من با داکتر عبدالله مقاطعه می کنم نه با داکتر غنی
 
تاریخ انتشار:   ۰۹:۴۷    ۱۳۹۶/۹/۲۶ کد خبر: 143228 منبع: پرینت

یک صبح زمستانی روی سفره ی صبحانه در منزل خودمان واقع در شهر تالقان مرکز ولایت تخار مشاجره ی لفظی میان داکتر عبدالله و عبدالعلی دانشیار را با حضور آمر صاحب که حکایتگر اوج تنش و رقابت میان اطرافیان نزدیک آمر صاحب وزیر دفاع و استاد شهید رییس جمهور وقت افغانستان بود را به شکل باور نکردنی اش می دیدم.

این مشاجره تاحدی جدی شد که آمر صاحب به صورت اخطار آمیز و با استعمال کلمه ی "بس، بس" هر دو جانب را که در دو سوی مستطیل دسترخوان نشسته بودند به ختم مناقشه دعوت کرد. البته این ماجرا مصادف با اولین سفر آمر صاحب به تخار پس از سقوط کابل به واسطه ی طالبان بود .

داکتر عبدالله بصورت جدی جانب استاد را مورد انتقاد قرار می داد بابت تعیین و حمایت اش از شخصی به نام نجیب الله لفرایی که توانایی پیشبرد امور مربوط به دستگاه دیپلماسی را به زعم آقای عبدالله نداشته است و همین گونه انتقادهای دیگری به همین آدرس برای برجسته کردن نقاط ضعف و عوامل ناکامی دولت اسلامی در کابل.

دانشیار هم که جرات فوق العاده ای داشت و دانش سیاسی اش هم در آن وقت نسبت به عبدالله بیشتر بود هر چند نه به نمایندگی از استاد ربانی بلکه به جهت تقسیم کردن خلاها و نقایص کار به هر دو طرف در منازعه ی لفظی با عبدالله کوتاه نمی آمد. او قبلا دانشگاه را در ایران تمام کرده و در دانشگاه کابل علوم سیاسی را تدریس می کرد.

قبل از فتح کابل به واسطه ی مجاهدین البته وقتی که استاد ربانی و بعد حضرت مجددی به جبهات شورای نظار تشریف آورده بودند میزان احترام آمر صاحب را به استاد شهید در مقایسه با هر کس دیگری بالاتر از حد تصور یافته بودم ولی اینجا که می دیدم شخصی در حضور او به مرجعیت مورد ارادت اش می تاخت و او تا دیری فقط مشاهده می کرد.

حفظ توازن در روابط بزرگان در دوران مقاومت هم، بستگی به سنگینی و دور اندیشی شخصیت هایی چون استاد ربانی، استاد سیاف، احمد شاه مسعود و مارشال فهیم داشت وگرنه قدمه های در حد عبدالله و متباقی به همان کشیدگی های روابط در دوران دولت اسلامی دامن می زدند.

دوران اجلاس بن تا اداره ی موقت هم که در نوشته های بسیاری به خصوص در خاطرات آقای جیمز دابنز به خوبی نشان می دهد که عامل اصلی و مانع عمده بر سر راه رهبری جمعیت من حیث بازیگر اصلی همین آقای عبدالله است. اینکه چقدر ایستادگی استاد ربانی روی موضع خودش می توانست به نفع جمع بوده باشد را حالا نمی پردازیم.

در دوران کاندیداتوری عبدالله هر چند یگانه حامی بزرگ او جمعیت اسلامی بوده است اما او هیچ گاه به این جریان بزرگ سیاسی وفاداری نداشته و بخصوص حالا که در صدر زدن مهره ی شاخص جمعیت اسلامی که عطا محمد نور باشد بر آمده تا یکسره گلیم اقتدار این حزب بزرگ جهادی و سیاسی را جمع کند.

من نه به عنوان جمعیتی و نه به عنوان حامی عطا موقف جمعیت در صورت برکناری و یا استعفای اجباری نور از مقام ولایت بلخ را یک موضع خیلی ساده لوحانه و ضعیف می پندارم که گفته شده " جمعیت در این صورت با حکومت مقاطعه ی سیاسی می کند." باید با صراحت اعلام می داشتند که دیگر جمعیت به داکتر عبدالله مقاطعه ی سیاسی خواهد کرد و بعد از این او نماینده ی ایشان در حکومت توافقی نخواهد بود .

من فکر می کنم که داکتر غنی در حد داکتر عبدالله برای حزب جمعیت و چهره های مربوط به آن مضر و خطر ناک نیست. اگر بنده میان فقط دو انتخاب غنی و عبدالله در چنین وضعی بوده باشم با داکتر عبدالله مقاطعه می کنم نه با داکتر غنی.

صالحی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
عبدالله
جمعیت اسلامی
نظرات بینندگان:

>>>   اگر جمعیت دیگر حمایت از عبدالله نمایدو یا اینکه حمایت از یک بازینگر کرده باشید به لیاز خدا شما جو انان دیگر فریب این ار ایش گر را نخورید اگر واقعا به خدا ایما ن دارید

>>>   دربین جمعیتی ها هم یګان هوشیار بوده است

>>>   اگر این تنظیم ها همه اعضای آن دور شوند از صحنه خارج شوند صرف دونفردر باقی بماند بازهم باهم جور نی آیند تهداب اینهارا پاکستان همینطور گذاشته ودلیل دیگر اینکه اینها صرف در فکر ومنافع شخصی خود زیاد تاکید دارند مثلا اختلاف ع با نجیب الله لفرائی صرف بخاطر وزارت خارجه ناموجود بوده

>>>   عبدالله در دور بعدی معاون اول غنی است.و بعد پیروزی از طرف غنی خسی میشود.

>>>   ما هم عبدالله را یک انسانی یافتیم که تنها در کارهای مربوط یه زن ها میتواند فعالیت کند و بس نه در دفاع از حق و حقوق مردم
ولی نظر شما هم به نظریات مافیای بزرگ فساد کرزی خان میماند
زمانیکه کرزی را گفتند امریکا یا پاکستان ان وقتی بود که هر روز به صد ها راکت از پاکستان به سوی ما شلیک میشد و کرزی گفت
که اگر چنگ بین این دو کشور در بگیرد من طرف پاکستان را میگیرم حالا شما هم مانند کرزی طرف غنی را میگیرید فکر کنم این همه توطعه ها خدایی صورت میگیرد جناب
نور پنجشیر از کابل

>>>   نجیب بارور
اگر سران جمعیت اسلامی ذره‌یی عقل، منطق و شعور سیاسی داشته باشند؛ بحث مقاطعه‌ی سیاسی را مطرح نمی‌کنند. من نمی‌دانم از چه زمانی روی گشتاندن از فضای سیاسی وارد تعاملات سیاسی شده است؟ مقاطعه چه دردی را دوا می‌کند؟ این‌ها چرا از کارکردهای شان پند نمی‌گیرند؟ مقاطعه‌ی سیاسی رئیس اجرایی جمعیت یعنی عطامحمد نور با عبدالله‌عبدالله چه دردی را برای شان مداوا کرد که امروز بحث مقاطعه با اشرف‌غنی را مطرح می‌کنند؟ از نظر من جمعیت -این حزب بزرگ و پُر قدرت- پس از استاد ربانی به دست چارتا کودک افتاده است که هرچه خواهند همان می‌کنند.
برادر! تو بخشی از مردم افغانستان هستی، با حضور تو در انتخابات معادله‌ی قدرت تعیین شد. کاندید حزب تو در انتخابات گذشته اکثریت رای مردم افغانستان را به دست آورده بود و اگر سیاه‌باوران می‌گذاشتند مطابق به قانون اساسی و حق شهروندی و میثاق‌های بین‌المللی امروز حق حاکمیت بر مردم افغانستان را داشتی. ترا چه بلای بد زده است که میدان سیاسی را به اشرف‌غنی احمدزی و تیم فاشیستش رها می‌کنی و خیره‌سرانه بحث مقاطعه‌ی سیاسی را پیش می‌کنی. چرا شما مثل مهمان برخورد سیاسی می‌کنید با کسانی که نه هویت شان معلوم است و نه باور شان. سرنوشت این کشور پس از بُن با دستان کارگزاران و اعضای حزب شما رقم خورده است، چه شده است که در برابر یک فاشیست متقلب این‌گونه روی‌گردان شده‌اید و میدان را رها می‌کنید؟ مقاطعه‌ی سیاسی چیست؟

>>>   دیگر نه حزب اسلامی و نه جمعیت اسلامی و نه هم جنبش اسلامی و با کدام حزب دیگر قدرت سیاسی و نظامی دارد تا بزور دولت را تصرف کند و نه هم انتخابات شفاف وجود دارد که کاندید پیروز انتخابات معلوم شود.
فقط مافیای قدرت اعم از پشتون و تانک و هزاره وجود دارد که بنام اقوام شان قدرت را در دست دارند و جیب های خودد را پر میکنند و مردم را بازی میدهند.
این موضوع را من حتی در بزرگترین پارلمان های بزرگترین کشور های دموکراسی اروپایی و امریکایی نیز مشاهده کرده ام.
در هنگام مباحثات پارلمانی آنچنان بالای یکدیگر میتازند که تو گویی اگر همین حالا بیرون بروند،یکدیگر را خواهد خام خوردند.
اما هنگام تغریح جلسات پارلمانی با یکدیگر در یک چوکی یکجا نشسته و کافی و چای و قهوه و نان میخورند و آنقدر یکدیگر را توصیف میکنند که تو خوب بیانیه دادی و خوب اکت کردی و دیگرش نیز میگوید که نی تو بسیار خوب بیانیه دادی،فقط بگویی که رفیق های جانی جانی صد ساله هستند.
این مردم بیچاره هستند که بازی میخورند و بار غم جهان را کشیده و از جهان میروند.
بدبختانه هیچ جهان دیگری بعد از مرگ نیز وجود ندارد که بازخواست شود.
تمام مغز شما همراه داده هاو خاطرات تان در قبر از هم می پاشد و تمام داده های آن از بین میرود و مثل آن که موبایل خویش را در میان آتش بیاندازید و تمام سبم کارت و عکس ها و نوشته های شما در موبایل له خاکستر تبدیل میشود.

>>>   در همو جلسه یک غیچک میکرفتی خوب یک اهنگ بابه بازگل را میخواندی ... ههه بدخشی گک ها ره به حکومت چی

>>>   اين دلقك، ... هميشه در دسائس شامل بوده تا خودش براي خود مقام بگيرد. در اين بازي باز هم به طرفداري غني، موقف گرفت وبه رهبران شمال پشت كرد. چند ماه پيش گريه ميكرد كه غني همرايش گپ نميزند، همين رهبران شمال از او پشتيباني كردند. حالا بار ديگر به وعده هاي ميان تهي غني، مقابل كساني إستاد كه اورا به اين مقام رسانده بودند. اين نادان خوش لباس نديد كه غني با دوستم كه كرد. نفوذ و قدرت دوستم به مراتب بلند تَر از اين دلقك بود واست. به كدام قدرت و پشتوانه در انتخابات آينده وارد ميدان ميشود. روي اين دلقك از هر طرف سياه است. ببينييم كه چند روز ديگر رييس إجرائيه باقي ميماند. اين بدبخت تيشه به ريشه خود زد. چوكي نمايشي ايكه او بالآي ان نشسته است، از اول خار چشم حلقه شيطاني بود.

>>>   نام از جمعت اسلامى است مگر همه در ان اعضاى شعله جاويد ( ماءويست ها) در ان فعاليت دارند


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است