صدها هزار دارنده گذرنامه افغانی، افغانستانی نیستند
 
تاریخ انتشار:   ۱۲:۳۳    ۱۳۹۶/۹/۲ کد خبر: 142011 منبع: پرینت

کشوری که میلیون ها نفر شناسنامه نداشته باشند فقط با گپ زدن فارسی و یا پشتو بتوانند گذرنامه بگیرند در اینصورت گرفتن گذرنامه افغانی برای اتباع تاجیکستان، بلوچ ها و نه تنها پشتون های افغان بلکه پاکستانی ها هم می توانستند به آسانی گذرنامه بگیرند همچنین می توان گفت هویت تمام شهروندان افغانستان مشخص نیست چون نیمی از شهروندان افغانستان شناسنامه ندارند و محل سکونت شان معلوم نمی باشد. با این همه مشکلات شهروندان افغانستان در خارج از کشور برای گرفتن گذرنامه باید شناسنامه نشان بدهند.

از 22 سال قبل که طالبان افغانستان را اشغال نمودند صدها هزار گذرنامه افغانی به اتباع پاکستان و کشورهای عربی و آسیایی میانه در سفارت های مربوط به طالبان در پاکستان، عربستان سعودی و امارات متحد عرب توزیع شده است.

طالبان غیر از کشوری که آنها را به رسمیت شناخته بود در بعضی کشورهای اروپایی مانند آلمان به مدت بیش از یک سال و نیم در شهر فرانکفورت آلمان دفتری داشتند که تمام کارهای قونسلی افغانستان را از قبیل صدور گذرنامه، اسناد تولدی، وکالتنامه، سند مجردی، سند ازدواج و سند تولدی را انجام می دادند. حتی پس از سقوط طالبان دفترهای شان مدتی در سه کشوری که آنها را به رسمیت شناخته بود همچنان به فعالیت ادامه داشت.

گذرنامه های طالبان که تاریخ صدورشان پایان یافته بود در نمایندگی های سیاسی افغانستان در کشورهای آسیایی و اروپایی نیز با گذرنامه جدید تعویض می شد. پس از سال های 2001 و سقوط طالبان صدها غیر افغان از نمایندگی سیاسی افغانستان در خارج از کشور گذرنامه افغانی گرفتند. آن زمان کنترل جدی نبود و از طرفی هم ابزاری وجود نداشت تا بتوان محل سکونت تقاضا کننده گذرنامه را پیدا کرد همینقدر که فارسی یا پشتو گپ می زند کافی بود.

پشتون زبان ها محل سکونت خود را جلال آباد یا قندهار می گفتند و فارسی زبانان هم شمال، کابل، هرات یا مناطق مرکزی. البته پس از سال های 2009 گرفتن گذرنامه دقیق تر شد ولی حالا هم هیچ تضمینی وجود ندارد که نتوانند یک غیر خارجی گذرنامه افغانی بگیرید.

و حالا هم اطلاعیه نمایندگی سیاسی افغانستان در عربستان سعودی را مشاهده کنید.


سفارت افغانستان در عربستان

سفارت افغانستان در عربستان



منجمزاده

این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
گذرنامه افغانستان
مهاجران
نظرات بینندگان:

>>>   حاکمان افغان اين جور قوم اقليت خود را اکثريت مى سازد. و نام زبان ملت ومردمان پارسا را حذف مى کنند.
حاکمان افغان یا پشتون، خود را با گوهرهاى مردمان غير پشتون آراسته مى کنند که عليه آنها ظالمانه برخورد مى کنند.
حاکمان افغان ازديد خود بينى در ذهنيت خود٬ - خودرا باکمبودی٬ فقر و کاستى هاى فرهنگی احساس و يا تصور مى کنند که در واقعيت عينى مردمان پشتون بدون مقايسه با ديگران به فرهنگ خود افتخار مى کنند بدين معنى که اين حقارت٬ کمبودی٬ فقر و کاستى
مشکل مردمان پشتون نيست بلکه مشکل حاکمان پشتون پس از نامگذارى کشور "افغانستان" باسرنگونى دودمان درانى در زمان شاه شجاع آغاز شد.

حاکمان افغان بودن که از بطن جامعه چادرنيشينى مستقيم به ارگ شاهى شهرى وشهرنشينى بقدرت رسيدند وخود را مقايسه نمودند.
از اين جهت بجاى بناى فرهنگى جديد خود را با گوهرها يعنى دستاوردهای برجسته فرهنگی و هنری معماری و ساختمانى و سازه هاى موسيقى مردمان غير پشتون ساکنان فارسی زبانان و همچنین سایر مردمان مليتهاى هندوايرانى و تورانى تزیین و همين حقارت ديد خودى را با اين دستاورد ها سوء استفاده نمايد تا آنرا پنهان نموده باشند. بخش ديگرى حاکمان افغان شروع نمودند به تخريب همين آثار گرانبها

از بین بردن نام های قدیمی کشور، به عنوان مثال "سرزمین خورشید" که هیچ قومیتی از ملیت خاصی را منعکس نمى کرد و نور اش همه را روشن ، ما اعتبار و ارزشمندی عمومی داشت که همه مردم این کشور با این نام شناسایی داشتند و خود را شاهان از احمدخان ابدالى تا نواده اش خراسان مى ناميدند. از آنجا که تغییر نام این کشور به "افغانستان"، است که برای پشتون تاریخی در نظر گرفته شده است و حتی امروز معنی برای پشتون هادارد و غیر پشتون کشور مجبور اين نام را تحمل کند نام ايکه گریه و وزاری وفرياد معنی دارد و از زمان نامگذارى تا امروز جنگ بی سابقه جدال تنش و بحران ، جنگ و فغان به ارمغان آورده و مى آ ورد
این هم دلیل اصلی که چرا تضاد قومیت است که هنوز در کشور غلبه کند. این یک درگیری دائمی است.

نام "افغان" به یکپارچگی تمام مردم کمک نمی کند. در مقابل، نام مانعی بر سر راه آموزش و پرورش ملی و وحدت همه مردم است. پشتون د می توانست VOLK با نام افغانستان در خارج از کشور منتشر شده است به نام، به عنوان اگر اهمیت تاریخی این کلمه افغان برای "اتباع افغانستان" تبدیل شده است. این مثل نیست این قابل درک برای کشورهای خارجی است، زیرا کشورهای خارجی معنی کلمه افغانستان را نمی دانند. برای مردم در داخل یک مشکل است. غير پشتون ها با استفاده از اين خشونت ها، اين فشار را از افگنيزاسيون و پشتونيزي احساس مي کنند.

با حذف نام هاى باستانى که با نامهاى قومى هيچ يک پيوند تبارى نداشتند نام افغان که چه از ديدگاه تاريخى و چه با پندار پشتونى همين اکنون اقوام و قبيله هاى پشتون بستگى ارگانيکى يا زنده ن را مى رسانند. ودر خارج از کشور چنان وانمود نموده که معنى افغان بکلى تغير نموده و افغان به عنوان هر کسيکه درافغانستان است. اين تفکر شهروندى نيست
عساکر خارجى از 50 کشور هم بدون اجازه اقامت خى هم افغان است.

مشکل حاکمان افغان = پشتون در تعريف واژه ها نامها وتغير آنها هم است. فارسى حذف شد و درى برجسته شد. و افغان که لقب تبارى پشتون بود با "منطق" (Logic) تعريف نشد بلکه با فرمان دولتى و فورمول يک جلسه قبيله اى که نمى دانند منطق وحقوق قانون بشرى چه است.

آغاز سخن
فردوسی » شاهنامه » فریدون
به سه بخش کرد آفریدون جهان
نخستین به سلم اندرون بنگرید
همه روم و خاور مراو را سزید
دگر تور را داد توران زمین
ورا کرد سالار ترکان و چین
همی پاک توران شهش خواندند
از ایشان چو نوبت به ایرج رسید
هم آن تخت شاهی و تاج سران
بدو داد کورا سزا بود تاج
همان کرسی و مهر و آن تخت عاج
نشستند هر سه به آرام و شاد
چنان مرزبانان فرخ نژاد
فرهنگ هاى باستانى در سرزمين سه فرزند يک پدر (توران به تور روم به سلم و ايرانبه ايرج )
چون زبان اولين پديده فرهنگى است و پيش از هفت آهين فريدونى آرياورتايى وآريايى "آتش‌پرستان" اغلب به زرتشتیان اشاره شده که نادرست است ميترايسيم برهامنى شمانى هندويزم زردشتى (آتش وباد و خاک و آب آذرگاه و يا آتشگاه باعث شد که زردشت ها را آتش پرست بنامند ) و بوديزم:
زبانها:
زبانهاى ريگويدا و اويستا و سانسکريت مادران زبانهاى هندو اروپايى. (واژه هاى پدر٬ مادر٬ برادر٬ دختر٬ در ٬اودر کليه زبانها ى هندوايرانى همصداى دارند )
جشنها باستانى
1- جشن اعتدال روز و شب بهار فروردين
2- جشن درازترين روز ماه تير
3- جشن اعتدال روزوشب مهرگان
4- جشن درازترين ماه شب ماه دى يا ماه دهم
همين جشنها در هندوتوران وايران وممالک اروپايى تا به دوران مسيحت
تجليل مى شدند واکنون هم مى شوند.
در قرن اول میلادی، پاپ و کاردينال ها مسیحیت توافق کردند و يا زيرکى به خرج دادند جشنهاى باستانى قبل از مسیحیت مردمان را در تقویم جولیانى (ژولینی ) ميلادى همآهنگ کنند وبگنجانند تا بين "وحدت ملى" با "وحدت دينى" جنجال تضاد و تنش و مناقشه ايجاد نشود.
پس از درست سازى گاهنامه خورشيدى عمر خيام (1000 ميلادى) پاپ گریگوری سیزدهم در سال 1582 "آقا" (به ميلادى " سال آقا") در حدود 600 سال پس از خيام بزرگ گاه‌شماری ژولینی را درست کارى کرد وبه گاه‌شماری گریگوری (گرِگوری) مشهور شد.و اما برج هاى صورت فلکى ياحيوانى ماهها از پيش اين منجم رومى گدوود شد. چون آغاز گاه شمارى را 2 ديماه گرفت که ماه ده م (Dezember = Dezimal = 10 ) خورشيدى است ونه ماه دوازدهم.
* جشن اعتدال روزوشب بهار فروردين جشن رستاخيز (تولد دو باره) عيسى مسيحى ايسترن (جشن تخم و خرگوش شد)
* جشن درازترين روز ماه تير جشن جشن تولد انقلاب تابستانی است. در کشورهای اسکاندیناوی و همچنین در بالتیک، جایی که شبها در این زمان ("شبهای سفید") به سختی تاریک می شوند، آداب و رسوم از مراسم مذهبی قبل از مسیحیت هنوز در اين جشن مذهبى ز نده است
جشن اعتدال روزوشب مهرگان باستانى در اول برج ترازو در اروپا به تاريخ 23 سبتامبر (Septem = هفت معنى ولى با اشتباه پاپ گرگور ماه نوم شد و ماه اکتوبر که هشت معنى دارد ماه دهم شد و ماه نوامبر که ماه ٩ معنى دارد ماه يازده ام) . اين را مى گويد علميت ودانش خيام.
اين جشن که جشن اکتوبر نام دارد در تاريخ 23 سبتامبر شروع مى شود و جشن شکرگزارى حاصلات وغله جات است. اين جشن در مونيخ يا مونشن آلمان بسيار مشهوراست .
جشن درازترين ماه شب ماه اول دى يا ماه دهم در شب يول اروپاى شمالى وجرمنها و يا به نام جشن يلدا با دبيره سوريانى تولد نور درهندو ايران و توران زمين با انار سيتان در دروازه تاجگرگان تجليل مى شد.
پيروان مسیحیت اين جشن را دو روز به بعد به تولد نور يعنى روز ميلاد مسيح جشن چراغان (کرسمس) 24 ماه دسامبر.
در هند همين چار جشن آرياي ها به نام ويساک و هولى و جشن نور با گاهنامه قمرى برگذار مى شود


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است