تاریخ انتشار: ۱۳:۱۹ ۱۳۹۶/۸/۲۹ | کد خبر: 141829 | منبع: | پرینت |
افشای یک طرح قومگرایانه دیگر از حکومت.
این مکتوب تنها یک مکتوب رسمی نیست بلکه سیاست رسمی حکومت زیر نام "وحدت ملی" هم است. «تاجیکستیزی» و «فارسیستیزی» دو مشخصه اصلی این حکومت به اصطلاح وحدت ملی است. معنای این مکتوب به زبان ساده این است که «حکومت میخواهد یک لشکر 500 نفری بر ضد تاجیکها تشکیل دهد».
از سهسال به این طرف، سیاستهای حکومت وحدت ملی مخصوصا عملکردهای «ارگ ریاست جمهوری» و «دفتر شورای امنیت» را زیر نظر داریم. این اولین و آخرین سند از تحرکات نفاقافکنانه و قومگرایانه نیست. وقتی طرح قومگرایانه آقای سباوون مخکش افشا شد، همه بر او عتاب کرده و او را ملامت کردند درحالیکه مخکش مولود سیاست حاکم در حکومت است.
وقتی باتلاق و منبع کثیف باشد، میکروبهای زیادی میتواند در آن رشد کند. دردآور اینکه این همه سیاستهای حذفگرایانه همه در حضور عبدالله و در زیر نام «وحدت ملی» به اجرا گذاشته میشود. داکتر عبدالله با آنکه از دو آدرس جهاد(مقاومت) و تاجیکها در حکومت نمایندگی میکند اما در عمل ثابت کرده که بههیچ کدام تعهد ندارد. بههمین دلیل است که ارگ ریاستجمهوری و «دفتر شورای امنیت»، بدون هیچ ملاحظه و نگرانی سرگرم نفاقافکنی و تاجیکستیزی هستند.
گاهی فکر میکنم وقتی این حکومت برق، آب و نان به مردم فراهم کرده نمیتوانند و امنیت هم وجود ندارد؛ پس اینها 16 ساعت مصروف چه کار مهمی هستند؟ این مکتوب و هزاران سند دیگر نشان میدهد که اینها 16 ساعت سرگرم توطیه، پرونده سازی و برنامه ریزی برای حذف اقوام هستند.
پس از قرنها بدبختی و چندین سال جنگ تمام عیار داخلی، متاسفانه سیاستمداران احمق و خیرهسر ما درک نکردند که «سیاست حذف» راه حل نیست. عبدالرحمان حتی طفل قنداقی برادران هزاره ما را از دم تیغ کشید اما نتیجه آن چه شد؟ هیچ. اکنون ملیت هزاره افتخار و آبروی دمکراسی و پیشرفت در این ملک هستند.
ارگ و دفتر شورای امنیت بهتر است دست از توطیه و سیاست حذف دست بردارند. تمامی تحرکات آنها افشا شده است. این کشور را فقط با «همگرایی» و «همدیگرپذیری» میتوان ملت ساخت. مردم هر اقدام و عملکرد مسوولین را زیر نظر دارند. مسوولین و رهبران حکومت وحدت ملی این مکتوب را بخوانند و خجالت بکشند.
ما نه بیچاره هستیم و نه هم مظلومنمایی میکنیم. فرزندان و برادران ما همین اکنون در هلمند و قندهار و کنر سرگرم دفاع از خاک و ناموس این خاک هستند و هر روز قربانیهای زیادی میدهیم. خویشتنداری و مدارای ما در برابر سیاستهای حذفگرایانه عریان حکومت، صرفا بخاطر این است که نمیخواهیم به گذشته پر از جنگ برگردیم وگرنه مردم بلد هستند پاسخ این سیاستهای قوم گرایانه را چگونه بدهند. ما دیگر زیر نام «مصلحت» و «وحدت ملی»، سیاستهای قومگرایانه و حذفگرایانه حکومت را تحمل نمیکنیم.
(متاسفانه مرجع رسمی صحت این مکتوب را تایید میکند.)
>>> با رای گوسفندی فقط یک گوسفند می تواند روی کار بیاید.
>>> تا زمانیکه این اتمر وغ باشد این ملت در درد سر است
>>> تاجک ستیزی از 200 یال بدینسو ادامه دارد
اما نتیجه نمیدهد .
مگر میشود با آفتاب مبارزه کرد؟
>>> گپ بین ما و شما باشد
کسی که مکتوب را امضا نموده تاجک است.
>>> روایت استکه {کل قصیر فتنه الا...}هر کوتاه قد فتنه است مگر...اتفاقا خداوندگارظاهری ودنیوی سرنوشت ما را به دست دو فتنه سپرده که یکی لله الحمد با خود مصروف است ودر غم فیشن ودرسن .شیک پوشی وخرسند از دیدن عکس خود در صفحه ای اینه وشیشه وظاهر گردیدن روی کمره وانگاه به جنت داخل گردیده که کدام خارجی ولو پاین رتبه هم باشد با او دست بدهد ومصافحه نماید از دنیا واخرت به همین بسنده نموده است که به هر شکلی که شده در تلویزیونهای خارجی نمایان گردد که شد وخداوند به ارزوهای دیرینش رساند اما قیمت تاریخی این شهرت کاذب گران است وجوابش در روز باز پسین سخت وعذاب درد ناک الهی در کمین
واین دیگرش که درین مسلک دکترا دارد بیشتر از به جان هم انداخن وایجاد فتنه ونفاق وکینه توزی لذت میبرد وبسیار خوش است که اجازه ای عزل ونصب را برایش بدهند هرکه موافق ذوق وسلیقه اش بود نگهدارد ومابقی را به دریای امو بی اندازد وجب وجب خاک را معامله نماید وبه اجانب دهد اما فقط چیغ بزند وفریاد بکشد وکلمات رکیک وناروا استعمال نمایدو...
یگان وقت اگر دلش شد در نماز جنازه سجده به عمل اورد وامام سوم{ع}را نواده ای خدا بخواند وخاکم وقاضی ومفتی همه خود باشد وبه دیگران مجال زندگی ندهد اما!
با وفاتر از دیگری به هرکه هرچه گفته بود ووعده داده بود میدهد وصدها ملیون را می بخشد نه تنها حضرت شان لک بخشند وسخی وسخاوت مند بلکه همسر عزیز وگرامی شان نیز از دارای های شخصی!!!به هرکه به جناب همایوت سیصد هزار دالر می بخشد سراپا جود اند وکرم ومعهد سخاوت وکان جود وکرم وبعضا هم به دینی که دارند پاس میگذارند وزنان افغان را به پیروی از عیسای مسیح دعوت مینمایند ومحکوم ومجبور از اطاعت از اسلام وفرهنگ خود میدانند بلاخره همه باهم وحدت ملت عزیز مارا نابود ساخته این کشور ویرانه را ویرانه تر وحاکمیت واستقلال نیم بندش را که از کرزی واسپنتا وضیا مسعود باقی مانده به خاک یک سان مینمایند ووظیفه ای محوله را به امانت داری وصداقت انجام میدهنداین همه اقتضا دارد تا باید ۱۶ چه که باید بیست وچهار ساعت تلاش ورزند تا درین امتحان سخت کامیاب گردند
لالی از ننگرهار
>>> شما از غنی کوچی و اتمر لنگ چه توقع دارید؟
غنی همان بیوجدانی است که شکایت داشت چرا زندانیان بگرام همه پشتون هستند و همه را آزاد ساخت.
>>> همین مضمون پر از تعصب است
>>> ریس جمهور و معاونین اش نباید پشتون و تاجک باشند
فورمول حل قضیه قومیت
>>> اشرف غنی یک شخص بیمارجسمی روانی است در افغانستان کثرل اقلیت های قومی ادامه حکومت آن فاجعه بار است.
بخاطریکه :
بیماری های جسمی و روانی پیامد های اثرات متعددی دارد. هیچ عضو یا ارگانی از بدن از اثرات آن مصون نیست.
بیماری جسمی و روانی پیامدهای نظیر درگیری های لفظی ،عصبانیت ها ، پرخاشگری ها رفتار ناساز گارانه در جامعه ، اختلاف با همسایه یا همکار ان یا همسر ، کینه و نفرت به متنفذین یا صاحب نفوذ دیگر اقوام جامعه همگی ناشی از عدم ،رعایت موارد فوق است ؛ پیامد خطرناک بیماری جسمی و روانی دروغ گویی و گذاف گوی با صدای ناخوشایند چغزدن است که مشکلات بسیاری را برای افراد جامعه و دیگران فراهم می سازد. سرشت انسان دروغ گویی بیمار روحی با ایمان ناسازگار است و ضعف و نابودی خود وخرابی جامعه را در پی دارد.
آگا هان قلم بدست می دانیم مهمترین سرمایه یک جامعه اعتماد متقابل و اطمینان عمومى است، و مهمترین چیزى که این سرمایه را به نابودى می کشاند دروغ و خیانت و تقلب عمل فتنه وشیطانی است، و یک دلیل عمده بر اهمیت فوق العاده راستگویى و ترک دروغ در تعلیمات اسلامى همین موضوع است. انسان دروغ گوی گذافه گو بد ترین بیماری است که اشرف غنی مبتلا به آن است و دارای عمل فتنه آب زییر گاه است و غنی دروغ گو زشت ترین فرد بیمار در چامعه ما است که نفقا را در بین اقوام مسلمان جامعه فراهم ساخت است مانند فرمان تقنینی در مورد تعدیل ماده ششم قانون ثبت احوال نفس را پرخاشگیر ی و بد نامی جامعه 99 در صد مسلمان افغانستان را تو شیح کرد و از عمل تبهکارانه نفقا بین متنفذین اقوام و به همین سبب وضیعت افغانستان عزیز کشور یک پارچه اسلامی ما را به سوی آتش جهنم برده است . ولا در اسلام عزیز تضات و برتری وجود ندارد چون اسلام دین برادری برابری عدالت است.
آقاى اشرف غنى به یک نویسنده فقط به این خاطر لقب «بچه خر» مىدهد که با نظر علمى و فکرى او موافق نیست. این رفتار، نه تنها از روان فوقالعاده عصبى، نابردبار، پرخاشگر و ناآرام او پرده برمىدارد، بلکه دلیل روشنى بر بىاعتقادى او به حقوق دیگرى و همزیستى مسالمت آمیز نظرات متفاوت و متضاد نیز مىباشد. کسى که قاطعانه، دارندهى نظر متفاوت را «بچه خر» مىخواند، حتما خود را آگاهانه و یا ناآگاهانه صاحب تمامیت حق و درستى مىپندارد. چنین شخصیت و ذهنیت از دیرباز یکى از عواملِ خشونت سیاسى بوده و تمام دیکتاتورىها بر همین نوع ذهنیت و روان استوار است و شکل مىگیرد.
«بچه خر» فراتر از یک دشنام، زنگ خطرى است که از آن بوى خطر و تباهى مىآید. زنگ خطرى است که از قدرت گرفتن یک دیکتاتور خبر مىدهد. دشنام «بچه خر» از زبان اشرف غنى بوى حفیظ الله امین و ملا عمر مىدهد. به همین خاطر باید آن را جدى گرفت و از کنار این دشنام ظاهرا سبکسرانه نباید با خنده و شوخى گذشت.
غنی که مخالف فکریاش را «بچه خر» مىداند، نه یک انسان صاحب حق و حیثیت چون او، راى ندهیم. افغانستان از این نوع دیکتاتورهاى خودپرست، خودراى و خودخواه بسیار دیده و از این جهت مردم بی دفاغ آن بسیار رنج کشیده. دیگر بس است. آنانى را که عصبى، خشونتپیشه، بدزبان، بدکردار، پرازنفرت و کینهتوز هستند، بیشتر از این در مسند قدرت حا معه 99 در صد مسلمان جاى ندهیم. این آدمها در مسند قدرت فقط خلق جنایت و تکثیر وحشت و تباهى در جامعه مىکنند.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است