حضور گسترده نظامى 17 ساله آمريكا در خاورميانه اسلامى بهانه اى براى حضور استراتژيک در مهمترين جغرافياى جيوپلوتيک و جيواستراتيژيک خاورميانه كشورهاى ابرقدرت را نسبت به هر زمانى دچار بى اعتمادى، بى ثباتى روابط ديپلماتيک و تحريک به رقابت هاى سياسى نظامى پس از جنگ جهانى دوم در سال 1945/1949 میلادی ساخته است.

لشكركشى بى پيشينه آمريكا به افغانستان، عراق و سوريه با شعارها و اهداف جنگ افروزانه بر ضد گروه هاى تبهكار القاعده و طالبان در افغانستان و گروه هاى تبهكار القاعده و... در عراق نه تنها كه پيروزى و نتيجه اى را در پى نداشته است بلکه اوضاع كنونى افغانستان با قرار داشتن 50 درصد خاک كشور به دست طالبان و داعش پس از 17 سال جنگ به هزينه 3000 ميليارد دالر و با قربانى هاى جانى و خشونت و ويرانى اكنون پرسش ها و گمانه هاى را به وجود آورده است كه آمريكا در افغانستان نه در پى شعارهاى آشكارا و منافع افغانستان كه در پى اهداف و منافع درازمدت استراتژيک و يک طرفه خودش است و بس.

اسنودن كارمند مركز مهم جمع آورى اطلاعات جاسوسى آمريكا مبنى بر پيدايش گروه تروريستى داعش در عراق و سوريه نقش كشورهاى (اسرایيل، آمريكا و انگليس و... به عنوان طراحان و پشتيگران تسليحات؛ عربستان، كويت، امارات، بحرين، قطر پاكستان بعنوان پشتيگران پولى و نيروى انسانى داعش به عنوان همكاران در جمع آورى تمام تندروان و گروه هاى راديكال اسلامى زير يک سايه بان يا سرپوش به نام پروژه گروه داعش يا دولت اسلامى عراق و شام) نقش اساسى داشته اند تا با ايجاد چنين گروه هاى تبهكار، غربى ها بتوانند به اهداف شان که نخست تندروان اسلامى را نابود، چهره اسلام را بدنام، كشورهاى رو به توسعه اسلامى را ويران، بهانه براى حضور دير مدت، استيلا با ايجاد حكومت هاى دست نشانده، دسترسى بر منابع طبيعى و معادن، پايگاه هاى بزرگ نظامى و در نهايت ترس و تهديد بر رقيبان و كنترل بازى منطقوى است برسند.

از اينكه آمريكا، انگليس و متحدان غربى و شرقى پروژه داعش در عراق و سوريه با دخالت و پاگذارى كشورهاى روسيه، چين و ايران به شكست و بن بست فاحش روبرو گرديده است اكنون گمانه هاى نزديک به راستى و درستى پيش آمده است كه غربى ها به سركردگى آمريكا با آوردن و جابجايى گروه هاى داعش، طالب و پشتيبانى از گروه هاى تبهكار،خشونت گرا و ويرانگر در پى انتقام از رقيبان شان (روسيه، چين و ايران) در افغانستان هستند.

راه اندازى برنامه ها و دسيسه ها براى حذف، كنار زدن و نابودى شخصيت هاى بزرگ سياسى، نظامى، مردمى و دولتى مانند جنرال عبدالرشيد دوستم معاون نخست رياست جمهورى، تعليق افتادن عضويت حاج محمد محقق معاون دوم رياست اجرايى از شوراى امنيت و اكنون هم دسيسه و برنامه كنار زدن شخصيت نيرومند شمال جنرال عطامحمد نور والى بلخ و رييس جميعت اسلامى افغانستان، جنرال عبدالرازق فرمانده نامدار جنوب و قندهار از نمونه هاى بارز و دلايل موجه تطبيق پروژه داعش در شمال و كل كشور مي تواند باشد.

بها بقايى

>>>   گفته می‌شود سفیر جدید امریکا در افغانستان قبلاً در کشور ترکیه در جریان ماموریتش متهم به ایجاد گروه داعش و سازماندهی فعالیت‌های این گروه در سوریه و عراق بوده و به همین دلیل بعد از کودتای ناکام که باعث تیره شدن مناسبات ترکیه و امریکا گردید کشور ترکیه خواهان اخراج او از آن کشور گردیده بود و گفته می‌توانیم که اظهارات اخیر این آدم، ریشه در پروژه داعش پروری و لغزاندن جنگ به آسیای مرکزی نیز دارد.
این اظهارات سفیر نشان می‌دهد که او از رخدادهای سه سال اخیر و فلسفه‌ی ایجاد حکومت زیر نام وحدت ملی برمبنای تفاهمنامه‌ی سیاسی کابل کاملاً بی خبر است وگرنه چنین ابراز نظرهای ناشیانه نمی‌کرد و ما را درس قانون آساسی یاد نمی‌داد.
بنابرین این بیانات آقای سفیر توهین آشکار به شعور و خرد مردم افغانستان دانسته می‌شود و باید هرچه زودتر از مردم افغانستان بابت این اظهاراتش پوزش بخواهد در غیر آن قرار است تومار بلند بالایی به امضای فعالین مدنی و سیاسی کشور ترتیب و عنوانی وزارت امور خارجه ارائه خواهد شد که در آن تقاضای اخراج او را از کشور خواهیم کرد.

هارون معترف

>>>   آزادی AZADI
#زلمی خلیلزاد (بچه اندر ،جوج بوش :
«کسانی را که #امریکا از کولاب به کابل آورد و به اریکه های قدرت نشاند باید خود را بشناسند و منافع ملی را زیر پا نکند ما با دولت مرکزی افغانستان وعده حمایت داده ایم و به وعده خود #متعهد هستیم.»

>>>   تمام داعیه و ماموریت پشتونیزم تکنوکرات، مجاهد و طالب را تداوم خشونت، انتحار، ویرانگری و امتیاز طلبی قبیلوی در سایه ماشین نظامی، مالی و حمایت سیاسی نیروهای خارجی تشکیل می دهد

>>>   دقیق گفتی آقای معترف ، این هنه برنامه هی طویل المدت آمریکا برای حفظ منافع خودش است.

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است