من شاهد کارکردهای استاد عطامحمد نور در زمان جهاد نبوده‌ام اما از آنجا که تحولات گذشته ی افغانستان نزدیک به‌ تاریخ است سهم خود را در دفاع و ایستادگی از این کشور مثل دیگران ادا کرده است.

از آغاز حکومت کرزی و صف‌بندی‌ های سیاسی، همیشه در کنار مردم اش بوده است. می‌ گویند در دوره‌ های انتخاباتی زمان کرزی برخلاف توقع تیم حاکم بر سر قدرت در کنار همسنگران خود ایستاد. یک‌ بار به شدت از کاندیداتوری محمد یونس قانونی حمایت کرد و بار دیگر در کنار داکتر عبدالله ماند. با آنکه تصامیم سیاسی‌ اش بر خلاف میل نماینده ی مجاهدین در حکومت یعنی مارشال فهیم بود باز هم در حفظ استاد عطامحمد نور در ولایت بلخ حتی می‌گویند باری با کرزی مشاجره لفظی کرده بود.

گذشته ی سیاسی استاد عطامحمد نور و وزنه ی شمال هم به‌ خارجی‌ ها معلوم است و هم برای کسانی که با تقلب و تعصب در یک کودتای انتخاباتی به ریاست جمهوری رسیدند. پشتون‌ ها وقتی آسیب‌ شناسی کردند به صراحت برایشان معلوم شد که یک بخش معادله ی سیاسی در افغانستان شمال و حضور تاثیرگذار جنرال‌ هایی مانند عطامحمد نور و دوستم است.

ما ایستادگی و صلابت استاد عطامحمد نور را در زمان انتخابات گذشته فراموش نکرده‌ایم. تاثیر بسیار بزرگی روی تصمیم‌ گیری‌ های آمریکایی‌ ها گذاشت. اگر فشار شمال نبود من شک دارم که آمریکایی‌ ها حاضر به تقسیم قدرت می‌ شدند. از انتخابات گذشته و بحران‌ های گوناگون اش به‌ بعد استاد عطامحمد نور هم محور توجه جدی آمریکایی‌ ها قرار گرفت و هم در گوش انحصارگران قدرت آب ریخت.

ما به‌ یاد داریم که عطامحمد نور بیشتر و برتر از یک والی تاثیرگذاری سیاسی داشت. تا آنجا که هم خارجی‌ ها و هم تیم انحصارگر فعلی مستقیم با او وارد مذاکره شدند. کشیدگی‌ هایی توسط همین تیم انحصارگر فعلی در میان استاد عطامحمد نور و عبدالله روی یک برنامه دامن زده شد که داکتر عبدالله و استاد عطامحمد نور را به‌ جان هم انداخت.

داکتر عبدالله‌ برای اینکه رقبای سیاسی‌ اش توانسته بودند بزرگترین حامی سیاسی‌ اش را باسیاست‌ های شیطانی درهم بپیچانند از عطامحمد نور ناراضی بود عطامحمد نور از اینکه عبدالله چنانکه او می‌ خواست نتواسته بود در حکومت از تیم آنها نمایندگی کند او را ضعیف می‌ خواند و در این میان اطرافیان این دو به‌ جای آب به روی آتش نفت به روی آتش نفاق شده بودند.

تیم توطیه‌ گر فعلی که با تمام ساختارهای سیاسی قومی در تلاش حذف دیگران هستند زمینه را برای یک بازی بسیار پیچیده مساعد دیدند و با درنظرداشت اختلافات درون‌ تیمی عطا و عبدالله تاثیرگذارترین معادله در شمال را به سوی خود کشاندند. اتفاق‌ هایی که در این زمان افتاد همه روشن هستند. اکلیل حکیمی از طریق عبدالستار مراد رابطه ی اشرف‌ غنی و استاد عطامحمد نور را نزدیک کردند. مذاکرات خیالی نیز در این دوران دوستی و نزدیکی شروع شدند و برای اطمینان استاد عطا، اشرف‌غنی چندی را سفیر و دیپلومات و... مقرر کرد که آن را نیز از سهم ریاست اجرایی پرداختند.

در این زمان استاد عطامحمد نور من‌ حیث یک‌ طرف سیاست و معادله قدرت در افغانستان نیاز به یک اتاق‌ فکر و مشاوران دانشمند داشت تا این مسایل را روی یک عقلانیت سیاسی سبک و سنگین می‌کرد. من یقین دارم که هیچ‌کسی برای استاد عطامحمد نور در مورد آن‌ طرف سکه مشوره استراتژیک نداده بود ورنه چه‌ کسی استعفای بدون امضا را برای رقیب سرسخت سیاسی خود دو دسته تقدیم می‌ کند. ارگ وقتی اعتماد استاد عطامحمد نور را دید از یک‌ سو این اعتماد را در ضعیف‌ سازی داکتر عبدالله استفاده کرد از سوی دیگر استوار بر همان سیاست شیطانی چال دیگر خود را روی این شطرنج به آزمایش گرفت.

نه استاد عطامحمد نور و نه اطرافیان استاد چهره دیگر اشرف‌ غنی احمدزی را دیده نتوانستند. ما شاهد بودیم که استاد عطامحمد نور به‌ یکبارگی فراموش کرد که این تیم در انتخابات چه‌ گونه یک ارزش کلان کشور ما را به مسخره گرفتند و با رای و خون مردم بازی کردند. من در همان زمان روزی به دیدار استاد عطامحمد نور رفته بودم گفتم: استاد لطفا متوجه باشید، اینها در قرآن مهر کردند ولی خلاف آن عمل کردند، با آنها مثل خودشان سیاست کنید.

اشرف‌ غنی احمدزی که در قسمت قومی‌ سازی ساختار سیاسی گاهی به مزاحمت‌ های داکتر عبدالله مواجه می‌شد و از سوی دیگر هم‌ تیمی‌ ها و همسنگران عبدالله به ویژه استاد عطامحمد نور او را فشار می‌ دادند که سهم پنجاه‌ درصد سیاسی ما در کجاست. فضای مدیریت سیاسی در میان دو شریک قدرت را تیره و تار کرده بود. زمینه برای اشرف‌ غنی احمدزی و تیم متقلب حاکم در اردوگاه عطامحمد نور و داکتر عبدالله به‌گونه‌ ای مساعد شده بود که می‌توانستند یکی از این‌ مزاحم‌ ها را از سر راه بردارند.

رسمیت سیاسی در حکومت وحدت‌ملی داکتر عبدالله داشت هر نوع برخورد شخصی و جداگانه ی اشرف‌ غنی احمدزی با چهره‌ ها و هم‌ تیمی‌ های داکتر عبدالله صرفا برای پارچه‌ پارچه کردن قدرت شمال و در مجموع تیم مخالف انتخاباتی شان و مشخصا داکتر عبدالله بود و از همان آغاز معلوم بود که نفع سیاسی را از مذاکرات شیطانی با استاد عطامحمد نور تیم حاکم و اشرف‌ غنی احمدزی می‌ برد.

داکتر عبدالله من‌ حیث یک‌ طرف حکومت وحدت‌ ملی با گذشته ی پر ارتباطات سیاسی مذاکرات خود را با خارجی‌ ها آغاز کرد و از طریق لابی‌ های آمریکایی و... به اشرف‌ غنی احمدزی فشار آورد تا در تعهدات سند سیاسی حکومت وحدت‌ ملی پابند بماند و از مذاکرات شخصی و بیرون از چارچوب سند سیاسی دست بردار شود. فشار خارجی‌ ها به اشرف‌ غنی احمدزی باعث شد که استاد عطامحمد نور را با داکتر عبدالله معاوضه کند.

نتیجه: استوار به بافت‌ ها و صف‌ بندی‌ های جدید برای انتخابات آینده، رابطه ی رهبران حکومت وحدت‌ ملی بهبود یافته است. اشرف‌ غنی احمدزی در بازی با استاد عطامحمد نور و داکتر عبدالله پیروز شد زیرا شکست هر یک از آنها کاهش فشار سیاسی از روی شانه‌ هایش بود. رقابت درون‌ تیمی برای نزدیکی با تیم حاکم از این پس باعث می‌ شود که به هر کار روا و ناروای تیم حاکم سر بجنبانیم و خاموشی استراتژیک اختیار کنیم. این است برخورد عقلانی ما با سیاست!

نجیب بارور

>>>   در قرآن گلبدین و ربانی هم مهر وامضا کرده بودند اما خلاف آن عمل کردند و هفتاد هزار کابلی را بقتل رساندند
استاد ربانی رهبر و پدر معنوی استاد اعطا بود(به قول خود استاد اعطا)
من میگویم جناب عبدالله میداند چی میکند او مرد پخته در سیاست است و از کسان خیلی حیلی نزدیک به قهرمان ملی بود
حالا عقل و خرد با شما

>>>   حالا وقت از وقت گذشته و نه باید پشتونهای وطنپرست را بدنام ساخت. جزایر قدرت باید هرچه زودتر محو و نابود گردد.

>>>   به عطا یک مدال ملانصرالدین اعطاء شود و به دوستم یک مدال ایشچی گری.
وطندار از کسی تعریف کنید که ملی باشد نه مولی.
عطا تمام درآمد بندر خیرتان را یا در جیب بالای خود میزد در حالی که پول ملت بود ، اگر بیاد داشته باشید زمان کرزی دولت مصادره پولهای بندر خیرتان که مبلغ ۴۵۰۰۰۰۰۰۰ افغانی بود را کرد آغای بدماش در جواب گفت که پولها را در شهر مزار خرچ کرده است.

>>>   تحلیل به جا آقای باور

>>>   جلو کار شیطان را کسی گرفته نمیتواند شیطان به شکلی از اشکال انسان را میفریبد.

>>>   من کی از باشند گان کابل هستم و هچ قرابت و نزدیکی به اقای نور ندارم مگر من سر سخت از دلاوری و شها مت وی افتخار می کنم و از خون خود هم دریغ در مقابل وی نخو اهم کرد زنده و جاوید باد نور صا حب مرگ به ترسو و بزدل و چوکی طلب ارایش گر ع که مردم را بازی می دهد او در زمان رایست جمهوری ربانی سخنگوی وی بود و خوب در خاطر دارم که وی این قدر دروغ می گفت که چه بگوردمیم
انشالله به همرای نور خدا و ملت ایستاده است این گروه ارگ و اتمر خیل ها که به کفار خود را تسلیم نمو ده انشالله که در سقوط است به دعای م

>>>   استاد عطا را کرزی بازی داده هنوز زود است تا شما بفهمید خودش هم هنوز گرم است نمیداند که کرزی از او یک سگ دیوانه ساخته

>>>   واقعن همین طور است، جان مطلب را بیان نموده اید. اگر داکتر عبدالله واستاد عطا می خواهند، پیروز میدان باشند، هر چه زود زمینه های تفاهم دوباره و رفع سوی تفاهم ها را فراهم سازند، این کار از طریق نزدیکان داکتر عبدالله واستاد عطا باید آغاز گردد.

>>>   أصل مشكل ارگ نشينان و تيم خلقي و افغان ملتي و حكمتيار ارگ با تمام چهره هاي أصلي جهادي است، اينها تنها با عطاء مشكل ندارند، استاد سياف پشتون است اما تيم ارگ هميش در فكر تخريب وي هستند، اسماعيل خان نيز از شر شان دور نمانده، چون غني براي از بين بردن فكر جهادي و اسلام سياسي ماموريت دارد، و عده ديگر كه متحدش شده اند، هم مردمان فريب خورده ، حسود و عقده يي هستند كه مورد استفاده قرار گرفته اند.
وظيفه ملي همه ماست تا در مقابل اجيران و نوكران بيدين ايستاده شده و عليه شان مقاومت نمائيم، در غير آن پشيماني سودي ندارد.

>>>   اغایی پنچرمین بسیار جای خجالت است که شش ماه پیش سرسخت دشمن عطا بودید و دوست عبدالله و حالا دشمن عبدالله و دوست عطا چور از این معلوم میشود که در اغوش یکی و ګاهی در اغوش دیګر همین است که هیچ کدام اهلیت و مفهوم نداری. بهتر است که به همان پنچرمینی خود ادامه دهی.

>>>   انتقاد والی بلخ از کسانیکه برضد جشن نوروز تبلیغ میکنند. از کى پشتونهاى شريف جشن نوروزدارند?

>>>   ههه همین قدر به شما کاسه لیسان کافی است شما همه منافق نوکر امریکا هستید زور لالاست که انگور به تاکاست افسوس که از ملت مظلوم بنام قوم و دین مانند سپر استفاده می کنید.....

>>>   عطامحمد نور اگرجهاد کرده است دلیلی نمی شودکه درآینده ازمنابع کشور ونقض قوانین ورانت ومافیای زمین وخویش خوری هاورشد حاشیه نشینی وفلج شدن تولیدوشهرک های صنعتی ورواج مصرف گرایی وارداتی ورشد عجیب حاشیه نشینینان بدون امکانات اولیه شهری درسایه شهرداری فاسدو..برولایت بلخ حکم براند.ابن ملجم مرادی وبسیاری دیگرهم ازمجاهدین بودندوسرانجام قاتل اهل بیت نبی شدند
باید بگویم پایان کاردیکتاتور جاه طلب بدست خودش رقم خورد آنگاه که درطمع مقام ووزارت وچندمعامله گری دیگر،بدست خود استعفاخط نوشت وتصور نمی کرد که آن امضاشود !!!
من ازهیچ فرد جزقانون حمایت نمی کنم ورئیس جمهور محترم باید شخص مدیر سالم ولایق ازجنس خود مردم بافرهنگ بلخ انتصاب نماید.
سید حسن کاندیداحتمالی بلخ

>>>   تا زمانیکه از اتکاء بیجا بر افراد جلو نه رویم و تازمانیکه از شخصیت تراشی های کاذبانه دوری نه جوییم و تا زمانیکه فورمولی برای متحد شدن با معیار واقعی پیدا نکنیم، همین سرنوشت ما خواهد بود. مشتی از بیکاره ها استیم که برای هیچ جدال داریم.
میهن زرغون

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است