زبان فارسی، جغرافیای معنوی است
 
تاریخ انتشار:   ۱۳:۰۲    ۱۳۹۶/۸/۱۳ کد خبر: 141042 منبع: پرینت

روایت های استوار و محکم تاریخ گواه آن است که حنظله بادغیسی از اولین شاعران پارسی زبان است. "مهتری گر به کام شیردر است. شو خطر کن زکام شیر بجوی".

بادغیس اکنون ولایت پر افتخار افغانستان است. شاهنامه در کشور من یعنی در غزنه نوشته شده است و به فرمایش شاهان سرزمین من نوشته شده است. یعنی به نام خداوند جان و خرد کزین برتر اندیشه برنگذرد. رودکی شعر معروف اش "بوی جوی مولیان آید همی" را در سرزمین من سروده است. قرن ها است که به من "فارسی وان" می گویند و من بخاطر حرف زدن با یک ایرانی، تاجیکی، فارسی زبان کاشغری با یک بخارایی و سمرقندی به ترجمان نیاز ندارم.

احمدشاه بابا امپراطور پشتون تبار ولی فارسی زبان افغانستان بود که دیوان اش به فارسی نوشته شده و مقبره اش با فارسی مزین است. زبان دربار شاهان سوات تا بیست سال قبل نیز فارسی بود. مالکیت معنوی پشتون تبارهای افغانستان بر فارسی گاهی بیشتر از دیگران است حتی ایرانیان. پس با این بنیاد محکم و استوار که هیچ باد و باران در طول قرن ها آن را صدمه نزده است چند تا آدم معاش بگیر و آله دست به دستور استعمار کهن که همه نیرنگ هایش افشا است نمی تواند به من مرز فرهنگی و زبانی ایجاد کند چون فارسی جغرافیای معنوی ما است.

امرالله صالح


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
زبان فارسی
فارسی دری
نظرات بینندگان:

>>>   محترم صالح سرمقاله شما مشتق از ۵ کلمه که ۲ کلمه آن عربی میباشد، حال شما خود فکر کنید که از این مهمتر جنجالی در افغانستان وجود ندارد که شما وقت گرانبهای تان را صرف آن کنید؟.

>>>   اصلا زبان پشتو جزء زبان است یا که یک لحجه است .
پشتو در چهارچوب زبان قرار نمیگیرد.وبیشتر گویش ولحجه محسوب میشود.

>>>   اصلا زبان پشتو جزء زبان است یا که یک لحجه است .
پشتو در چهارچوب زبان قرار نمیگیرد.وبیشتر گویش ولحجه محسوب میشود.

>>>   برای افغانان زبان دری، زبان دره های زیبای کشور، جغرافیای معنوی است.
امرالله خان برای نفاق افگنی لباس عوض نموده اند.

>>>   ای زبان فارسی، ‌ای درّ دریای دَری ای تو میراث نیاکان،‌ ای زبان مادری
در تو پیدا فَرّ ما، فرهنگ ما، آیین ما از تو برپا، رایتِ دانایی و دانشوری
کابل و تهران و تبریز و بخارا و خُجند جمله، ملک توست تا بلخ و نشابور و هری
جاودان زی،‌ ای زبان دانش و فرزانگی تا به گیتی، نور بخشد آفتاب خاوری
فارسی را پاس می‌داریم، زیرا گفته‌اند قدر زر، زرگر شناسد، قدر گوهر گوهری
شعر حداد عادل:

>>>   آقای عمرالله صالح بسیار زیبا جامع وکامل نویشتید، واقعا اینگونه است.

>>>   حنظله بادغیسی، از نخستین شاعران و گویندگان زبان پارسی است که در عهد طاهریان می‌زیسته‌است. نظامی عروضی از قول احمد بن عبدالله خجستانی «دیوان» شعری به وی نسبت می‌دهد. از اشعار وی تنها پنج بیت شامل یک قطعه دو بیتی و یک مفرد به دست آمده‌است. در مجمع الفصحا آمده‌است که وفات حنظله بادغیسی در سال 834 ميلادى بوده‌است. رودکى پدر ادبيات فارسى در سال 858 چشم به گيتى گشود و به سال 940 ميلادى درگذشت.
شعرهای حنظله بادغیسی را با مؤنث مشمول "مشموله" ( مى ناب سرد شده با باد خنک شمالى) تشبيه نموده شدهاست
اما نورالدین محمد عوفی بخاری، تاریخ‌نگار، زندگی‌نامه نویس، مترجم و ادیب خراسانی که 1171-1242 ميلادى ) اشعار نخستين بانوى شاعر پارسى را "آب فردوس " ناميده است: مى ناب مغان

>>>   هر زبان مستقلی باید ویژگی های گفتاری، نوشتاری و گرامری مربوط به خود را داشته باشد تا او را مستقل قلمداد نمود. و هر زبان مستقل گویش ها و لهجه های خاص خود را نیز دارا میباشد برای مثال در انگلیسی لهجه های آمریکایی، بریتیش، استراليا، کانادا، جامائیکا ... وجود دارد کما اینکه در زبان پشتو نیز لهجه های معروف مشرقی که در سوات، مهمند، پیشاور، شینوار، لغمان، لوگر، پکتیا... و لهجه غربی یا قندهاری که در وزیرستان، کویته، شیندند، قندهار، فراه، ... وجود دارد که مردم به آن تکلم میکنند زبان پارسی نیز دارای همین تنوع لهجه و گویش در افغانستان، ایران و تاجیکستان می باشد.
در پایان اگر از نظر سایر دوستان زبان دری از پارسی مستقل می باشد یک نوشته را به زبان پارسی و دیگری را به زبان دری بنویسیند تا ما نیز تفاوت را دریابیم!
البته از دیرباز کشور های استعماری با نام دین، مذهب، قوم و زبان به دنبال راهی برای ایجاد شکاف بین مردم کشورهای جهان سوم بودند و هستند!
یعقوب قریشی

>>>   فارسي زبان نيست ، يك مكتب است ، يك تاريخ است
سهم ما از جهان است
ما با اين زبان ، فكر و آرزو ميكنيم

>>>   صالح چراغ معرفت سیاست افغانستان است

>>>   درقرن 17 انگلیس وقتی جواسیس خودرا درقلمرو آسیای بزرگ روان کرد عظمت زبان فارس رادید مو را دروجود انگلیس راست نمود بعد از آن از راستی ونرم مزاجی این قلمرو بزرگ استفاده کرد وآهسته آهسته تفرقه را درقلمرو بزرگ فارس ایجادکرد که درکتاب بنام ( The grate game) کمی اشاره شده است اگر بیشتر معلومان میخواهید لطفآ مطالعه هایتان را بیشتر کنید به اثر کمبود وقت تمام مطالب را درآینده ها برای تان مینویسم.
بااحترام
امپراطوری خشم

>>>   زماني بود كه زبان فارسي از درياي مديترانه تا هند و غرب چين
و اسياي ميانه و جنوب شرق آسيا ، زبان رسمي و ميانجي
بود - پشتوانه زبان فارسي بسيار بسيار غني است و
اثار بيشماري به اين زبان نوشته و ترجمه شده و اديبان و نوابغ
بسياري در دامن خود پرورش داده است


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است