دفتری که در دوحه بسته می شود
طالب زمانی برای امریکا پایان یافت که گروه تازه نفسِ داعش ظهور کرد و حال با بسته شدن دفتر این گروه در دوحه، تروریسمِ افغانستان در دستان داعش زیر سایه واشنگتن ظهور خواهد کرد 
تاریخ انتشار:   ۲۲:۵۸    ۱۳۹۶/۹/۲۳ کد خبر: 143162 منبع: پرینت

به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper)، طالبان را می توان معروف ترین گروه تروریستی جهان نامید که از دل القاعده به وجود آمد و توانست به حاکمیت چند ساله در افغانستان دست یابد تا هدف حمله امریکا شود برای ایجاد پایگاه های دایمی در خاک کشور.

گروه تروریستی که توسط امریکا به وجود آمد و از سوی پاکستان هر روز قدرتمند و مجهزتر شد اکنون زمان آن برای کاخ سفید به سر آمده زیرا سلاحی جدید و ویرانگرتر با نام داعش در اختیار دارد.

هرچند طالبان در ظاهر از ابتدای اعلام وجود داعش در افغانستان همواره به مقابله با این گروه پرداخت اما با توجه به تجربه گذشته تلخ کشور، گروه های تروریستی می توانند تبدیل به متحدان قدرتمندی شوند زیرا هدف آنان نابودی انسانیت و بقای این گروه ها در گرو حمایت خارجی است.

از جانب دیگر، با تنگ تر شدن دامنه محاصره گروه داعش در سوریه و عراق، امریکا در پی انتقال نیروهای این گروه به افغانستان است که بارها توسط مقام های ارشد روسیه بیان شد و جنرال دوستم ماه ها قبل هشدار داده بود.

رییس جمهور ترامپ برای بستن دفتر طالبان در قطر با اعمال فشار بر رییس جمهور غنی، در دیدار با امیر قطر نیز این پیشنهاد را مطرح کرد اما چرا امریکا خواهان بستن این دفتر است؟

تاریخ مصرف طالبان برای امریکا به سر آمده زیرا هر گروه تروریستی هرچند قدرتمند نمی تواند سلاحی مدام العمر برای حامیان خود باشد و از جانب دیگر، تغییرات بزرگ مناسبات سیاسی جهان و منطقه از عاملان اصلی در چرخش های سیاسی قدرت های جهان می باشد.

و زمانیکه داعش تازه نفس با سیل عظیم نیرو دیگر قلمروی برای حکمرانی ندارد، می تواند بهترین گزینه برای واشنگتن باشد که بهتر از طالبان و دیگر گروه های قدیمی تر تروریستی، راه گشای اهداف این کشور شود و در این راستا چه بهتر از جغرافیای مساعدی چون افغانستان.

طالبان که هیچ گاه نتوانست جایگزینی همچون ملاعمر داشته باشد با اختلاف های درونی دسته و پنجه نرم می کند و در حالی که جهان نسبت به سیاست حمایتی امریکا در کنار پاکستان از این گروه واکنش نشان می دهد، تبدیل به مهره ای سوخته شده که زمان تغییر نام و ملحق شدن به گروه تروریستی تازه نفس رسیده است.

در همین راستا، هم اشرف غنی به عنوان رییس جمهور افغانستان که بقای حکومت وی در گرو کمک های امریکا می باشد و به عبارتی دست نشانده این کشور در قدرت و هم امیر قطر در جهت خواست ترامپ برای بسته شدن دفتر طالبان در دوحه گام بر می دارند زیرا هنگامی که قطر از سوی همسایه های خود در محاصره فلج کننده اقتصادی قرار دارد به دنبال پشیبانی واشنگتن است.

پس از آنکه قطر از سوی عربستان، بحرین، مصر و امارات متحده عربی متهم به حمایت از تروریسم و ایران شد در محاصره شدید اقتصادی قرار گرفت و عربستان دفتر طالبان در دوحه را نمادی از قدرت دیپلماتیک این کشور می داند، ترامپ نشان داد که در این نبرد همپیمان ریاض است.

حال با بسته شدن دفتر طالبان در قطر و ضربه سنگینی که این گروه متحمل می شود نمی توان امید به نابودی آن داشت زیرا بنا به استراتژی امریکا در خاورمیانه و بخصوص افغانستان، نیروهای این گروه جذب داعشی خواهد شد که قرار است در کشور جابه جا شود.

به عبارتی اگر سوریه و عراق نتوانست مامنی برای گروه تروریستی خشن داعش باشد و با دخالت روسیه و ایران شکست خورد اما افغانستان که در سیطره و حکومت آن تحت نفوذ امریکا می باشد می تواند به مانند طالبان، مامن داعش باشد.

طالب اگر به پایان راه نزدیک است و آخرین نفس های خود را می کشد ظرفیت بدل شدن به داعشی را دارد که اکنون جهان را در وحشت جنایت ها و فجایع خود فرو برده و افغانستان اگر در رویای امنیت و ثبات به سر می برد اما با توجه به رویدادهای تلخ پیرامون آن سرنوشت تاریکی خواهد داشت اگر استراتژی جابه جایی داعشِ واشنگتن به سرانجام برسد.

کد (18)


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
طالبان
قطر
نظرات بینندگان:

>>>   از برگه جناب صبور رحیل

عبدالله در واشنگتن از رویداد یک انقلاب در افغانستان صحبت کرده و از این انقلاب با رضایت یاد کرده است .

بلی، انقلاب شده است، اما انقلابی که بازسازی شدن استبداد و تبعیض قومی است؛ انقلابی که مطابق دکترینهای فاشیستی افغان ملت به پیش برده می شود. زیرا در شانزده سال اخیر، هرچه درین کشور تطبیق شده است و هر برنامه یی که طرح و پیاده می شود طراح و تطبیق کننده اش و یا حد اقل کنترول کننده اش شونیزم قومی است.
مردمی که با سی سال فداکاری و قربانی سروجان شان نظامهای غاصب و ستمگر را از میان برداشته و خود وارد سیاست شده بودند، در شانزده سال گذشته به گونه تدریجی از صحنه خارج شدند و نظامی بدتر و خودکامه تر از نظام شاهی در کشور مستقر شد. مبارزین فداکار را یا فاسد ساختند، یا کشتند و یا از صحنه کشیدند و به جای شان از زباله دانهای اروپا و امریکا اشرافیت خائن و بقایای استبداد را گذاشتند. بلی انقلاب رخ داده است. صحنه به نفع استبداد منقلب شده است. ماهیت انقلابی که عبدالله در واشنگتن از آن صحبت می کند و راضی است، همین است.

از این انقلاب تنها عبدالله و ریزه خوران خوانی که از پسمانده های ارگ در قصر سپیدار اکمال می شود راضی اند و بس. مردم در جاده ها و خیمه های تحصن در اعتراض اند و می میرند و یا در خانه و کشتزار و قریۀ شان قتل عام می شوند. اما عبدالله به خارجیها از انقلاب و پیشرفت سخن می گوید. مردم پیشرفت را در عدالت می خواهند. پیشرفتی که در آن عدالت نباشد محکوم به فروپاشی و نابودی است. روی ریگ دیوار کردن است. در مسیر سیل خانه ساختن است. انقلاب عبدالله-غنی-کرزی نیز محکوم به شکست زوال است. درست مانند انقلاب کبیر ثور.

برخی ساده دلان چنین استدلال می کنند که گویا عبدالله سیاستمدار با حوصله است. پرسش اینست که آیا به راستی عبدالله "حوصله" دارد و یا نقش خویش را مثل گذشته در سناریوی ارگ ادا می کند؟ مردم ما از این حوصله چه بهره یی برده اند. پیامد حوصلۀ عبدالله جیب کدام مردمی را پر می کند؟
در سال 2005، زمانی که عبدالله وزیر خارجه حکومت کرزی بود و در سفری در امریکا به سر می برد، کرزی از وظیفه معزولش کرد. عبدالله واپس به کابل رفت و آب از آب تکان نخورد. نشست و برای انتخابات آمادگی گرفت تا دوباره مردم را به کرزی تسلیم کند و چنان کرد. حالا نیز پس از پروازش به سوی امریکا غنی وزیر معارفی را که از تیم عبدالله است برطرف کرده و جایش مهرۀ خودش را می گذارد. شاید هم، اگر دست والی بلخ با عبدالله یکی نباشد، او را نیز به همین گونه و در حالی که به سفر خارجی رفته باشد، معزول بدارند. بازهم عبدالله برخواهد گشت و چشم در چشم مردم خواهد انداخت و اکت و ادای حوصله داشتن در خواهد آورد و بازهم چوتۀ پهلوانی خواهد پوشید و کشتی سیاست خواهد گرفت.

کمتر باور می شود که عبدالله از روی حوصله به اینهمه بیعزتی تن در دهد، بلکه قرینه ها مؤید این نکته است که عبدالله خودش مهره یی بوده است، در آوردن این "انقلاب".
آیا اگر عبدالله نمی بود و لاف و پتاقهای والی بلخ مردم را غافل و خام طمع نمی ساخت و آدرس غلط نمی داد، وضع مردم ما به اینجا می کشید؟

بلی، عبدالله انقلاب کرده است، هوررررا!

>>>   این یادداشت را آقای #جعفر_عطایی سه سال پیش نگاشته است، اما محتوا هنوز تر و تازه است و قابل باز نشر.

------
تصور كنيد ملا عمر از بدخشان مى بود و طالبان تاجيك مى بودند و هر روز از تاجيكستان آمده داخل افغانستان عمليات انتحارى مى كردند و ده-بيست شهروند بيگناه كشور را مى كشتند. در آن صورت مى توانيد ادبيات، واكنش و رفتار كرزى ها و اشرف غنى ها را تصور كنيد؟ بدخشان را با خاك يكسان مى كردند و دمار از روزگار تاجيكان در مى آوردند. يكى از تعابير بسيار ملايم در مورد طالبانِ تاجيك "سگ هاى زنجيرى" تاجيكستان مى بود. هيچ بدخشى اى صدایش را بلند نمى توانست. اما حالا چون طالبان پشتون هستند، اصطلاح رسمى درباره آنها "برادران ناراضى" و "مخالفان سياسى" است. استفاده از سلاح ثقيله بر ضد آنها ممنوع است. عمليات شبانه بر ضد آنها ممنوع است. زندانيان آنها بدون تحقيق و محاكمه آزاد مى شوند. طرفداران طالبان با چهره حق به جانب در رسانه ها ظاهر مى شوند و از طالبان دفاع مى كنند و جنايات آنها را توجيه مى كنند.
راستى اگر همين كارهاى طالبان را يك گروه هزاره مى كرد، واكنش دولت و ملت در برابر آنها چگونه مى بود؟ همه مى دانيم كه در آن صورت هزاره ها صد در صدى بايد از افغانستان تصفيه مى شدند.
مشكل تنها طالبان نيست. مشكل عمده اين است كه طالبان جنايت مى كنند اما دولت و در رأس آن رياست جمهورى بجاى خصومت با طالبان از آنها حمايت مى كنند. لانه ها و آشيانه هاى طالبان در همه جاى از طرف دولت به صورت جدى هدف گرفته نمى شود. سيزده سال است كه چند طالب را از دره غوربند، دره ميدان، اندر غزنى و سرپل و فارياب و بغلان نابود نتوانسته اند. چرا؟ چون عزم جدى براى نابودى آنها وجود ندارد.

>>>   Ariaie
گفته ميشود اطلاعاتى كه از يك گزارش طبقه بندى شده وزارت دفاع افغانستان درز كرده، حاكى از ان است كه روزانه حد اقل 60 يا بيشتر از ان تابوت سربازان شهيد ارتش و پوليس روانه منازل و خانواده هايشان ميشود.

>>>   دفتر قطر بسته شود دفتر شرارت در ارگ باز است.
این وطن از دست دو لنگ و یک دیوانه تباه شد.

>>>   بسته کردن دفتر هیچ قطر مشکلی را حل نمیکند دفاتر اصلی اینجاست.!!!!
مهمانخانه اتمر در وزیر اکبر خان
مهمانخانه خپلواک در شیرپور
خانه گلبدین در دارالامان
شش مهمانخانه ستانکزی در شش ناحیه کابل
مهمان خانه جمعه خان در کارته سه
خانه کرزی در پهلوی سفارت چین
خانه کرزی در سه راهی علاوالدین
خانه یما کرزی در شیرپور
خانه داودزی در قره باغ
نماینده های دایمی و رسمی مردم های دفتر قطر اینها هستن

>>>   خارجی ها تروریست های منسجم ویک پارچه وصد در صد مطیع وفرمانبردار میخواهند چون طالب چند دسته ومتفرق گردید طالب روسی وپاکستانی و...گردیدند هرکدام از هر منبعی تمویل وتسلیح گردیدند وبه نحوی از قومانده وفرمان روای انها خارج گردیدند بناچار در پی تعویض انها به داعش شدند بسیاری ها به این نظر اند که علت تجاوز بیرونی ها در کشور بلا کشیده ای ما تهدید نمودن همسایگان ماست
شاید یکی از دلایل جزءی وکم رنگ امدن انها در ینجا ان باشد ولی انها برای تصاحب تریلونها دالرسرمایه های دست نخورده ومنابع زیر زمینی بکر وسرشار مارا در نظر وزیر عینک های زره بینی استعمار قرار داده اند وهم میخواهند طلسم مقاومت وحساسیت این ملت در برابر اجنبی هارا بشکنند وانهارا به هر وسیله ای ممکن از فرهنگ اصیل اسلامی شان دور نمایند طبعا ارزش این اقدام ناپاک انها نیز بی اندازه عالی وغیر قابل پیش بینی میباشد
متجاوزین این شعر اقبال لاهوری را بهتر درک نموده اند که!
اسیا یک پیکر اب وگل است
کشور افغان دران پیکر دل است
از فساد او فساد اسیاست
وز گشاد او گشاد اسیاست
ودر جای دیگری این شاعر فارسی سرا چنین بیان داشته اند!به لفظ اردو
فطرت کی مقاصد کا کرتاهی نگهبانی
یا بنده ای صحرای یا مرد کوهستانیدر واقع جهانخوارانهمه ای این اسباب ودلایل را مطمع نظر دارند وهل من مزید گویان این وان وهمه را می طلبند ومیخواهند
شیخ علی بلخابی سرپلی

>>>   بلی، مهم تا اول گروه وحشی طالب غیر مشروع و نابود شود.
نابود کردن داعش آسان تر است چون طالب پرستان تروریست دیگر نمیتوانند داعش را در عقب قبایل وحشی پنهان کنند.
ناطر


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است