به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper)،افغانستان طی چهل سال گذشته صحنه حذف و ترور چهره های مطرح سیاسی بوده و در این راه، هزاران هزار تن از مردم بیگناه نیز قربانی شده اند اما نکته قابل تامل در حمله به حامیان عطامحمد نور در کابل که طالبان آن را رد و داعش به عهده گرفته است، نقش حلقه درون حکومتی یا همان ستون پنجم می باشد.

هر چند ریاست جمهوری به مانند بیشمار رویداد با محکوم کردن تنها شاهد کشتار مردم است، عطامحمد به طور مشخص حلقه ای از درون حکومت را مسبب آن می داند که هدفی جز حذف وی و خفه کردن صداهای اعتراضی ندارد.

در همین راستا، طالبان در پی تلطیف کردن چهره خود برای مشروعیت اجتماعی است اما داعش طرد شده از سوی جامعه حتی در مناطق دور افتاده با افتخار، مرگبارترین رویدادها را به عهده می گیرد درحالیکه تروریستان سلاحی شده اند در دستان قومگرایان حکومتی.

اگر هدف حمله و انتحاری، گردهمایی های مذهبی، اجتماع هوادارن مخالف و قومیت های غیر پشتون است در مقابل مقام های پشتون و بخصوص گلبدین حکمتیار در هر نقطه و زمانی مصون از انتحاری، چه پیامی را می رساند؟

این در حال است که مساجد هزاره و شیعه صحنه فجیع ترین کشتارها می شود، انتحاری برای جنبش های روشنایی و رستاخیز است و حمله در اجتماع های جریان های مخالف رخ می دهد اما کابل برای برگزاری کنسرت ها و همایش های تفریحی هنرمندان امن و برای هر حرکت اعتراضی و صدای معترضان، قتلگاه می شود.

از گذشته تا دوران جدید، حکومت پشتون برای نفاق بوده و برهم زدن هر اتحادی و هر چند حامد کرزی با سیاستمداری و نرمش، چهره های دردسر ساز را از قدرت دور نگه می داشت اما در حکومت وحدت ملی، بارها تلاش برای ترور و حذف رهبران جریان های مخالف و یا قدرتمندان غیرپشتون شد که همان افراط گری قومیتی و سیاست کثیف سلطه گری است.

گروه های تروریستی طالب و داعش همچنان که در اختیار پاکستان برای اهداف افراط گری و هراس افکنی می باشد در دستان حکومتی های قبیله گرا در راه ترور و کشتار استفاده می شود تا پشتونیزم حاکم بر افغانستان شود.

همچنان که والی بلخ، انگشت اتهام را به سوی ارگ می گیرد و حلقه ای از درون نظام را برای نابودی رهبران مخالف و کشتار مردم متهم می کند به دور از واقعیت نیست زیرا جنرال دوستم قبل از پرونده ایشچی و تبعید، در شمال از حمله انتحاری به سختی جان سالم به در برد، همان رهبری که هر چند پروند قطور نقض حقوق بشر دارد اما دشمن طالبی است که تا زمان قدرت، شمال را از گزند تروریستان در امان نگه داشته بود.

روشی که اشرف غنی برای مقابله با مخالفان در پیش گرفته به مانند رویکرد گلبدین حکمتیار در دهه های گذشته می باشد، راکت پران دهه هفتاد کابل اکنون غرق در کاخ و امکانات حکومتی، از عاملان ترور چهره های مطرح سیاسی بوده است.

جنگ قومیتی اگر افغانستان را در یک قدمی سقوط قرار داد، جنگ مذهبی می تواند این سرزمین را به قهر افراط گری فرو برد، بازی خطرناکی که ارگ به راه انداخته هر روز هیزم به آتش نبرد مذهبی و قومیتی می اندازد.

عطامحمد نور، عبدالرشید دوستم، محقق و دیگر رهبران مخالف حکومت با وجود سیاست قبیله گرایی ارگ همچنان با رویکرد نرم و تنها با هشدار پیش رفته اند اما با گسترده تر شدن دامنه سلطه گری راس قدرت و تداوم حمله های هدفمند، چنین رویکرد نرمی بدل به تقابل نظامی خواهد شد که برای دو طرف عواقب خطرناکی دارد.

و اگر اکنون مردم در پایین ترین حد بی اعتمادی از حکومت قرار دارند سیاست حذف رهبران آنهم به وسیله انتحاری طالب و داعش می تواند نبرد سیاسی درون حکومتی را به قومیت ها کشانده و بدل به جنگ داخلی کند.

گروه های تروریستی در بنیان برای نابودی هر نشانه ای از انسانیت و نظام های مدرن شکل گرفته اند و اگر اکنون در همراهی با اهداف سلطه گرانه درون حکومتی، جریان های مخالف و مذهب شیعه را به خون می کشاند، دگر روز نیز هیچ رحمی نسبت به رهبران پشتون قوم گرا نخواهند داشت.

و آیا اشرف غنی خواهان سرنوشتی چون داکتر نجیبی است که توسط طالبی به دار آویخته شد که اکنون به عنوان ذخیره های قومی و سلاح سرکوب و حذف ارگ استفاده می شود؟


کد (18)

>>>   طالب و داعش موجودات کر و کور و گنگ هستند و به وسیله سردمداران قبیله و سیاستمداران کینه توز پر از نفرت در جهت اهداف شوم قبیله استفاده میشوند.
گلبدین به مثابه شاه مار پیر در تلاش است تا پیش از مرگ حد اقل یک بار صاحب ارگ شود و امر و نهی کند و میزبان باداران پاکستانی خود باشد.
مگر بی خبر از اینکه عزت و ذلت به دست خدا است.
شکر گویی نعمتت افزون شود
ور نه گویی از کفت بیرون شود
خداوند به این کم ظرف عزت رهبری مجاهدین و رهبری حکومت مجاهدین یا صدراعظمی را داد مگر این نا سپاس به جای شکر خدا و خدمت به بندگان خدا به دستور بادارانش کمر ویرانی و قتل ملت را بست و همه دیدیم که چه کرد.
و خداوند عزت اش را به ذلت تبدیل کرد تا جاییکه آمد و به یک کمونست مثل اتمر ویک بی خبر از خدا ودین مثل غنی تسلیم شد.
این چنین است عاقبت کار ناسپاسان

>>>   هرزمانی حادثه خونینی اتفاق افتاد امنیت ناملی یا شرکت انحصاری پنشیر وردک یا چوپان دروغگو یک تیاتر براه می اندازد وچند مرمی توپ زنگ زده یا مقداری مواد را سرهم کرده ونشان میدهند که ما کشف کردیم!!!
بعد از حادثه هوتل خیرخانه حالا این شرکت ادعا کرده که مواد انفجاری را از واصل آباد کشف نموده اند که قصد داشتند وزارت دفاع ،وزارت داخله ، سفارت امریکا ،دافغانستان بانک ، وارگ رابا این دوکیلو مواد از روی نقشه محو سازند اما پرسونل همیشه بیدار این شرکت فورا این موادرا کشف و خنثی کردند!!
ر

>>>   داعش هم از همین قوم خشن و....است. مگه یک عرب ناشناس می توانه وارد مناطق حفاظت شده بشه؟!!

>>>   هىان مرد را نشان بدهيد كه در مقابل دولت بغاوت كند و به جنكد!!! معلم عطا، دوستم مليشه، محقق جاسوس، شورى نسوار تسليمى و كريزى، و به اصطلاح ستمى هاى به هويت و متعصب أين ها همه خله غيرت شدند در أين بين من خو كدام مرد را نمى بينم!! أكر دولت به خواهد در يك روز همه أين دزدان را نابود و يا مى بندد!! اين واقعيت انكار نشدنى هست!!!

>>>   اگر این امریکاه بود کوچه در کوچه جنک را اغاز میکند همانطوریکه در جهاد ۱۴ تنظیم شمارا جور کرده بود حال بنام تاجک هزاره پشتون شما را در جنگ داخل میسازد هنوز قدم های نخست است اگر منسجم نشوید حال تان از این بتر میشود این بیاد تان باشد

>>>   از این معلوم میشود که بسیار پوچ مغز هستید افغانستان مربوط افغانها است اګر تاجک است هزاره است ازبک ویاپشتون همه یکسان زنده ګی میکند و همه یکسان این حالات ناهنجار را سپری میکنند ولی کسی که افغان نیست. پروای انها را مسی ندارد و نی زندګی انها را تظمین کرده میتواند رها کند افغنستان را به همین مردم. و بروند به کشورهای خود و ارام زنده ګی نماید

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است