شورایی که تیشه به ریشه ی صلح می زند
ایجاد نمایندگی طالبان نه در قطر نه در امارات نه در ترکیه نه در پاکستان نه در عربستان و نه در امریکا بلکه در خود افغانستان و در پایتخت ناامن و بی ثبات و ماتمزده، بیشتر به یک شوخی استراتژیک و خودکشی سیاسی می ماند 
تاریخ انتشار:   ۰۹:۳۲    ۱۳۹۶/۹/۱۹ کد خبر: 142874 منبع: پرینت

از زمان تشکیل شورای صلح برای کمک به روند معیوب و مریض مصالحه با طالبان، نه تنها این اعضا و این تشکیلات کمکی به پیشرفت و در دست گرفتن ابتکار عمل در این خصوص نکرده است بلکه مانعی بر موانع موجود پیش از آن افزوده و موجب رکود و در جا زدن بیش از پیش شده است.

بارها جابجایی اعضا و تغییر در دامنه ی اختیارات و آزادی عمل این شورا نیز نتوانسته کاری از پیش ببرد و همه ی حضار و مدعوین که همزمان سمت های دیگری نیز در ارگ در اختیار داشته اند، گره ای از کلاف سردرگم صلح بی قید و شرط (و نه صلح در چارچوب منافع مردم ملکی) نگشوده اند.

گویا آوارگی و بیجایی و مهمان ناخوانده و تحمیلی بودن سران طالبان متمایل به صلح و پیوستن به حکومت با هیات عالی رتبه ی نمایندگی از ارگ ریاست جمهوری بعلاوه ی خود اعضای شورای صلح که هر از گاهی در کشوری ظاهرا بی طرف و با پادرمیانی و وساطت دیگر کشورهای منطقه و غرب، درس عبرت نشده است و ...

و نتوانسته به ارگ نشینان و دیگر مدعیان اجرایی و عملی کردن پروسه ی خیالی مصالحه با مخالفان مسلح، اثبات سازد و تصریح کند که طالبان در هر کجای منطقه و جهان که دفتر سیاسی و نمایندگی داشته اند؛ کاری برای صلح و تعهد به مفاد توافقنامه های موقت از پیش نبرده اند و حتی با پیوستن به جریان مصالحه، اعتبارات و اختیارات خود را نزد دیگر گروهک ها و شاخه های طالبان از دست داده اند.

با این تفاسیر ایجاد نمایندگی طالبان نه در قطر نه در امارات نه در ترکیه نه در پاکستان نه در عربستان و نه در امریکا بلکه در خود افغانستان و در پایتخت ناامن و بی ثبات و ماتمزده، بیشتر به یک شوخی استراتژیک و خودکشی سیاسی می ماند که به معنای واقعی کلمه تسلیم محض و سرسپردگی طرف افغانستانی را می رساند.

شورایی که به نام شورای ناعالی صلح می شناسیم در واقع شورایی است که تیشه به ریشه ی اهمیت و ارزش والای صلح با درنظر گرفتن منافع و خون مردم ملکی و حقوق پایمال شده ی غیرنظامیان و حکومت می زند؛ بنابراین می توان دفتر سیاسی طالبان در کابل را یک سقوط ازاد و یک عقب گرد و پسرفت کامل دیپلماتیک دانست که بیش از پیش حکومت را نزد نهادهای مدنی ملی و بین المللی بی اعتبار و خوار می سازد.

کد (8)


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
شورای صلح
طالبان
نظرات بینندگان:

>>>   سلام و درود ، مشکل افغانستان حل نخواهد شد مگر با گماشتن افراد لایق و وطن پرست که با قاطعیت و با بی رحمی هرچه تمامتر با عناصر طالبان مبارزه کنند ، هر کس که لباسش بوی طالب میدهد باید به دیوار تکیه داده شود و تیرباران ،همان کاری که شهید لاجوردی در ایران انجام داد و نثل کمونیستها و تروریستها را خشکاند،در واقع سازمان ملل و گروهای حقوق بشری بزرگترین دشمنان افغانستان هستند چونکه مانع از اجرای عدالت میشوند طالبی که چندین شهروند بیگناه را کشته معنی ندارد به زندان برود، باید در محل تیرباران شود خانواده و اطرافیانش تحت تعقیب قرار گیرند ،
ارسالی از استان کرمانشاه ، ایران. هیملر

>>>   اگرصلح وشورای صلح ناکارآمد است، پس نصف جمعیت کشور که پشتون وطرفدارطالب هستند همه کشته شوند تا صلح برقرارشود وهدف نویسنده گرامی واین سایت تٱمین گردد.

>>>   این شورای شوربا خور صرف یک نام است ویک مصروفیت است برای افراد تنظیمی تا زبان شان بسته شود وبرضد حکومت تبلیغ نکنند

>>>   این شورا خودش طرف است باید یک شورای بیطرف ایجاد شود

>>>   محمد سلمان به جارد کوشنر خبر داد که عربستان سعودی از تصمیم ترامپ برای به رسمیت شناختن اورشلیم به عنوان پایتخت اسرائیل پشتیبانی می کند.
به گزارش اسپوتنیک رسانه‌های اسرائیلی خبر دادند: ولیعهد عربستان به جارد کوشنر اطلاع داد که از تصمیم «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا در مورد اورشلیم حمایت خواهد کرد.
طبق این خبر بن‌سلمان اما شرطی را مطرح کرده که باید برای یک یا دو هفته تظاهراتی در محکومیت آن برگزار شود، در عین حال عربستان تبعات افکار عمومی جهان اسلام را کنترل خواهد کرد و تضمین می‌دهد که آرامش را برای دولت آمریکا تأمین شود

>>>   جف زدن هاى حكمتيار همچنان ادامه دارد.
حکمتیار در خوست: حق لوی پکتیا باید از ولایت‌های کوچک مانند بامیان، دایکندی و حتا پنجشیر بیشتر باشد.
شما فكر كنيد، آيا اين نفرين شده براى صلح آمده؟!
خراسانى

>>>   Ariaie
صرف نظر از همه جنايات كه حكمتيار مرتكب شده و به فرض اين همه را خطايى انسانى او بدانيم، ايا واقعاً حكمتيار مسلمان است، و به أخرت و روز محشر و حساب و كتاب خداوندى باور قلبى دارد؟!
من انسان هاى سنگدل و بى رحمى زيادى را شنيده ام كه در پيرى رو به نيايش و توبه اورده اند چون روز هاى زندگى شان به شمارش افتاده است.
اما در وجود و اعمال حكمتيار هيچ نشانه يى از چنين باور و هراس از روز محشر و محكمه خداوندى ديده نمى شود. اين وضعيت در وجود او دو دليل ميتواند داشته باشد:
١-حكمتيار( قصاب كابل) ، يا به خدا و روز حساب باور ندارد و يك اتيست از نظر باور، و يك جنايت كار از ديد اخلاقى و عملكرد و مريض روانى سايكو از نظر فكرى است
٢- حكمتيار به خدا باور ضمنى دارد و يك مسلمان نما و مسلمان زاده اما چنان مغرور، ، متكبر متعصب و حريص قدرت و جايگاه و خودخواه است كه به باور خودش ، بنده برگزيده خداست و هرانچه ميكند درست است و به زعم خود قناعت خدا را مى دهد!
در غير ان به قول خود ملا ها توشه أخرت اين موجود " پليد" چيست؟!

>>>   کسانیکه ازصمت های دیگردولتی کناررود باز درشورای صلح یاپارلمان جابجا میشود که معاش بگیرد ودهنش بسته شود


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است