تدریس زبان فارسی در مدارس آلمان تصویب شد
 
تاریخ انتشار:   ۱۹:۲۸    ۱۳۹۶/۸/۲۰ کد خبر: 141370 منبع: پرینت

زبان فارسی در اکثر دانشگاه های اروپا تدریس می شود.

سنای فدرال آلمان در مصوبه‌ای اعلام کرد، زبان فارسی به عنوان یک واحد درسی در مدارس این کشور در کنار زبان‌های فرانسوی و انگلیسی تا سطح دیپلم دبیرستان به رسمیت شناخته شد.

با تصویب این طرح، از این پس زبان فارسی در تمام ایالت‌های آلمان در برنامه درسی مدارس دولتی (بنا به درخواست دانش‌آموز برای زبان دوم) گنجانده خواهد شد و دانش‌آموزان حق انتخاب یاد گیری این رشته را در مدارس دارند.

همچنین به گفته وزیر آموزش ایالت «مکلنبورگ فورپومن» قرار است برنامه‌ای به نام «طرح زادگاه یا وطن» برای کودکان در این ایالت اجرا شود که این طرح به منظور احیای روحیه و حس تعلق بیشتر به وطن، با هزینه‌ای بالغ بر ۶/۵ میلیون یورو حمایت خواهد شد.

در این طرح علاوه بر ساخت و تجهیز موزه باستان‌شناسی برای دانش‌آموزان و کودکان، قرار است از صنف هفتم، علاوه بر زبان‌های فرانسه، انگلیسی و فارسی، واحدهای درسی دیگری مانند بهداشت و سلامت، گویش «پلات دویچ» که لهجه‌ای محلی در شمال آلمان است نیز برای علاقمندان ارایه شود.

تا پیش از این افرادى كه از كلاس هفتم به بعد وارد آلمان می‌شدند و در كشورشان زبان خارجه نداشته‌ اند می‌توانستند در امتحانات غیر آلمانی که به صورت آزاد و سالانه اجرا می‌شود و تا مقطع ديپلم ادامه می ‌یابد، شرکت کنند.

محمود منجم زاده


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
زبان فارسی
فارسی آلمان
نظرات بینندگان:

>>>   مبارک مبارک زبان فارسی مبارک
تسليت تسليت به حاکمان پشتون تسليت
فارسی شد زبان دانش آموزان در آلمان
رودکى و مولوى باز پاواز شد نزد جرمنان
رونق مى گير فردوسى و همزباناندر دبيرستان جرمن ستان
پارسى بود مورد تفسير « دویچ» دانش‌ جويان
سعدى و حافظ و جامى به دوستان آلمانان و گرمنان
کنون در دبيرستانها براى دانش‌آموزان و کودکان
در آلمان نظم و نثر و درام ها و دستانهاى فارسى برگردان شده به هزاران
از نظامى و عطار و خيام و ديگر ناموران
بررسميت شناختن ات مبارک
پارسى براى پارسى دوستان
مبارک به دوستان مبارک
مبارک به همان ستانها مبارک
مبارک به فارسىزبانان ايران مبارک
مبارک به فارسىزبان هندوکوشان مبارک
مبارک به تاجيک ستان مبارک
ننگ و نفرين به حاکمان افغان
ديگر زبان جا ندارد به ارگ افغان
به در و دروازه دره و دربار و درگاههان
چون فارسى که حذف شد نام درستان ما و پيشوند افغان
مقام يافت با نام "پيرزيش" (پارسى) رسمى به دبستان و دبيرستان آلمان
و نه با نام "درى" "ورى" که نه جايگاه و نه معنى دارد درآلمان

>>>   یک قدم به پیش

>>>   متوجه باشید که حکمتیار از این مسئله خبر نشود ورنه فغانش به آسمان بلند خواهد شد

>>>   من چی خدمت کرده میتوانم

>>>   قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر گوهری/ قدر گل بلبل شناسد قدر قنبر را علی

>>>   مولوی بلخ و روم "درى" نگفت "فارسى" نگفت تنها "پارسى" گفت.
"پارسى گفتن" سراواز زبان اوست
چه به طرزو نظم وزن درى و چه به طرز نظم و وزن هندى

1
مولوی » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۰۹

قد خرجتم من حجاب و انتبهتم من رقاد
پارسی گوییم شاها آگهی خود از فؤاد
ماه تو تابنده باد و دولت پاینده باد

2
مولوی » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۶۴

استر العیب و ابذل المعروف
هکذا عاده الجواد تعال
چه بود پارسی تعال بیا
یا بیا یا بده تو داد تعال
چون بیایی زهی گشاد و مراد
3

مولوی » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۸۱

به یاریهای شمس الدین تبریز
شود بس مستخف و مستهام او
خمش از پارسی تازی بگویم

4
مولوی » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۰۸

ای کن عاشقانه درد محرومی بگو
پارسی گو ساعتی و ساعتی رومی بگو
خواه رومی خواه تازی من نخواهم غیر تو

5
مولوی » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۰۲

بیننا نارا یطفی نوره ناری
چو من تازی همیگویم به گوشم پارسی گوید
مگر بدخدمتی کردم که رو این سو نمیآری
نکردی جرم ای مه رو ولی انعام عام او

6
مولوی » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۳۲

و غیرنی و سیرنی بجود کفک الساری
چو نامت پارسی گویم کند تازی مرا لابه
چو تازی وصف تو گویم برآرد پارسی زاری

7
مولوی » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۶۱

آن خاکم بخسپانید زان خاک است بینایی
مسلمانان مسلمانان زبان پارسی گویم
که نبود شرط در جمعی شکر خوردن به تنهایی
بیا ای شمس تبریزی که بر دست این سخن

8

مولوی » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۸۰

فهو مولی موالیها، و مولا کل علیایی
اخلایی اخلایی، زبان پارسی میگو
که نبود شرط در حلقه، شکر خوردن
9
مولوی » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۴۱ - طنز و انکار کردن پادشاه جهود و قبول ناکردن نصیحت خاصان خویش

هکذی تعرج و تنزل دائما
ذا فلا زلت علیه قائما
پارسی گوییم یعنی این کشش
زان طرف آید که آمد آن چشش
چشم هر قومی به سویی ماندهست

10
مولوی » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۰۴
کاصل هر بانگ و نواست
خود ندا آنست و این باقی صداست
ترک و کرد و پارسیگو و عرب
فهم کرده آن ندا بیگوش و لب
خود چه جای ترک و تاجیکست و زنگ

11
مولوی » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۸
ساقط گشت و شد بی دست و پا
بار کی نهد در جهان خرکره را
درس کی دهد پارسی بومره را

12
مولوی » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۲۹

پارسی گوییم هین تازی بهل
هندوی آن ترک باش ای آب و گل
هین گواهیهای شاهان بشنوید

13
مولوی » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۸۴ -

پارسی گو گرچه تازی خوشترست
عشق را خود صد زبان دیگرست

14
مولوی » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۷۵ -
گر بتازی گوید او ور پارسی
گوش و هوشی کو که در فهمش رسی
بادهٔ او درخور هر هوش نیست
حلقهٔ او سخرهٔ هر گوش نیست

مولاناى من 29 بار "پارسى" را پارسى گفته عشق او را به زبان تازى وبه قران را بجزء سلفه اى و وهابى (طالبان و داعش) کسى نمى تواند انکارکند.

>>>   در کشور آلمان از یکصد و نود مملکت دنیا، مردم شان زندگی میکنند.
بنأ امکانات این که صد ها زبان کشور های خارجی در مکاتب تدریس شود، وجود ندارد.
بنأ با در نظر داشت تعداد متقاضیان زبان ها، یک تعداد زبان های محدود، مانند انگلیسی و فرانسوی، هسپانیوی که زبان های بین المللی اند، تدریس میشوند.
از طرف دیگر در کشور آلمان زیادتر روی ادغام خارجی ها واولاد هایشان در جامعه آلمان کار و تلاش صورت میگیرد، نه این که برای هرکدام آنها در مکاتب تاریخچه کشور هایشان و کلتور و عنعنات و ادیان شان را به آنها آموزش بدهند.
زیرا رینصورت شاگرد ها تحت تاثیر کلتور های مختلف قرار میگیرند که در نتیجه باعث سر در گوم شدن آنها میشود و آنها را از انتخاب مسیر اصلی زندگی شان منحرف میکند.
همین حالا اکثر الاد های افغانها که جنجال های فامیلی والدین شان را میبینند، از عروسی و تشکیل خانواده ابأ میورزند و فکر میکنند که سرنوشت آنها نیز مثل والدین شان خواهد بود.
هرچند بعضی والدین برای اولاد هایشان از افغانستان عروس و یا داماد می آورند، اما اکثرآ این عروسی ها نیز منجر به تلاق میشود و به والدین خویش میگویند که شما برای خود عروس و یا داماد آورده اید، نه برای من زن.
بنآ بین کلتور شرقی و غربی، مانند زمین و آسمان تفاوت وجود دارد.

>>>   سپاس فروان محمود منجم زاده «پلات دویچ» لطفا״ «ت » را تشديد نمايد و هم چنين از ناميدن «نيدر دویچ» Niederdeutsch Niedersachsen گويش پايينى لهجه اى محلى و ادبى نشده. امروز درهمين نيدرزکسن با پايتخت هنوور مردم اين کشور آلمان با معيارى ترين عالى ترين فرهنگى ترين گويش آلمانى را سخن مى زنند. ازبرکت شاعران زبان و ادبيات آلمانى که در درباران شاهان به نام « خانه هاآقايان» باباغ هاى Herrenhäuser شان تشويق پشتيبانى شدند

آيا دانش چقدر تضاد، تناقض و رد در بافت استدال منطقى گفتمانى (Discurs) را تحمل مى کند?

چرا واژه "درى" زبان عاميانه شده ؟
چرا به زبان هايى آلمانى و يا گرمنى «هوف دويچ» و «هوخدوچ» (هوخ تيف يک شرکت ساختمالى آلمانى است که درسالهاى ظاهرشاه و اکنون در کابل سرک خيرخانه خشت هوختيف. "هوختيف " به زبان هايى آلمانى و يا گرمنى (هوخ = بالا ، تيف= پايين ) وديگر زبانهاى ميعارى مانند انگليسى را "کورت لنگيوا" ، "پورتى لينگوا" و يا "حوليکا لنگوا".
Porte = دروازه و هوف = Hof = Aulica = Aula = حولى
Große Aula LMU München = حولى بزرگ اين سالن بزرگ در ساختمان اصلی دانشگاه لوودویگ-ماکزیمیلانس-مونیخ براى گردهمايى و سيمينارهاى بزرگ علمى
Audio Maximum > Audi max = سالون بزرگ تحت نام اوديو ماکس وجود دارد
Hochdeutsch = آلمانى بالا بلند و عالى
Hofdeutsch = آلمانى دربارى
Kanzleideutsch = آلمانى منبر
Standardedeutsch = آلمانى ميعارى
Schriftdeutsch = آلمانى نوشتارى
Germanisch = گرمنی; Allemanisch = "آلى مانيشى"
زبان آلمانی ادبی و فصیح يا هوخ دويچ زبانی است که در تمام آلمان صحبت می شود. زبان آلمانی شامل دو گویش اصلی "آلمانی بالا" و "آلمانی پایین" و همانند زبانهاى ديگر دارای تعداد زیادی از گویش‌های فرعی است. بر اساس این زبان، زبان معیاری با نام آلمانی معیار يا هوخ دويچ يا هوف ديوچ وجود دارد که بیش‌تر به آلمانی بالا شبیه است، زبان به خارجی‌ها آموزش داده می‌شود و نوعی زبان فرا مليتهاى آلمانى (میانجی) است.

بخشی از کلمات زبان آلمانی ریشه در زبان‌های لاتین و یونانی دارد و قسمت کوچکی نیز از فرانسوی و انگلیسی به عاریه گرفته شده است. زبان آلمانی در سیر تحول تاریخی خود به بخش بزرگی از دستور زبان و واژگان بومی "گرمنی" و "آلى مانيشى" وفادار مانده و آن‌ها را در دستگاه دستوری و واژگانی خود زنده نگاه داشته‌است.
هر زبان درجهان تمدنى و ادبى در دره ها ساخته نشده بلکه در شهرها ويا مدنيه ها زبان فراشهرى، فرا مدنيه اى، فرا ستانى،فرا استانى وفراکشورى شده اند. زبان انگليسى و زبان آلمانى هم از همين امرخارج نيست. چون زبان آلمانى هم مانند فارسى در تمام کشورهاى آلمانى زبان درون کشورى ستانهاى فدرال آلمان و کشورهاى آلمانى زبان اتريش و وسويس در پهلوى زبان استاندار ويا بلند (هوخ ديوچ" گويشهاى منطقوى و ستانى دارند مانند "زکسينى" و "بواريايى" و "فرانکى" و "بادين" و "راينى" وحتى شهرى مانند "مونيخى" و "همبورگى" وغيره. ولى زبان استاندارد و يا هوخ دويچ در چارچوب کليساها ودرگاه ها وحولى هاى دربارهاى شاهان "پرويسى" (شمالشرق آلمان) بوجودآمده است که زبان واعظان و زبان دادگسترى شد. تاريخچه زبان هوخ دويچ نو آلمانى٥٠٠ سال پيش با ترجمه کتاب مقدس انجيل ازسوى مارتين لوتر از زبان لاتين به آلمانى بوجود آمد واما زبان درى در دوران پادشاهى يزدگرد و يا بهرام گور بوجود آمد که همين زبان، زبان پارسى ميانه را آرام آرام به زبان "مرده" تبديل کرد.
رودکى بزرگ در کشور باختر زمين دردوران سامانيان خدمت شايانى براى زبان دربارى، ديوانى، نوشتاريى، ادبى، فرهنگى و زبان بلند نمود. برزویه پزشک نامدار ایران يک کتاب پنج تنتره (کلیله و دمنه) را به فارسی میانه برگردان کرد. روزبه پور دادویه معروف به ابومحمد عبدالله ابن مقفع آنرا از زبان پارسى به عربى دوباره به فارسى دربارى برگردان کرد. همين شاعران دربارهاى ساسانيان و صفاريان ووبويژه سامانيان و غزنويان بودند که آثار شان هم به دره ها رفتند و مردم را شاهنامه خوان کرد. "پنج کتاب" خوان کرد زيرا کى نبود که دردره پنجشير حافظ خوان نبود. کدام دختر نبود که فال حافظ نمى گشود؟

حذف واژه فارسى از صفت درى درست در سال 1964 ميلادى توسط اولين نخست وزير غير پشتون دکتور يوسف انجام شد. نگاه کن چالبازى حاکمان افغان. افغان را در تذکره شايد ازطرف غيرپشتون درج مىکند

باحذف واژه فارسى و جايگزينى "درى" در سال 1964 ساختار يا دستگاه دستورى، صرف ونحو واژگانی ،گردانهاى واژگان مصدرى و اسمى با گردانهاى ضماير و حالت هاى، فاعلى، معفولى باوا سط وبى واسطه، اضافى پیشوندها و پسوندهایِ باستانی، قيدها و صفت ها، صرف اسم و صفت و حرف ربط تعریف، امکان ساختن واژه‌های ترکیبی طولانی و ساختمان پیچیدهٔ نحوی با تغير نام از فارسى به درى گفتن تغير کرد ?

و يا دستور زبان و يا دستور زبان پارسى در درى زنده است?

اين تغير مایه‌های بومی دگرگشت بنیادی ساختار زبان را تصوير نمى کند بلکه تغيير خلاقيت مطنقى به حماقت سياسى را برجسته ترسيم مى کند.

ساختارهای دیرینهٔ در سرگذشت تاریخی زبان‌ پارسى و يا آواز پارتى که بازهم پارسى گويش مى شود با گفتن درى گم نشده ولى فر و فرهنگ وفريخته گى افغانى چرا ؟ يا نى .

گفتند که درى "فصاحت" و "بلاغت" "صدای دلپذیر" "زبان متعارف" "زبان دادگاه " "زبان منبر" " زبان پادشاهان" زبان نظم ونثر درى، زبان کبک درى (مرغ وپرنده?) از دره هاى هنوکش در دره هاى جغرافيه افغانستان بوجود آمده است ولى از ساختن پيوند چسبانش ستاک‌ها و پیشوندها و پسوندها، ترکیب‌های تازه واژه هاى نوين که بتواند "درى" نيازهاى جهان مدرن را و واهم گيرى از زبانهاى در "فارسى افغانى" حرام و در پشتو حلال ديناميکى نيست بلکه منجمد است.

توانایی واژه هاى نو يا نيلوگيزم از پیوند پاره هاى کوچک وندى و قيدى غير معنا دار شکل نگرفته وچنين فعاليت ها بسیار کمتر شده انجام شده که با گرز ضد ايرانى کوبيده مى شود. از ماهيت های پارسايى پارسى ديناميکى نيست بلکه منجمد است. ساختن پیوندهای تازه ، که به ویژه برای زبانِ علم و تکنولوژی نيازاست در زبان با نام درى مديون مادر زبان يا زبان پارسايى است. اصطلاحات ملى و علمى فقط محدود به پشتو است. حاکمان افغان با دوکار خود پيروز نبود ونيست: اول با نام درى: اکثريت به درى دولتى" فارسى" و پشتونهاى شريف" پارسى" همانچنان که مولوى و پسراش سلطان ولد دررباب نامه وانتهانامه و ابتدانامه "پارسى" مى ناميد و بلاخره در خارج در سطح بين الملى کسى نمى فهمد که "زبان درى "چسيت و در فرهنگهاى زبانهاى غيراز فارسى بايد اسم توصيفى و تعريفى پارسى بيايد بجاى صفت فارسى يعنى درى و مجبورى اسم پارسى و صفت پشتون يعنى افغانى نوشته مى شود: "پارسى افغانى" شهروندان افغان اگر درخارج پاسخ پرسش کسى را گويد که درى کدام زبان است? بدون گرفتن نام پارسى برايش محال ا ست "زبان درى"" را به سوال کننده خارجى تشريح بيان وافاده کند. درزمينه يارى مى خواهم يا با طنز پارسى حتى استادان دانشگاه هم عاجز اند تا درى را به من و يا به يک جرمنى بدون بکاربرد واژه پارسى و اشعار پارسى گويان به فهماندند مثال از شعر مولانا?

>>>   زبان فارسی دری یک زبان شاهانه و در تمام زبان ها شامل است باید که این زبان منحیث یک زبان ملی و بین المللی در تمام جهان از جانب سازمان ملل متحد برسمیت شناخته شود نه تنها که در کشور المان باید در همه کشور های جهان زبان فارسیدری منحیث یک زبان رسمی ملی و بین المللی شناخته شود و از ان کار گرفته شود مانند دیگر زبان های بین المللی رایج در جهان.

>>>   به خاطر فعالیت های فرهنگی ایران است از ایران تشکر می کنیم


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است