همسر جنرال دوستم چگونه كشته می شود؟
 
تاریخ انتشار:   ۱۲:۱۹    ۱۳۹۶/۹/۲۳ کد خبر: 143125 منبع: پرینت

چندي قبل از حمله يازدهم سپتامبر، مسعود با ارسال يادداشتي محرمانه به سازمان استخبارات مركزي امريكا، سي آي اي، هشدار داد كه القاعده در حال طراحي (انجام يك حمله تروريستي عليه امريكا در مقياسي بزرگتر از بمب گذاري هاي 1998/1377 به سفارت خانه هاي امريكا در كنيا و تانزانيا است اما درخواست هاي ملتمسانه مسعود گوش شنوايي نيافت.
برايان گلين ويليامز، آخرين سپهسالار، ص 72

اسامه بن لادن دو روز قبل از حادثه يازدهم سپتامبر از سالم حمدان راننده يمني اش خواسته بود كه او و خانواده اش را از قندهار به كابل ببرد تا بتواند ميان جمعيت مردم پنهان شود.
او در ناحيه وزير اكبر خان كابل با گروه كوچكي از دوستان اش مستقر شد و بعد به ولايت خوست رفت و منتظر خبرهاي تازه از سواحل امريكا ماند.
آخرين سپهسالار/ برايان گلين ويليامز/ ص 92


يك نويسنده انگلیسی:
افغان ها جنگجويان فوق العاده اي هستند. مقاوم، با درايت و بي رحم كه مي دانند چگونه از عهده كار برآيند. آنها در سرزمين خود شكست ناپذيرند. آنان عاشق جنگ و رويارويي با اشغال گران هستند و اين كار براي آنها مانند يك بازي است. اين كشور ده بار خطرناكتر از دره مرگ است.
آخرين سپهسالار/ برايان گلين ويليامز/ ص 101


عبدالرحمان با كشتار ده ها هزار تن از ازبك ها و متحدان آنها يعني تركمن ها و تاجيك ها و هم چنين گسترش عامدانه قحطي به منظور تضعيف روحيه شمالي ها، تمامي مقاومت شان را در هم شكست. تركستان يعني سرزمين هاي ازبك نشين جنوب آمو دريا تا سال 1881 تحت كنترل وي درآمد. از همين سال خود را پادشاه خدا داده افغانستان و مناطق تركستان خواند. در سال 1299 نام تركستان كنار نهاده شد و رسما از نقشه حذف گرديد.

به دنبال اين فتوحات، هزاران ازبك، تاجيك و هزاره به زنجير كشيده شده و با كابل برده شدند. بسياري از آنها مثله و قطعه قطعه شدند. به دار آويخته شدند، مسموم شدند، ميان آب جوش انداخته شدند، با اره دو نيم گشتند، و يا دهان شان پاره شدند و از شدت خونريزي جان باختند.
آخرين سپهسالار/ برايان گلين ويليامز/ ص 116


در شمال هنگامي كه قصابي به پايان رسيد، امير افغان(عبدالرحمان) استحكاماتي به نام "قلعه جنگي" در غرب مزار شريف به عنوان نمادي از قدرت خود ساخت. عبدالرحمان براي حفظ قلعه جنگي و ديگر استحكاماتي كه به كمك انگلیس ساخته بود، ده ها هزار پشتون را در اين مناطق جابجا كرد. اين مهاجرين داخلي به امير و جانشينان او كمك كردند تا مخالفين ازبك را تا دهه هاي 1309 منكوب كند.
آخرين سپهسالار/ برايان گلين ويليامز/ ص 117

وقتي عبدالرشيد دوستم تنها شش سال داشت، كوزه اي را از كنار يك جوي پر مي كرد. در اين لحظه ناگهان سيلاب تيره رنگ ناشي از آب شدن برف، جوي را پر كرد و او را با خود به درون كشيد. عبدالرشيد تقلا كرد خود را به سطح آب برساند اما آب تدريجا شش هايش را پر مي كرد و به او احساس غرق شدگي دست مي داد. در همين همگام يك روستايي متوجه شد كه بدن يك كودك خردسال همراه با شاخه يك درخت با جريان آب حركت مي كند. او مي خواست جسد كودك را به والدين اش تحويل دهد اما روستايي فكر كرد كه شايد راهي براي نجات كودك باشد. روستايي سينه كودك را فشار داد تا آب را از شش وي خارج سازد. آب زيادي از دهن عبدالرشيد بيرون آمد و او نفس كشيد. وقتي رنگ به چهره اش برگشت، چشمان خود را باز كرد و با وحشت دست روستايي را"چَك" زد.
آخرين سپهسالار/ برايان گلين ويليامز/ ص 124

حكمتيار رهبر بنيادگرا كه به اسيد پاشي بروي زنان بي حجاب در كابل اشتهار منفي پيدا كرده بود، با تاكتيك متفاوتي وارد عمل شد. او تروريست هاي خود را به كابل فرستاد تا مقام هاي دولتي را ترور كند. افراد حكمتيار همچنان معلمان را در اطراف مي كشتند و مكاتب را آتش مي زدند. در حاليكه حكمتيار سايه وحشت اش را در سراسر شرق افغانستان گسترش مي داد، پاكستاني ها و امريكايي ها تصميم گرفتند از او حمايت كنند و او تدريجا جايگاه شماره يك را در فهرست دريافت كنندگان كمك مالي "سي آي اي" پيدا كرد.
آخرين سپهسالار/ برايان گلين ويليامز/ ص 169

خديجه كه بيشتر از دوستم تحصيلكرده بود، سعي مي كرد داشته هاي خود را به او بيآموزد. مهم تر از همه دوستم تحت آموزش خديجه ياد گرفت كه به حقوق زنان احترام بگذارد و اين چيزي بود كه او در سراسر زندگي خود آن را حفظ كرد.
آخرين سپهسالار/ برايان گلين ص 190

وقتي تانك هاي دوستم از گذرگاه سالنگ به مسير خود به سمت كابل ادامه مي دادند، براي همه روشن شد كه به او و نيروهايش به چشم جنگويان برده نگريسته مي شود. همانگونه كه بسياري از پشتون ها نگراني داشتند، اكنون اين غلامان بيدار شده بودند و رهبر آنان نيرومند ترين مرد اين سرزمين بود. در اوريل 1992 سرنوشت افغانستان در دست يك فرمانده روستايي قرار داشت كه اطرافيان اش او را پادشاه خطاب مي كردند.
آخرين سپهسالار/ برايان گلين ويليامز/ ص 216

در ادامه تحولات؛ رباني كه فقط براي چهار ماه به رياست جمهوري گماشته شده بود، در پايان اين دوره حاضر به كناره گيري از قدرت نشد. او رشته ای از بهانه ها را براي ادامه رياست اش بهانه آورد و از اقتدار خود براي سركوب ديگر گروه ها استفاده كرد. بيشترين سركوب ها متوجه شيعيان هزاره شد كه پيش از اين بشكل بي رحمانه اي توسط حاكمان پشتون منكوب شده بودند.
آخرين سپهسالار/ برايان گلين ويليامز/ ص 226


خديجه موقع پاك كردن يخچالي كه دوستم برايش از اوزبكستان آورده بود، احساس كرد چيزي پشت آن است. او وقتي دقت كرد، يكي از تفنگ هايی را ديد كه شوهر اش در خانه براي محافظت از خانواده اش پنهان كرده بود. عرب هاي جهادي تا حال دوباربه خانه او حمله كرده بودند و از اين رو چندين قبضه سلاخ اتوماتيك براي حالات اضطراري در خانه مخفي شده بود.
دوستم بعدها گفت كه وقتي خديجه مي خواسته اسلحه را بيرون كند، سيم يخچال باعث كشيدن ماشه شده، خديجه سعي كرده خود را كنار بكشد اما گلوله هاي بر سينه اش اصابت كرده بود. زني كه هم مادر فرزندان دوستم و هم يكي از تاثيرگذار ترين فرد در زندگي اش، آرام آرام از خون ريزي جان مي داد.
آخرين سپهسالار/ برايان گلين ويليامز/ ص 230

پس از كشته شدن خديجه، جنرال دوستم با دو زن ديگر ازدواج مي كند. يكي دختري از تبار پوپلزي هاي پشتون در شمال بنام "زويا" و دومي بيوه بازمانده از يك سرباز اش كه در جنگ با طالبان در دره صوف كشته شده بود.
اين دو ازدواج با سماجت بزرگان شبرغان صورت گرفته است. جنرال از زويا پنج فرزند دارد و اما از سومي اولادي ندارد.

احسانی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
آخرین سپهسالار
ویلیامز
نظرات بینندگان:

>>>   جنرال دوستم یک قهرمان هست

>>>   با سلام :
الف _ پس قهرمان ملي ما با استخبارات امريكا ( سي- آي - اي) مراسلات و ارتباطات محرمانه يي داشت ؟! با وجود انكه بقول نويسنده ؛ استخبارات امريكا تحويلش هم نميگرفت .
ب _ وقتي كسي سلاحي را براي محافظت خود و خانواده اش در جايي مخفي ميكند اولاً كه شاجورش را كشيده و در كنارش جابجا ميكند. اگر احياناً با شاجور تعبيه شده هم انرا مخفي كرده باشد يقيناً كه " قيد امنيتي" ان را به حالت بسته در مياورد . مگر جنرال دوستم انقدر بي تجربه و ناشي بود كه يكي از اين دو كار را هم نكرده بود؟ از طرف ديگر ؛ يخچال در وقت فعاليتش براي سرد ساختن يخ ساز و يخدان ، مقدار قابل ملاحظه يي حرارت در قسمت عقب خود توليد ميكند كه اين حرارت خودش خطر بالقوه يي براي انفجار دادن مرمي هاي رسام و مرمي هاي عادي تلقي ميشود و هيچ عقل سالمي نميپذيرد كه مرمي هاي پر از باروت و پتاقي را در مجاورت منبع توليد كنندهء حرارت قرار بدهد. مگر اينكه از ان يخچال بجاي صندوق كار گرفته شود و هيچگاهي پلك اش به برق ؛ زده نشود !
دوما ايا دوستم انقدر درمانده و بيچاره و در محاصره بود كه براي نجات خديجه ، اعضاي فاميل و زيردستاتش هيچ كاري كرده نتوانستند و حتي او را به يك مركز صحي هم انتقال داده نتوانستند تا بالاخره از اثر خونريزي ، در كنار يخچال ، جان سپرد؟!
همان شايعهء سابق كه گفته ميشد جنرال دوستم يكي از زنان خود را با دست
خودش به قتل رسانده است شايد درست باشد!

>>>   ازين نويشته جيزي نفهميدم نميدانم سوادمن كم است يانويسنده محترم دربخش هاي ازنويشته اش بيراهه رفته اند.

>>>   Arianfar
بزرگترین جفا در حق دموکراسی را کسانی کردند که در انتخابات با آن که نیک می دانستند که داکتر عبداله برنده قاطع است، برای حفظ منافع آزمندانه و کرسی های خود با توطیه سکوت از کنار واقعیت گذاشتند و حقایق را از چشم مردم و جهانیان پوشیده نگه داشتند. پیشاپیش همه کرزی، خلیلزاد و اسپنتا و چند معامله گر دیگر.
به ویژه مشاور امنیت ملی کرزی باید با برگزاری کنفرانس
مطبوعاتی افشاگری نموده و استعفا می داد.
اری
همیشه میان های شعارهای زیبا و رفتارهای زشت شیار ژرفی هست.

>>>   برايان گلين ويليامز انگلیسی در کتاب خود انتقام دو شکست افتراآمیز در جنگ افغان و انگلیس را باید بگیرد و دست به این چرندیات می زند.
و آقای احسانی نیز برایش تبلیغ می کند.
از ماست که بر ماست!

>>>   حداقل جنرال صاحب را زبان دری را یاد بدهید که حداقل افهام وتفهیم شود که جنرال صاحب چه میخواهد بگوید، بسیار علاقه مند سخنان جنرال صاحب هستم اما نمی فهمم که محترم چه میخواهد بگوید، ما از محترم تقاضای صحبت کردن به زبان روسی، انگلیسی، آلمانی ویا پشتو نیستیم، صرف از محترم تقاضا میکنیم که به زبان دری صحبت کند و بیانیه بدهد تامادوستدارانش از سخنانش لذت ببریم، میخواهم که سخنان باتورجان رابشنوم که موصوف چطوراست.
بااحترام طرفدار جنرال دوستم.

>>>   این نویسنده فکر کنم برای بالییوود امریکا داستان مینویسد و فلم سازی میکند
۱ مسعود امریکا را از حمله ۱۱ سپتمبر خبر میکند
یعنی مسعود یک جاسوس و مخبر بود.
۲ دوستم تفنگ را در پشت یخچال پنهان میکند و سیم برق یخچال با ماشه تفنگ تماس کرده بالاخره خدیجه کشته میشود.
۳ حکمتیار مکتب ها را اتش میزد و معلمین را می کشت.
همی جوان نگفت که این فلم چه وقت به دنیای سینما می اید ؟
سیدعبدالغفور

>>>   واقعیت قضه تا جایی که بنده اطلاع دارد دوستم وقتی که در زمانی اکتر نجیب به شهرت رسید اولین خانم خود را با تفنگچه خود کشت و وزارت امنیت راپوری مختصری به داکتر نجیب ارایه نمود چون در آن زمان به شخصی دوستم ضرورت دیده میشد همه از این موضوع چشم پوشی کردند.
زلمی

>>>   واقعاً اقلاً هنرگلم جمعي را بما به اموراند

>>>   چقدر لوده در دنیا زیاد شده که یکی ان هم همین نویسنده این فکاهی است چیزی که در کله خام اش امده و شروع به نوشتن اش کرده است

>>>   عبدالرحمان خان مى دانست كه اين سه قوم از افغانستان نيستند واين ها باعث قتل وقتال در كشور ما مى شوند . نمونه أش هم همين هزاره هاى ميخ زن و دوستم جلاد وآدم كش ميباشد .

>>>   این نوشتار مانند اینست که در سر چوک کسی چیزهایی بگوید و یک شخص از آن کتاب جور کند، تاسف به اقای احسانی که وقت خود هم تلف کرد و وقت ما ر هم.

>>>   تشکر ازجناب احسانی که موضوعات مهم را گلچین ونشر کردند بعضی اینهارا بار اول بود که خواندم


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است