غنی می رود، نور می ماند
شخصیت طرف مقابل، عطامحمد نور والی فعلی بلخ و از فرماندهان مشهور دوران جهاد و مقاومت افغانستان می باشد که به شکل غیر قابل کنترل برای اشرف غنی احمد زی و تیم اش نگفته بر بخش عظیمی از جغرافیای افغانستان حاکمیت می راند 
تاریخ انتشار:   ۱۴:۵۳    ۱۳۹۶/۸/۲۹ کد خبر: 141842 منبع: پرینت

اشرف غنی اقتصاددان، استاد دانشگاه، نویسنده و ربیس جمهور بر حال افغانستان است. غنی متکی به حمایت آمریکا و بانک جهانی پس از یک انتخابات پر از تقلب و در یک ایتلاف پنجاه پنجاه زیر عنوان حکومت وحدت ملی قدرت را در افغانستان به دست گرفت.

غنی در مدت سه سال فرمانروایی اش به قاطعیت، کم حوصلگی، تمامیت خواهی، بدقولی و کنار زدن رقبا و حتی هم تیمی هایش شهرت پیدا کرده است. وی به هیچ یک از وعده های دوران کمپاین انتخاباتی اش جامه عمل نپوشانیده است. در برخی موارد حتی عکس وعده هایش عمل کرده است.

آقای غنی هر روزی که از عمر حکومت اش می گذرد، خشتی از اعتماد ملی را به ضرر نظام فرو می کاهد هر چند در نخستین روزهای زمامداری اش نوعی دلگرمی و امید ایجاد کرده بود. غنی از نظر پایگاه مردمی، نسبت به هر کدام از سیاستمداران کشور دست خالی تر و بی پایه تر است. در دوره ریاست جمهوری ایشان افغانستان به نقطه ای رسیده است که اگر حضور جنگجویان خارجی نباشد ترس فروپاشی کل ساختار سیاسی کشور به واسطه بی اعتمادی داخلی، فشار جنگ و مداخله همسایگان افغانستان هر لحظه متصور است.

برای شخص اشرف غنی، هم از نظر سن و سال و هم از نظر جایگاه و دید مردم نسبت به او این آخرین ماموریتی است که دارد. شخصیت طرف مقابل، عطامحمد نور والی فعلی بلخ و از فرماندهان مشهور دوران جهاد و مقاومت افغانستان می باشد که به شکل غیر قابل کنترل برای اشرف غنی احمد زی و تیم اش نگفته بر بخش عظیمی از جغرافیای افغانستان حاکمیت می راند.

نور دانشگاهی و نویسنده نیست و حتی از جانب جریان متعلق به خودش هم تا امروز در معادلات قدرت حرف اول را به تنهایی نزده است.او نیز به قاطعیت در تصمیم گیری، صداقت در عمل، شجاعت در مبارزه و رک و راست گویی معروف است.

وی از مخالفان جدی تیم اشرف غنی در قبل و بعد از انتخابات 2014 میلادی بوده است و تا امروز تنها صدای منتقد و مخالف داخل حکومت علیه رهبری حکومت به شمار می رود. نور دارای جایگاه اجتماعی بلند و دارای پایگاه گسترده مردمی است. او خلاف سایر رهبران و فرماندهان جهادی تا هنوز و علیرغم داشتن موقف و جایگاه بلند مادی و سیاسی، ارادت و احترام فرماندهان و مجاهدان خود را حفظ کرده است.

نور بیرون از کار حکومتی دارای چندین رسانه، نشریه و مرکز فرهنگی در مرکز و ولایات افغانستان می باشد که از این طریق طیف گسترده از تحصیلکردگان و صاحبان قلم را به نفع خویش کنترل و نظارت می کند.

بسیاری از سیاسیون بلند رتبه (به قول عوام) و شناخته شده همسو و هم سازمان با او هنوز، یا از سر حسادت و یا از روی شک، کلانی اش را به تمام و کمال قبول نکرده اند درحالیکه آقای نور بعد از مارشال فهیم این حق را برای خودش محفوظ می داند چون تعدادی از قوماندان های سرشناس جهادی در شمال کابل، پنجشیر، ننگرهار، قندهار و هرات به صورت جدی نسبت به او ابراز علاقه و نزدیکی می کنند، شاید می پندارند که آخرین چریک بر سر اقتدار او هست که هنوز هم علیرغم فشار سیاسی رقبای بی رحم و سست عنصری رفقای مجهول الهویه و تاریخ زده اش نفس می کشد.

طی روزهای اخیر موضوع عزل نور از مقام ولایت بلخ از سوی ارگ و سپیدار بر سر زبان ها افتاد که به صورت پنهانی حرف و حدیث های بسیاری را در میان حلقات سیاسی درون و بیرون حکومت به همراه داشت و حتی گفته می شود که نمایندگی های سیاسی کشورهای بزرگ حامی افغانستان در کابل و همین طور فرماندهی ناتو و نهادهای بین المللی را نیز مشغول خود کرده بود.

اعلام تلویحی کاندیداتوری آقای نور در انتخابات آینده ریاست جمهوری، رفت و برگشت های سران جمعیت به مزار و کابل، موضعگیری های گاهگاهی حزب اسلامی حکمتیار ، احتمال باز گشت دوباره جنرال دوستم از ترکیه به کابل و موارد دیگر از پیامدهای این عزل و یا کناره گیری احتمالی بوده است اما نظر به جدیت و اعلام حمایت هایی که از جانب هواداران نور صورت می گیرد این نتیجه را به دست می دهد که ممکن است آقای نور به آسانی در برابر فرمان عزل خویش از سوی رییس جمهور تسلیم نشود.

اطلاعاتی نیز وجود دارد که فرمان برکناری ایشان از سوی ریس جمهور متعاقب توقیف آقای مهمند بواسطه والی بلخ به امضا رسیده که بنا به دلایلی از تطبیق بازمانده است و همچنین گفته می شود که شخص داکتر عبدالله به نیابت اشرف غنی از نور خواسته که هر که را خود او به جایش می گمارد مختار است و نیازی به تشریفات رسمی حساسیت برانگیز نیست که گویا پاسخ این در خواست را نیز نور به نتیجه مشورت از سران جمعیت موکول کرده باشد.

این کشاکش از دیری به دینسو جریان داشته و به استثنای مدت کوتاهی که قرار بود معاهده میان غنی و نور برای همکاری به اجرا گذاشته شود، دو طرف را همیشه در حالت حمله و دفاع در برابر هم قرار داده است. فکر می کنم نزد همگان این سوال ها مطرح شود که:
1. چه چیزی باعث دوام ماموریت عطا منحیث والی بلخ علیرغم مخالفت شدید او با رهبری حکومت مرکزی شده است؟
2. آیا تنها تصمیم گیرنده در مورد عزل و ابقای آقای نور، رییس جمهور غنی است؟
3. در صورت برکناری آقای نور از مقام ولایت بلخ واکنش او و تبعات این برکناری چه خواهد بود؟
4. آیا حضور و عدم حضور او به حیث والی بلخ رابطه ای در رقابت های منطقه ای و فرامنطقه ای بر سر مساله افغانستان دارد؟
5. آینده سیاسی عطامحمد نور با کنار رفتن از مقام ولایت بلخ چه خواهد شد؟

به نظر می رسد که در قدم اول قطع نظر از موافقت و مخالفت دیدگاه او با داکتر غنی، یکی از والی های پیشتاز در امر سازندگی، تامین امنیت و رضایت مردم به جانب حکومت بوده است و از طرف دیگر سابقه خوب و نحوه تعامل او با اقوام و جریان های سیاسی حاضر در شمال و به خصوص در ولایت بلخ باعث ماندگاری او شده است.

دوم فکر می کنم در ارتباط به عزل و یا نصب آدم هایی چون عطامحمد نور و جعرافیایی چون بلخ در شرایطی که بحث حضور و دخالت جامعه بین المللی به خصوص آمریکا مطرح است، کار تنها اشرف غنی بوده نمی تواند. تجربه براندازی امیر اسماعیل خان از هرات را اگر بیاد بیاورید این مساله به خوبی برایتان مفهوم خواهد شد.

سوم اینکه در صورت برکناری بدون رضایت آقای نور، تبعات منفی و زیانباری را هم مردم بلخ و هم ولایات شمالی افغانستان و هم حکومت مرکزی شاهد خواهند بود که در قدم اول جنگ داخلی میان جناح های حزب اسلامی، جمعیت اسلامی، جنبش ملی، حزب وحدت شاخه محقق و متباقی را در پی خواهد آورد و به رغم آن زمینه را برای گسترش حضور طالبان و داعش مساعدتر خواهد کرد.

در قدم بعدی و با حضور اپوزیسیونی والی بلخ، هیچ والی جانشینی با خاطر آرام زیر ریش و سایه او کار کرده نخواهد نتوانست و این بستگی به ایجاد مزاحمت از جانب نور و هواداران او هم ندارد. نیرو های مخرب، اختطافگر، مافیای موادمخدر و قاچاق اسلحه فعال تر خواهند شد و از خلای بوجود آمده از ناحیه نبود یک والی مبتکر و فعال جولان بیشتر خواهند کرد.

چهارم اینکه ایتلاف بین المللی به رهبری آمریکا، در رقابت با روسیه و آسیای مرکزی، شمال افغانستان را از دست خواهد داد.

و پنجم هم اینکه با کنار رفتن او بر اثر فشار داخلی و احتمالا خارجی های همسو با غنی او را نزد هواداران اش محبوب تر خواهد کرد و از طرفی هم مجال بیشتر برای فعالیت سیاسی در چارچوب ایتلاف نجات برایش دست خواهد داد تا بتواند در صورت کاندیداتوری اش به انتخابات ریاست جمهوری سرحال تر، با برنامه تر و موفق تر ظاهر شود.

به هر صورت اگر حوادث غیر مترقبه را از تحلیل جدا کنیم،در هر صورت شانس مانایی نور در عرصه سیاست افغانستان نسبت به اشرف غنی بیشتر است و آن هم در شرایطی که آنهایی که یک روزی برای رییس جمهور کردن غنی انتخابات افغانستان را به گند کشیدند امروز او را بار گرانی بر شانه های خویش بیش نمی دانند.

صالحی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
عطامحمد نور
اشرف غنی
نظرات بینندگان:

>>>   انتخبات ای گز و این میدان

>>>   خوب خودیدی حتی بیدون معلم عطا کسان دیگری هم چنین خوابهای مشابه میبینند وباید هرچی زودترحساب دارائیهای حرام خود را بمردم بدهد همان بس است

>>>   غنی راکه تبلیغ کرد تارئیس جمهورشد؟ شما قلم بدستان ناشی وخام اندیش وپیش پانگر بودید که هم ملت وهم خودرا تباه کرده وبه خاک سیاه نشاندید، حالا باچرخش صدوهشتاد درجه ای علیه ایشان می نویسید؟ طبق ضرب المثل معروف؛ بعد از خارج شدن باد معده، چهار زانو نشستن فائده ای ندارد.
باکول

>>>   تا به حال چند وزیر را در طول سه سا ل تعین کرده نتو انست
افسو س به این ملت بیچاره

>>>   در افغانستان امروز در میان اداره کننده گان و مدیران بهتر از نور هیچ کسی بوده نمیتواند ، هرگاه به ولایت بلخ بروید و دستاورد های اقتصادی ، فرهنگی ، سیاسی ونظامی این مدیر را ببینید آنوقت به شما این امر بهتر ثابت میشود . امروز برنامه سیاسی حکومت موجود ویران کردن افغانستان است نه آباد کردن آن ، لذا یگانه کسی که در فکر آبادی این کشور است دشمن حساب میشود . کارکرد این والی با هیچ ولایتی به شمول کابل قابل مقایسه نیست .شرم است به حکومتی که به ملت خود جفا میکند . من با والی نه شناختی دارم ونه وابسته به حزبش هستم ولی انسان باید از حق نگزرد .

>>>   والی بلخ آنقدر مغرور است، که میکوید هیچ قدرتی نیست که آنرا ازولایت بلخ دورکند.حتی خدارا هم فراموش کرده میخواهد تا وقتکه زنده است والی بلخ باشد وخون مردم را بنوشید.
فر عون گشته ئی مگرم رود نیل نیست.
ق،م از بلخ.

>>>   جناب صالحی، اینو فراموش کردی که جناب آقای نور فارسی زبان تشریف دارند و هیچ نوعی قدرت برای فارسی زبان ها محال است و جناب ربانی برای دو ماه روی قدرت بود و بعدش ؟ و مدت ها بعدش به شکل مافیای به قتل رسید ، و جناب دوستم که از جمله فارسی زبان به حساب می آید چه چیزی و به یه توطئه سیاسی ترک کشور شد ؟ اینو ها رو نباید فراموش کرد ، قدرت در دست یه قوم بخصوص ست که دیگران نباید قد علم کنند .

>>>   غنی اقتصاد دان نیست. این هم دروغ شاخدار است که بخاطر شخصیت سازی غنی صورت می گیرد. غنی انسان شناسی (انتروپولوژی ) خوانده. لطفا این اشتباه را بر طرف سازید. چون غنی می داند که این اشبتاه به نفع اش است چون افتصاد دان بخصوص در غرب و امریکا ارزش بالاتر از داکتر و انجنیر و حقوق دان دارد.

>>>   عطامحمد نور به پشتیبانی مجاهدین انشاء الله ریس جمهور سرزمین بنام خراسان حتمی است. چند دلقک های غنی و گلبدین سرو صدا بلند میکنند، اما به لق لق سگ دریا مردار نمی شود. جهاد نور، راست بودن نور با مردمش، جدیت نور در قضایای وطن، محبت او به وحدت ملی، تقوای او نور را همیشه سربلند نگه می دارد.

>>>   سلام.
ضرب المثل است، گویند مرچه که گمی آن آید بال میکشد. عطا جان هم نابودی آن نزدیک است که مغرور شده است. یاگشته میشود یا نابود.
فکر نمیکنم که هم پیمانانش با آن وفا دار بانند. بواسطه پول از همه چیز خود تیر شده اند ،عطا محمد نور را هم تنها میگذارند. قسمیکه به مسعود بزرگ وفا دار نماندند.در مقابل پول زمینه شهادتش را مساعد ساختند.
ع،ق پنجشیری.

>>>   تنبان کلمرغ را کشید و علنی بر سرش لنگی شمله دار زد، دیگر چه میخواهید۰

>>>   باید ګفت که همین اشرف غنی بود که با این دزدان مقابله کرد اګر اقایی غنی نمیبود حالا هوای افغانستان هم چور میشد و دزدان حرفوی جای پای ماندن برای تان میماند کار سه ساله غنی وقتی برای تان معلوم میشود که غنی نباشد. و کدام دزد در راس باشد.

>>>   آقای عطامحمد نور اصلاً آدم مغرور نیست چونکه درزمان جبهه متحد (جنگ باطالبان) همرایش بودم , هرکسی نزدش بیاد چه آدم کلان باشد وخورد ازجایش میخیزد وبااو دست میدهد وبا اوباملایمت حرف میزند وحرفهایش را تا آخر میشنود اگر خواسته طرف معقول نباشد با کفتن دلیل قانع کننده آنرا رد میکند نی با سیاست وعصبانیت
سیدحسین هستم ازولایت فاریاب

>>>   واقعآ عطا محمد نور یک انسان جدی وپایبند به گفته هایش است.

>>>   غنی مریض است.
و مرضش کشنده است.
و به این دلیل رفتنی است.
جواب آخرتش با خودش.

>>>   خاموشی ملت در برابر این حکومت فاسد وخون آشام تاسف بار است.
مردم شریف نجیب افغانستان اگر میخواهید زنده بانید این غنی متعصب و صفاک طالب وهمدستان فاشیست وجنایت کارش را از ارگ بیرون کنید و تمام اقوم یک دست شوید سلاح بردارید در جای زندگی دشمن خاک ، دین و فرهنگ نیاکان تان حمله کنید.
بیـا هموطن همـدل شــویم از بهـر امن و آبادی میـهـن
هزاره تاجک و پشتون ترکـمن از این میهن
سـنی و شیـعه گلـهای یک باغ این میهن
با همدیرگ پذیر ز ریشــه بر کنیــم بنیـاد زمامدار استبدا میهن
بیاید ملک را از دست زمامدار استبداد آزادسازیم
با همدلی یکدیگر آباد سازیم
نورعلم و معرفت سازد بری

>>>   Mansoor Badry
پاسخ ناقلین بلخی به والی بلخ
آقا عطا محمد نور به پاس خدمات شایان و بی نظیر تاجیک ستیزی ، ازبیک ستیزی و هزاره ستیزی خاین ترین ، بی فرهنگ ترین و وطنفروش ترین قهرمان قبیله وزیر محمد گل مومند، چهارراهی نوبهار شهرستان بلخ را به نام نفرین شده او کرد تا وحدت ملی را نگهبانی کند . جناب والی بلخ به ناقلین بی فرهنگ بلخی اجازه داد تا زیر نام ( دبلخ ادبی خوزخت ) و ( دافغانستان ملی تحریک ) سازمان های انسجام دهنده و رهبری کننده طالب و داعش را در بلخ تاسیس کنند . جناب والی بلخ ۶۰ در صد کادر رهبری ولایت بلخ را از منگلی ها ، مومندی ها و شینواری ها انتخاب کرد تا پیش قوم درجه اول و غیرتی های دهلکی خجل و سر افگنده نباشد .
اما این ناقلین بی فرهنگ نمک ناشناس یک نماینده یی را به شورای ولایتی بلخ انتخاب کردند که شب و روز به آدرس والی بلخ دشنام می فرستد . این نمک ناشناسی و نمک حرامی شان کم نبود که یک خودکفان استشهادی را هم برایش فرستادند تا وجیهه ملی و دین اوغانوالی خود را به بهترین وجهه به انجام برسانند . آیا سازمان دهنده گان این خودکفانی استشهادی نمی دانستند که برای این گونه همایش ها ترتیبات سخت امنیتی گرفته می شود ؟ می دانستند و دقیق خبر بودند ! پس چگونه احمق شدند و جان چند انسان بی گناه و بیچاره دیگر را گرفتند ؟
جان ربانی را چگونه گرفتند ؟ عقل شیطان کار نمی کرد که در دستار مواد انفجاری باشد . جان مصطفی کاظمی را چگونه گرفتند ؟
پشت این رویداد اسرار آمیز ، بسیار مبهم و تاریک است که با حدس و گمان نمی شود آنرا به حقیقت مبدل نمود ، اما عقل سلیم این حکم را می کند ، شمالکی در جریان بوده که گذشت زمان آنرا آشکارا خواهد ساخت . به هر روی ، خدمات آقا نور به ناقلین بی فرهنگ بلخی پیامدی چنین بار آورد که جان چند انسان بی گناه دیگر غیر اوغان را گرفت . شاعر چی زیبا سروده که :
گل مکن ، کاهگل مکن ، دیوار بی بنیاد را
خدمت سگ را بکن ، نی مردم کمزاد را

>>>   این قدر تا در فکر جهادی ها هستید چرامتوجه آینده تان نیستید که پشتونها چه کار های را در طول تاریخ الحال انجام داده اند وهمیشه تفرقه انداخته حکومت مکنند ولی افسوس به حال میان که تاهزبه کار های آنها را نادیده گفته ایم .
پروانی از تخار

>>>   اشرف غنی یک شخص بیمارجسمی روانی است در افغانستان کثرل اقلیت های قومی ادامه حکومت آن فاجعه بار است.
بخاطریکه :
بیماری های جسمی و روانی پیامد های اثرات متعددی دارد. هیچ عضو یا ارگانی از بدن از اثرات آن مصون نیست.
بیماری جسمی و روانی پیامدهای نظیر درگیری های لفظی ،‌عصبانیت ها ،‌ پرخاشگری ها رفتار ناساز گارانه در جامعه ،‌ اختلاف با همسایه یا همکار ان یا همسر ، کینه و نفرت به متنفذین یا صاحب نفوذ دیگر اقوام جامعه همگی ناشی از عدم ،‌رعایت موارد فوق است ؛ پیامد خطرناک بیماری جسمی و روانی دروغ گویی و گذاف گوی با صدای ناخوشایند چغزدن است که مشکلات بسیاری را برای افراد جامعه و دیگران فراهم می سازد.
سرشت انسان دروغ گویی بیمار روحی با ایمان ناسازگار است و ضعف و نابودی خود وخرابی جامعه را در پی دارد.
آگا هان قلم بدست می ‏دانیم مهمترین سرمایه یک جامعه اعتماد متقابل و اطمینان عمومى است، و مهمترین چیزى که این سرمایه را به نابودى می ‏کشاند دروغ و خیانت و تقلب عمل فتنه وشیطانی است، و یک دلیل عمده بر اهمیت فوق العاده راستگویى و ترک دروغ در تعلیمات اسلامى همین موضوع است.
انسان دروغ گوی گذافه گو بد ترین بیماری است که اشرف غنی مبتلا به آن است و دارای عمل فتنه آب زییر گاه است و غنی دروغ گو زشت ترین فرد بیمار در چامعه ما است که نفاق را در بین اقوام مسلمان جامعه فراهم ساخت است مانند فرمان تقنینی در مورد تعدیل ماده ششم قانون ثبت احوال نفس را پرخاشگیر ی و بد نامی جامعه 99 در صد مسلمان افغانستان را تو شیح کرد و از عمل تبهکارانه نفقا بین متنفذین اقوام و به همین سبب وضیعت افغانستان عزیز کشور یک پارچه اسلامی ما را به سوی آتش جهنم برده است . ولا در اسلام عزیز تضات و برتری وجود ندارد چون اسلام دین برادری برابری عدالت است.
آقاى اشرف غنى به یک نویسنده فقط به این خاطر لقب «بچه خر» مى‌دهد که با نظر علمى و فکرى او موافق نیست. این رفتار، نه تنها از روان فوق‌العاده عصبى، نابردبار، پرخاشگر و ناآرام او پرده برمى‌دارد، بلکه دلیل روشنى بر بى‌اعتقادى او به حقوق دیگرى و همزیستى مسالمت آمیز نظرات متفاوت و متضاد نیز مى‌باشد. کسى که قاطعانه، دارنده‌ى نظر متفاوت را «بچه خر» مى‌خواند، حتما خود را آگاهانه و یا ناآگاهانه صاحب تمامیت حق و درستى مى‌پندارد. چنین شخصیت و ذهنیت از دیرباز یکى از عواملِ خشونت سیاسى بوده و تمام دیکتاتورى‌ها بر همین نوع ذهنیت و روان استوار است و شکل مى‌گیرد.
«بچه خر» فراتر از یک دشنام، زنگ خطرى است که از آن بوى خطر و تباهى مى‌آید. زنگ خطرى است که از قدرت گرفتن یک دیکتاتور خبر مى‌دهد. دشنام «بچه خر» از زبان اشرف غنى بوى حفیظ الله امین و ملا عمر مى‌دهد. به همین خاطر باید آن را جدى گرفت و از کنار این دشنام ظاهرا سبکسرانه نباید با خنده و شوخى گذشت.
غنی که مخالف‌ فکری‌اش را «بچه خر» مى‌داند، نه یک انسان صاحب حق و حیثیت چون او، راى ندهیم.
افغانستان از این نوع دیکتاتورهاى خودپرست، خودراى و خودخواه بسیار دیده و از این جهت مردم بی دفاغ آن بسیار رنج کشیده
دیگر بس است. آنانى را که عصبى، خشونت‌پیشه، بدزبان، بدکردار، پرازنفرت و کینه‌توز هستند، بیشتر از این در مسند قدرت حا معه 99 در صد مسلمان جاى ندهیم. این آدم‌ها در مسند قدرت فقط خلق جنایت و تکثیر وحشت و تباهى در جامعه مى‌کنند.

>>>   آنانیکه غنی را نشناخته اند خود را نشناخته اند، اسمعیل یون را نشناخته اند، جنرال طاقت را نشناخته اند، و فریب رهبران معامله گر، چوکی پرست، و پول پرست خود را خورده اند۰

>>>   نور نورمحمد در مقابل ملت افغان یک شیطان چراغکیست که با قیم افغان خودش ګل خواهد شد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است