برگزاری انتخابات با شناسنامه های کاغذی ممکن نیست
 
تاریخ انتشار:   ۱۴:۵۴    ۱۳۹۶/۹/۲۰ کد خبر: 142979 منبع: پرینت

ما انتخابات شفاف می خواهیم.

در نشست که اخیر از سوی بنیاد انتخابات آزاد و عادلانه کشور (فیفا) در کابل برگزار شده بود، من به هدف کاهش وابستگی شدید کمیشنران کمیسیون های انتخاباتی به حکومت، خواستار کاهش صلاحیت های رییس جمهور در بخش نصب و عزل اعضای نهادهای ملی انتخاباتی شدم و توزیع شناسنامه های برقی را یک از راه های عمده ایجاد شفافیت در انتخابات ها عنوان کردم.

برگزاری انتخابات با شناسنامه های کاغذی هرگز نمی تواند سلامت انتخابات را تضمین کند و خود عامل اصلی تقلب در این پروسه کلان ملی می باشد. هر چند می دانم در شرایط حاضر با توجه به صراحت قانون اساسی و نظام سیاسی ریاستی کاهش صلاحیت رییس جمهور در مورد انتصاب و برکناری کمیشنران کاری دشوار است اما امیدوارم که قانونگذاران و حقوقدانان کشور بیشتر کار کنند تا در آینده ها نصب و عزل اعضای کمیسیون های انتخاباتی از صلاحیت های رییس جمهور نباشد.

قطعا وقتی که کمیشنران از سوی رییس جمهور انتصاب می گردند مانند یک مامور حکومتی کار می کنند و نمی تواند خلاف میل رییس جمهور عمل نمایند.

قاریزاده


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
انتخابات افغانستان
شناسنامه
نظرات بینندگان:

>>>   بهر صورت غ برنده انتخابات بعدی است یکجا با گلبیدین

>>>   ایا فرق بین تذکره کاغذی و برق چی است و شما کدام مولی که انتخابات را زیر سوال میاورید ملت افغانستان انتخابات را به یک معیار بسیار اساسی بر ګذار خواهد کرد و کسی که افغان نیست هیچ حق سخن در باره افغانستان و مردم افغانستان ندارد ریس جمهور کشور صلاحیت عام و تام کشور را دارد

>>>   دوستان گرامی درود بر شما :
داستانی دارم آموزنده و غیر قابل پیش گیری امیدوارم در نتیجه گیری آنچه که میخواهم بگم ؛ افاده شود •
پیرمردی با چهره نورانی و قدسی داخل یک مغازه طلا فروشی میشود •
فروشنده بااحترام از شیخ نورانی استقبال میکند و خوش آمدید میگوید •
پیرمرد گفت : من عمل صالح تو هستم ! •••
زرگر میخند و با تمسخر میگوید : درست است که چهره نورانی دارید ، اما هرگز گمان نمی کردم عمل صالح من چنین هیبتی داشته باشد •
در همین لحظه یک زوج جوان داخل مغازه شدند و فرمایشی دادند. زرگر گفت تا حساب کنم شما بفرماید و بنشینید• او با کمال تعجب دید که خانم جوان رفت و در بغل شیخ نورانی نشست••• با وارخطائی زرگر از خانم پرسید : چرا شما در بغل شیخ نشستید؟ خانم جوان با تعجب جواب داد از چی گپ میزنی؟ کدام شیخ؟ حالت توخوب است تب که نداری؟ کسی که اینجا نیست ! به اعصاب خرابی گفت انگشترطلا را به ما میدهی یا ما برویم؟
زرگر با خجالت و تعجب معذرت خواسته و انگشتر طلا را به او داد و پول را گرفته و زوج جوان مغازه را ترک کردند•
شیخ رو به زرگر کرد و گفت : غیر از تو مرا کسی نمی بیند و نمی شناسد و این فقط برای صالحین و خواص مانند تو محقق میشود • شیخ گفت : من چیزی از تو نمی خواهم ، این دستمال را بروی خود بمال تا روزیت بیشتر شود•
زرگر با حالت قدسی و روحانی و خوشی دستمال را گرفت و بو کرد و بصورت مالید و نقش بر زمین شده و بیهوش شد•
شیخ و دوستانش هرچه پول و طلا بود دزدیدند و مغازه را جارو زدند •••
بعد از (4) سال شیخ روحانی با زنجیر و زولانه همراه با پولیس وارد مغازه شدند صاحب منصب پولیس شرح ماجرا دزدی را از شیخ و زرگر سوال کرد و آنها به نوبت قصه کردند پولیس گفت : برای اطمینان و تکمیل دوسیه باید دقیقآ صحنه را تکرار کنید و شیخ دستمال را به زرگر داد و زرگر بروی خود مالید و بیهوش شده و بزمین غلطید و اینبار شیخ و پولیس دوباره مغازه را لچ کردند •••
نتیجه گیری :
"هر چهار سال انتخابات تکرار میشود" ●
داکترشریفی

>>>   انتخابات شفاف نخواهد بود تا وقتيکه در شناسنامه های برقى هويت هر مردمان ستان ام شفاف درج نشود.لقب "افغان" هويت فرهنگى و زبانى مردمان با زبانهاى گوناگون را برجسته تصوير نمى تواند.
1- "افغان" اصطلاح اشغال شده است.
2- لقب پشتون و پټان است.
3- "افغان" "افغان" اصطلاح با معنى ومفهوم ناشايسته است و معنى لغوى و ريشه زبانى از فغ مفرد فغان و جمع فغان افغان است.
4- لقب افغان با پشتون با شريش چسپيده شده است. با گفتن افغان برچسپ براى پشتون بودن را آشکار مى کند و با آب زمزم اين برچسب پاک نمى شود.
من شکر دانشنامه اعلايى ٬ سفرنامه و شرفنامه ٬ مناجات نامه و رباب نامه٬ نوروزنامه٬ ابتدانامه و آفرين نامه ٬ روشنايى نامه و ظفرنامه٬ اسرارنامه٬ الهی‌نامه٬ مختارنامه٬ مصیبت‌نامه٬ اسکندرنامه٬ نوروزنامه..... و بلاخره شاهکار شاهنامه دارم حتى پشتون افغان تقليد ازپارسى کرد دستارنامه خوشحال خان. مرا اين همه هويت بسنده است.
من با کمال خوشى هويت از باستان تا امروز دارم. گرفتن هويت ناله و فرياد ضرور نيست. سپاس از عرضه بدون قيمت هويت افغان فغان و ناله, فرياد و شيون , چيغ وغوغا, داد و واويلا, گريه و زارى و فغ و نق و ندا, افغان از اين کشور دولت قلابى وجعلى به هيچگاه به کشور آرام و آمن و حاکمان از تبار انگار اکثريت تغير نخواهد کرد.
جان ریچاردسون (۱۷۴۰/۱۷۴۱ – ۱۷۹۵) مولف نخستین فرهنگ فارسی-عربی-انگلیسی به سال ۱۷۸۰-۱۷۷۸ است. فرهنگ او که به فرهنگ ریچاردسون مشهور است دربردارنده ۵۰ هزار واژه فارسی همراه با برابرنهاد انگلیسی آن است. در فرهنگ فارسی-عربی-انگلیسی جان ریچاردسون
"افغان" ناله وفرياد زاری افسوس، شایعه آه! شکایت برگردان شده.
جان ریچاردسون: "افغان نام تباران از ساکنان بین کوه هاى قندهار و رود سند اند ، که قبلا فاتحان و حاکمان هندوستان بودند مغولها، فرزندان تیمور یا تیمور لنگ تعداد شان را کاهش دادند. آنها هنوز هم بسیار متعدد هستند و بسیاری از قبایل ادعا اصل و نسب مشترک خود را با اسرائیل دارند. سلطان قندهار یک افغان از قبیله ابدال است. هنوز هم برخی از روسای قدرتمند افغان در هندوستان، به خصوص در ستان دکن اطاعت به نظام مى کنند. آنها می گویند که فرزندان یهودیان از جنگ بابل هستند. که آن نیز به عنوان پتان و روهيله ناميده مى شوند و "افغان کردن" = فرياد کردن ناله کردن. افغان به عنوان سربازان خوب محترم اند."
جان ریچاردسون: فارسی-عربی-انگلیسی لندن برگ ١٣٦ ."افغان" جمع فغان است و فغان جمع فغ است فریاد, شکایت, افسوس شایعه آه همانجا برگ 1095
تا که است در شناسنامه واژه افغان هويت ام و زبانم مانده پنهان
افغان نيستم افغان به خود از نامگذارى کشور با نام بيگانه افغان + ستان زبانم از سال ١٨٥٧ ميلادى تا امروز حثيت وهويت ملى نگرفت ٬ نه ميگيرد و نه خواهد گرفت.
من نمى خواهم نامم هويت فرهنگى من و زبان پارسايى من خلاصه شود به :
1- فغان و ناله٬ فرياد و شيون٬ چيغ وغوغا٬ داد و واويلا٬گريه و زارى و فغ و نق و ندا٬ افغان
2- يهوديت و سياست تعرضى شهرک سازى براى قوم وتبار مخصوص که پيشينه پارينه نداشته باشد و زمين ومال مردم را چوروچپاول
3- و خود شان از دورادور پشته کوه سليمان پادشاه سامى يهود به آريانا و کشور خورشيدو سيمرغ و رخش پناه گزيده باشد.
4- "بایداین عالی جنابان درقدم نخست هؤیت اصلی خود رامعلوم کنند که ازکجا ظهورکرده اند? مثلن از اسرائیل ويا ازکوه سليمان.
5- اسرائیل آب دهن من را و از مليت هاى هندوايرانى وتورانى (تاجيک و هزاره و اوزبيک وتورک وبلوچ ....) را مورد پژوهشات کمياوى قرار نداده وهزينه آنرا تمويل نمى کند چون اين هم ميهنانم هويت وتبار هندوارانشهرى و تورانشهرى دارند.
از تخمه آهين مدارا و از خون سياوش ايم٬ هم خون کياوش ايم٬ هم پيوند دخت شاه توران سمنگان يم با کاوه آهنگر هم زبانيم از نسل رودابه کابلستانيم زاده از زال و سام ايم از ديار رستم داستانيم اسفنديار شاه شاهان فرزند گشتاشب و لهراشب نوبهاريم. از گهواره فرهنگ ناب پارسه, باکتر (باختر بلخ باستان) و آريا (هرات باستان) کابلستان و زابلستان وکوه البرز ايم. همين که افغان نيم آزاد و سرفرازيم هم خون آذرنوش و بهمن ايم. از جام جم ايم (جام جمشيد ٬ استعاره از نيم گيتى جمشيد) نوروز داريم و مهرگان با شب يلدا و جشن تيرگان در ديار هفت نيکى و هفت خوان هفت سين و ميوه هفت شهر عشق و هفت گوشه پروين و هفته (نوروز نامه) نامه هاى ما فروان است هر نامه ها مظهر برجسته هويت ماست. سفرنامه و شرفنامه , مناجات نامه و رباب نامه ٬ ابتدانامه و آفرين نامه٬ روشنايى نامه و ظفرنامه, اسرارنامه, الهی‌نامه, مختارنامه, مصیبت‌نامه, ...... و بلاخره شاهکار شاهنامه. مرا اين همه هويت بسنده است من با کمال خوشى هويت از باستان تا امروز دارم.
گرفتن هويت ناله و فرياد ضرور نيست. سپاس از عرضه بدون قيمت هويت افغان!
جامى آخرين شاعر پارسى گو با نظم درى در رابطه به امير على شير نوايى ويا فانى:
او که یک ترک بود و من تاجیک،
هردو داشتیم خویشی نزدیک"
با پشتون خویشی نزدیک ولى لقب افغان شايشته به پشتون نيست!
من پشتون را دوست مى دارم ولى از لقب افغان نفرت دارم.
هويت "شتر مرغ" وهويت "فيل مرغ". در سياست آلمان اصطلاح سياسى "شتر مرغى" بکار برده مى شود: يعنى سياست ارتجاعى يعنى سياست ارتجاعى غير مسووليت پذيرى: درجاى "من خو مرغ ام" "در جاى من شترام"
پس شما چه ايد? افغان ايد يا پشتون? اى حاکمان لعنتى پشتون هويت پشتونى تان را تغير دهيد به هزاره. کلمه هزاره.
تغير قانون اساسى افغانستان مادۀ چهارم:
حاکميت ملي در هزارستان به ملت تعلق دارد که به طور مستقيم يا وسط نمايندگان خود آن را اعمـا ل مي کند.
ملت هزارستان عبارت است از تمام افرادي که تابعيت افغانستان را دارا باشند.
ملت هزارستان متشکل از اقوام پشتون، تاجک،‌ هزاره، ازبک، ترکمن،‌ بلوچ،‌ پــــشه يي، نـورستاني، ايماق، عرب، قرغيز، قزلباش، گوجر، بـراهـــوي وسايـر اقـوام مي باشد.
برهر فرد از افراد ملت هزارستان کلمه هزاره اطلاق مي شود.
هزار + ستان کدام کشور درجهان وجود ندارد!
حاکمان افغان (پشتون) يکبار مى گويند که افغان پشتون است وپشتون افغان! وبار ديگر افغان نام همه مردمان.
خواهش مى کنم که تصوير کتابهاى تدريسى افغانستان با درج واژه فارسى را پيش ازحذف فارسى توسط ظاهرخان در انترنت تماشا نمايد.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است