خلیلزادیزم، طلسمی که می شکند
 
تاریخ انتشار:   ۱۱:۱۰    ۱۳۹۶/۱۰/۹ کد خبر: 143915 منبع: پرینت

نوع مناسبات سیاسی افغانستان پسا طالبان را بیشتر و بهتر می توان بر مبنای علاقه و سلیقه شخصیت های منتسب به احزاب اسلامی و سکولار دخیل در قضایای این کشور شناخت تا ایدئولوژی حاکم بر این جریان ها.

وقتی خلیلزادیزم را مطرح می کنم ایدیولوژی یک حزب سیاسی نیست بلکه طرز فکر یک بازیگر مطرح و موفق در یک مرحله از تاریخ سیاسی افغانستان است که تحولات سیاسی را بر وفق مراد خویش شکل داده و از توجه و امکانات داخلی و بیرونی به نفع تیم همنوا با این طرز فکر بهره برداری کرده است.

خلیلزادیزم تصاحب و تمرکز قدرت به دست یک تیم خاص از پشتون های سکولار با مطرح کردن داعیه زعامت سنتی اکثریت بر اقلیت زیر پوشش دموکراسی و حمایت خارجی است.
این طرز فکر از کاخ سفید تا بن و از بن تا کابل تحولات را به نفع خویش رقم زد و همانگونه که گفته شد از دوطرف شامل و در عین حال رقیب به جای جریان های سیاسی، شخصیت های موافق به این طرز تلقی و نسبتن انعطاف پذیر را به صحنه کشاند.

به جای جریان روم اشخاصی چون حامد کرزی و تیم اش را و به جای جریان جمعیت اسلامی شخصیت هایی چون مارشال فهیم ، قانونی و تیم مربوط شان را شرکای مطرح بازی کرد. از همان روزهای نخستین معلوم بود که خلیلزادیزم پیشرو ، در نهایت به نقطه بی رقیب کردن تیمی که در صف بندی ها، خود به آن تعلق دارد خواهد رسید.

طوریکه اندکی پس ازین دیده شد که همین دیدگاه شخصیت های بلند قامتی را دور زد و تا سطح یکه تاز میدان پیش رفت. کنار زدن مارشال فهیم ، قبل از آن امیر اسماعیل خان و بسیاری های دیگر که به نحوی غیر همسو تلقی می شدند به کسی پوشیده نیست.

به هر شکل با تضعیف جایگاه نسبی شخص خلیلزاد در امریکا، ایجاد اختلاف میان کرزی و کاخ سفید و دوباره به صحنه آمدن مارشال فهیم خلیلزادیزم آهسته آهسته داشت از جایگاه مسلط خویش می افتید که دوباره با روی کار آمدن تیم جدید ارگ به رهبری غنی و حنیف اتمر هرچند با قیصدی کمتر قدرت سیاسی نسبت به گذشته، جایگاه و نفوذ خویش را تحکیم و تقویت کرد.

در این اواخر و پس از تنش های بوجود آمده میان عطا محمد نور و رهبری حکومت وحدت ملی این دیدگاه شوونیستی به صورت جدی نه تنها به چالش گرفته شده که حتی در معرض شکست قرار گرفته است.

اگر آقای عطا و جمعیت اسلامی ثابت قدم بمانند و در فاز مذاکره نبازند، حد اقل دست آوردی که حاصل می شود توازن قوا میان طرفین است که می تواند تسهیل کننده روند های چون انتخابات به موقع و شفاف ، همگرایی ملی واقعی و تامین حقوق بر ابر شهروندان در پیشگاه نظام و قانون باشد.

پس همه آنهایی که به فکر رسیدن به اتحاد ملی از طریق روند های شفاف ملی و دموکراتیک اند باید از مقاومت آقای نور در برابر خلیلزادیزم جهت ایجاد تعادل و توازن قوا حمایت کنند زیرا خلیلزادیزم به نفع هیچ قومی نیست حتی پشتون، زیرا شخصیت های چون سیاف و مانند او بیشتر از دیگران مزاحم برنامه های آن به حساب می روند چون مبنای خلیلزادیزم استوار بر سکولاریزم مبتنی بر لیبرال دموکراسی امریکایی است

برنا صالحی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
خلیلزاد
عطا
نظرات بینندگان:

>>>   افرین بچیم گل گفتی ودر سفتیانچه را همه در دل داشتند وبا چنین کلمه های زیبا وعبارات رسا نمویتوانستند بیان دارندنگاشتی وحد اقل دل خسته دلهای چو من را شاد ساختی شاید بسیاری ها باخودت هم نظر وهم رای باشند ولی همه گذاشته بودند که این موضوع مهم با چنین عبارات رسابیان گردد که شد
تشکر صالحیخداوند تورا اجر عظیم عنایت فرماید
مخلص شماتبنگ چی

>>>   خلیلزادیزم ! همان سرکوب نمودن جنګسالاران است - اګر این پروسه به موفقیت به انجام برسد ملت ازرنحهای فراوان خلاص خواهد شو

>>>   جناب برنا صاحب درشناخت چهره اشتباه کردی زلمی خلیزاد یک سکولار نیست بلکه یک فاشست قومگراه مانند بابه کلان خود محمدگل مهمند است این ترور های زنجیروی جبهه اتحاد شمال کار یک شغال های عادی نبوده است ترور قهرمان ملی شهید احمدشاه مسعود کار یک آدم های عادی نبوده است، به صراحت برایت میگویم که درمورد قتل های زنجیروی به خصوص قتل مارشال %100 به رهبری زلمی خلیزاد شده شده است، ومهره های دیگرش مانند کرزی، غنی واتمر همه این ها پای را بخاطر انحصار قدرت ترویج پشتونیزم لچ نموده اند، آهسته آهسته به همه معلوم خواهد شد.
با احترام
امپراطوری خشم


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است