پارادوکس گفتار یک روشنفکر در دربار سلطان فساد
 
تاریخ انتشار:   ۱۱:۰۹    ۱۳۹۶/۹/۲۳ کد خبر: 143117 منبع: پرینت

اخیرا جناب داکتر رنگین دادفر سپنتا از کتاب شان " سیاست افغانستان؛ روایتی از درون" در کابل رونمایی کردند. در مورد اینکه داکتر سپنتا چگونه توانستند از یک روشنفکر آرمانگرای چپ و یگانه فارسی زبان برای شان در دربار تنگ خان قبیله جای پا پیداکردند و بحیث بازوی راست سلطان فساد تبدیل شدند، یک داستان طولانی است.

واقعیت این است اگر بحیث روایت گران بیرونی که شاهد بازی های پیچیده قدرت در فرآیند پسا طالبان بوده ایم ، بخواهیم پیرامون کتاب ضخیم روایتی از درون نوشته داکتر سپنتا تبصره و یا نقد سازنده کنیم، شاید نیاز به نوشتن چند اثر تحلیلی دیگر باشد تا واقعیت های ناگفته و یا تحریف شده جناب سپنتا را بیان نماید. اما درینجا اهداف و پیام اصلی داکتر سپنتا را می توان بگونه فشرده در چند پراگراف بیان کرد:

1) قهرمانان داستان " سیاست افغانستان؛ روایتی از درون" صرف دو نفر اند: حامد کرزی بحیث "خان قبیله"، دست نشانده محبوب امریکا که اکنون بر علیه اربابش دست به نافرمانی زده است. و قهرمان دوم، داکتر سپنتا بحیث "ارسطوی افغانی" دربار سلطان فساد افغان که با نبوغ سیاسی و زحمات خستگی ناپذیر نقش پلی سیاسی میان ارگ کابل و کاخ سفید را بازی می کند.

2) یکی از زمینه ها یکه داکتر سپنتا و کرزی را باهم گره زد، مخالفت با سیاست های مداخله گرانه پاکستان است. ولی دلایل و انگیزه های آنها از هم تفاوت دارد. چنانچه داکتر سپنتا خواهان قطع مداخلات پاکستان از طریق صدور تروریزم است، ولی خواستهای کرزی فرا تر از تروریزم تجزیه پاکستان تا پل اتک است. بگونه مثال کرزی از هر فرصت بین المللی استفاده می کند که امریکاییها را تحریک کند که جنگ را تحت نام سرکوب تروریزم به خاک پاکستان بکشند و در نتیجه کرزی صاحب خاک پاکستان تا پل اتک شود. اما امریکاییها و انگلیسها سخت به خواستهای کرزی مخالفت کردند ، به پاکستانی ها امتیازات بیشتر دادند تا افغانستان. بدین تر تیب کرزی را خشمگین ساختند.

3) تقریبا بخش اعظم "روایتی از درون" را داستان مخالفت کرزی به امریکا و تیوری توطیه اختصاص یافته است. اما تلاش شده که سپنتا بحیث سیاست مدار خرد ورز و پراگماتیست نقش پل آشتی میان ارگ و کاخ سفید را بازی کند.

4) هدف دیگر "روایتی از درون" این است که به کرزی حتا بعد از پایان حکومت او هم بحیث شخص وفادار صفایی بدهد و حقانیت راه و موضعگیری های سیاسی شان را که زمانی کرزی درک نمی کرد و یا ذهنیت او توسط بد خواهان و رقیبان ایشان مغشوش شده بود، در سراسر کتاب بیان می کند. چنانچه او بار ها می گوید که اطرافیان کرزی را دلقکان و متملقان و بلی گویان پر نموده بودند که در ظاهر جرات مخالفت به کرزی را نداشتند، ولی در خفا از پشت بروی خنجر میزدند. اما سپنتا یگانه سیاست مداری با جسارت ولی وفادار به کرزی بوده است که بر خلاف متملقان در برابر تصمامیم های نادرست کرزی تا مرز استعفا و جنگ لفظی ایستادگی کرده است.

5) یکی از شگفت آور ترین بخش های "روایتی از درون" این است که مولف تلاش کرده کرزی و برادرانش را که متهم به دست داشتن در فساد و قاچاق مواد مخدر، عضب دارایی های عامه و دولتی اند، توطیه غربی ها به منظور بد نام ساختن کرزی وانمود کرده است. اما نویسنده مسوولیت فساد و مافیای قدرت را بدوش دیگران و جامعه جهانی انداخته است.

6) مولف اشرف غنی را مولود تقلبات گسترده و دست نشانده کرزی در انتخابات 2014 معرفی می کند، ولی کرزی را رییس جمهور منتخب می داند که توسط مردم از طریق آزاد و دموکراتیک انتخاب شد. هم چنان سپنتا داستان مخالفت امریکا به انتخاب کرزی بحیث رییس رییس جمهور در انتخابات 2009 را شرح می دهد، که کرزی برغم سنگ اندازی امریکایی ها بحیث رییس جمهور انتخاب شد.

7) داکتر سپنتا بطورتلویحی بقدرت رساندن اشرف غنی فرد فاقد توانایی مدیریت سیاسی کشور را یک اشتباه بزرگ سیاسی کرزی می شمارد. این در حالی بود به گفته سپنتا کرزی بار ها اشرف غنی را یک جاسوس چند جانبه کشور های خارجی معرفی می کند.

واقعیت این است که اشتراک داکتر سپنتا بحیث یک شهروند آگاه و سیاستمدار مثل هر شهروند دیگر افغانستان پس از طالبان در دولت افغانستان نه خیانت است ، نه جنایت و نه جای برای شرمندگی. دور از انصاف است که او را ازین زاویه مورد نکوهش قرار داد.
اما نقد بر سپنتا از زوایه دیگر خیلی موجه و ضروری است. این نقد را می توان در پرادوکس گفتار و کردار سپنتا به روشنی دید.

واقعیت این است که ایشان نسبت به هر روشنفکر و سیاست مدار افغانستان از یک طرف مدعی یک روشنفکر پاکدامن، باورمند به ارزشهای دموکراتیک، استاد سیاست، شاگرد مکتب فرانکفورت است و افتخار به گذشته چپ انقلابی خود می کنند، ولی از طرف دیگر حضور پر رنگ ایشان بحیث دست راست سلطان فساد و شاهد عینی جنایات، خیانت ها و از دست رفتن یک فرصت طلایی بعد سقوط طالبان هستند. از این رو ایشان نمی توانند تناقض شخصیت، افکار و رفتار سیاسی شان را پنهان کنند. با آنکه سپنتا کارنامه فساد ندارد، ولی بحیث بازوی راست سلطان فساد یکی از خدمتگذاران مافیای قومی پس از طالبان بحساب می آیند.

هارون امیر زاده
13 دسمبر 2017


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
نقد سپنتا
نگاهی از درون
نظرات بینندگان:

>>>   سپنتا نگفته که مسلمان است یا غیر مسلمان یا بی دین؟
من کتابش را ندیده ام
کسی میداند؟

>>>   Lalzad
این روشنفکر انقلابی چگونه به دربار کرزی راه یافت؟
سنگ فروش خواندن مسعود و دست بوسی مجددی چه نقشی در این راستا داشتند؟
اگر دهن جوال گیری با کرزی و آنچه کرزی در ۱۳ سال انجام داده، خیانت و جنایت نباشد، پس خیانت و جنایت چه خواهد بود؟

>>>   سپنتا دو سال تمام برای امضای قرارداد های فروش افغانستان (ستردیژیم و امنیتی) به امریکا در رسانه ها تبلیغ کرد و اذهان مردم را آمادۀ پذیرفتن این قرارداد ها ساخت. در اخیر یکجا با کرزی مداری لویه جرگۀ فرمایشی را فرا خواند، تا به این قرارداد ها شکل کانکریتی یا دایم العمر را بدهد. و بلاخره با زرنگی خاصِ که کرزی مداری دارد، پای خود را از امضای قرارداد پَس کشید و وطیفۀ خود را به دولت غنی واگذار شد.
خلاصۀ کلام هردوی اینها (مداری و شاگرد مداری) در فروش افغانستان همدست بودند. نزد من سپنتا یک....است.

>>>   Raheel
این که حامد کرزی انسانی قومگرا، حقیر، دلقلک و منافق بوده است به همگان روشن بود، اما "روایتی از درون" چاکرمنشی و مزدوری یکی از روشنفکران سرنگون شده در حضیض بدنامی و رسوایی را به نمایش گذاشت و همین!

>>>   Ahmadi
این دلقکان پیش خدمت درباریان ارگ همه وجدان های شان را زیر نام مصلحت فروخته اند . از جمله این دلقک هم بسیاری موضوعات مهم را بخاطر مصلحت نخواسته افشا نماید. نمی دانم این مصلحت گرایی ها در برابر شیونیزم قومی قبیله که کشور را به بحران عمیق برده و به نابودی می کشاند تا چه وقت ادامه خواهد داشت .


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است