رنج شخصیـفردی است، نه تاریخی، هرگز سیاسی نیست و توان مشخصکردنِ مرز دوست و دشمن را ندارد.
عطا نیز بهدلیل دستآوردهای سیاسی و مالی انگیزهي برای جنگیدن با طالب ندارد. مخالفت او با غنی و کرزی در حد «مزاحمتِ سیاسی» است. هر از چندگاهی، لباس رزم میپوشد ولی بیآنکه کاری کند در وضعیتی که شمال در مرزِ سقوط قرار دارد، به بزمهای خارج از کشور میرود. ابن خلدون گفته بود: شهر نظامیان را دچار رخوت و سستی میکند. این گفته آشکارا در مورد عطا صدق میکند. بخواهینخواهی، آن همه مال و منال و دالر و پاساژ و شهرک و زمینهای شهری و غیر شهری ـ که البته دست یافتن به آنها بدونِ سوء استفاده از موقعیتِ سیاسی و فسادِ سازمانیافته محال استـ، هر فرماندهِ نظامی را که فقر و محرومیت را با گوشت و استخوان تجربه کرده، هشیار و محافظهکار میکند. نگاهِ تجربی به رفتار سیاسی او در چند سالِ اخیر نشان میدهد که عطا بیش از آنکه اهل رزم و ماجراجویی باشد، اهل بزم و سوداگری و مزاحمت است و پاسداری از ثروتهای بادآورده را بر منافع مردم ترجیح میدهد.
جبههی طالب استراتژیهای روشن و مشخص دارد. در روز روشن و در برابر نهادهای ملی و بینالمللی امکاناتِ دولتی را در اختیار طالب قرار میدهد. اسرای طالبان را گلهگله از زندانها آزاد میکند. به اردوی ملی اجازه نمیدهد که با طالب بجنگند. افسرانِ ضد طالب را آشکارا به حاشیه میراند. ادبیاتش روشن است. خواستهایش روشن و کردار و گفتارش روشن. جبههي ضد طالب اما کاملا سردرگم است. نه استراتژی روشنی دارد. نمیداند چه بگوید، چه بخواهد و چه کار کند! عبدالله ناکارآمدتر از ان است که تصور میشد. اما همانگونه که طالبگرایی اشرفغنی ریشه در پایگاهِ اجتماعی و تاریخی او دارد، ناکارایی عبدالله نیز پایهی اجتماعی دارد. عبدالله بههیچ وجه قادر به درکِ درد فروماندگان نیست. گزینشِ محمدخان به جای دوستم، در زمان انتخابات، مشکلات را پیچیدهتر کرد. بههرحال، اکنون زمان آن رسیده است که بهجای اشرفغنی و کرزی، از دوستم و دانش و عبدالله و محقق و عطا و محقق پرسیده شود. انتظار از غنی و کرزی خطاست، خطاتر از آن اما چشمپوشی از نقدِ درونی، پاکپنداریِ رهبرانِ اتحادشمال و فرافکنیِ مشکلات به رهبرانِ جنوب.
نوشته از اسد بودا
>>> باز وقت بشر دوست رسید.
باز او از وزیر ها انتقاد میکند و مسؤلین امنیتی او را از تالار خارج میکنند و وکیل ها در خفا با وزرا مشوره میکنند و میگویند که همه گپ های بشردوست صاحب راست است.
چند میتین که برای تان رای بدهیم؟
زنده باد بشردوست. اگر او نباشد، وکیل صاحب ها با وزرا چنه زده نمیتوانند.
ابراهیمی رییس مجلس.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است