گرامیداشت از سی و سومین سالروز جان باختن عبدالقادر ذبیح الله با حضور والی بلخ، اعضای مجلس نمایندگان، اعضای شورای ولایتی، قوماندان ها و مسوولین احزاب سیاسی، روسای ادارات دولتی، بزرگان قوم، مهمانان از 14 ولسوالی و بنادر حیرتان، مسوولین و جنرالان ارشد نظامی و ملکی شمال، تجار، علما و باشندگان مزار شریف در ولایت بلخ برگزار شد.

به گزارش شبکه اطلاع رساني افغانستان(afghanpaper)، عطا محمد نور والی بلخ امروز شنبه 2 جدی 96 در مراسم گرامیداشت از سالروز جان باختن عبدالقادر ذبیح الله گفت: ذبیح الله یکی از ستاره های درخشان جهاد بود که از دست دادیم، او 33 سال قبل پیش بینی کرده بود که بالاخره پیروز می شویم اما دیگران در آینده تلاش می کنند که قدرت را از دست ما بگیرند.

نور بیان کرد: صحبت استاد شهید به حقیقت پیوسته است و یک نفر از غرب و اروپا آمده می آید و به ما و شما می گوید که صاحب این ملک نیستید و بخاطر اینکه این وطن را نجات داده اید به قدرت تکیه زده اید قابل محاکمه هستید!

والی بلخ گفت: بخاطر اینکه ما دفاع را فرض شمردیم و جان خود و فرزندان مردم را قربانی کرده ایم تا شما دزدان و خسکه هایی که در کنار آب های گرم خزیده بودید بیایید و سرما ماموریت کنید که در این خاک حق ندارید قابل محاکمه هستیم!

رییس اجرایی جمعیت اسلامی در پاسخ به کسانیکه می گویند که رییس جمهور حق تبدیلی والی ها را دارد اظهار کرد: این افراد از عمق قضیه اطلاع ندارند و نمی دانند ما یک تیم و طرفی هستیم که دولت را مشروعیت داده ایم و حق قانونی و مشروع در آن داریم نه اینکه کسی حق جیره بندی به ما بدهد.

وی افزود: حکومت فعلی از یک انتخابات مسخره، مضحک، رسوا و پر تقلب بیرون آمده، تیم برنده ما عقب نشست و جان کری حکومت وحدت ملی را جور کرد؛ در این حکومت حضور یک طرف مشروعیت طرف دیگر است و هر طرف حق تعیین مهره های خود را دارد.

نور با اشاره به نقش مهم جمعیت در انتخابات ریاست جمهوری گذشته یاد آور شد: جمعیت اسلامی منحیث یک حزب بزرگ، قدرتمند و سرتاسری توانست با تفاهم با احزاب سیاسی قدرتمند دیگر اتحاد انتخاباتی قوی به میان آورد؛ حزب وحدت مردم افغانستان، شوراهای قومی و مردمی، حزب اسلامی قانونی که ارغندیوال در راس آن هست، شوراهای مختلفی همچون انسجام عرب ها، ترکمن ها، قزلباش ها و بلوچ ها ، مشران مشرقی و گروه های بزرگ از قندهار در محوریت جمعیت به سمت انتخابات رفت و حرکت های بسیار قوی و بزرگ انجام داد.

والی بلخ افزود: اگر جمعیت نبود انتخابات معنی نداشت چراکه همه یک طرف بودند و صندوق های رای را پر می کردند و رییس و معاون و بقیه پست ها از قبل معلوم بود. این جمعیت بود که بازی در فضای دمکراتیک را رنگین کرد و در برابر تقلب ایستاد. این حکومت برآمده از توافق سیاسی است و حکومت منتخب نیست که هر چه دلش خواست بکند!

رییس اجرایی جمعیت گفت: در زمان تقسیمات کابینه که تا 4 ماه زمان برد از من دعوت شد تا با رییس جمهور وارد مذاکره بشوم، اگر من فقط والی بلخ بودم چرا از من باید دعوت می شد؟ اولین صحبت ها این بود که از آدرس یک کتله بزرگ از مردم کشور و در مورد افغانستان صحبت شود و بالاخره توافق شد که از 25 وزارت، 12 وزارت و ریاست امنیت به شریک حکومت داده شود و در این میان از چهار وزارت خط سرخ، وزارت های خارجه و دفاع به ما داده شد.

وی افزود: داکتر عبدالله در آن زمان گفت که از ریاست عمومی کسی را تعیین نمی کنیم چون ام آی 6 و سیا می خواهند که نبیل باقی بماند من گفتم که مساله حکومت وحدت ملی است هرچند که نبیل دوست ما باشد اما بالاخره به توافق رسیدیم که نبیل باقی بماند. در وزارت دفاع تاکید بر این بود که بریالی خان عتیق الله، معاون سابق وزارت دفاع که فردی توانا و با تجربه از پنجشیر است گماشته شود اما وی نه وزیر دفاع شد و نه رییس ستاد ارتش.

والی بلخ، با بیان اینکه رییس اجرایی توانایی و جرات مطرح کردن حقوق جمعیت را نداشت اظهار کرد: رهبری جمعیت که در راس آن صلاح الدین ربانی حضور داشت به نمایندگی از جمعیت و با اشتراک اسماعیل خان، معاون احمد ضیا مسعود، نقیبی، واقف حکیمی، مراد، فقیری و خودم در جلسه با رییس جمهور تعیین کردیم که عطا محمد نور نماینده با صلاحیت در مذاکرات با رییس جمهور است.

نور تصریح کرد: در مذاکرات با رییس جمهور گفتگوها بر سر این نبوده است که کدام ریاست بلخ به من داده شود و مذاکرات در سطح افغانستان بوده است تا در تصامیم استراتژیک و دیپلماتیک شریک باشیم و کمیسیون مشترک بریا تصویب تصمیمات بزرگ ایجاد شود و همچنین برای تطبیق کامل توافقنامه حکومت وحدت ملی ، دایر کردن مجلس بزرگان (لوی جرگه)، توزیع تذکره در حضور جنرال مراد، حکیمی و شریفی صحبت شد و اینها شاهد هستند که نکته به نکته به مسایل پرداخته شد اما یک برگ از آن توافقات هم عملی نشد.

رییس اجرایی جمعیت با بیان اینکه وی بعنوان شریک حکومت در حکومتداری شریک است گفت: عطامحمدنور بخاطر این در بلخ است که داعش و طالب به اینجا نیایند و کسی سر این مردم زور نگوید ماموریت نور در بلخ بسیار کوچک است و تنها برای خدمت به این مردم است اما ما در سطح بازی های کلان در کشور شریک هستیم.

وی افزود: من یک طرف مذاکرات بوده ام و حق سفارت، کنسولگری، قوماندانی، زون و این و آن را داشته ام چطور طرف دیگر مذاکره من را بر طرف می کند؟ بارها گفته ام که من با مکتوب نیامده ام که کسی با مکتوب بتواند من را بر طرف کند و از حق خود دفاع می کنم. گفته بودم که اگر به بهانه استعفا چیزی را اعلام کنند من مجبور می شوم آن را رد کنم چرا که شما صلاحیت آن را ندارید، من مامور بادآورده و با کاغذ رییس جمهور تعیین شده نیستم لطفا در اینجا اشتباه نکنند.

نور در خصوص رفتار ریس جمهور با داکتر عبدالله گفت: برسر قضیه داکتر عبدالله می آییم. آقای اشرف غنی رییس جمهور هر خصومتی را که باوی می کند حقش است. من مخالفش بودم، علیه تیمش کار می کردم. علیه وی حرف هم زده ام. بعد از حکومتش هم حرفهای زیادی درمورد ضعف حکومتداری اش زده ام اما حوصله کرده است اگر دشمنی می کند نوش جانش. چرا که خوب می داند که من کیستم. پایگاه هم دارم، زبان هم دارم، توانایی هم دارم. تصمیم هم دارم. پایم هم نمی لرزد و کسی در سیاست مرا بازی هم نمی تواند بدهد. می داند که با چه کسی طرف است.

عطامحمد نور، از داکتر عبدالله به عنوان مار در آستین یاد کرده و بیان داشت: حرف ما اینجا از مار آستین است. یک کسی را که از وزارت خارجه برطرف شده بود که حالا در قصر سپیدار است. یک نفر هم به نفع هیچ کسی صدا بلند نکرد که یک کسی هم است. یک کسی وزیر خارجه بوده است برطرف شده است همین هم کسی است. رفته است و در هندوستان در خانه اش نشسته است. من به پاس همسنگری، به پاس همسنگری که قهرمان ملی است کنار قهرمان ملی ایستاده هستم و جان خود را می گذارم و از عبدالله حمایت کردم.

والی بلخ، حمایت های خود و جمعیت را از عبدالله بی نتیجه دیده است و گفت: من در زمان انتخابات به خانه داکتر عبدالله رفتم و گفتم که کاندید شود. گفت مارشال صاحب نمی پذیرد. گفتم من وی را قناعت می دهم. گفت، قانونی نمی پذیرد من گفتم که وی را راضی می سازیم. گفت برادران پنجشیر نمی پذیرند، گفتم آنها را هم قناعت می دهم و همانطور هم کردم و به خاطر این فرد بارها مارشال مرحوم را اذیت کردم. چرا که مارشال می گفت که این فرد تو را به سر منزل مقصود نمی رساند. در نیمه راه رهایت می کند. من گفتم، نه مارشال صاحب شما اشتباه می کنید. وی در تیم ما است، رفیق ما است و چند سال است که رفیق هستیم. این گذشت و در 2009 وی را آوردیم و به خاطر وی چندین نفر را شهید دادیم. چندین نفر زیر پای شد. مردم خون خود را به پای وی ریختند. اما نتیجه این شد که گفت ما به دور دوم نمی رویم. این قصه مفت شد. دلم بود که دیگر با این فرد نباشم. اما نشد و در2014 نیز از وی حمایت کردیم. یقین به خدا که برادر کسی برابر زحمتی که ما شب و روز برای وی کشیدیم نمی کند. اما ذره ای قدر خدمت ما را نکرد و ندانست برعکس یک تعدادی که نمی فهمیدند را علیه من بسیج کرد و جهادی ها را در ذهن خارجی ها خراب کرد که اینها موانع نظم و قانون هستند. اینها چالش فراراه تطبیق پروژه های ما هستند. اینها را باید دور کنیم.

وی، با انتقاد شدید خطاب به داکتر عبدالله می گوید: علاوه بر اینها همینکه به خانواده قهرمان ملی ترحم نداری. به برادران مسعود شهید احترام نداری که همه چشم به راه هستند که یگانه فرزند مسعود جای آن را می گیرد احترام نداری و توهین می کنی و در مضیقه قرار می دهی چرا فکر می کنی که مجاهدین به تو ترحم کنند؟ در اینجا بود که فهمیدیم که ما در مورد این آدم خطا و اشتباه کردیم. این فرد مار در آستین بود که ما پرورش دادیم. همین حالا هم رهبری جمعیت را می خواهد از هم بپاشاند. حالا یک تعداد دغل باز را اطراف خود جمع کرده است و به عنوان شورای انسجام پیش رییس جمهور می فرستد. ای عزت فروش، تو در خانه ای که کلان شده ای نمک خورده ای. از نان جمعیت به اینجا رسیده ای. متاسفانه امروز هم گفته ای که من جمعیتی نیستم و رفیق شخصی احمدشاه مسعود بودم.

عطامحمد نور خطاب به رییس جمهور نیز گفت: اما تو ریاست جمهوری چرا این نفاق را قبول می کنی؟ چرا این نفاق را قبول می کنی؟ به بی اتفاقی مشهور شدی. همه اقوام را پارچه پارچه کرده ای. و سیاست تفرقه بینداز و حکومت کن را در پیش گرفته ای. این بود وعده های تو!

وی، صدا می کند که توطیه های داکتر عبدالله را خنثی می کند و بیان داشت: صدای ما به برادران پنچشیر و وابستگان شهید صاحب این است که آیا بیشتر از این هم نیاز هست که این آدم دشمنی خود را تثبیت کند؟ به خانواده قهرمان ملی که خط قرمز است خیانت می کند. به همسنگران او خیانت می کند؟ همه آنها را خانه نشین کرد. شرم باد! مشکل همین است که همه را در پرتگاه سقوط برابر کرده است. اما به قوت خداوند زور ما می رسد که تمام توطیه ها را خنثی کنیم.در این سرزمین شمالی بزرگ و سرزمین پهناوری که دارد میلیون ها انسان در آنجا خوابیده است، همه مقام های جهادی آن را خانه نشین کرده ای و حالا به جان ما چسبیده است. دندانت به جان ما نمی نشیند. دندانت را می شکنم.

عطامحمد نور اظهار می دارد که رهبری جمعیت حالا باید در مورد پست من و داکتر عبدالله تصمیم بگیرد و بیان داشت: بیست تا سی درصد اگر رییس جمهور برای برکناری من تلاش کرده باشد، هفتاد تا هشتاد درصد دیگر آن را داکتر عبدالله این مار در آستین تلاش کرده است. بالاخره این کاندید جمعیت است و جمعیت هم حق دارد که کاندیدش را تغییر دهد. جمعیت حق دارد چون این بی توافقی است. ریاست اجرایی هم که غیر قانونی است. رییس جمهور نیست که نشود آن را برطرف کرد. جمعیت حق دارد که به وی بفهماند که این کار را بکن و این کار را نکن. رهبری جمعیت حق دارد که به وی بفهماند که این پست را عوض کند یا بفهماند که این کار را بکن و این کار را نکن. در مورد من هم آنها هر فیصله ای که کنند من قبول می کنم. اگر به من بگویند بمان می مانم. اگر بگویند در خانه ات بمان می مانم. اگر بگویند بمان مانند همین کوه هندوکش سرسخت می مانم که هیچ کس نتواند من را از جای خود تکان دهد. چرا که ما یک طرف توافق هستیم و جمعیت از نظر اصول و توافق حق دارد که کادر خود را پیشنهاد دهد و از نظر اصول هم رییس جمهور باید امضا کند. اگر این کار نشد ما باز به سمت مشروعیت و اینها می رویم و حرف های خود را داریم. قصد ما این است که بگوییم که جمعیت صلاحیت دارد که در مورد من تصمیم بگیرد.

کد (30)

>>>   می شسکنی یا میکشی ؟؟ اینرا واضح بسازید تا مردم حقیقت را بدانند گاهی میگوئی میکشم گاهی میگوئی می شکنم ؟؟

>>>   اصلا عبدالله یک انسا ن ضعیف است چو ن وی در ارایش علاقه دارد باید وی در مودل افغا نستان کار کند وی یک شخص
است که انسا ن را در نیم راهی تنها می ماند دیگر شما وطنداران تاجک بالای این شخص بازی نخورید

>>>   حـالا وقتش هست که اشرف غنی بر رفتن انجنیر داود به بلخ تاکید ورزد با اینصورت جمعیتی را علیه جمعیتی بجنگاندوخودش سیل بین باشد با این کار رئیس جمهور چیزی را از دست نمیدهد برعکس جمعیتی هارا به چند پارچه تقسیم کند

>>>   عبدالله چه احساس می کند اگر دندان نداشته یاشد. کسی که خود را فروخته باشد هیچ چیز ندارد . دندان چه به درد می خورد زمانیکه غیرت نباشد.

>>>   بهروز جلال آبادی
نباید بی انصاف باشیم !

در بلخ ۱۵ سال یک تاجیک والی هست آن هم در سرزمین تاجیکان ، لیکن تعداد مثلی شغال فریاد میزنند که بلخ میراث پدری کسی نیست !
لیکن دوصد سال دولت در دست یک گروه فاشست مزدور است لیکن همین ...نمی گویند که این وطن خانه مشترک تمام اقوام است پس چرا فقط یک قوم حق دارد تا قدرت بدست ایشان باشد و دیگران هیچ !؟
باور کنید کدام روزیکه جهالت بنام پشتونولی خاتمه یافت همان روز این وطن گل و گلزار خواهد شد

>>>   خداوند این ضعیف العقل را با این ادبیات و ساده لوحی هدایت نیکی کند.

>>>   Anjuman
270 سال که از طریق انگلیس قدرت را در وست گرفته اید وادعا میکنید که اکثریت هستیم قوم درجه یک هستیم ودستآورد بجز ناموس فروشی جنگ دربدری جهل ونادانی قتل وغارت گری دارید بشما پیروان خردجال کی گفت

>>>   در افغانستان آنچه سرنوشت را تعيين مي كند، ميل تفنگ و قدرت نظامي است. در ١٧ سال گذشته گروه هاي كه به شعار مدنيت و دموكراسي چسپيدند و سر به وحدت ملي دروغين فرود آوردند، روز به روز به حاشيه رانده شدند. گروه ديگري كه هم طالب را در اختيار داشت، هم غرب را و هم كشورهاي همسايه را، بيشترين امتياز را كسب كردند. آمريكا در ١٧ سال گذشته طرف زورمند را گرفت. اين خصلت سياسي آمريكا است. در هر كجاي جهان امريكا در كشورهاي مستعمره اي خود از گروه هاي حاكم بر قدرت حمايت كرده. اگر امريكايي ها تشخيص دادند كه گروه ديگري در برابر تيم مورد حمايت شان غلبه مي كند، تغيير موضع مي دهند و از تيم مقابل حمايت مي كنند. اين ادعا در كشور عراق، پاكستان و افغانستان ثابت گرديده. در انتخابات ٩٣ امريكا مي دانست كه پيروز معركه داكتر عبدالله است، اما عبدالله «زور» نگفت و از حق خود دفاع نكرد ورنه امريكا اماده شده بود عبدالله را به عنوان رييس جمهور اعلام كنند، اما متاسفانه او به قول خودش زهر را نوش جان كرد و فرصت به دست امريكا داد تا أشرف غني را با ١٦ درصد راي، پيروز اعلام كنند. اگر عبدالله در تالار لويه جرگه خودرا پيروز انتخابات ٩٣ اعلام مي كرد، امروز رييس جمهور بود و وضعيت برعكس مي بود. ويژه گي احمدشاه مسعود اين بود كه چانه نمي زد، ديپلوماسي نمي كرد و راستِ راست حقش را با ميل تفنگ مي گرفت، اين باعث شد نامش جاودان گردد و قهرمان شود. حالا هم نبايد از امريكا ترديد داشته باشيم. حد و مرز و حق خودرا روشن مطرح كنيم و براي به دست آوردن آن تا پاي جان بايستيم، آنگاه امريكا هم تغيير موضع مي دهد و به رسميت مان مي شناسد. در ٢٠٠١ هم امريكا هشدار داده بود كه جبهه متحد وارد كابل نگردند الي اعلام نتيجه نشست بُن، اما مارشال نپديزفت و وارد كابل گرديدند، امريكا هم با تملق از ورود مجاهدين خلاف هشدارش استقبال كرد. درين مُلك تا زور نگويي و با سرِ بلند حق ات را مطالبه نكرديد، با مصالحه و مصلحت نمي شود كاري كرد. اگر حبيب الله كلكاني را با زور تفنگ اعزاز و صاحب آرامگاه نمي سأختيم، ٨٩ سال ديگر هم زير تاريخ سياه خفته بود. اينجا ميل تفنگ سرنوشتت را تعيين مي كند.

هارون معترف

>>>   از همین رقم ادم های نمک حرام که سا ل ها بچه بریش باشد و دندان اش را چه که باید در کونش چوب سو ته را درون کند کم است زیرا عبدالله را به کرسی همین جمعیت ها شاند و حالا از ایشان دفاع کرده نمی تو اند

>>>   Ariaie
گفته ميشود داكتر عبدالله ضمن نشان دادن چهره سوم، باز به زودى مى گويد كه خود را قطعه قطعه ميكند، اما قانون اساسى را اصلاح، پنجاه در صد قدرت را تصاحب، كميسيون ها را بيطرف، والى ها و شهردار ها را انتخاباتى ، هويت تحميلى را رد و قانون مجلس را تاييد، گلبدين را خلع سلاح، فاسدين را محكمه ، و ده ها كار ديگر را انجام خواهد داد و حكومت تقلبى را نخواهد پذيرفت!
اي ملت شعار پرور ، ايا اماده اين شعار ها و قبول ان هستيد؟!

>>>   افرییین ماازتوحمایت میکنیم زنده بادعطامحمدنور

>>>   عطا خان اگر جرعت دارد مسعله را با كيري و پينس حل كند.

>>>   خراسان سرزمین خورشید
تاریخ چگونه شکل می گیرد؟
================
* لحظاتی که عبدالله آماده اعلان حکومت است، فقط در اثر یک «پیام خارجی» از اعلان آن منصرف می شود، بالای خواست مردم پا می گذارد و در نهایت « تسلیم» می شود...
* اوضاع امروز کشور ما نتیجه همین «خیانت تاریخی» عبدالله است...
+ + +
* استاد عطا معصوم نیست و نظر به اعتراف خودش به ویژه در گزینش عبدالله، اشتباهات جبران ناپذیری نموده است... اما در شرایط کنونی و در مقابله با تیم غنی، هر کسی که از استاد عطا دفاع نه کند و در کنار او ایستاده نشود، یا جیره خوار ارگ-سپیدار است، یا هنوز «فاشیزم قبیلوی» را نشناخته و یا با الفبای «مسئله ملی» آشنایی ندارد...

* اما آنچه مهم است، امیدواریم استاد عطا این بار صدای وجدان مردم خود را بشنود و در همنوایی با نیرو های ضد غنی و ایتلاف نجات در کشور «مقاومت» کند؛ نه اینکه با ارایه چند خواست کوچک (وزارت، سفارت و ولایت) «تسلیم» گردیده و به سرنوشت عبدالله دچار شود...

* بیایید یکبار دیگر از استاد عطا بخواهیم که به خاطر جبران اشتباهات تلخ گذشته، پایگاه مردمی، پشتیبانی سراسری و جوانانی که خواهان تغییر اند، در برابر تیم غنی ایستادگی و «مقاومت» کند (رد فرمان غنی، تعویض عبدالله، پافشاری روی عملی سازی توافقنامه حکومت وحدت ملی و...)؛ نه اینکه با لقمه کوچکی راضی گردد!

* زیرا فقط در شرایط غیرعادی و بحران هاست که «قهرمان» ها زاده می شوند و به «نور» چشم مردم و جامعه تبدیل می گردند...

>>>   درود بر عطا محمد نور

>>>   هر كسيكه مانند استاد عطا محمد نور در برابر ظلم و استبداد اوغانيزم ايستاده گى كند ، رهبر ماست.
زنده باد سلطان بلخ

>>>   Lalzad
پاسخ استاد عطا به ارگ و سپیدار!
===================

* آیا سخنرانی امروز استاد عطا می تواند عرق سردی بر جبین ارگ و سپیدار باشد؟

* آیا موضع گیری امروز او و مقاومت در مقابل ارگ و سپیدار می تواند صفحه نوینی در تاریخ کشور باشد؟
+ + +
* کسانیکه در شرایط کنونی و در مقابله با ارگ و سپیدار، بنا بر هر دلیلی در کنار استاد عطا ایستاده نشود، یا «جیره خوار ارگ و سپیدار» است، یا هنوز «فاشیزم قبیلوی» را نشناخته و یا با الفبای «مسئله ملی» آشنایی ندارد...

>>>   افسوس که با این گفتار های سبک باز هم برایش کمپاین میکنید

>>>   آقای نور بسیار کوچه بازاری صحبت می کنی، از استدلال ومنطق ات فهمیده میشود که هیچ سواد نداری واز سیاست اصلاخبرنیستی، اما شرایط وطن قسمی شد که شما واری افراد امور زمام افغانستان رابدست گرفته اید وآنرا بدبخت ساختید.
یاسین کابلی

>>>   Mutaref
مصاحبه انجينير داوود، والي نام نهاد اشرف غني براي بلخ را ديدم. يك آدم بيچاره، بيمار و بي سواد. نمي دانم چه كسي ....مي شود تا فريب شعار «اصلاحات» اشرف غني را بخورد. بازي ارگ در قبال بلخ به وضاحت نشان مي دهد كه نهايت ....است. جلو سياستِ ويرانگر ارگ را بگيريد و پاسخ دندان شكن بدهيد كه ديگر سياست انحصار و زورگويي مصرف تاريخش گذشته. اشرف غني را در بازي كثيف خودش طوري بزنيد كه تا يادش باشد دست به چنين توطئه پليد نزند.

>>>   Bagramian
یگانه مشکل جمعیت اسلامی افغانستان عبدالله خان است.
تا زمانیکه عبدالله این ( مار آستین) را جمعیت اسلامی به زیر نکشد و رسمآ از جمع خود طرد نکند در میدان سیاسی کشور و در نبرد با انحصار قبیله ایی قدرت هیچ کاری را پیش برده نمی تواند!

>>>   دندان شكن، مستبد، ديكتاتور، آدمربا، .......

>>>   داكار عبداله دبلومات ورزيده است عطاكك شاكرد او هم شده نميتوانيد جند نَفَر لنده غر كأسه ليسان دزد دور او جمع شده اند سر اورا به باد ميدهند

>>>   لا شرم آور است او مردم او كسانيكه أين مضمون را مىخوانيد متن را دو بار. بخوانيد. اينجا به ضم آقاى نور هيچ قانون وجود ندارد سهم بندى است. خجالت بكش برأى تو عطاء نور مرك است چند بار فرار را بر قرار تَر جيع دادى و لاف ميزدى كه أين ميكنم و انميكنم. بالاخره فرار كردى و مزاريان را به خاك وخون كشاندى از يادت رفته برو لأفوك پوف نكن مردم ترا مى شناسد گفتنى در باره تو زياد است همين برأى تو بى ....بس است

>>>   فیلی در جنگلی که آنجا مورچه ها پادشاهی ها، قلمرو ها و سلطنت ها داشتند نمایان شد. او در این جنگل گشت و گزار می کرد، از قضا در مسیر که او روزانه رفت و آمد می کرد، سوراخ های مورچه ها و سازبرگ پادشاهی ها و سلطلنت ایشان نیز قرار داشت. هرگاه که فیل در این محل می گذشت و یا می چرید، با پاهای بزرگ و وزن بیکران خود مورچه ها را زیر پا، خانه ها و کاشانه هایشان را برباد و سلطنت ایشان را بر هم میریخت.
مورچه ها چندین بار جمع شدند، مجلس و شورا های عالی ترتیب دادند، قطع نامه نوشتند، عذر نامه نوشتند، شکایت ها کردند و حتی اخطار ها به آدرس فیل نثار کردند، اما تمام کوشش های ایشان بی اثر باقی ماند. فیل بدون توجه به غال-مغال و چیغ ایشان به رفتار روزمره ی خود دوام می داد.
مورچه ها از این که فیل تمام دار و ندار و هستی شان را برباد نموده بود و از سوی دیگر اینکه اصلا مورد توجه فیل قرار نمی گرفتند، خیلی رنج می بردند و حیران مانده بودند که چه چاره ی را برای بقا، پیش گیرند!
روزی کاسه ی صبر مورچه ها لبریز شد، راه دیگر نیافتند و به جنگ و دفاع مسلحانه در حالت آماده باش در آمدند، همه یکجا لشکر آراستند، لشکر آراستند ولشکر را قوی ساختند و شمشیر کشیدند و یکی از پهلوانان رستم ذات خود را بصفت سرلشکر اټا خان تعیین نمودند.
روزی دیگرفیل در رسید.
لشکر مورچه ها تحت فرمان روایی سرلشکر اټا خان ، بر آن فیل ویرانگر، یورش بردند. لشکر مورچه ها به چهار بخش تقسیم شدند و به چهار پای فیل شتافتند و به مشکلات زیاد و سوختان نفس های بیشمار و پی هم، تمام وجود فیل را تسخیر نمودند. مورچه ها بشکل لا انقطاع به شمشیر و نیزه و تیر زنی، بر هر گوشه ی بدن آن فیل ویرانگر وارد کارزار بودند. ناگهان فیل متوجه شد که مورچه های بیشمار بر روی پوست بدن او یورش برده اند.
فیل تصمیم گرفت که خودرا از لشکر مورچه ها برهاند، از اینرو اندام خود را یکباره تکان داد. همینکه فیل اندام خود را تکان داد، لشکر مورچه ها با تمام زحمات و عرق ریزی هایشان از بالای وجود فیل ویرانگر و ستمگر، بر زمین افتادند. از بعضی ها پا و دست و بعضی دیگر هم کمر و گردن شکسته و تعدادی هم جان باخته شدند.
مورچه ها دیگر از آن بیش حال و شیمه و زور و اندیشه برای حمله ی دوباره نداشتند و لشکر آراسته ی ایشان کاملا متلاشی و پراگنده شده بود، در عین حال به اصل مسئله و ضعف خویش در برابر فیل ویرانگر نیز پی برده بودند.
بعد از این باخت نافرجام همه ی شان در نا امیدی و یاس قرار گرفته بودند، حتی برای برگشت به خانه و کاشانه هم برایشان توانایی و شیمه و امید نمانده بود.
ناگهان دیدند که سرلشکر اټا خان هنوز هم صلاح بر زمین نگذاشته، بر زمین هم نیفتاده بلکه در گلوی فیل ویرانگر آویزان است.
با دیدن این حالت، رمق حیات بر وجود لشکر شکست خورده و مرده مانند شان دمیده شد، و امید رفته، دوباره به دل هایشان برگشت و برق توانایی و جسارت بر دیدگانشان روشن شد.
همه امید بستند، به حمایت سرلشکر اټا خان خود تجمع نمودند و به امید کامیابی و سرافرازی در جنگ، همه به یک آواز فریاد کشیدند:
سر لشششششششکککککککرررررررررررر!
مااااااااااااا حمایتت می کنییییییییییییییییییییییییم!
خَفکش کووووووووووووووووووووووووو! اټا خان

>>>   والی صاحب بلخ!
ما به همراه تان هستیم از شمال الی جنوب و جنوب الی شرق.

هیچ قدرتی نمیتواند شما را برکنار کند. اگر به مذاکره شد خوب و مطابق میل شما باید عمل کنند و اگر نشد کسی از زور حکومت استفاده میکرد و امریکاییهای خبیث را استفاده سو میکرد ما مردم یک لحظه هم بیغیرتی نمیکنیم.

اقای عطا! آیا ما مردم بیغیرت هستیم که امریکایی های شیطان به علیه شما دست به کار شوند و ما هیچ چیزی نگوییم. به خدا قسم است که اگر بگرام را برای آنها جهنم نسازیم. به خدا قسم است که اگر از میدان هوایی بگرام به آسانی خارج شده بتوانند و اگر شوند به صد قسم ترس و لرز.
ما مردم افغانستان حاضر هستیم که مانند روس ها اینها را خارج سازیم.
بااحترام
شاهین شمالی

>>>   زنده باد استادعطا محمد نور همیشه پر نور ودرخشان باشی....

>>>   این است سیاسیون دندان شکن وگوش شکن ما
مدعی اند بالای ما افتخارکنید واه واه
کوزه ره بیگی حوزه پرکو

>>>   دقیق است امیدوارم همه قضایای محفوظ وپنهان افشا گردد تا مردم بدانند وصف هواخواهان حق وباطل معلوم گردد.

>>>   Bakhshee
عبدالله با عملکرد های ننگین خود به میلیون ها انسان بی احترامی میکند, عبدالله دیگر از پایگاه مردم چیزی به گفتن ندارد من یکی از شهروندان این کشور استم و عبدالله را منحیث رئیس اجرائیه قبول ندارم و مشروعیت او نیز با سلب رای من زیر سوال است . باید این ریاست غیر قانون ملغی شود و عبدالله خانه نشین شود. استاد به یک شخص بی خاصیت, عروسک خیمه شب بازی ارگ, انسان بی عاطفه و بی وجدان و شخص روان پریش مستقیمآ نقد کرده و به آدرس این خائین حرف های حواله کرده. در حالیکه عبدالله بی ظرفیت, بی خاصیت, زن صفت, عقیم شده به رای میلیون ها انسان توهین کرده و ارزش های اخلاقی, انسانی و جهاد را به تمسخر گرفته و بصورت عملی توهین و تحقیر کرده. عبدالله عروسک خیمه شب بازی ارگ است!

>>>   Haidary
ریاست اجرایی سمبولیک و افراد مشمول شان جایگاه مردمی خودرا از دست داده اند و نزد ملت منفور شدند واگر از گزینه نظامی استفاده کنند به باور کامل اردو و قوای مسلح تقسیم شده و عاقبت دولت داکتر نجیب الله همین اشتباه را کرده بود تکرار خواهد شد

>>>   شهنواز تنی را بیاد من آورد. تا خون نریزد این آدم آرام نمیشود.

>>>   Ariaie
اقاى ريگستانى به صراحت اظهار مى دارد كه عقده غنى عليه استاد عطا، به دليل حمايت و مقاومت إستاد از داكتر عبدالله در جريان انتخابات هسته گرفت..

اين حرف ريگستانى يك حقيقت است. استاد اگر اهل معامله و منافع شخصى ميبود به راحتى با قبيله گرايان ميتوانست معامله كند، چون در موقعيت بهتر از عبدالله و احمد ضيا قرار داشت. اما نزديكان داكتر با توهين به شعور مردم چنان وانمود ميسازند كه سير تحولات چند ماه است كه شروع شده است. انها بيشرمانه چهره هاى بى خاصيت اول و دوم عبدالله را فراموش ميكنند، حمايت استاد را فراموش ميكنند، ضعف خود در اجراى توافقات را فراموش ميكنند ، اينكه موقعيت فعلى شان نتيجه ايستادگى ان مرد است را نيز فراموش ميكنند و بيشرمانه به خود حق انتقاد مى دهند و حتى كنايه مى گويند، .
اين ها بايد بدانند كه عبدلله فرشته نجات تاجيكان شود، ما نسل جوان را از حمايت او در انتخابات و تعاملات اينده برحـذر خواهيم داشت.

>>>   عطا صفوی
انتخاب باشماست ....!
-------------------
دوستان وهمسنگران دیروزی مسعود درمجموع حزب جمعیت اسلامی ... برای بقایی خود وحزب خویش درصحنه سیاست اگر واقعا چیزی به گفتن دارند ومیخواهند برای بیرون رفت ازوضعیت موجود کاری بکنند فقط دوگزینه بیشی ندارند :

1 - مقاومت وایستادگی به مثابه یک اصل درمقابل زورگویان این رژیم فاسد همراه با نیروهای عدالت خواه که سنگ پایه اصلی برای نسل امروز وفردا راتامین میکند ودقیقآ این توانمندی در ایستادگی هنوز احساس میگردد .، و ضمنا نه گفتن به اشکال معاملات ننگین درزمینه....
2 - ویا استعفای دسته جمعی که مشروعیت این نظام دیگر کاملا ازبین میرود واین مقاطعه هم ممکن است به دو دلیل اساسی غیر قابل انکار برای یک تعداد اعضایی جمعیت اسلامی غیر قابل قبول بوده باشد :
1 - حفظ قدرت...
2 - مانع شدن از این کار توسط خارجی ها بنابر وابستگی های یک تعداد آدمان سرشناس جمعیت که چه در درون نظام ویا بیرون نظام قرار دارند .

زمان به سرعت میگزرد واین به نفع شما نیوده ونیست وبهتر است از این دوگزینه موجود بلادرنگ استفاده کنید ، درغیر آن زمینه تسلیم شدن خود بخود وبدون قید شرط آماده میگردد ومنتظر قصاب بیرحم باشید که ازکدام قسمت بدنه کارد میزند واین به یک سونامی سراسری تبدیل خواهد شد ودر حقیقت مسولیت این شرمساری درتاریخ بدوش کسانی خواهند بود که در یک قسمت بدنه قدرت این نظام متعصب قومگرا سالهای سال لم زده بودند وآنرا به اجاره گرفته بودند.

>>>   عطا صفوی
" آسیایی پدر کار به نوبت...." !
----------------------------
در این شب روز وقتی درمجموع به رسانه ها وسایت های اجتماعی دقت میکنید وحتی به اصطلاح به حرف های یک تعداد آگاهان سیاسی...ونیز یک تعداد اعضایی پارلمان گوش میدهید که فریاد میکشند وگلو پاره میکنند که گویا : " کرسی های حکومت میراثی نیستند..." . ولی سوال اساسی به گفته دوست فرهیخته اینست : آیا حکومت 280 ساله یک قوم بالای یک کشور مگر میراثی است ؟
وحتی هیچکسی هم هنوز حاضر نیست در مقابل این مدعیان" یک بام دوهوا" استدلال منطقی کنند وبگویند : آی آقا ویا آیی خانم ...اگر حاکمیت در یک ولایت ویا یک وزارت میراثی نیست ، پس حاکمیت یک کشور هم توسط یک قوم خاص نباید میراثی بوده باشد.

>>>   بهروز جلال آبادی
اگر تعصب نیست پس چیست!؟
رهبران اقوام غیر پشتون را بنام جنگ سالار وغیره توسط دسیسه سازی از صحنه گم میکنند لیکن جنگ سالار و پاتک سالار بزرگ پشتون غلزی گلبدین را با هزاران میل سلاح و میلیون ها دالر در دولت جابجا میکنند و حتا حاضر اند برای آدم کشان طالب هر امتیاز را بدهند تا داخل دولت شوند !
این است جهالت و تعصب و برتری جوی و این کار اوغانستان را بطرف جنگ های داخلی و بعدا تجزیه ، خیلی نزدیک میکند !

>>>   آفرین و صد آفرین! مردم عموماً از جز شروع میکنندو به کل میرسند! از خرد شروع میکنندو به بزرگ میرسند اما استاد عطامحمد نور از بزرگ شروع نموده به خرد ختم میکند و این نهایت تشویش، نگرانی، وسوسه و وارخطایی ایشان در شرایط کنونی است! او نمیداند از کجا شروع نماید و در کجا باید ختم نماید!
ایشان از وزنۀ جمعیت اسلامی در تأثیرگزاری اوضاع سیاسی کشور میگوید و جمعیت اسلامی را در واقع یکطرف قضایا میدانند (درحالیکه عملا چنین نیست) و بعد از آن گذشته متوصل میشوند به یک ولایت (پنجشیر) و نهایتاٌ به یک خانواده (مسعود).
آقای استاد عطامحمد نور! این ولایتی که تو آنرا مخاطب قرار داده و از داکتر عبدالله شکوه نموده ای اهمیت چندانی ندارد، اکثریت قریب باشنده گان این ولایت مجرمین و قطاع الطریقانی بیش نیستند ... و آمدیم برسر خانوادۀ مسعود! این خانواده در زمرۀ اصحاب پیغمبر بشمار نمیرود، از کارنامه های مسعود نمیخواهم اینجا یادآوری نمایم اما تا جاییکه به این خانواده مربوط است منهای فرزندش (احمد مسعودکه تا الحال در میدان عملی مبارزه گام نگذاشته اند) باقی همه دزد و قطاع الطریق اند! آدم ربایی، دزدی، قتل، موتر دزدی، اختطاف و عموم جرم های مکرر در شهر کابل توسط همین خاندان عملی میشود، نمونۀ آن ثبوت موتر دزدی و آدم ربایی است که بارها بر این خاندان ثابت شده که بنا بر ملحوظاتی از افشای آن جلوگیری شده است. خاندان مسعود زندگی شرافتمندانه را بر شهریان کابل تلخ نموده است و اتکای شما بر این خاندان، اتکاء بر دزدان است.
فکر میکنم حوصلۀ مردم هم در قبال این خاندان به سر رسیده است و بیش ازین توانایی قبول این دزدان در مردم باقی نمادخه است. شما هم موقف تانرا شناخته و بیش ازین خود را خلع سیسی ننمائید و به بزرگان تان احترام نمایید.
میهن زرغون

>>>   شیر هستی شیر

>>>   یعنی ور کل افغانستان یک شخصی کا سیاست بفهمد و با سواد باشد و نژادپرست نباشد پیدا نمیشود؟ :|
باید تمام اشخاص و گروه هایی که سلاح بدست دارند خلع سلاح شوند.هر شخصی که بخاطر صرف جنگ با شوروی الان در حکومت هست باید برکنار شود.هر شخصی که صرف بخاطر قومیتش در حکومت هست باید خانه نشین شود.
و یک گروه ار افراد باسواد و بادانش و تحصیل کرده حکومت را در دست بگیرند...
پارلمان افغانستان و لویه جرگه هم منحل شود چون یک مشت بی سواد هیچ سودی ندارند!
پشتون و تاجیک و هزاره و ازبک و ترکمن را دور بریزید...
این اسامی رو دور بریزید...
شما همه افغان هستید و بس! نه بیشتر نه کمتر!
را مطرح کردن قومیت افغانستان به اینجا رسیده که بودجه کشور خودش رو نمیتواند تامین کند و بدون کمک کشور های خارجی ارتشی هم نخواهد داشت!

>>>   عبدالله یک آدم خنثی و بی خاصیت است.
والسلام نامه تمام.

>>>   عطا خیز بیجا نزن که چین تان خطا نخورد.

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است