گفتگوها میان جمعیت و ارگ متوقف شد
 
تاریخ انتشار:   ۱۱:۳۲    ۱۳۹۶/۱۱/۱۵ کد خبر: 146083 منبع: پرینت

گفتگوها میان جمعیت اسلامی و حکومت متوقف شده است.

به نقل از طلوع، عبدالستار مراد عضو ارشد حزب جمعیت اسلامی با اعلام اینکه گفتگوها میان جمعیت و ارگ از 10 روز بدینسو متوقف شده است گفت:علت توقف گفتگوها گرفتاری های رییس هیات گفتگو کننده حکومت است.

مراد بیان می کند که از میان 12 خواست جمعیت اسلامی هنوز هم اختلاف ها درباره دو بند توافقنامه حل نشده و جمعیت آماده ادامه این گفتگوها است.

عضو ارشد حزب اسلامی افزوده است که فعلا همه چیز به موضع حکومت ارتباط دارد و یقینا که جمعیت در تصامیم خود مواردی را پیشنهاد کرده که متضمن ثبات سیاسی کشور است.

سخن ها از توقف روند گفتگوها میان ارگ و جمعیت در حالی است که رییس جمهور روز چهارشنبه 11 دلو 96 شماری از بزرگان بلخ را به ارگ دعوت کرد و از تعهد و حمایت آنان از نظام تشکر کرد.

رییس جمهور در این نشست بدون گرفتن نامی از عطامحمد نور گفت که هیچکس بشمول من اجازه ندارد منافع علیای کشور را زیر پا کند و کسانیکه ادعای سیاست دارند می توانند از مجرای پروسه های دمکراتیک تصمیم بگیرند.

گفتنی است که والی بلخ درباره تداوم اصرار ها برای برکناری وی از برگزاری حرکت های سبز و نارنجی و مسدود کردن نهادهای دولتی هشدار داده است.

قابل ذکر است که جمعیت اسلامی شریک حکومت توافقنامه ای وحدت ملی است و اقدام یکجانبه رییس جمهور در منظوری استعفای رییس اجرایی جمعیت از سمت والی بلخ باعث تنش ها میان جمعیت و ارگ شده است.


کد (26)


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
والی بلخ
مذاکرات
نظرات بینندگان:

>>>   چقدر ... استین ، توافقنامه بین جمعیت و دولت وجود ندارد بلکه بین دو تیم که در انتخابات سهم گرفته بودند ، طرف تنها جمعیت چپاولگران نبود .
این ... ها باید درک کنند که قانون اولویت دارد نه ساخت و بافت نه دزد و غارتگر ، نه بی سواد و سقوی .....

>>>   با گفتن اینکه جمعیت شریک در حکومت وحدت ملی است، تنظیم جمعیت هم خود و هم کسانیکه در انتخابات حامی این تنظیم بدنام بدند را به تمسخر میگیرد! آقایان، جمعیتی های دو آتشه! شما چند نفر در این تنظیم متلاشی شده حضور دارید؟ از آنجاییکه دیده میشود تشکل شما از مشتی لجوج، سرکش، بی بندوبار، اختطاف گر و رهزن بوجود آمده است و این رسانه ها استند که از (قیل) شما (فیل) ساخته اند.
هیچ میدانید که عطامحمد نور تان در بدر شد! او در حشرهای روزانه اش برای تشکیل اجتماعات چقدر پول به مصرف میرساند؟
از برای خدا این آدم را بیش ازین متضرر نسازید.

میهن زرغون

>>>   کدام مجرای دموکراتیک؟ غنی خان شما که دیگر مجرای دموکراتیکی باقی نگذاشته اید.

>>>   بازار توطیه و دسیسه کماکان گرم است. شاهان دست نشانده می روند و می آیند‌ . هیچ گام مثبتی در راه ابادانی و رفاه و پیشرفت و ترقی برداشته نمی شود.
تنها هنر کاخ نشینان سخنرانی های میان تهی و پرطمطراق و دادن وعده های میان تهی به مردم و نشان دادن باغ های سرخ و سبز و کلاه گذاشتن بر سر مردم‌و توطیه چینی در برابر حریفان شان است.

>>>   يك قدم پيش دو قدم پس از گاو غودود خواهد رسيد
ههخخخ بزك بزك نمير جو لغمان ميرسد

>>>   مگر حکومت وحدت ملی میان جمعیت ودولت مانند ملک شخصی ویا ارث تقسیم شده است؟ مگر دیگراقوام درحل مشکلات کشور نقشی ندارند، این دعوا میان دوجریان یکنوع بازی سیاسی است، واگرنه، چه معنا دارد که اینها مانند دوشرکت خصوصی باهم جلسه میگزارند؟ این حکومت مال همه اقوام واحزاب است، پس باید همه درحل این مشکل سهیم باشند. نادیده گرفتن دیگران یکنوع بی اعتنایی بوده وعاملان این بازی کشوررا مانند بز درمیدان بزکشی تلاش میکنند که به چنگ خود درآورند.
ناصح

>>>   ...


اگر ارگ حرف شما را نپذیرفت، باز چی؟

نبشته از : صبور رحیل .

مثلا برای به کرسی نشاندن حرفهای تان چه می کنید؟ مثلا پستهای دولتی را به رسم اعتراض رها می کنید؟ سربازخانه ها را اشغال می کنید؟ راهها را می بندید؟ ادارات دولتی را اشغال می کنید؟ ولسوالی ها و ولایات را از وجود عمال دولت خالی می کنید؟ دست به عملیات مسلحانه می زنید؟ اعلام خود مختاری می کنید؟ جنگهای چریکی را آغاز می کنید؟ مثلا چه می کنید؟ مثلا چه کرده می توانید که ارگ از آن بترسد و به حرف شما تن بدهد.

چرا باید ارگ حرفهای شما را بپذیرد؟ ۱۶ سال از هرات تا بدخشان و کابل تا شش چهت دیگر در کاسه سر آب تان داده اند، شما چه کرده اید؟ رهبرتان را کشتند، چه کردید؟ از کابینه و دولت چون ملی از کرد برون تان انداختند، چه کردید؟‌

گله از غرب و ناتو و امریکا می کنید. مگر اینها گاهی در تاریخ موجودیت شان کاری از روی اخلاق کرده اند؟ امریکا تنها زمانی به کسی گوش می دهد که بداند منفعتش در آن حرف مضمر است. شما چه نفعی به امریکا به می توانید برسانید که امریکا به شما نفع برساند و سخن شما را بشنود؟ مثلا شما کدام منافع امریکا را می توانید ضربه بزنید که امریکا حرف شما را بشنود؟ کدام عاقلی توقع می کند که امریکا به خاطر تامین دموکراسی و عدالت به افغانستان آمده است و پول و امکانات و خون سربازانش را مصرف می کند؟ در سیاست اخلاقیات می جویید؟

شما به همین دل خوش می کنید و همه را دل خوش نگهداشته اید که مقام ولایت بلخ را با خود دارید و داشته باشید؟‌ آیا اگر در بلخ بمانید دیگر هیچ مشکلی نخواهید داشت؟ هزاران مشکل و استبداد در ادارات و ولایات کشور از سوی حکومت پشتونیست تمامیتخواه علیه تمامی مردم این سرزمین و به ویژه مردمان تاجیک از لغمان تا بادغیس و هرات و فراه تا لوگر و غزنی و از کابل و پروان تا بدخشان روان است. همین استبداد است که مردم را به فغان آورده و به هرصدای مخالفتی که علیه رژیم باشد لبیک می گویند. و شما از انرژی ذخیروی خشم مردم برای خود بیرق و علم می سازید تا منافع شخصی تان را تامین کنید. آیا همین طور نیست؟ اگر چنین باشد، آیا به اینهمه شور و پشتیبانی و کمپاین می ارزد؟ و اگر همین طور نیستُ، چه اطمینان وجود دارد که شما تن به معامله برای شخص خود نمی دهید و در بدل چهارتا چوکی حقیری که هرگز هم صلاحیت اجرایی اش را به شما نمی دهند، اینهمه پشتیبانی و حمایت و ایستادگی مردمی را سودا نمی کنید و این مینای عزم و آرزو را به سنگ خیانت نمی کوبید؟

بسیار از دوستان از من می خواهند که باید در این موقع خاموش باشم و همین جوش و خروش را حمایت کنم. اما محاسبه یی که من دارم نمی توانم به این مدعیان موهوم عدالت اطمینان داشته باشم. باید بگویم و می گویم. من از مارگزیدگانم. باید ار ریسمان دراز بترسم.

یکی از مو سپیدان منطقه ما خواهان حق خود از میراث مادرش بود. ماماخیلش حاضر نبودند حقش را بدهند. از اینرو شماری را جمع کردند تابه حکومت و نزد قاضی بروند و شهادت بدهند که او «بد» است. اما این مو سپید گفت: گیرم من بد، بد؛ حقم را بدهید! بد بودن من سبب نمی شود که کسی حق مرا بخورد....

بلی،‌ حرف من نیز به همه دوست و دشمن حرف همان موی سپید است. در مورد من هرچه می گویید، بگویید اما سوالاتم را جواب بدهید!‌ برای من نه،‌ برای خود جواب بدهید. برای نسلهای‌ آینده جواب بدهید.

یک سوال دیگر نیز مطرح می کنم:
شما می خواهید از بانک قرضه بگیرید. در خارج و مثلا در امریکا،‌ بانک کریدت واعتبار شما را چک می کند. گزارش اعتبار و کریدت شما را موسساتی فراهم می کنند که تمامی فعالیتهای اقتصادی و ظرفیتهای اقتصادی شما از ملکیت تا معاش و عاید و خوش معامله گی و بد معامله گیهای تان را ارزیابی کرده اند. برای شما به رویت همین معیارها و سوابق یک درجه کریدت سنجیده اند که از کریدت بد تا کریدت عالی درجه بندی شده است و برای هریک از درجات کریدت شما مبلغ معین و در خوری از قرضه را به شما اعتماد می کنند. برای بانک همین درجه کریدت شما اعتبار دارد و بس. حالا اگر شما زاهد شهر باشید و یا دزد سرگردنه،‌ قاضی شرع باشید و یا گانگستر مهم نیست. نه در کریدت تان چیزی می افزاید و نه می کاهد. هزاران بار هم اگر قرآن بخورید که آدم شریفی و نجیبی استید و قهرمان جنگ ویتنام و کوریا یا عراق افغانستان استید. همسنگر و یارغار فلان جنرال و فلان قهرمان بوده اید... هیچ یک از این حرفها نزد بانک اعتبار ندارد و در میزان اعتبار تان تفاوت نمی آورد. بانک به خوبی مطمین شده است که چقدر پول را می تواند از ملکیت،‌ معاش و حتی پول تقاعد شما بردارد. فقط به همان اندازه به شما پول می دهد.
حالا من از دوستان می پرسم که وقتی سرنوشت یک ملت را به دست شماری و برنامه یی می دهید،‌ از روی کدام اعتبار مشخص و قابل محاسبه از اعمال و کردار آنهاست؟ گیرم که اینها مانند سلف و یارغار شان عبدالله، خیانت کردند و رفتند به معامله نشستند، باز چی؟ شما چه مویی از سر عبدالله کم کردید که از سر کس دیگری کم کنید؟ گیرم که طرف زاهد شهر اما آیا معصوم است یا جایز الخطا؟ اگر جایزالخطاست و شما به این اشخاص ایمان نیاورد اید و خدای تان نمی پنداریدشان،‌ پس بیمه شما از خطر و خطا چیست و کدام راهکار و میکانیزم است؟ اگر حاصل اینهمه تلاش یک حکومت وحدت ملی دیگر به باداری تیم حریف و بردگی تیم شما منجر شد، باز چی؟ چه تضمینی ایجاد کرده اید و می کنید که بازهم روی میخی همانند حکومت وحدت ملی یک بار دیگر نیفتید؟‌

از ما گفتن بود،

از بستر آرام این سوی ابحار به سنگرنشینان تفنگ بدست و گرسنه و برهنه ی کوههای یخبندان و اسیر باد و بوران در خیرخانه و وزیر اکبر خان و شهر نو!


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است