راه حل نظامی برای افغانستان کارساز نیست
با توجه به تعارض منافعی که بین آمریکا و قدرت های رقیب آمریکا در منطقه وجود دارد چشم انداز حمایت این کشورها از موضع افغانستان و ایجاد فشار بالای کشورهایی که حامی افراط گرایی در افغانستان تلقی می شود تا حدودی دور از ذهن خواهد بود 
تاریخ انتشار:   ۱۱:۵۶    ۱۳۹۶/۶/۳۰ کد خبر: 139018 منبع: پرینت

محمد اشرف غنی، رییس جمهور کشور در سخنرانی اش در مجمع عمومی سازمان ملل از اعلام استراتژی رییس جمهور آمریکا در قبال افغانستان اعلام کردند. آقای غنی گفته است با اعلان استراتژی دونالد ترامپ برای مقابله با تروریزم و ایجاد ثبات در جنوب آسیا شراکت پایدار افغانستان و آمریکا و جامعه بین المللی تعیین شده و جهت تازه ای پیدا کرده است. رییس جمهور غنی افزوده است این استراتژی حاوی این پیام برای طالبان و حامیان آن است که نمی توانند به پیروزی نظامی دست پیدا کنند. آقای غنی از پاکستان خواست برای بحث درباره صلح و امنیت و همکاری منطقه ای برای رسیدن به رفاه به افغانستان وارد مذاکره شوند.

به گزارش شبکه اطلاع رساني افغانستان(afghanpaper)، داکتر عبدالطیف نظری استاد دانشگاه در برنامه «چشم انداز» گفت: صحبت های رییس جمهور در نیویورک محتوای جدیدی را در برنداشت. از نظر محتوایی افغانستان همیشه چنین صحبت هایی را در محافل بین المللی، سیاسی و دیپلماتیک مطرح کرده بود.
وی در خصوص نتیجه ای که افغانستان از این نشست می تواند بگیرد بیان داشت: بازتاب این نشست بر می گردد به نوع ساختار قدرت و ترکیب قدرتی که در افغانستان وجود دارد. متاسفانه دولت افغانستان یک دولت قوی نیست. بنابراین نگاه دنیا هم به دولت های ضعیف و دولت های ورشکسته نگاه بیشتر ترحم هست تا نگاه تعامل. با توجه به این مساله است که بازتاب آن ممکن است آنقدر جدی نباشد که مثلا کشورها تصمیم بگیرند که فلان کشور افراط گرا و حامی تروریست را از فردا زیر فشار قرار دهند. چون هر کشوری در تعاملات بین المللی منافع ملی خود را دنبال می کند. بنابراین ممکن است منافع ملی بسیاری از کشورهای منطقه و کشورهای تاثیرگزار همسویی و همنظری با کشورهایی که امروزه در روند افغانستان مداخله می کنند داشته باشد. از این رو بازتاب آن بیشتر رسانه ای، دیپلماتیکی و بین المللی بوده تا اینکه ما امیدوار باشیم که یک فرآیند عملی در دستور کار کشورها قرار بگیرد. اما فراموش نکنیم که برای افغانستان در شرایط فعلی بعد نمادین، سمبلیک و بین المللی بودن این صبحت ها می تواند حایز اهمیت باشد. چون حداقل افغانستان را بار دیگر در مرکز تحولات و توجهات بین المللی قرار می دهد. یعنی باعث این می شود که افغانستان بار دیگر به حاشیه تحولات سوق پیدا نکند. چون این نگرانی همیشه وجود داشته است که برای یک کشوری مانند افغانستان که از قدرت ملی چندانی برخوردار نیست، ممکن است در حاشیه و تجرید از نظر تحولات بین المللی قرار بگیرد.

داکتر نظری افزود: بنابراین در چنین روندی حداقل دستاورد صحبت ها این است که افغانستان همچنان در مرکز ثقل توجهات بین المللی قرار دارد هرچند در ارتباط با اقدام عملی ما نباید زیاد امیدوار باشیم. چون هر کشوری منافع ملی خود را دارد و با توجه به تعارض منافعی که بین آمریکا و قدرت های رقیب آمریکا در منطقه وجود دارد چشم انداز حمایت این کشورها از موضع افغانستان و ایجاد فشار بالای کشورهایی که حامی افراط گرایی در افغانستان تلقی می شود تا حدودی دور از ذهن خواهد بود.

به باور وی، در حال حاضر شرایط افغانستان یک شرایط پیچده است. متغیرهای چندگانه قدرت در سطوح ملی و بین المللی روی وضعیت امنیتی و سیاسی افغانستان تاثیرگزار است. هر چند آمریکا به عنوان یک بازیگر و کارگردان کلیدی تحولات سیاسی افغانستان ارزیابی می شود اما در کنار آن قدرت های منطقه در واقع هم نقش برجسته را در تحولات سیاسی و امنیتی افغانستان بازی می کند. بنابراین فکر می کنم که استراتژی جدید آمریکا که از رهیافت زمان محوری به موقعیت محوری تغییر یافته یک فرصتی را برای افغانستان بوجود آورده به این معنا که دیگر آمریکایی ها با توجه به زمان تصمیم نمی گیرند بلکه با توجه به شرایط و موقعیت افغانستان تصمیم می گیرند که نیروهایشان چقدر در افغانستان حضور داشته باشند و به چه میزان و سطحی و با چه منزلت و جایگاهی. اما در کنار آن فراموش نکنیم که کشورهای منطقه هم منافع ژیوپولتیک شان با منافع آمریکا در تعارض جدی قرار دارد. بنابراین با توجه به چنین وضعیتی قطعا کشورهای منطقه و همسایه تلاش خواهند کرد که نفوذ خود را در افغانستان افزایش دهد و در برابر افزایش نیروهای نظامی آمریکا اینها هم گروه های خاصی را مورد حمایت قرار می دهند و برآیند چنین حمایتی گسترش جنگ های نیابتی در داخل افغانستان می باشد. بنابراین من فکر می کنم که اگر تمرکز بیشتر روی ابعاد دیپلماتیک و مجاری دیپلماسی صورت بگیرد ما بیتشر می توانیم امیدوار باشیم که تحولات افغانستان به یک فرجامی منتهی شود. در غیر این صورت آنگونه که در حال حاضر مشاهده می شود اتکای آمریکا روی بعد سخت افزاری و نظامی در کوتاه مدت ممکن است در جبهه جنگ تغییری بوجود بیاورد. اما در میان مدت و بلند مدت باور من این است که جنگ را می توان قطع کرد.

استاد دانشگاه در خصوص راه حل مشکل افغانستان گفت: مشکل افغانستان تحت هیچ شرایطی راه حل نظامی ندارد. مشکل افغانستان مشکل سیاسی است. بنابراین اگر ما در عرصه سیاسی نتوانیم به یک همگرایی دست پیدا کنیم این چه در سطح نخبگان و کنشگران داخل قدرت و نظام باشد و چه مخالفانی که در حال حاضر با حکومت افغانستان در ستیزش و رزم قرار دارد، راه حل نظامی کارساز نخواهد بود. بنابراین باور من این است که ابعاد دیپلماتیکی باید برجسته باشد و در واقع فشارهای نظامی می تواند بیشتر جایگاه دیپلماسی افغانستان را تقویت کند. اما اگر ما به این منظور ابعاد نظامی را بیشتر در دستور کار خود قرار دهیم که گویا ما از طریق جنگ و راهبرد نظامی می توانیم مخالفان را وادار کنیم که از جغرافیای افغانستان کاملا محو شوند من فکر می کنم چنین چیزی امکان ندارد. تجربه یک و نیم دهه حضور خارجی ها در افغانستان این موضوع را نشان می دهد. آنها با ده هزار نیروی نظامی هیچ تغییر جدی و ساختاری را در جبهه جنگ آورده نتوانستند چطور بتوانند با سه هزار نیرو تغییر حاصل کنند؟

کد (30)


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
اشرف غنی
سازمان ملل
نظرات بینندگان:

>>>   Ameni
اجداد این ها جهل کار وتعصب گراوخودخاوبلاخره قانون گریزبوده ،یک مثال است آب که از سرپرید چی یک نیضه ویابیشتر ازآن

>>>   Maihandost
بعضی اعمال شوم شیونیستآن قومی در کشور نتایجش بصورت آنی وبزودی محسوس نبوده ولی عواقب بسیار خطرناک و جبران ناپذیر می داشته باشد که متاسفانه از طرف مسولین و شخصیت های دخیل در موضوع توجه صورت نمی گیرد .
مثلا:
تعین ونصب افراد دلخواه ارگ نشینان در عضویت کمیسیون انتخابات غرض بر پایی تقلب در انتخابات .
انتقال و جابجایی پشتون های قبایل دوطرف سرحد در شمال ، شمال شرقی ، شمال غربی ودر کل مناطق فارسی زبانان به بهانه های مختلف غرض افغانیزه سازی این سرزمین .

>>>   آقای نظری وبسیاری از اهل نظر تنها راه حل جنگ درکشور را راه سیاسی دانسته وراه نظامی را کارساز نمی دانند، ولی این نظر ودیگاه صرفا یک پیشنهاد بدون راهکاراست. خوب است دوستان بجای کلی گویی راهکارهای عملی ارائه کنند، مثلا باطالبان ازچه راهی وارد شوند؟ آقای نظری مشکل باطالبان را سیاسی دانسته است، درحالیکه مشکل اصلی ایدولوژی وعقیدتی است، طالبان دولت فعلی رانامشروع ومهدورالدم وکسانی که در دولت کارمیکنند ومعاش میگیرند حرام میدانند، حال چگونه باید عقیده اینهارا تغییر داد؟ آیا ممکن است آنها پای روی عقیده خود گذاشته وکافرشوند؟ حتی اگر نیمی ارگ ووزارت ها به آنها داده شوند نخواهند پذیرفت. اگرمشکل سیاسی باشد باید با گرفتن سهم خود راضی شوند، ولی مشکل آنها سیاسی نیست که آقایان یکسره برزبان می آورند. بلکه آنها کمتراز سقوط نظام فعلی وحاکمیت مطلق امارت اسلامی برتمام کشور راضی نیستند.
جاغوری


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است