سیاسیون برای نیرومند ساختن نظام شان کار کنند
 
تاریخ انتشار:   ۱۴:۰۸    ۱۳۹۶/۱۱/۴ کد خبر: 145471 منبع: پرینت

هیچ کس به نمایندگی از مردم بغلان نمی تواند از شخصی حمایت کند.

به نقل از ژواندون، بزرگان اقوام، جوانان و فعالان مدنی بغلان در یک گردهمایی حمایت خود را از حکومت اعلام کردند.

بزرگان اقوام در این نشست بدون گرفتن نام از شخصی بیان کردند که سیاسیون باید بجای تنش های شخصی برای نیرومند ساختن نظام شان کار کنند.
بگفته اعضای این نشست، مردم بغلان از حکومت شان حمایت می کنند.

اشتراک کنندگان این نشست از عطامحمدنور نامی نگرفته اند اما اعلام کردند که آمر معارف ولسوالی بغلان مرکزی به مزار شریف رفته و به نمایندگی از مردم بغلان از برخی افراد حمایت کرده است اما هیچ کس به نمایندگی از مردم بغلان نمی تواند از شخصی اعلام حمایت کند.

گفتنی است که آمر معارف ولسوالی بغلان مرکزی این سخنان را توطیه شخصی گفته است.

کد (26)


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
بغلان
حکومت
نظرات بینندگان:

>>>   Amin
دوست بزرگوار دقیق فرمودید ، دل بستن به تار خام است .
تجربه ثابت کرده است که برادران در آخر کار دست به معامله میزنند . امید واریم اینبار اینطور نباشد

>>>   مشوره های رایگان - شماره ۴
اگر ایدیولوژی زده گی و تنظیم بازی را به یکسو بگذاریم ، به مثابه یک فرد تاجیک و تاجیک اندیش ، مشوره دیگرم به استاد عطا این است که خود کش و بیگانه پرور نباشد. در این مقطع حساس تاریخی ، مثل سالار آزادگان کشورما شهید مسعود بزرگ رفتار کند و بکوشد که همه کارشناسان ، همه دانشمندان ، همه آدمهای رزم آور و هنرور و با تجربه تاجیک را از هر جایی که هستند فرابخواند و از دانش و تجربه و مشوره شان در این کارزار بزرگ تاریخی بهره مند شود. پیشنهاد بسیار خاص این که باب گفتگو را با یکی از بهترین فرزندان آزادیخواه و دلیر ملت مان یعنی کدبان عبدللطیف پدرام ، بگشاید و از طرح غیرمتمرکز سازی ساختار دولتی به آن گونه ایکه آقای پدرام میگوید پشتیبانی خود را اعلام نماید. این طرح را جنرال دوستم و شماری از شخصیتهای موثر هزاره نیز قبول دارند. همین حالا وقت آن است که چنین یک خواست ریشه ای در عمل پیاده شود و مشکل بی عدالتی قومی و تقسیم قدرت سیاسی تا حد زیاد به صورت ساختاری و اساسی حل گردد. شما هیچ فرد سیاسی مطرح دیگر را نمی یابید که در حد دانشمندی و دلیری و پایداری داکتر پدرام باشد. عجیب است که با هر خس و خاشاکی چون حاجی الماس و صافی و لالی و دیگران به افتخار می نشینید اما هنوز که هنوز است از نشستن با داکترپدرام پرهیز می کنید. عین همین خواهش را از آقای پدرام نیز دارم که در این شرایط روی چنین یک گزینه ای بیاندیشد و اگر چنین گرایشی از جانب استاد عطا دیده شود ایشان هم از پرهیز کار نگیرند.
با سپاس . تاجیکم با تاجیکانم زنده ام . عمر راوی .

>>>   خلیلزاد میانجی بی طرف نخواهد بود!

به احتمال خیلی فراوان خلیلزاد میانجی یا شفیع میان عطامحمد"نور" و ارگ خواهد بود؛ این موضوع را از دو جهت مورد تحلیل و بررسی کوتاه قرار میدهیم، در اینجا چند پرسشی به میان میاید که: چرا خلیلزاد میانجی در بین عطامحمد "نور" و ارگ باشد؟
آیا وی یک ارگی درونی و ظاهرالآمریکایی نیست؟
آیا در درون این موضوع پنهان کاری های در میان نیست؟
آیا وی حق را بر ناحق ترجیع خواهد داد؟ و همینگونه پرسش های متعددی هستند که ذکر شان خیلی خسته کن سازد نبشته را؛
در قدم نخست بایسته تا بر این اشاره ی کوتاهی داشته باشیم که سپردن این میانجیگری به خلیلزاد میتواند مداخله مستقیم آمریکا در این مسئله میان عطا و ارگ باشد، چراکه خلیلزاد خود یک آمریکایی و طرفدار حکومت کنونی آمریکا در افغانستان (حکومت کابل) است؛ و این نمیتواند انسان عاقلی را قانع کند که وی واقعا خواهان میانجی بودن بی طرف باشد،
در قدم دوم: در این سرزمین قانون شکن و قانون مدار مشخص اند؛ عطا محمد"نور" در خواستن حق شان نه افراط کرده است و نه قانون شکنی، در طرف مقابل غنی"احمدزی" تا حد توان قانون شکنی کرده است، افراط کرده است و خیانت کرده است و...
در اینجا میانجی را چه پیوندی به این معضل؟ این مسئله میتواند با یک رای گیری و نشست ملی حل گردد، که قانون شکن و زورگو ووبی ریشه کیست؟ و قانون مدار، شخصیت ملی، عدالتخواه کیست؟ اگر خلیلزاد آورده شود تا میانجی گردد و جمعیت هم وی را به عنوان یاد شده بپذیرد؛ مطمئن باشید که از صحنه بگونه ی رانده خواهند شد که صفحه صفحه تاریخ آنرا درج خود خواهند کرد،
پ.ن: این نبشته را با کوتاه ترین شکل ممکن نوشتم تا خسته کن نباشد.

Edris Khurasani

>>>   دوستان وهموطنان عزیز ،
دُرست قریب هفت سال قبل ازامروز مضمونی را تحت عنوان " آقای خلیل زاد باز چه گلی را به آب خواهند داد ؟ " خدمت شما عزیزان تقدیم کرده بودم . از آنجائیکه این آدم همچون مارزخمی روز به روز خطرناکتر میگردد ودندان های زهری اش آمادۀ خالی نمودن زهرجمع شده است ، بیهوده نخواهد بود که یکبار دیگر این مضمون را جهت خوانش دوستان تقدیم نمایم ؛ در این نوشته ذکر شده است که خلیلزاد طی سه مرحله تاریخی توانست تبار خودرا از شکست حتمی نجات بدهد ودوباره به هژمونی قدرت حاکم تبدیل نماید وحالا میخواهد این حاکمیت پوسیده ای را که عمرش به پایان رسیده است بازبه شکلی ازاشکال مهار کند که به سلطه گری قوم اش تمام انجام یابد.
آقای خلیل زاد باز چه گلی به آب خواهند داد؟

هموطنان عزیزوجوانان رسالتمند ،
در این روزها جناب خلیل زاد از لا بلای رسا نه ها ومطبوعات درون مرزی و بیرون مرزی کشور سر وصداهای را به راه انداخته اند تا در اوضاع وشرایط پیچیده ی سیاسی ونظامی کنونی برای نجا ت افزارهای سیاسی دوران سفارت ایشان درکابل ، گامهای نوینی برداشته شود واز زوا ل شتابنده ی هوادارا ن قبیله سالاری جلوگیری صورت گیرد و برای تداوم مناسبات فرتوت باردیگر دست به دامان میرثخواران استعمار بریتانیای کبیر دراز شود واین بار قدرت روبه زوال حقانی و طالبان خیره چشم دوسوی خط دیورند ، درافغانستان ومنطقه احیا گردد .قبل ازهمه قابل تذکر می دانم آقای خلیل زاد این امریکای " افغان تبار" همراه باگروپ همتباران خویش در دوجهت عمده واساسی فعالیت خویش رادرمنطقه خصوصآ افغانسان در این مدت دنبال و پیگیری مینمایند:

1 - فعالیت در تحقق و تأمین منافع امریکا ، که اساسی ترین وعمده ترین خواست اصلی دولت امریکا می باشد را در برمیگیرد.

2 - بخش دیگر فعالیت شان با استفاده از شرائط موجود همانا تقویه هژمونی قوم وهم تباران خویش درابقآ قدرت می باشد که نباید آن را نادیده گرفت و نیز طی این مدت از نظر پنهان هم نمانده است.

لذا آقای خلیل زاد توانست بادر نظر داشت استفاده از امکانات وسیع در دو مرحله اساسی هم تباران افغان خویش را در رابطه به ضعف قدرت ،لاعلاجی ودرماندگی وضعیت نجات دهد:
- مرحله اول زمانیست که بعد از قریب به یک قرن حاکمیت به ملیت های غیر پشتون ( افغان) تعلق میگیرد وبه حاکمیت تک قومی پایان داده میشود ولی متاسفانه دولت ها و قدرت های مداخله گر جهان نتوانست با دولتمردان آنزمان زبان مشترک پیدانماید ،همان بود قدرت های زورگو طرح تشکیل گروهی به نام طالب را که بتواند دولت آنزمان را سرنگون نمایند بوجود آوردند ، که خلیل زاد توانست درآن زمان ازا ین فضای بوجود آمده استفاده اعظمی خویش را نماید. قابل تذکر می دانم که مردم شریف این سرزین هنوز فراموش نکرده اند وخوب هم می دانند که تهداب گزار اصلی بدبختیی - سرزمین بلاکش ما به ویژه در حدود دو دهه اخیر، مبتکر اصلی تشکل گروه خانمانسوز مشهور به طالبان بدون ترس از اشتباه آقای خلیل زاد ویاران امریکایی افغان تبار ش می باشند که حاصل تلاشهای آشکار وپنهان ا یشان برای مردمان آزاده ی ما همان " زمین سوخته " بود که میهن ما را در وحشت و دهشت تا کی پاک بسوخت ، نسخه های وارداتی و بی ارزشی که حاکمان اشغالگر توسط آقا ی خلیل زاد ودیگر نماینده گان برجسته ا یشان عملی نمودند نتجه اش همان شد که جهان ومنطقه هنوز دراین آتش خانمانسوز میسوزد. جهان از یک طرف در موقعیت دشوار بوجودآمده حاکمیت سختگیرانه طالبان و .
مرحلۀ دوم _ تأمل این گروه دهشت افگن را دیگر از دست داده بودند ، موجودیت چنین گروه قصیرالقلب بی فرهنگ دیگر زمانش به آخر رسیده بود. واز طرفی هم طراحان و سیاستگزاران اصلی به مرحله دیگر یعنی لشکر کشی که همانا یکی ازخواست های بسا دیرینه شان به حساب می رفت اقدام کردند. بنآ شرائط شکست این گروپ به شکل مؤقتی که خلاف میل یک تعداد کشور بود آماده گردید . همان بود که کنفرانس نامیمون "بن " را بازیگران اصلی چاره بینی نمودند وخلیل زاد باز بار دیگر وارد صحنه می گردد. ولی مسئله اینجاه خاتمه نمی یابد.لذا اینبار به صحنۀ سازی دیگری رو می آورد یعنی اینکه کوشش می نماید درظاهر امر درقدم اول حد اقل با دیگر ملیت ها اولآ از طریق سیاست مدارا پیش آید ، ولی یک اصل برایش خیلی مهم بود وآن اینکه قوم محبوب خودش ( افغان ) باید به رهبری کشور گماشته شود،ونمی خواست هرگز نامی از دیگر اقوام وملیت ها دیگر درمورد رهبری آینده بشنود.وخواست تفکرقبیلوی خویش را که هیچ همخوانی با حقائق جامعه نداشت بالای چند نفر سست عنصر وبی بنیاد بقبولاند . موجز اینکه پس از سقوط دولت نجیب الله وا نتقال پیاپی قدرت سیاسی به حضرت صبغت ا الله مجددی وسپس به پروفیسور ربا نی ، سیاست بازان کهنه کار "افغان تبار امریکایی " در راء س آقای خلیل زاد سفیر کبیر قبلی امریکا - برای تصرف قدرت سیاسی از پروفیسور ربا نی دو مین - رهبر تاجیک تبار افغانستان وانتقال آن به جنا ب حامد کرزی پشتون تبار قبیله ی درانی، اینک بفکر و ذ کر تصرف مجدد حاکمیت ملی از حامد کرز ی وانتقال آن به ا افغان تبار امریکایی یا اروپایی دیگری افتاده اند وتلاش تب آلود دارند - تا خنجر دیگری را برسینه ی نیروهای طرفدار مردمسالاری وجبهه ی ملی هوادار حکومت پارلمانی بکوبند.

درحال حاضر مردم ما در اساسی ترین وتعیین گننده ترین این مرحلۀ بسیار
مرحلۀ سوم -.مهم و سرنوشت ساز قرار دارند

چرا این مرحله مهم وحیاتی است؟

به دلیل اینکه : تجربه تلخ ده سال اخیر حکومت فاسد قبیله های افغان دربیرون مرزها ی کشور ، طرح ریزی شده بود دقیقآ نشان داد که همه چیز دیگر به آخر خط رسیده است واین حکومت پوسیده است و درحالت جان کندن بسر می برد وبرای بقای خویش از هرحالت ممکن به شکل دیوانه وار استفاده می کند. به همین منظور است که باز آقای خلیلزاد یکجا با دیگر رییسان قبیله های واجب الاحترام درینجا و آنجا درخفا وارد میدان شده اند تا گروپ قصر نشینان و هم قطاران قبیله های پراگنده را باردیگر در ارگ حمهوری متحد بتوانند و از شکست نجات بخشند. ونتیجه ی این توطیه ی ممکن، هما نا شکست حصار نیم بند ائتلافهای در حال گسترش، یا سرکوب خونین احزاب ملی- دموکراتیک هوادار دموکراسی پارلمانی و اقوام به پا خاسته ی طرفدار جبهه ی متحد ملی خواهد بود.ناگفته نباید گزاشت که آقای خلیلزاد دروضع کنونی ازامکانات همکاری وسیع دولت و قبا یل افغانستان و از پشتیباتی محافل سیاسی لبنان و اسرائیل نیز برخوردار می باشند زیرا درلبنان تحصیلات عالی خودرا به پایان رسانیده اند در حزب جمهوریخواهان امریکا نیز موضع استواری دارند وبدش هم نمی آید که به تعهدات خویش درقبال قوم وقبایل خویش وفا دارباشد وتعهدات خویش را به هرقیمت ممکن انجام دهند.
هموطنان شرافتمند؛بیائید بااستفاده از امکانات موجود در مقابل این سلطه جوی ها چون دیوار محکمی بیستیم تا باشد دیگر همچو تفاوق طلبی های قومی وقبیلوی نتواند ارزش های اصلی وانسانی این سرزمین راپا یمال سازد.

دکتر عطا صفوی


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است