اینگونه پادشاهی را خدا نصیب مان نکند
 
تاریخ انتشار:   ۱۲:۲۸    ۱۳۹۶/۱۱/۳ کد خبر: 145385 منبع: پرینت

وقتی دروغ می گویید، وقتی به وعده هایتان پشت پا می زنید و هنگامیکه از مقام بلند دولتی به فکر نهادینه کردن تبعیض در جامعه هستید خدا، ملت و تاریخ شما را نمی بخشد.

طی چند روز سفر به شمال و دید و وادید با مردم دریافتم که هیچ زمامداری در تاریخ افغانستان تا این اندازه که رهبران حکومت موجود نامحبوب و نامطلوب اند نبوده است. کسی از فساد سازمان یافته و سرسام آور مالی می گوید، کسی از حق تلفی در امر استخدام، جوانی از بازماندن در پروسه ی رقابت به جرم دانشگاه گفتن و همگان از ناتوانی حکومت در تامین امنیت شهروندان و ایجاد نفاق گسترده ی قومی از جانب تیم حاکم.

مردم تصور می کنند در زندان حکومت وحدت ملی محبوس اند که این زندان به واسطه ی عساکر خارجی محافظت می شود همه به فکر تغییر اند و البته آنهایی که نسبت به آمدن تغییرات باورمندی شان را از دست داده اند به فکر مهاجرت و فرار از وطن.

با این وضع وقتی از خوش بینی و کار برای اصلاحات توسط رهبران حکومت می شنوم و از آمادگی آنها برای نامزدی در انتخابات بعدی می بینم واقعا متعجب می شوم زیرا این کارکرد و سطح بالای ناخشنودی مردم نسبت به تجربه ی سه ساله حکومت فقط به این باور مرا می رساند که امیدواری اینها جز به مهندسی و تقلب در انتخابات به چیز دیگری بستگی و پیوند ندارد.

پس نهادها و احزاب در صدد شفاف سازی پروسه انتخابات و گزینش کمیشنران مستعد و مستقل باشند و مردم هم در پی ایجاد همگرایی برای گزینش بهترین تیم انتخاباتی که بتواند کشور را از این ورطه ی هلاکت و نابودی برهاند.

برنا صالحی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
رهبران جکومت
افغانستان
نظرات بینندگان:

>>>   تا که شرو پساد باشد کسی روی خوشی نمی بیند

>>>   امیر حبیب‌الله کلکانی را نتوانستند با زور شکست بدهند، بلکه اورا با سیاستِ تضرع و گردن‌پتی به‌دام انداختند. زمان‌که نادرِ غدار دریافت که دیگر نمی‌تواند در برابر نیروی این عیار‌بچه دست‌وپنجه نرم کند، در گوشه‌ای قرآن‌کریم مُهر کرد و سوگند قرآنی‌را به دست هیئتی در شمالی به امیر حبیب الله فرستاد؛ آن عیارمرد به‌پاس کلام خدا بر قول نادر اعتماد کرد تا این‌که مجموع اعضای کابینه‌اش قربانی دست دیگر نادر که شمشیر درآن بود، شدند. این درس تاریخی را نباید از حافظه پاک کرد. سیاسیون ما نخست از همه چیز، سیاست‌ورزی‌شان‌را بر بنیاد تاریخ و تجارب تلخ گذشته تدوین نمایند. یادمان باشد هرگاه در کابل سیاست «نادرخانی» شکل گرف، «غدر» و سیاست «به‌یک دست قرآن و به‌یک دست شمشیر» اورا نیز به خاطر داشته باشیم. رویا‌رویی امروز ارگ و بلخ مرا به‌یاد رویدادِ ۹۲ سال پیشِ نادر و امیر حبیب‌الله می‌اندازد. گمان من این است که دُرفشانی و قدرت‌نمایی کاذب غنی در برابر نور بلخ به نقطه بی‌وزنی رسیده و غنی ناگزیر شده شمشیر را پنهان نماید و از در «قرآن» این‌بار پیش ‌رود؛ اما غافل ازین‌که عطامحمد نور از گذشته‌ای تاریخ درس گرفته و فریب سیاست مکاره‌گی «نادر ثانی» را نمی‌خورد. تاریخ هر ازگاهی تکرار می‌شود، اما پیامد مشابه ندارد.

هارون معترف

>>>   بلابلا

>>>   خوب بود از بچه ............"چوچه گیری" میکردید!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است