>>>   خداوند این خرابکاران را خراب سازد

>>>   درکتابی بنام ( حاجی بابای اصفهانی ) شخصی که درکیسه بری جادوگری فریبکاری شادی بازی هزار پیشه بود بعد ازینکه درهمه جامُشتش باز شده بود از کشمیر ولاهور با خادمش راهی هرات میشود
از زبان ادمش چنین نقل شده :
.... ازانجا به لاهور وکشمیر روانشدیم اما درینجا نقش درویشی نمی گنجید چون مردم انجا خیلی کهنه رند بودند عاقبت رخت به هرات کشیدیم در سایه ابلهی افغانان تلافی ماهات کشمیریان ولاهوریان نمودیم درویش در هرات ادعای نبوت انداخت ، اما هنوز دستگاه معجزاتش تمام نشده ووعده جوانی که به هزارکس داده بود بسر نرسیده بسرای دیگر کوچید ازبخت بد شبی یک بره بریان بتمام با یک من پشمک خورد واز هیضه بمُرد من ( خادمش) به مردم وانمود کردم که درویش راکه قصد خدمت بهراتیان داشت پریان رشک بردند روح درویش از بدنش بیرون جست ودر اسمان پنجم کنار حضرت عیسی نشست
درویش را با دبدبه وطنطنه دفن نمودند ، ایشک میرزا حاکم هرات بالذات نعش اورا تاگور بدوش برد وبخرج اولیا پرستان گنبدی برسرفبرش ساختند که تا قیامت زیارت گاه ابلهانست !
ر

>>>   آیا در بامیان هم خشونت علیه زنان وجود دارد؟
حتماً خانم هایشان هنگام خشونت در مقابل شان،چنین بد دعا میکنند:
مه میگم مردکه الهی چشمای تنگ تو کته و بینی پخچ تو بلند شوه که مره تو مبزنی!

>>>   اشتبا نوشته کرد ی وسوال شما، در بامیان منطق حاکم است نه وحشی گری.
بجای خشونت زنش را برایش زمینه میسازد که برود دانشگا درس بخواند، نمیگوید چر از خانه بیرون رفتی تو زن هستی زن را باید فروخت شتر،گاو خر، خرید یا تو قبول نکردی دماغش ببررد یابه طبر بزند. در جای که علم معرفت با شد خشونت نیست

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است