بخش عمده‌ی از آخرین صحبت های عطامحمد نور که در مقایسه با گذشته نرم تر صحبت کرد درخور تامل است. جدا از اینکه او چه توافقاتی با اشرف غنی رییس جمهوری افغانستان داشته و براساس چه محاسباتی این توافقات صورت گرفته که پیامدهای حقوقی آن اساسا متوجه خود ارگ هم است ‌دستاوردهایی که او در مقام والی در بلخ داشته به شهادت سازمان‌ های بین‌ المللی در هیچ ولایت دیگر افغانستان تحقق نیافته. تردیدی نیست که موقعیت بلخ به عنوان یک ولایت مرزی تاثیرگذار است اما نقش تعیین کننده والی را نمی‌توان نادیده گرفت هرات دوران اسماعیل خان را‌ از نگاه بازسازی و شکوفایی با هرات امروز مقایسه کنید.

نور در مورد خطر داعش به گونه‌ ای صحبت کرد که بازتاب دهنده‌ ی دغدغه بسیاری از مردم عادی افغانستان است: "من چطور قبول کنم که داعش بیاید مردم من را جمع کند و بگوید از سر کلمه بخوانید، از سر نکاح کنید که شما از سر مسلمان شوید که مسلمان نیستید. من چطور قبول کنم که داعش بیاید کودک چند ساله مردم را دوپاره کند… از همه بدتر تمام دخترهای جوان مردم را به سربازان خود نکاح بکند."

این حرف‌ها بی‌تاثیر نیستند بویژه وقتی معرفی والی تازه تعیین شده بلخ به تاخیر افتاد. از وقتی که انجنیر داوود لب گشوده صحبت‌های زیادی در مورد توانایی‌ های او در مقام ولایت پراهمیتی مثل بلخ هم مطرح شد. تاثیر مستقیم حرف‌های تازه نور و وضعیت به وجود آمده در قدم اول بر جایگاه عبدالله رییس اجرایی حکومت وحدت ملی افغانستان در داخل حزب جمعیت اسلامی‌ است. از نظر منتقدان عبدالله انعطاف‌پذیری او در برابر ارگ از حد گذشته است. در حالیکه طرفداران اش مدعی‌ اند این نرمش بخشی از عمل‌ گرایی سیاسی رییس اجرایی است. جمعیت اسلامی که با سفر اخیر عبدالله‌ به مزار شریف دوباره کمی خود را جمع و جور کرده بود دو پارچگی آن عمیق‌تر شد. این بار به نظر می‌ رسد که کفه‌ ی ترازو به سود منتقدان آقای عبدالله سنگینی می‌ کند.

هوشنگ سامانیان

>>>   اگر قویتر نمیشد چگونه دستور دستگیری داود را صادر میکرد؟؟

>>>   Ariaie
من به تمام نمايندگان تاجيك تبار در پارلمان پيشنهاد ميكنم ، از انجايكه بحث هاى شما ميليون ها بيننده در داخل و خارج از كشور دارد، براى تغير چهره پارلمان، ترويج نظم و انظباط ، ترويج فرهنگ بهتر با لباس رسمى وارد مجلس نمايندگان مردم شويد!

>>>   هوالله
بلی بسیار قوی تر شده هست
به این معنی تا به دیروز چهره مبارک وطرز تفکر ان درقبلا اسلام وطن وخاک بطور مرموز درقالب مسلمان وطندوست ظاهر میگردید اما امروز ان چهره وسیما به همگان هویدا واشکار گردید مخصوصا سخنان که درولایت بلخ برای طرفداران انگشت شمار خود ایراد میماید وحلف وفاداری ان با جمیعت وارکین سابقه وحالیه وانشعابات جمیعت دست اورد بزرگ جناب عالیقدر بوده که درذهن تمام برادران جمیعت علاقه مندی به وی را دوچندان نموده هست مخصوصا سخنان عالمانه ومودبانه موصوف درخصوص دوکتور عبدالله که چی تمثیلی از خودرارایه داد مگر میشود با چهار یاپنج نفر خریده شده اند ومایجتاج زندگی اش از طرف اقای نور تمویل میگردد سرنوشت کشور را رقم زد .....؟ سوال برانگیز نیست .....؟وسخنان مودبانه ان درقالب استاد وفرهنگ به طرفداران بیسواد خویش که دران هیچ قاموس مراعات نمیشود مگر میشود برسر ملت یکه تازی نمود ........؟ اخطار های مکرر ومتهم ساختن اراکین دولت که به گفته جناب سهم 50 فیصد دران سهیم هستند گویای چیست .....؟ وجالب تر اینکه اخطار ها مکرران به مردم که مطلق برمحور تبعیض امیز ونژادی میباشد مگر میشود بگوییم که جای گاه جناب درجامعه قویتر شده هست ویا خیر.....؟ وسخن دیگری همه را براشفته نموده است همانا خودرا زعیم ملیت تاجیک دانستن درصطح کشور باسخنان که هیچ ارزش های ادبی اخلاقی اسلامی دران مراعات نمیگردد مگر میشود بالای ان اعتبار نمود.........؟ وتاریخ سیاه انها واین شبکه اجازه همرکاب شده به انهارا میدهد ویا نفرت را
بااحرتامات فایقه
محمد خالد
از اندراب

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است