آمریکا نمی خواهد اقوام کشور بهم نزدیک باشند
آمریکا نمی خواهد که در افغانستان اقوام با همدیگر زیست کنند و از لحاظ فکری و سیاسی وحدت داشته باشند. چون در آن صورت زمینه مداخله سیاسی و نظامی کمتر می شود 
تاریخ انتشار:   ۰۰:۵۷    ۱۳۹۶/۹/۳ کد خبر: 142031 منبع: پرینت

رییس کمیته روابط خارجی سنایی آمریکا از احتمال حضور دوامدار نیروهای آمریکایی در افغانستان تا یک دهه دیگر خبر می دهد. وی می گوید که از اوضاع افغانستان بر می آید که این کشور حداقل ده سال دیگر به حضور نیروهای آمریکایی نیاز دارد. در همین حال شماری از اعضای مجلس نمایندگان می گویند که هر گاه حضور درازمدت نیروهای آمریکایی در افغانستان باعث ثبات در این کشور نشود به این نیروها نیازی نیست.

به گزارش شبکه اطلاع رساني افغانستان(afghanpaper)، اسدالله میلاد آگاه روابط بین الملل در برنامه «همگام» در خصوص جایگاه پاکستان و افغانستان در نزد آمریکا گفت: از لحاظ تفاوت هایی که افغانستان و پاکستان دارد، پاکستان به عنوان یک متحد جنگ سرد آمریکا از پایان جنگ جهانی دوم تا فعلا بعد از ایجادش به عنوان یک متحد آن باقی مانده است. اما از لحاظ توانایی هایی که پاکستان نسبت به افغانستان دارد به آن اندازه اعمال نفوذ بر پاکستان نمی تواند کند. اما بر افغانستان به سادگی می تواند نفوذ داشته باشد چون در افغانستان ساختار دولت را، ساختار نهادهای سیاسی را و ساختار نهادهای امنیتی را که توسط آمریکایی ها ساخته شده و به سادگی می توانند تمام مسایل را تحت کنترل داشته باشند. اما اتحاد آمریکا و پاکستان بیشتر محدود به منافع مشخص است نه در تمام مسایل.

بحث اساسی این است که در افغانستان باید تصمیم گیری مسایل امنیتی، مسایل سیاسی و مسایل اجتماعی باید به دست مردم افغانستان باشد. متاسفانه در تمام مسایل امنیتی ما شواهد بسیار واضح داریم که از لحاظ سیاسی تصمیم هایی که اتخاذ می شود بر اساس تصمیمات آمریکایی ها است. به عوان مثال ایجاد حکومت وحدت ملی است. یک مثال واضح است که همه مردم این را می دانند. مثلا برگزاری انتخابات به دست آمریکایی ها است. مثلا اصلاحات و ریفورم در بخش نظامی به دست آمریکایی ها است.

وی در خصوص مستقل نبودن افغانستان و زیر نفوذ بودن کشور به دست آمریکا و دیگر کشورها بیان داشت: اگر ما به این فکر کنیم چرا زمینه مداخله یک ابر قدرت یا زمینه مداخله برای بعضی از کشورهایی که در منطقه است در کشور مساعد می شود این ارتباط می گیرد به بعضی عوامل اجتماعی سیاسی و اقتصادی که در داخل کشور وجود دارد. مثلا بحث اساسی این است که ما به یک مفکوره جامع نیاز داریم تا همه مردم افغانستان گرد آن جمع شوند. متاسفانه که در افغانستان فعلا فضای قوم پرستی که حاکم است نمی تواند تمام اقوام افغانستان را گرد هم جمع کند و به عنوان یک ملت واحد مطرح شود. پس مفکوره قومیت و مفکور قوم پرستی باعث عدم انسجام ملی در کشور شده و این باعث شده است که در تصامیم سیاسی تصمیم به دست افغان ها نباشد و زمینه برای مداخله بیرونی مساعد شود. اما اگر از لحاظ سیاسی و تاریخی توجه داشته باشیم متاسفانه جهادی که در افغانستان صورت گرفت برخورد میان دو بلوک شرقی و دو بلوک غربی بود که متاسفانه بازهم ما به عنوان مردمی که نتوانستیم سیاست دو ابر قدرت را درک و تحلیل دقیق کنیم بر آن اساس بود که ما شکار یک ابر قدرت علیه پالسی دیگر شدیم و این باعث این شد که در امور داخلی خود از استقلال کامل سیاسی برخوردار نباشیم.

میلاد در خصوص راه حل جلوگیری از مداخله بیگانگان در کشور گفت: پس یگانه راه حل این است که ما باید روی یک مفکوره ای که تمام اقوام را یعنی مفکوره ای که فراتر از قومیت باشد مفکوره ای که فراتر از زبان پرستی و این مسایل باشد روی آن توافق کنیم و در مسایل سیاسی و اجتماعی بر اساس آن تصمیم بگیریم و در آن وقت زمینه مداخله برای کشورهای همسایه یا زمینه مداخله برای آمریکایی ها مساعد نخواهد شد.

وی افزود: اما بحث اساسی این است که تا وقتی که آمریکا به عنوان یک هژمون بین المللی مطرح باشد منطقه ای به نام آسیای مرکزی یا منطقه آسیای جنوب بخاطر تامین منافعش در این منطقه مهم است و باید یک جای پای وجود داشته باشد و هر کشوری که از لحاظ سیاسی و اقتصادی و نظامی ضعیف باشند آمریکایی ها به شکل بهتر می توانند در آن مداخله کنند. حتی در سال 2001 وقتی که مساله تروریزم مطرح می شود و آمریکا می خواهد هراس افکنی و تروریزم را ریشه کن کند چرا که در ظاهر تروریزم منافع و امنیت ملی آمریکا را زیر سوال بردند آمریکا به افغاستان آمد. اما بحث تروریزم بعد از اینکه جنگ سرد به پایان می رسد و بلوک کمونیستی به شکل رسمی اش از بین می رود و اصلا توان مقاومت از لحاظ بیولوژیک با آمریکایی ها ندارد. در این زمان متخصصین و پژوهشگران آمریکا در جستجوی ایجاد یک دشمن فرضی دیگر بودند و بر همان اساس بود که چیزی به نام تروریزم را بوجود آوردند. حتی کشورهای دیگری وجود دارد که تعریف مشخص از خود دارند. اما من به عنوان فردی که از علمی و سیاسی به آن توجه دارم اصطلاح تروریزم اصطلاحی است که تعریف مشخص ندارد و هر کس آن را برای مخالفان سیاسی خود استفاده می کند. تا منافع ژیوپولتیک خود را تامین کند.

میلاد می گوید حضور آمریکایی ها برای مبارزه با هراس افکنی از ابتدا بهانه ای بیش نبوده است و افزود: پس آمدن آمریکایی ها و مداخله آن در افغانستان یک مداخله برای تامین منافع خودشان بوده است. اما این یک بهانه شد و مبارزه علیه هراس افکنان یا علیه گروه هایی که با طالبان ارتباط داشتند یا گروه طالبانی که دراینجا حاکم بود و حملات یازده سپتامبر از اینجا راه اندازی شد و این صرفا یک بهانه ای بود اما در اصل آمریکا می خواست حضور نظامی در افغانستان وجود داشته باشد.

این آگاه روابط بین الملل بخشی از مشکل عدم جود امنیت را در میان سیاسی های خودمان می داند و می گوید: متاسفانه مردم افغانستان و خصوصا در قشر سیاسیون ما یک تعداد از سیاسی ها داریم که از لحاظ فکری استعمار شده اند. یعنی از لحاظ فکری به مفکوره هایی اعتقاد دارند که آن مفکوره ها نمی تواند در افغانستان باعث ثبات و امنیت شود. پس در قدم اول باید استقلال فکری بوجود بیاید. همچنین هم سیاسیون ما و هم مردم ما باید منسجم شوند و خلف ارزش های اسلامی و دینی و قانونی کشور خودمان عمل نکنند و اقوام با هم جمع شوند و اختلافات را کنار بگذارند. اما متاسفانه این خلاف منافع آمریکا است. آمریکا نمی خواهد که در افغانستان اقوام با همدیگر زیست کنند و از لحاظ فکری و سیاسی وحدت داشته باشند. چون در آن صورت زمینه مداخله سیاسی و نظامی کمتر می شود.

میلاد افزود: در حال حاضر برخی از سیاسیون کشور هم هستند که منافع شان از وضعیت فعلی تامین می شود به همین جهت این سیاسیون هیچ وقت در تلاش ایجاد امنیت و مفکوره های تامین امنیت نمی شوند.

وی در اخیر گفت: با توجه به وضعیت موجود تحلیلی که از آینده می توانیم داشته باشیم این است که ما به طرف بهبود نمی رویم. روبروز وضعیت امنیتی خراب تر می شود، از لحاظ سیاسی پیشرفتی وجود ندارد و استقلال سیاسی هر روز در حال کمتر شدن است. پس نمی توان به آینده افغانستان چندان خوشبین بود.

کد (30)


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
آمریکا
افغانستان
نظرات بینندگان:

>>>   امیدوارم صحبت های خلیلزاد نماينده ی آمریکا را شنيده باشید. چه کسی به راه مسعود خيانت کرد و از پشت خنجر زد؟ چه کسی کرزی را بر ما تحميل کرد؟ کسی به قهرمان ملی خیانت کرد که بیش از هر آدم دیگری ژست وفاداری درمیاورد.من آن چه را كه خلیل زاد امشب گفت سال هاقبل می دانستم وبرای همین درانتخابات رای ندادم.
لطيف

>>>   ﺣﻤﻴﺪ ﺣﻤﻴﺪ
ﻭﺯاﺭﺕ ﻣﺎﻟﻴﻪ 99% ﭘﺸﺘﻮﻥ
ﻭﺯاﺭﺕ ﻗﺒﺎﻳﻞ 100% ﻗﺒﻴﻠﻪ
اﺭﮔﺎﻧﻬﺎﻱ ﻣﺤﻞ 90% ﻗﺒﻴﻠﻪ
ﻭﺯاﺭﺕ ﺗﺠﺎﺭﺕ 80% ﻗﺒﻴﻠﻪ
ﻭﺯاﺭﺕ ﻣﻌﺎﺭﻑ 50% ﻭﺭﺩﻛﻲ 30 % ﺟﻨﻮﺑﻲ ﻭاﻝ ﻣﺘﺒﺎﻗﻲ ﺩﻳﮕﺮ اﻗﻮاﻡ
ﻭﺯارﺕ اﻃﻼﻋﺎﺕ و ﻓﺮﻫﻨﮓ 70% ﻗﺒﻴﻠﻪ
ﻭﺯاﺭﺕ ﺩﻓﺎﻉ 100 % ﺑﺴﻮﻱ ﻗﺒﻴﻠﻪ ﺷﺪﻥ ﺑﺮاﻱ ﺁﻣﺎﺩﮔﻲ ﻳﻚ ﻛﻮﺩﺗﺎﻱ ﻧﻆﺎﻣﻲ و ﻗﻮﻣﻲ و ﻧﻆﺎﻡ ﺭا ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻣﺼﺮ ﺩﺭ اﺧﺘﻴﺎﺭ ﻗﺒﻴﻠﻪ ﺳﺎﺧﺘﻦ
ﻭﺯاﺭﺕ ﺗﺤﺼﻼﺕ ﻋﺎﻟﻲ 85 % ﻣﺮﺑﻮﻁ ﻗﺒﻴﻠﻪ
ﻭﺯﺭاﺕ ﺷﻬﺮ ﺳﺎﺯﻱ 60% ﻗﺒﻴﻠﻪ
ﻭﺯاﺭﺕ اﻗﺘﺼﺎﺩ ﻛﺎﺭ و اﻣﻮﺭ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ 80 % ﻣﺮﻛﺰ ﻗﺒﻴﻠﻪ
ﻭﺯاﺭﺕ ﺷﻬﺪاﻱ و ﻣﻌﻠﻮﻟﻴﻦ 79 % ﻗﺒﻴﻠﻮﻱ
ﻭﺯاﺭﺕ اﻧﻜﺸﺎﻑ ﺩﻫﺎﺕ 69 % ﻗﺒﻴﻠﻮﻱ
ﻭﺯاﺭﺕ ﺻﺤﺖ ﻋﺎﻣﻪ 70 % ﻗﺒﻴﻠﻪ
ﺷﺎﺭﻭاﻟﻲ ﻗﺒﻴﻠﻪ
ﺷﺮﻛﺖ ﺁﺭﻳﺎﻧﺎ ﻗﺒﻴﻠﻪ
ﺩاﻧﺸﮕﺎﻩ ﻛﺎﺑﻞ ﻗﺒﻴﻠﻪ
ﻣﺤﻤﻜﻪ 95 % ﻗﺒﻴﻠﻪ
ﺛﺎﺭﻧﻮاﻟﻲ 80 % ﻗﺒﻴﻠﻪ
اﺭﮒ 100% ﻗﺒﻴﻠﻪ
اﺯ 36 ﻭاﻟﻲ ﺗﻘﺮﻳﺒﺎ 25 ﻭاﻟﻲ ﻗﺒﻴﻠﻪ
ﻗﻮﻣﺎﻧﺪاﻧﻬﺎﻱ ﻟﻮا و ﻗﻮﻝ اﺭﺩﻭ ﻫﺎﻱ ﻭﺯاﺭﺕ ﺩﻓﺎﻉ ﻫﻤﻪ ﻳﻌﻨﻲ 99% ﻗﺒﻴﻠﻪ
ﺳﻔﺎﺭﺗﻬﺎ و ﻗﻨﺴﻮﻟﮕﺮﻱ ﻫﺎﻱ ﻭﺯاﺭﺕ ﺧﺎﺭﺟﻪ 89% ﻗﺒﻴﻠﻪ
ﻗﻮﻣﺎﻧﺪاﻧﻬﺎﻱ اﻣﻨﻴﺖ اﻛﺜﺮ ﻭﻻﻳﺎﺕ ﻫﻤﻪ 90% ﻗﺒﻴﻠﻪ
ﺩﺭ ﺭاﺱ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﻮﺳﺴﺎﺕ ﺧﺎﺭﺟﻲ ﻛﻪ ﺭﻳﺎﺳﺖ ﺁﻥ ﻣﺮﺑﻮﻁ اﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎﻧﻲ ﻫﺎ ﻣﻴﺸﻮﺩ ﻫﻤﻪ ﻳﻌﻨﻲ 99% ﻗﺒﻴﻠﻪ
ﻛﺎﺭﻣﻨﺪاﻥ ﻣﻮﺳﺴﺎﺕ ﺧﺎﺭﺟﻲ 99% ﻗﺒﻴﻠﻪ
ﺭﻳﺎﺳﺖ اﻣﻨﻴﺖ ﺑﺴﻮﻱ ﻗﺒﻴﻠﻪ ﺷﺪﻥ ﺗﺎ ﻓﻌﻠﻦ 65 % ﻗﺒﻴﻠﻮﻱ ﺷﺪﻩ اﺳﺖ
ﻭﺯاﺭﺕ ﺯﺭاﻋﺖ 89% ﻗﺒﻴﻠﻪ
ﻭﺯاﺭﺕ ﻣﻮاﺩ ﻣﺨﺪﺭ اﺯ ﺧﻮﺩ ﺷﺎﻥ اﺳﺖ, ﭼﻮﻥ ﻫﺮﭼﻪ ﺗﻮﻟﻴﺪ, ﻗﺎﭼﺎﻗﺒﺮ و ﺳﺎﺣﻪ ﻛﺸﺖ ﻣﻮاﺩ ﻣﺨﺪﺭ اﺳﺖ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺧﻮﺩ ﺷﺎﻥ ﻣﻴﺸﻮﺩ,,
ﻟﻂﻔﻦ ﻣﺘﺒﺎﻗﻲ اﺵ ﺭا ﺷﻤﺎ ﺑﺮ اﺳﺎﺱ ﭼﺸﻢ ﺩﻳﺪ ﻧﺎﻥ اﺿﺎﻓﻪ ﻛﻨﻴﺪ,,

>>>   Haidarzoda
ظهور بنام قبیله ای افغان به دلیل خشک سالی طولانی در غرب کوه های سلیمان و جمع آوری علف ناجیز چاروا های شان از طرف مردم بومی مسلمان سرزمین زیبا خراسان به حس بشر دوستی در آغوش پذیرفتند ، اولا در اسلام عزیز تضات و برتری وجود ندارد چون اسلام دین برادری برابری و عدالت است. بنابرین قوم بزرگ تاجیک فارسی زبان تمیز ورنگ بو نمی خواهندآنچه که میخواند همزیستی وهمگرای که ازنیاکان فرهنگ دوست خود ارث برده اند که بنی آدم اعضای یکدیگرند, که در آفرینش ز یک گوهرند.

همچنین خاطرنشان ساخت ظهور قومی بنام افغان « پشتون » ازکوه های سلیمان در شمال غرب پاکستان کنونی در مرگز شهر مستنگ در تاریخ یمنی محاربات سلطان محمد از افغانان و محل سکونت آنان در وادی رور سند و اطراف کوه های سلیمان در هند نام برده است.
و همچنان ابوریحان بیرونی در کتاب تحقیق ماللهند نوشه است قبیل افغان در کوه های غرب هندوستان به سر می بردند وتابه حدود رودخانه سمندر میرسد.

مرحوم میرمحمد صدیق فرهنگ می گوید واژه ی پشتون و افغان در آثار نویسدگان وشا عران این قوم این قوم با مفهوم واحد به جای یکدیگر استعمال شده اند. بنا براین بطور کلی واجمالی میتوان گفت که خود پشتونها ترجیحاً خود را پشتون گفته اند، درحالیکه فارسی زبانان آنان را افغان وهندیان، پتهان نامیده اند وهرسه کلمه از سدۀ شانزدهم به بعد در کتابت راه یافته ودرمعنی واحد بکار رفته است.

دیگر کشور نیز به معنی واحد ویکسان هردو واژه ی پشتون وافغان تأکید میکند: «هنگامیکه زبان پشتو به مرحلۀ خط وکتابت رسیده است کلمات افغان وپشتون درآثار نویسندگان وشاعران این قوم با مفهوم واحد به جای یکدیگر استعمال شده اند. بنا براین بطور کلی واجمالی میتوان گفت که خود پشتونها ترجیحاً خود را پشتون گفته اند، درحالیکه فارسی زبانان آنان را افغان وهندیان، پتهان نامیده اند وهرسه کلمه از سدۀ شانزدهم به بعد در کتابت راه یافته ودرمعنی واحد بکار رفته است.»

منابع و ما خذ : 1_ آکا دمیسین دکتر عبدالاحمد جاوید، مقاله کابل در گذار گاه تارخ ، مجله سباوون ، سال اول دلو1366.
2_ میر غلام محمد غبار، جغرافیای تاریخی افغانسان
3_ عبدالحی حبیبی ، مجله آریانا کابل 1348
4 _ ولادمیربارتولد، تشریح جغرافیا تاریخ خلافت شرقی ، ترجمه عرفان چاپ تهران صفه 374
5 _ محمد امین زواری ، جغرافیای تاریخ بلخ، بنیاد موقفات افشار، تهران 1388 .
6_ تاریخ سیستان - تالیف 445 هجری – بتصحیح ملک الشعرا بهار چاپ تهران 1314
7—غفور روف باباجان . تاجیکان . تاریخ قرون وسطی و دوره نوین دوشنبه انشار وزرات فرهنگ وارشاد اسلامی 1377.
8 -- فرهنگ، میر محمدصدیق، افغانستان درپنج قرن اخیر، جلد اول، ص

>>>   Salam
در افغانستان تنها اقوام وجود دارد، چيزى بنام ملت وجود ندارد و اقوام هم با موجوديت قدرت و وزن سياسى مطرح مى شوند. توصيه يى من به تاجيكان اين است كه در كوتاه مدت براى اقتدار سياسى و رهبرى كشور با پشتون ها علنأ رقابت كنند ، ساير اقوام دنبال قوم حاكم اند نه گزينه ديگر . همين اكنون همنوايى هزاره ها و ازبيك با حاكمان پشتون رابطه يى آمر و زير دست است و در راستاى اهداف آنها حركت مى كنند. هزاره ها و ازبيك در هيچ امرى ملى و عدالتخواهى با تاجيكان هم سوى نكرده اند ، نخبگان هزاره و ازبيك حاضر اند تا شناسنانه اوغان بگيرند و سرور دانش طراح اين مساله شد ، در بحث زبان پارسى هم خيلى پسيف عمل كردنند و همين اكنون هم اپارتايد قومى پشتون ها عليه تاجيكان را توجيه مى كنند. براى همين تاجيكان بايد براى اقتدار و قدرت مبارزه كنند نه معاون شدن . قبيله گرايان نه هزاره را حريف مى شمارد و نه هم ازبيك ها ، قبيله گرايان مى دانند كه اين قوم توان رقابت در صحته يى سياسى را ندارند.

>>>   شما از منطق استدلال و شواهد تاریخی حرف میزنید در حالیکه مغز قبیله آنقدر انکشاف نکرده که آنها را بداند. قبیله فقط غوارو نه غوارو را میداند وبس، و فقط همینقدر از کدام لافوک خود شنیده اند که ما تاریخ ۵ هزار ساله داریم. در حالیکه اولین اثر تاریخی نوشته شده به زبان قبیله به ۵ صد سال هم بر نمیگردد.
این بدوی ها از فرهنگ، تاریخ، شواهد تاریخی، ویا استدلال و منطق علمی بیخبر هستند.

>>>   شما از منطق استدلال و شواهد تاریخی حرف میزنید در حالیکه مغز قبیله آنقدر انکشاف نکرده که آنها را بداند. قبیله فقط غوارو نه غوارو را میداند وبس، و فقط همینقدر از کدام لافوک خود شنیده اند که ما تاریخ ۵ هزار ساله داریم. در حالیکه اولین اثر تاریخی نوشته شده به زبان قبیله به ۵ صد سال هم بر نمیگردد.
این بدوی ها از فرهنگ، تاریخ، شواهد تاریخی، ویا استدلال و منطق علمی بیخبر هستند.

>>>   Lalzad heeft 3 nieuwe foto's toegevoegd.
اکثریت سازی پشتون ها!
==============
(اقلیت سازی سایر اقوام)
پارچه سازی اقوام غیرپشتون و پشتون سازی تمام قبایل پشتو زبان...
این موضوع که بار اول در مقاله سلیمان لایق (ترکیب قومی کشور...) در زمان حاکمیت حزب دموکراتیک به نشر رسیده بود و حالا توسط غنی جامه عملی می پوشد، گام مهم دیگری در راستای اکثریت سازی پشتون ها برای تطبیق اهداف زیرین است:
* افغان سازی،.
* پشتون سازی،
* پشتو سازی.
+ + +
یا تسلیمی و یا مبارزه و مقاومت تا پیروزی!


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است