عبدالله مار آستین که در کنار مسعود بزرگ قرار داشت
 
تاریخ انتشار:   ۱۱:۴۸    ۱۳۹۶/۱۰/۵ کد خبر: 143735 منبع: پرینت

حیف است که مسعود بزرگ چگونه نتوانست این مار آستین را بشناسد، از اینکه این مار در گزیدن خود مسعود چه نقش هایی بازی کرده شاید زمان دیگری آشکار شود. نقش این مار در بن کنار گذاشتن استاد ربانی و معرفی کرزی نیمه آشکار بود تاجیکان و هزاره ها در دو دور ریاست جمهوری فریب خط و خال این مار آستین را خوردند و همه داشته های خود را به پای او ریختند اما او همگان را در دور اول با گریه و در دور دوم با خنده فریب داده و تسلیم شد.

باید از استاد عطا سپاس گزار بود که چهره واقعی این «مار آستین» را آشکار ساخت وگرنه با «منتر خوانی» جیره خواران دربار اش شاید سال های دیگری نیز در بند صبر استراتژیک این مار هفت سر گیر می ماندیم. همچنان امیدواریم که استاد عطا پرچم مبارزه و مقاومت را برافراشته نگه داشته و در جریان عمل ثابت نماید که شاگرد واقعی و ادامه دهنده راه مسعود بزرگ است زیرا هر گونه عقب نشینی و تسلیمی مساوی به مرگ است!

گذشته را نمی توان تغییر داد ولی با توجه به تجربه چند سال اخیر کسی که تا هنوز چشم امید به داکتر عبدالله دارد یا یک ابله و نادان سیاسی است و یا این که وجدان خود را زیر پای کرده چشم مال و مقام و نان از عبدالله و یا ارگ دارد.

مبارزه و مقاومت ادامه دارد...

لعلزاد


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
عبدالله
مار آستین
نظرات بینندگان:

>>>   جعفر عطايي:
عبدالله می‌گوید که با استعفای عطا محمد نور موافق است و اشکالی در آن نمی‌بیند. تا اینجای کار شاید همچنان تصمیم عبدالله قابل دفاع باشد. اما تعیین کسی به وزن انجیر داوود به جای عطا محمد نور چطور قابل دفاع است؟ این چه منطق است که عطا محمد خودش استعفا داده و این که استعفایش شرایط داشته، من به آن شرایط کار ندارم؟ به استعفا کار داری اما به شرایطش نه؟
اشرف غنی تاجیکان را گام به گام از قدرت تصفیه و دور می‌کند و عبدالله هم موافق است. به نظر من این معنی‌اش این است که عبدالله اول دلسوزی به منافع قومی تاجیکان ندارد و دوم این که عبدالله از وزن تاجیکان در سیاست افغانستان فقط برای امتیازات شخصی برای خود استفاده می‌کند. وگرنه عبدالله واقعا تا حالا برای کسانی که به او رای داده‌اند چه دستاورد داشته است؟ تاجیکان به غیر از این که چند بار توسط عبدالله در برابر امتیازات ناچیز شخصی فروخته شده‌اند، چه دستاوردی از حمایت این آدم در دو انتخاب داشته‌اند؟ هیچ. روزگارشان بدتر هم شده است.
به نظر من تاجیکان این همه حمایتی که از عبدالله کرده‌اند، اگر دو درصد آن را از حکمتیار یا اشرف غنی می‌کردند، امروز وضعیت بهتری داشتند.

>>>   بنام الله مهربان
بیار از مه لعلزاد
اگر این فورموله مارگزدیده گی هارا از اوان شکست دولت اسلامی به رهبری جمیعت اسلامی اگر بررسی نمایم اینگونه پدیده های ماری وکبرایی سراسر تاریخ این چهار دهه درمحور جمیعت رقم خورده هست مثال برازنده ان سقوط ولایت هرات به دست طالبان و عزل اسماعیل خان توسط امرصاحب پنجشیر به ذن همکار بادشمن وعدم لیاقت درمحار طالبان درصفحات شمال غرب وجنوب غرب بود که این پدیده زشت درخط مشی هر جمیعتی صاحب الاقتدار رقم خورد به این معنی هرانکس (جمیعتی)که با صاحبان اقتدار هماهنگ نبود باید به گونه فرد مذنون از صحنه به هر وسیله ممکنه خارج گردد متهم ساختن افراد نخبگان جمیعت به مار استین پدیده جدید نمیباشد اینکه امر صاحب بالای شخص عبدالله اعتبار نمود وهمه افراد جمیعت را فریب داده هست بفکرم اینهم از ذیرکی وبیداری داکتر صاحب نماینده گی مینماید البته سوال برانگیز نیست که یک نفر همه اراکین جمیعت وشورای نظار را فریب بیدهد این دلالت برچی مینماید......؟پس به این نکته اولی بر میگردیم که فرهنگ بی اعتمادی وماری وکبرایی درذهن افراد جمیعت وشورای نظار از ابتدا نهادینه بوده درصورتیکه به مقتضای اراکین جمیعت هرکس همنوایی نداشت سرنوشت مار استین درانتظار انهاست
والسلام
محمد کبیر(از اندراب)

>>>   عبدالله زمریال مسعود ماما سخت پیش ا ت شرمنده شرمنده هستم راه صداقت تور را تعقب او انتخاب نکردم خاین شده ام دالر شرین شده چشم من را نیک تو کور کرد غنی متغصب من را فریب داد من را هم متعصب ساخت و بطرف قبیله ام کشانید.
باید خاطر نشان ساخت که زنهده یاد قهرمان ملی مسعود در همان وقتم هم از دشمن نشنی شما محترم داکتر عیدالله زمریان خبر دقیق داشت که از پول مسعود رفت آمد به اروپا می کردی و با خاندان ظاهر شاه بچه نادر غدار همنشنی داشتی ولی یک تعداد بیسوادان پنچشیر از تو حمایت می کنند نه همه مردم .

>>>   چه خوب گفته اند :

درختی که تلخ است وی را سرشت گرش بر نشانی به باغ بهشت
ور ازجوی خلدش بهنگام آب به بیخ انگبین ریزی و شهدناب
سرانجام کو بر به بار آورد همان میوه ی تلخ بار آورد


اگر بیضه ی زاغ ظلمت سرشت نهی زیر طاووس باغ بهشت
به هنگام آن بیضه پروردنش ز انجیر جنت دهی ارزنش
دهی آبش از چشمه ای سلسبیل دران بیضه دم در دمدجبرییل
شود عاقبت بیضه ای زاغ زاغ برد رنج بیهوده طاووس باغ


خود کرده را درمان نیست .

حاجی عبدالستار نوابی

>>>   استاد عطا تمرکز فکری ندارد پارسال گفت : عبدالله گــــژدم است امسال میگوید مار است سال بعد خواهد گفت: عبدالله اژدها است
ر

>>>   عبدالله از طرف جمعیت و هم پیمانانش در حکومت وحدت ملی وظیفه داشت تا مطابق تفاهم نامه عمل کند .
محقق و محمد خان هم مامورین احزاب خود بودند و هستند.
حال آقای عبدالله نه اینکه وظیفه خودرا انجام نداد بلکه در صدد است تا روسای حزبی خود را هم بفروشد.
از نظر تشکیلات حزبی استاد عطا آمر عبدالله است و عبدالله مامر جمعیت در این اعتلاف
حال باید عبدالله دستور ریاست اجرایی جمعیت را بپزیرد نه اینکه به حزب خود دستور صادر کند.
عبدالله هیچ راه دیگر ندارد
اگر جمعیتی است باید دستور جمعیت را بپزیرد و اگر نیست این پست مربوط حزب جمعیت است و باید کنار برود تا جمعیت کس دیگر را معرفی کند. در دوره های پیشین انتخابات هم عبدالله از آدرس جمعیت کاندید بود نه فردی.
در دوره های بعدی میتواند بخت خود را به گونه فردی بیازماید.
من وعده میدهم که نه از قندهار که زادگاه پدرش است و نه از پنجشیر که زادگاه مادرش است رای اکثریت را بدست نمی آورد.
میماند گپ طعنه گونه آقای اندرابی در مورد مسعود و اسمعیل خان
سقوط هرات عواملی داشت که بزرگان هرات در راس اسمعیل خان باید به گونه مفصل و مستدل بدان بپردازند و منحیث سند تاریخی نشرش کنند تا درسی باشد به آینده ها
اما باخت اصلی جمعیت چه آنوقت و چه حالا از نبود یک راهبرد حزبی در سطح تمام کشور است و این باعث میشود که در جغرافیای مختلف افراد راهبرد های سلیقوی خود را اعمال کنند که بنا بر عدم تجانس گاه در تقابل با هم قرار میگیرد
و در نهایت بر میگردیم بر اینکه جمعیت باید در این مراحل سرنوشت ساز از این فرصت اندک استفاده کند و به جای تقابل درون حزبی بازسازی خوورا آغاز کند و در پرتو یک راهبرد قوی مورد اجماع اکثریت تز نیرو وتوان تک تک افراد خود در جهت رسیدن به اهداف تعین شده استفاده کند.
و به افراد هم میگویم به عوض ایجاد غرفه گگ های کوچک سیاسی بیایید یک زیر چتر کلان حمایتی جمعیت قرار بگیرید و در زیر این چتر بزرگ هرکس میتواند متاع خود چه فردی و چه جمعی ارایه کند ام درمقابل حوادث با هم و در کنار هم مدافعه کنید.
من از شورای انسجام می پرسم که چرا وظیفه انسجام خودرا در زمانش انجام ندادید؟
حال هم سر وقت است. به جای رفتن به پابوسی غنی احمدزیو درخواست ویران کردن برج اعتبار و آبرو و حیثیت جمعیت برگردید بر سر کار اصلی خود و انسجام درون حزبی را سمان بخشید و جمعیت را از این طوفان حوادث نجات دهید در غیر آن طالب و گلبدین و اتمر و غنی هرچه و هرکس که نام جمعیت بر خود دارد را میدرند و پروای انسجام و غیر انسجام را ندارند.
فرموش نکنید که مقام و جایگاه فعلی فرد فرد شما محصول خون ده ها هزار جوان رشید جمعیتی است که بدون هیچ چشمداشتی فقط در راه خدا و زیر قومانه رهبر خردمند جمعیت رزمیدند و شهید شدند تا جمعیت به این حد از وزن سیاسی و مردمی رسید. و حال بر همه نخبگان جمعیت است چه انسجام و چه غیر انسجام که قلعه تسخیر نا پذیر جمعیت را بدست خود و به کمک رقیبان و دشمنان ویران نکنید. ورنه هم خود را برباد میکنید و هم ملیون ها انسانی را که تا حال مستقیم یا غیر مستقیم مربوط جمعیت هستند.
وسلام

>>>   عبدالله جوان بود انگلسی یاد داشت دریک مجلس با صحبتش در ّپاکستان توجه ای اس ا را جلب و مامور
شد تا مسعود را ....


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است