تاریخ انتشار: ۱۴:۰۰ ۱۳۹۶/۹/۱۲ | کد خبر: 142557 | منبع: | پرینت |
اگر نهادهای امنیتی و نظامی پاکستان بدجنس نمیبودند، امروز این کشور از نگاه فرهنگی و تاریخی، یکی از نزدیکترین کشورها به افغانستان محسوب میشد اما متأسفانه سازمان اطلاعات پاکستان یا «آی.اس.آی» در چهار دهه گذشته، چنان پلها را با افغانستان خراب کرده که بعید است تا چهاردهه دیگر بین کابل و اسلامآباد اعتماد به وجود بیاید.
البته دنیای سیاست متفاوت از زندگی روزمره مردمان جهان است.
با اینکه بیاعتمادی سیاسی بین افغانستان و پاکستان روی زندگی مردم این دو کشور نیز تأثیر منفی گذاشته اما هنوز هم مردمان این دو سرزمین به هم اعتماد و با هم مراوده دارند. به طور مثال: خبرگزاری و تلویزیون «داون» پاکستان یک گزارش تصویری از افغانستان منتشر کرد که به دور از سیاهنماییهای رسانهای بوده و دیدگاه مثبتی به افغانستان دارد.
خبرنگار و عکاس داون در سفر به افغانستان که زمان سفر او در گزارش مشخص نشده، از ننگرهار سفرش را شروع میکند و تا ولایت بلخ به پیش میرود.
گزارشگر داون در گزارشش افسوس میخورد که نتوانسته است به سایر ولایتهای افغانستان سفر کرده و فرهنگ مردم این سرزمین را به جهانیان معرفی کند.
او به پاکستانیها توصیه میکند که افغانستان را از دیدگاه یک توریست و جهانگرد نگاه کنند.
گفتنی است که داون یک خبرگزاری و تلویزیون موفق در پاکستان است که با تفکر طبقه روشنفکر و تحصیل کرده اداره میشود. سبک نگارش اخبار داون مانند «بی.بی.سی» و «سی.ان.ان» است که هر گزارش تصویری آن با توضیح و تشریح به دو زبان انگلیسی و اردو منتشر میشود.
مرادی
>>> حالا روزي رسيده كه گشوركثيف پاكستاني كه از عمر اش شش دهه ميگذرد در باره كشوري كه افغانستان هفده بار به سويه هندوستان پهناورراكه هنوز پاكستاني وجود نداشت به تصرف خود در اورده وساليان سال أفغان ها حكومت كردن وحالا روزي رسيده كه دو نفر دال خور پاكستاني افغانستان را يكشور ترويستي وديدني معرفي ميكند حالانكه افغانستان تاريخ با عظمت تمدن داشت وتاريخ كه فتوحاتش هند برتانوي ايران تا اصفهان وبغداد را ادم سلم خراساني فراموش كردن وتاريخ افغانستان عزيز را كه صد وهزاران سأله دارد ... همه اين بدبختي ها از رهبران جاهل وجاطلب بوده واست كه دست خيانتهاي اين احمقها فقر بيسوادي خرابي ويراني كشور نابودي اقتصاد تاريخ تمدن اثار باستاني معادن كشاورزي همه وهمه را بر باد كردن وفرختن به فرمان باداران خارجي شان كه همان دشمنان افغانستان عزيز است ....كند اين رهبران جاهل ومزدور را كه حتي به مردم وكشور خودشان رحم نكردن نميكنند مردم اش وجوانان اش در سراسر دنيا أواره حيران مهاجر بدون ايندي هران حزب رهبران قمندانان از هر گروه چپ وراست همه ايشان اسم اين خاينن در تاريخ افغانستان ثبت بود ان شاالله تا باشد روزي رسد كه نسل اينده افغانستان بفهمند بخوانند وبدا نند !!!
والسلام يك هموطن أفغان
>>> از حشمت مصلح
آیا ملت ....است....؟
هرگاه حرف از فدرال می شود مخالفین زود ملت را نادان و خر معرفی می کنند، می گویند مردم به سطح فهم فدرال نرسیده اند، در فدرال جنگ قومی در میگیرد و کشور تجزیه خواهد شد!
ما می گويیم، ای مردم مسلمان خراسان شما نادان و ...نیستید، شما را الله آزاد و با اراده و عقل آفریده و اسلام را برای شما نازل کرده تا الله پرست باشید نه قوم پرست.
هندوی گاو پرست در نظام فدرال با وجود تعدد دین و قوم زندگی کرده می تواند شما اهل توحید نمی توانید؟ به الله قسم که إن شاء الله می توانید. اما طرفداران نظام مستبد مرکزی می گویند مردم به درجه ی فهم هندوی گاو پرست نرسیده اند که در نظام فدرال زندگی کنند!
ای مردم خراسان، الله شما را با کرامت آفریده و اراده بخشیده شما فهم و درک هر چیز را دارید. اگر استبداد و ستم از سر شما پس شود و شما حق انتخاب داشته باشید، شما إن شاء الله انتخاب خوب می داشته باشید.
اما ستمکاران برای شما حق انتخاب نمی دهند و می گویند مردم نادان هستند ما باید برای آنها تصمیم بگیریم!
ما می گوئیم دست الله با جماعت است بگذارید جماعت رای بدهد.
>>> اگر همین رئیس داون رئیس آی اس آی شد به دشمن تبدیل میشود
>>> رهبرشهید بابه مزاری سالها قبل فریاد زد وعدالت اجتماعی وحکومت فدرالی را پشنهاد کرد اما کو گوش شنوا. رحمت خدا براوباد
>>> به نظر دهنده اول:
افغانستانی وجود نداشته.همواره اون قسمت از خراسان جزیی از خاک ایران بوده.با خباثت شوروی و انگلیس جداش کردند.
لااقل یه دو تا کتاب بخون بعد نظر بده.
>>> مردم افغانستان تا زمانیکه یک ملت نشوند مشکلات باقی خواهند ماند.
>>> نظر دهنده اول!
خود را دشنام میتی و یا تعریف میکنی؟
هفده بار حمله کردن بالای یک کشور و جنگ و خشونت و قتل و کشتار را براه انداختن و تخریب شهر ها و عبادت گاه های مردم، آیا نشانه تمدن و خوبی کشور ها است و یا نشانه جهالت؟
انسان وظیفه آبادی و زندگی و رفع مشکلات مردم را دارد، نه بر عکس؟
>>> اصلا در ذات وشهن انسان ها چنین چیزی نهفته است وقت اشخاص درحالت عادی زندگی می کند. ازاین حرف و حدیث ها زیاد تحویل مردم می دهند. مثلی کرزي . اسپنتا .قانونی .سیاف موقع که سر قدرت هستن خودشان را میزنند به موش مردگی دهنشان باز نمیشود میترسند. که قدرتشان از دستشان گرفته نشود
>>> از تجزيه هند و نام پاکستان امسال 2017 هفت دهه مى گزرد. کمپنى برتانيوى در هند که ديد هند در مبارزات زادىخواهانه استقلال خود را مى گيرد و مستقل مى شود پلان تجزيه هند را کشيد و انگيزه ها ى دينى و مذهبى را به رهبران اسلامگراهان براى آينده خوب در دستور کار فعاليتهاى شان قرار داد و تضادها اختلافها را در بين ملت هند حاد و داغ کرد و تفرقه دراین کشور افزود و سازمانهاى اسلامگرايان را تادندان مسلح ساخت .
خان عبدالغفار خان رهبر مسلمان پټان در هند) و همراه ماهاتما گاندی در جنبش مبارزات زادىخواهانه هند بود که بهدلیل فعالیتهای غیر خشونت آمیزش در برابر استعمار انگلیس شهرت زياد داشت
خان عبدالغفار خان "باچا خان"، رهبر سیاسی و معنوی و اجتماعى و "خدايى خدمتگذار" شناخته شده فعالان آزادی و استقلال هند بود.هند که آزاد و مستقل باشد پشتون آزاد و مستقل است.
اين بزرگ مرد پشتون بدون "داد" و "فرياد" فغان و افغان نه با زور تفنگ و اسلحه بلکه با قدرت پر(مداد وقلم) و با فعاليتهاى خلاقانه و ابتکار عمل يکى از متفکر و مبارز وخدمتگزار بشريت و انسانيت است.
او خود مخالف سياست تجزيه گرى انگليس در هندوايران و پس از تجزيه ايران در سالهاى 1856-1964 و مرزکشى شرقى ايران و جدايى هاى خراسان خاورى و فروش خاک ڀټانها يا پشتونان سياست جدايى و تفرقه آميز درتاروپود خود حس مى کرد و تمام عمر خود صلح طلب بود، بطوریکه توسط هندیها خان عبدالغفار خان ، "مرز گاندی" نامیده میشد. ماهنامه سیاسی با نام پکستون به زبان پشتو منتشر کرد. در نهایت، در نوامبر ۱۹۲۹، باچا خان جنبش خدمتگران خدا ("بندگان خدا") به راه انداخت که این موفقیت توسط امپراتوری بریتانیا سرکوب شد. باچا خان در سال ۱۹۶۲، زندانی بینالمللی عقیدتی سال شناخته شد. در سال ۱۹۸۷، او برای اولین بار به عنوان یک غیر هندی جایزه بهارات رنتا ( بالاترین جایزه غیر نظامی هند) را از آن خود کرد. باچا خان مبارز آزادیخواه مهم، یک قهرمان ملی پشتون . باچا خان به شدت مخالف تقاضای جمع مسلمانان هند برای جداسازی هند بود.
بلى راست است ازنام پاکستان درست هفت دهه و از نام افغانستان درست شانزده دهه مى گزرد. از سال 1857 بدين طرف مرزهاى غربى وشمالى وشمال شرقى ازسوى انگليس روسيه و (پامير باچين) کشيده شد و مردمان غير پشتون جدا شدند!
و در سال 1893 خط ديورندفاصل بين هند و کشورجداشده از ايران. محمود طرزى خودش در "سراج الاخبار افغانیه" مى نويسد که "که قبل از تشکيل و تأسيس يافتن دولت مقدسهء افغانيه و استقلال يافتن حاکميت ملتی ما؛ خاک پاک وطن مقدس ما از اجزای ممالک ايران محسوب بود."
طرزی، محمود، سراجالاخبار، شماره ۲، ۲۰ سنبله ۱۲۹۴خ.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است