وقتی می شود فاصله گرفت بیهوده نباید جنگید
 
تاریخ انتشار:   ۱۴:۴۱    ۱۳۹۶/۱۰/۱۶ کد خبر: 144348 منبع: پرینت

وقتی می شود فاصله گرفت بیهوده نباید جنگید.
چرا باید جنگید برای چیز هایی که نمی توانیم تغییر شان دهیم؟
وقتی می شود لحظه های عمر مان را با آدم های خوب بگذرانیم، چرا باید آنها را صرف آدم هایی کنیم که با بی حرمتی کردنشان برای نبودن مان، برای خط زدن مان تلاش می کنند؟
جنگیدن همیشه خوب نیست، این را می گویم چون زیاد جنگیده ام، جنگیده ام تا شاید چیزی را عوض کنم ولی در این راه اصلا موفق نشده ام. خوب است هر کسی که رنجمان می دهد یا آرامش مان را بر هم می زند از او فاصله بگیریم. نباید بجنگیم، باید بگذریم.
با گذشت زمان فهمیدم همیشه آنی را که می خواهیم نمی شود.
فهمیدم هر کسی که با ما است الزاماً دوست ما نیست.
فهمیدم کسی که در نگاه اول از او بدمان می آید، ممکن یک روزی صمیمی ترین دوستمان بشود و بالعکس.
فهمیدم که بی تفاوتی بزرگترین انتقام است.
فهمیدم گاه تنفر هم نوعی عشق است.
فهمیدم غرور بزرگترین دشمن انسان است.
فهمیدم خدا بهترین دوست و خانواده بزرگترین شانس است.
فهميدم سلامتى بالاترين ثروت هست.
فهميدم آسایش بهترين نعمت است.
فهميدم رفتن هميشه از روى نفرت نيست.
فهميدم هركه زبانش نرم هست، إلزاما دلش گرم نيست.
فهميدم هركه اخلاقش تند هست، قلب و روحش سخت نيست.
فهميدم هركسي كه ميخندد، بدون درد و غم نيست، زيرا ظاهر دليلى بر باطن نيست.
فهميدم كسى موظف به آرام كردن ما نيست، زيرا هركس مسؤول آرامش خويش است.
فهميدم جنگیدن با خيلي ها اشتباه محض است.
فهميدم خيلى وقت ها خواسته هاي ما حتى با گريه و التماس هم انجام شدنى نيست.
فهميدم گاهى اوقات آدم در اوج ازدحام هم بيش از حد تنهاست.
فهميدم گاهی اوقات صمیمی ترین کس آدم می شود غریب ترین کس آدم.
مواظب ﺁﺩﻡ ﻫﺎﻯ خيلي ﺻﺒـــور و خیلی ﻣﻬﺮﺑــان زندگی تان ﺑﺎﺷﻴــﺪ. اگر ﺑﻤﺎﻧﻨــﺪ، برای همیشه هستند و اگر بروند، ميﺭﻭﻧﺪ كه ﺩﻳﮕﺮ ﺑﺮﻧﮕﺮﺩﻧــﺪ.

همایون عظیمی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
جنگ
حکومت
نظرات بینندگان:

>>>   اینهارا چی زمانی فهمیده اید ؟ در آخر عمیر یا ابتدای عمر ؟؟

>>>   من اگر دیوانه ام زنجیر کن.
گر اسیر دانشم تدبیر کن.
گرشدم پیدا که در زحمت شوم.
دیگران را مایه راحت شوم.
گر شدم پیدا برای امتحان.
امتحان و مشت خاک ناتوان.
عقل دادندم که دانم راز دین.
من ندیدم چیز در آن جز پشم غین.

>>>   زبان افغانی« پشتو» در‌کدام سال، با چه نام ، توسط که و چه وقت وارد نصاب رسمی معارف کشور شد؟
در زمان امیر عبدالرحمن خان به حکم اسناد موجود و کتب منتشره بفرمان او، کاملاً مشخص است که زبان ملی، رسمی و دربار عملاً زبان فارسی بوده و امیرعبدالرحمن خان شاید به حکم سال‌ها زندگی در سپهرحکومت بخارا و پرورش در شمال افغانستان خود را بحق متعلق به این هویت فرهنگی می دانسته است.
اما زبان ایکه امروز ما آنرا بنام « پشتو» می شناسیم ، برای نخستین بار با نام و هویت رسمی زبان « افغانی» بر اساس فرمان رسمی امیر حبیب الله خان در سال ۱۳۳۳ هجری قمری(مطابق 1915ميلادى )وارد نصاب رسمی وزارت معارف گردید.
اين اثر در سال 1917 رسماً چاپ شده و در سراسر كشور جهت تدريس توزيع مى گردد.
مولف دانشمند نخستین کتاب زبان افغانی، صالح محمد قندهار ی که یکی از معلمان مدرسه حبیبیه بوده است ، در مقدمه مبسوط ۹ صفحه یی این اثر که به زبان فارسی نوشته شده است، ضمن تشریح وضعیت اسفبار زبان افغانی به ضرورت آموزش این زبان برای افغانان (که در اینجا منظور او از افغانان کسانی هستند که زبان مادری شان افغانی می باشد) اشاره نموده و فواید آموزش آن را توضیح داده است.
از مطالعه دقیق این اثر بدرستی درمیابید که هنوز واژگان لیسه و پشتو متداول نبوده و اصطلاح افغان و افغانی و افغانان همه برای تعریف هویت برادران پشتون ما استعمال می شده است.
من از جوانان عزیز تمنا دارم که تمام این صفحات را با دقت مطالعه بفرمایند.
‏Abdul Hai Khurasani
ادامه دارد

>>>   افغان سازی تدریجی ما به روایت اسناد معتبر رسمی از عصر امیر‌عبدالرحمن خان تا امروز
بررسى‌جعل هويت، جعل جغرافيا، تحريف تاريخ و تهاجم فرهنگى افغاغنه براساس كتب و نوشته هاى رسمى افغانستان.
بنا ندارم دراين سلسله نبشته ها تحليل خودم را ارائه نمايم، لاكن شما را به دقت و تأمل در چگونگى افغانيزه كردن تدريجى و انهدام تمام اضلاع هويت تاريخى،جغرافیایی‌ و تمدنى خراسان دعوت مى نمايم .
اين نبشته هاى مستند تماماً با استناد از كتب رسمى و دولتى از عصر امير عبدالرحمن خان تا امروز مى باشد.
از باز نشر و كاپى آن در جهت تنوير افكار عمومى قبلاً سپاسگزارم .
امير عبدالرحمن خان در مقدمه پند نامه معروف خود که داستان احوال سپاه عثمانی را نقل می نماید، مردم افغانستان را اينگونه خطاب مى کند:
" من كه امير عبدالرحمن هستم بيان مى نمايم اى قوم افغانستان كه درانى و غلجاى و فارسى بان و هزاره و ترك هستيد..."
بقيه را در تصوير مشاهده بفرماييد.
اين جزوه در سال ١٣٠٤ هجرى قمرى به چاپ رسيده است.
نكات قابل توجه : هنوز واژه هاى مانند؛ ملت افغان و افغان به تمام باشندگان افغانستان اطلاق نمى شده است. زبان دربار زبان فارسی است.
ضمناً واژه فارسى بان را به خاطر بسپاريد.
ادامه دارد
‏Abdul Hai Khurasani

>>>   ما همه از قاره ای افریقا بروی زمین پراگنده شده ایم. هر قدر کش کنید
این تناب نمیگسلد .
م.ش.ف کابل

>>>   به دروغهای عبدالله و طرفداران او اعتماد نکنید
اعلام این خبر توسط برخی طرفداران عبدالله که گویا او فرمان توقف شناسنامه های برقی را داده است واقعیت ندارد. این اعلام بخاطر اغفال و کاهش احساسات مردم بخاطر توهین شهید احمد شاه مسعود صورت گرفته است. این در حالیست که ریاست اجراییه قبلا از تصمیم رئیس جمهور در زمینه شناسنامه ها حمایت کرده بود و حتا توهین به آدرس مسعود را با خاموشی تعقیب کردند.
واقعیت اینست که عبدالله نه صلاحیت و شهامت توقف شناسنامه ها را دارد و نه علاقه ای دخیل شدن به حساسیت های قومی دارد. حتا عبدالله اعلام توقف شناسنامه ها را بدهد اعتماد نکنید برای فریب مردم است.
اینجانب در جریان انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۴ و بحث توفقنامه حکومت وحدت ملی بار ها نوشتم که عبدالله در رسانه ها و به مردم شمال یک چیز می گوید و در خفا در تحت تاثیر آمریکایی هامردم شمال را به فاشیزم تسلیمی داده بود. چنانچه او در رسانه ها حرف از بحث تقسیم قدرت میان تیم اصلاحات و همگرایی و تیم تحول و تداوم بر سر کسی ریاست جمهوری می کرد و مردم را پشت نخود سیاه شمارش آرا روان می کرد، ولی در خفا مقام ریاست جمهوری را قبلا به غنی واگذار کرده بود. با تاسف تمام پیش بینی ها و افشا گری های بازی او به سرنوشت مردم شمال به حقیقت تبدیل شد.
حالا پیش از اعلام رسمی ریاست اجراییه برخی طرفداران او خبر توقف شناسنامه ها را از فیس بوک جهت اغفال و کاهش احساسات مردم اعلام نمودند.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است