حکومت به شدت وابسته آمریکا است
حکومت افغانستان یا درک درستی از تحولات بین المللی ندارد یا وابستگی آنقدر شدید است که هر آنچه از قصر سفید برای منافع ملی و منطقه آمریکا مورد توجه قرار بگیرد از کابل فورا مورد تایید و حمایت می شود 
تاریخ انتشار:   ۱۰:۴۳    ۱۳۹۶/۱۰/۱۰ کد خبر: 143989 منبع: پرینت

کابولوف، نماینده ویژه روسیه برای افغانستان می گوید هلیکوپترهای بدون نشان و علامت، تندروان گروه داعش را که با تجهیزات نظامی غربی مجهز هستند به افغانستان انتقال می دهند. اما در مورد این نگرانی کابولوف می گوید که آنها بارها این مورد را با شورای امنیت سازمان ملل متحد و ناتو در میان گذاشته اند اما پاسخ واضح و قناعت بخش از ناتو و سایرین نشنیده اند.وی در کنار این ادعا می کند که حضور ده هزار جنگجوی داعش در افغانستان و شمار آن نیز در این کشور جنگ زده رو به افزایش است. وی به حضور جنگجویان الجزایری و فرانسوی در صفوف داعش در جوزجان و سرپل نیز اشاره کرد و وضعیت در این ولایت را به صورت خاص نگران کننده خواند.

به گزارش شبکه اطلاع رساني افغانستان(afghanpaper)، داکتر لطیف نظری استاد دانشگاه در برنامه «بازنگاه» گفت: حکومت افغانستان با توجه به وابستگی هایی که به آمریکا دارد و با توجه به مشکلاتی که در داخل حکومت وجود دارد تا کنون نتوانسته است نه تنها اقناع روسیه را جلب کند بلکه بسیاری از کشورهای دیگر هم هنوز نگرانی دارند از جمله ایران و تا حدودی هم چین. بنابراین تا زمانیکه در داخل یک وحدت نظر بوجود نیاید و افغانستان سیاست خارجی مستقلی را در پیش نگیرد این مشکل همچنان پابرجا باقی خواهدماند.

وی، معتقد است وابستگی ما به آمریکا نباید تا حدی باشد که منافع خود را به کل فراموش کنیم و افزود: واقعیت فعلی افغانستان این است که افغانستان وابستگی به سیاست خارجی کلان آمریکا دارد. اما مفهوم این نیست که ما این وابستگی را تا آخر ادامه دهیم. بلکه ما باید بر اساس منافع ملی خود تصمیم بگیریم و تلاش کنیم که همگرایی با کشورهای منطقه را افزایش دهیم چرا که تجربه ثابت کرده است که تنها کشورهای غربی نمی توانند برای مبارزه با تروریزم کافی باشند حتی این اتهام وجود دارد که اراده ای برای ریشه کن کردن تروریست ها وجود ندارد. پس ما اگر می خواهیم که بر اساس منافع ملی خود عمل کنیم با کشورهای منطقه باید به همگرایی دست پیدا کنیم و در این صورت است که تروریست ها نابود خواهد شد. در غیر آن صورت بی ثباتی و ناامنی در افغانستان ادامه پیدا می کند و این حتی ممکن است به نفع کلان آمریکا باشد ولی لزوما به منافع ما نیست.

نظری، منافع آمریکا را در راستای منافع و سیاست خارجی ما نمی داند و در این خصوص بیان داشت: پس ما نیازمند این هستیم که اعتماد کشورهای منطقه را به دست بیاوریم و این نیازمند یک سیاست خارجی مستقل هست که لزوما سیاست خارجی ما با سیاست کلان آمریکا در منطقه نمی تواند سازگار باشد. بلکه در مواردی ممکن است تعارض منافع وجود داشته باشد. به عنوان نمونه اخیرا ترامپ بیت المقدس را به عنوان پایتخت اسراییل به رسمیت شناخت و کشورهای اسلامی در برابر آن موضع گیری کرد و افغانستان ناگزیر شد که در برابر جهان اسلام قرار بگیرد. پس اینجا منافع ما با آمریکایی ها در مقابل هم قرار گرفته و همینطور در مبارزه با تروریست ها، ممکن است منافع آمریکا این باشد که روسیه ضعیف شود، ایران ناامن شود و یا مرزهای چین را با چالش روبرو بسازد در حالیکه منافع ما ایجاب می کند که با این کشورهای منطقه حسن همجواری داشته باشیم و با یک دیدگاه مشترک تروریست ها را نابود کنیم. اینجا است که این نکته بسیار مورد توجه قرار می گیرد و باید ما سیاست خارجی خود را مستقل طراحی کنیم و این به معنای دشمنی با آمریکا هم نیست. بلکه در جایی که منافع ما با آمریکایی ها مشترک هست می توانیم مخرج مشترک تعریف کنیم. ولی در جاییکه منافع ما با منافع آمریکا متعارض است ما باید بر اساس منافع ملی خود عمل کنیم همانگونه که آمریکایی ها بر اساس منافع ملی خود در افغانستان حضور پیداکرده اند.

استاد دانشگاه، شرایط تحولات جنگی افغانستان را پیچیده خوانده و گفت: شرایط افغانستان در حال حاضر به شدت پیچیده شده است و متاسفانه حکومت افغانستان بر خلاف انتظار مردم افغانستان نتوانسته آن روند هایی را که باید طی می کرد در حال حاضر در بعد داخلی و منطقه ای طی کند. در اینکه پروژه داعش یک پروژه استخباراتی در خراسان تاریخی است و آنها قصد برقراری و استقرار خلافت را در خراسان دارند هیچ تردیدی وجود ندارد. اما بحث اساسی اینجا است که اگر یک بخشی از چهره های رادیکال طالبان به این روند پیوسته یک بخش عمده دیگر آن توسط استخبارات مدیریت می شود. مهم ترین پرسش این است که چطور الجزایری ها یا فرانسوی ها در شمال افغانستان مستقر می شود این بدون یک روند استخباراتی پیچیده هیچ امکان ندارد و بسیاری از اعضای گروه داعش از کشورهایی هستند که هیچ سنخیت و سازگاری فرهنگی و هویتی با افغانستان ندارند.

وی افزود: بنابراین وقتی ترامپ در راهبرد جدید امنیتی خود روسیه و چین را به عنوان یک مانع و چالش در برابر ارزش های آمریکایی و لیبرال دموکراسی یا نظم لیبرال بین المللی قرار می دهد، وقتی ترامپ در راهبرد جدید خاورمیانه خود ایران را دشمن و خطر برای آمریکا، منافع آمریکا و اسراییل و متحدان آمریکا، تعریف می کند مفهومش این است که آمریکایی ها برنامه دارند که این کشورها را تضعیف بسازد.

داکتر نظری در خصوص این هدف آمریکا توضیح داد: افزون بر اینکه اگر ما تحولات منطقه را در نظر بگیریم چون ساختار سیاست خارجی آمریکا در کلیت خود می تواند قابل تعریف باشد یعنی رویدادهای افغانستان بدون ارتباط با تحولات خاورمیانه و آسیاپسفیک و قفقاز نمی تواند ارزیابی شود. آمریکایی ها در کل این منطقه تلاش می کند که سلطه و هژمونی خود را همچنان حفظ کند. این در حالی است که در بسیاری از این کشورها یا از این مناطق در آسیا پسفیک چین توانسته چالشی در برابر سیاست های خارجی آمریکا ایجادکند در خاورمیانه ایران به پیشرفت های قابل توجهی دست یافته و منافع آمریکا را با چالش روبرو کرده است. بنابراین آمریکایی ها اینبار در افغانستان و از حوزه آسیای میانه و قفقاز می خواهد فشارهای عمده را بر سر روسیه اعمال کند که روسیه در تحولات خاورمیانه هم به عنوان یک متحد در کنار ایران قرار داشته تا جبهه مقاومتی که در برابر سلطه و هژمونی آمریکا در کل این منطقه شکل گرفته یا دچار فروپاشی شود یا بگونه ای تضعیف شود که دیگر در برابر نظمی را که آمریکایی ها می خواهند بر جهان حاکم باشند در برابر آن چالش ایجاد نکنند. به این دلیل است که حکومت افغانستان یا درک درستی از تحولات بین المللی ندارد یا وابستگی آنقدر شدید است که هر آنچه را که ترامپ تصمیم بگیرد یا از قصر سفید به عنوان یک رهنمود برای منافع ملی و منطقه آمریکا مورد توجه قرار بگیرد از کابل فورا مورد تایید و حمایت قرار می گیرد. بدون اینکه مورد ارزیابی قرار گیرد و یا داده های منافع ملی ما مورد سنجش قرار بگیرد.

کد (30)


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
حکومت
آمریکا
نظرات بینندگان:

>>>   اګر این واقعت است که طیاره های بدون نام و نشان اعضای داعش را انتقال میدهید چرا یکی انرا سرنګون نمیکنید که به همه جهان معلوم شود که امریکا دشمن بشریت است چون افغانستان فعلا دیګ بی سرپوش است هر کس یک قاشق خود را در ان میزند و اګر روس واقعت میګوید پس سرنګون بسازد هیچ کس در مقابل اش چیزی کفته نخواهد توانست.
دوم. به این اقایی استاد سړاد اموزی باید ګفت که خود هم وابسته یک کشور هستی هرحکومت در جهان یک دوست و یا همکار خوب دیګر دارد که علنی به همه معلوم میباشد ولی اشخاص خود فروخته و جاسوس های رایګان که به قسم غلام به دیګران جاسوسی میکند چی خواهد ګفت جای تآسف اینجاست که ما از شاګردان. استادان بیسواد زیاتر داریم و هر کس بینی را سیاه کرده و میګوید من اهنګرام.

>>>   بومسعود حامد
درپاکستان هویت یک قوم براقوام دیگرتحمیل نشده است و برنامه یک سان سازی درمیان نیست.
اینجازیرنام هویت کلان و ملی سعی برحذف هویت های دیگردارند.
مگرممکن است بگویم خانم ذکیه دخترعبدالحدخان کرزی است؟
مگرمی شودپدرمن شوهرمادرخودت و بالعکس آن باشد؟
اصلن اگرچنین استدلالی را قبول کنیم چرا هویت کلان مان را خاراسانی نمانیم؟

>>>   بدالمنان شیوای شرق
" من در این پرچم نمی گنجم"
باتحمیل و تک روی نمی شود به برادری و برابری رسید. باید در مورد هویت و مساله ملت شدن به مفهوم واقعی آن برخورد واقعی،خردمندانه و مبتنی به اسناد تاریخی صورت گیرد. شیوه کنونی و تحمیل هویت یک قوم بر قوم دیگر تداوم بحران و نه رسیدن به مفهوم دولت ملت است. " ملت شدن مستلزم برآمدن از خویش و در آمیختن با دیگران است"ما باید عقلانی،دینی، اخلاقی، تاریخی این معضل را حل کنیم.
تا جاییکه نصوص دین حکم می کند کاریکه غنی و عبدالله در پی عملی سازی آن است خلاف ارزش های دینی است. با این رویکرد انکار نص صورت می گیرد و تعارف از بین می رود. ما نیازمند گفتمان علمی و تاریخی و تمکین به خرد هستیم تا سردمداران فاسد و خایین را از خر جهالت و خوی استبدادی شان پایین کنیم.
گذار از معضل کنونی و رسیدن به عدالت و ملت شدن، نیازمند برخورد و رفتار خردمندانه و ملی دولت است. در غیر نا برابری ها و نا برادری ها همچنان ادامه خواهد داشت و هیچ کسی از ته دل سلام دیگری را پاسخ نخواهد داد. کمال یک دولت خردمند و واقعی پذیرش حقانیت هویتی و فرهنگی این مرزو بوم است. زیرا تاریخ را نمی شود حذف کرد و برای مردم هویت اشتری تراشید. مردم محق اند تا به عدالت و برابری برسند و از یک باغ سیب اندرآب و انار قندهار بخورند و لبخند تعارف کنند. ذهنیت چرک و تفکر تبارگرایی تنور داغ تباهی مردمان نجیب این کشور است. بیایید ! حق را قربانی پول، چوکی، معامله سیاسی نکنیم و نزد خدا و خلق او خویشتن را متهم نسازیم. هر کی را انگونه ایکه در تاریخ هست به رسمیت بشناسیم و در یک پرچم گنجایش پیدا کنیم.

>>>   تاجیک ام
تیر باران ام کنند صد بار گویم تاجیک ام
صید زندان ام کنند بسیار گویم تاجیک ام
گر دو دستم قطع پایم با تبر ببرند ز بیخ
حمله بر جانم کنند اینگار گویم تاجیک ام
سینه ام بیشکافن و چشم ام زسر آرند بیرون
با تبسم سوی آن غدار گویم تاجیک ام ...‌
گر تمام هستی را برمن دهند بگذر ز خویش
لیک من هستی نخواهم زار گویم تاجیک ام
گر زبانم قطع کردن جمله سفا کان وقت
با توصل بستن افکار گویم تاجیک ام

طیب امیر خراسانی

>>>   اگر حکومت آمریکایی بود که افغاسنان به گلستان تبدیل می شد. شما توان و عرضهً مردم و کشور داری ندارید و آنوقت تمامی ضعف و تقصیرات را به گردن دیگران و مثلاً آمریکا می اندازید. اگر آمریکا نبود تو خودت هم حقوقی نداشتی، دولتی هم در افغانستان نبود و طالبان همه جای خاک و وطن را دوباره اشغال می کرد. می کشند، می خورند، می برند ولی وقتی ضعفی ظاهر شد و به بن بست رسیدند آنوقت آمریکا مقصر هست. عجب! یکی ابلهی ریگ در کفش داشت --- چو درمانده شد دست بر سر گذاشت.

>>>   آقای نظری بااینکه خود وابسته است، ولی تحلیل خوب وواقع بینانه وعلمی وعقل پسند کرده است. متشکرم.
باکول

>>>   داکتر صاحب لطیف با اظهار این که{دولت زیاد وابسته به امریکا است}میخواهند این حکومت را انسانی تر جلوه دهند وبگویند عیبش در زیاد وابسته بودنش است در حالی که جکوکت ساخت امریکا ونماینده ای انها ودنباله روشان است وابسته گی غیر است ومزدوری وغلامی چیزی دیگری این چیز فهم های ما یا کم می فهمند ویا خود وملت را میخواهند گول بزنند افسوس به حال همچو اشخاص که مردم را اغفال نموده وبه بیراهه میکشانند
زهره نادری


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است