فلسفه سیاسی "مقاطعه" در دولت وحدت ملی؟
 
تاریخ انتشار:   ۱۰:۳۴    ۱۳۹۶/۹/۲۷ کد خبر: 143309 منبع: پرینت

فلسفه سیاسی مشروعیت و تداوم حکومت های معروف به " دولت وحدت ملی" در سیستم سیاسی دولت های معاصر این است که در صورت بیرون شدن یکی از اعضای دولت وحدت ملی از حکومت، دولت وحدت ملی مشروعیت سیاسی خود را از دست داده، منحل اعلام می شود و انتخابات زود هنگام بر گزار می شود.

در بحران سیاسی پیش آمده میان جمعیت اسلامی افغانستان بحیث یکی از بنیانگذاران و پایه های مشروعیت سیاسی حکومت وحدت ملی، اگر جمعیت اسلامی از حکومت خارج می شود، توافقنامه سیاسی فلسفه سیاسی موجودیت و مشروعیت خود را از دست می دهد. در نتیجه دولت وحدت ملی فرو می پاشد.

اصطلاح "مقاطعه" در قطعنامه جمعیت اسلامی افغانستان بحیث پیش شرط مقام ولایت بلخ به معنای پایان عمر حکومت وحدت ملی نیز است. رییس جمهور توافقی صلاحیت بر کناری اعضای تیم خود را از حکومت دارد، چنانچه در مورد جنرال دوستم این کار را در شکل تبعید کرد ولی صلاحیت برکناری تیم مقابل را ندارد.

صلاحیت های رییس جمهور و رییس اجرایی توافقی از قانون اساسی سر چشمه نمی گیرد بلکه از توافقنامه سیاسی با تضمین جامعه جهانی تعریف و محدود شده است. تمامیت خواهان تصور می کنند که با بیرون شدن جمعیت اسلامی از دولت وحدت ملی حکمتیار خلای آن را پر می کند. فراموش نباید کرد که جمعیت اسلامی با متحدین شان انتخابات ریاست جمهوری 2014 را برده بودند، نه حکمتیار تروریست بین المللی مقیم کمپ شمشتو.

امیرزاده


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
مقاطعه
حکومت
نظرات بینندگان:

>>>   بلاخره باد عطا نور نیز خطا رفت.

>>>   اقای پرچمی امیرزاده !
اولا این که تا حال در خواب خرگوش رفته اید از شما هیچ گله ای نداریم
صبح به خیر اقای کمونیست معلم عطای شما را غنی قاق روده ناک اوت کرد
و دیگر اینکه طرز نویشتاری شما بیانگر عقیده پوچ کمونیستی شما است ولی هیچگاه از هیچ راهی هم به منزل نخواهید رسید
زنده باد ملت غیور و مسلمان افغان
جاوید فروتن

>>>   Ariaie
افغانستان/ خراسان مال شخصى پدر غنى ، أتمر و إكليل حكيمى نيست، اين مردم اند كه تصميم بايد بگيرند. تحميل هويت بر مردم هر گز قابل قبول نيست و تحميل ان امروز به زور به معنى ابدى شدن و تحميل دايمى ان نيست . كار شما جز حيف وميل پول شناسنامه ها، تفرقه بين مردم و إيجاد تنش ، نتيجه يى دراز مدت ندارد ... تاريخ اين كشور و جهان اين مسله را بار ها ثابت ساخته است.

>>>   تعداد از جوانك هاي كافه نشين و تازه به دوران رسيده شرايط امروز كشور را آخر عدالت و برابري مي پندارند و اشرف غني در نظر شان «شاه امان الله» ميايد و ارگ را ميراثدار يك گروه قومي مي دانند و فكر مي كنند بالاي شان سايه خدا است.
در پاسخ با اين كوته فكران تهي از غرور بگويم كه برويد ارزش «آزادي» را درك كنيد و براي رزميدن به عدالت اجتماعي را بياموزيد. ياد بگيريد كه هيچ آرامشِ كاذب بالا تر از ارزش «آزادي» نيست. فراموش نكنيد كه اگر جنگ ها و انقلاب در افغانستان يك امتياز به ارمغان آورد، فرو ريختاندن نظام هاي تك قومي و استبداد بود. حالا هم افغانستان در سراشيبي خودكامه گي و تك روي قرار دارد و مبارزه در برابر تفكر «حذف و انحصار» يك بار ديگر نياز و فرض است. جنگ و مبارزه مهمتر از آن است كه در كمال بي عزتي در زير سايه درختِِ جباران بخسپي. مهم نيست كه مبارزده براي آزادي چه تبعات دارد، مهم آزاد زيستن و شكستن استبداد و خودكامه گي است. كاري كه مسعود شهيد به خون دل كمايي كرد.
هارون معترف


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است