اگر ارگ حرف شما را نپذیرفت،چه می کنید؟
 
تاریخ انتشار:   ۱۴:۱۳    ۱۳۹۶/۱۱/۱۶ کد خبر: 146161 منبع: پرینت

برای به کرسی نشاندن حرف هایتان چه می کنید؟ مثلا پست های دولتی را به رسم اعتراض رها می کنید؟ سربازخانه ها را اشغال می کنید؟ راه ها را می بندید؟ ادارات دولتی را اشغال می کنید؟ ولسوالی ها و ولایات را از وجود اعمال دولت خالی می کنید؟ دست به عملیات مسلحانه می زنید؟ اعلام خودمختاری می کنید؟ جنگ های چریکی را آغاز می کنید؟ چه می کنید؟ مثلا چه کرده می توانید که ارگ از آن بترسد و به حرف شما تن بدهد.

چرا باید ارگ حرف های شما را بپذیرد؟ 16 سال از هرات تا بدخشان و کابل تا شش جهت دیگر در کاسه سر آب تان داده اند، شما چه کرده اید؟ رهبرتان را کشتند، چه کردید؟ از کابینه و دولت چون ملی از کرد برون تان انداختند، چه کردید؟‌

گله از غرب و ناتو و امریکا می کنید. مگر اینها گاهی در تاریخ موجودیت شان کاری از روی اخلاق کرده اند؟ امریکا تنها زمانی به کسی گوش می دهد که بداند منفعت اش در آن است. شما چه نفعی به امریکا به می توانید برسانید که امریکا به شما نفع برساند و سخن شما را بشنود؟ مثلا شما کدام منافع امریکا را می توانید ضربه بزنید که امریکا حرف شما را بشنود؟ کدام عاقلی توقع می کند که امریکا به خاطر تامین دمکراسی و عدالت به افغانستان آمده است و پول و امکانات و خون سربازان اش را مصرف می کند؟ در سیاست، اخلاقیات می جویید؟

شما به همین دل خوش می کنید و همه را دل خوش نگهداشته اید که مقام ولایت بلخ را با خود دارید و داشته باشید؟‌ آیا اگر در بلخ بمانید دیگر هیچ مشکلی نخواهید داشت؟ هزاران مشکل و استبداد در ادارات و ولایات کشور از سوی حکومت پشتونیست تمامیتخواه علیه تمامی مردم این سرزمین و به ویژه مردمان تاجیک از لغمان تا بادغیس و هرات و فراه تا لوگر و غزنی و از کابل و پروان تا بدخشان روان است. همین استبداد است که مردم را به فغان آورده و به هر صدای مخالفی که علیه رژیم باشد لبیک می گویند و شما از انرژی ذخیروی خشم مردم برای خود بیرق و علم می سازید تا منافع شخصی تان را تامین کنید. آیا همین طور نیست؟ اگر چنین باشد، آیا به اینهمه شور و پشتیبانی و کمپاین می ارزد؟ و اگر همین طور نیست چه اطمینان وجود دارد که شما تن به معامله برای شخص خود نمی دهید و در بدل چهارتا چوکی حقیری که هرگز هم صلاحیت اجرایی اش را به شما نمی دهند، اینهمه پشتیبانی و حمایت و ایستادگی مردمی را سودا نمی کنید و این مینای عزم و آرزو را به سنگ خیانت نمی کوبید؟

بسیاری از دوستان از من می خواهند که باید در این موقع خاموش باشم و همین جوش و خروش را حمایت کنم اما محاسبه ای که من دارم نمی توانم به این مدعیان موهوم عدالت اطمینان داشته باشم. باید بگویم و می گویم. من از مار گزیدگانم. باید ار ریسمان دراز بترسم.

یکی از مو سپیدان منطقه ما خواهان حق خود از میراث مادر اش بود. ماماخیل اش حاضر نبود حق اش را بدهند. از اینرو شماری را جمع کردند تا به حکومت و نزد قاضی بروند و شهادت بدهند که او «بد» است اما این مو سپید گفت: گیرم من بد بد؛ حقم را بدهید! بد بودن من سبب نمی شود که کسی حق مرا بخورد.

بلی،‌ حرف من نیز به همه دوست و دشمن حرف همان موی سپید است. در مورد من هر چه می گویید، بگویید اما سوالاتم را جواب بدهید!‌ برای من نه،‌ برای خود جواب بدهید. برای نسل های‌ آینده جواب بدهید.

یک سوال دیگر نیز مطرح می کنم! شما می خواهید از بانک قرضه بگیرید. در خارج و مثلا در امریکا،‌ بانک کریدت و اعتبار شما را چک می کند. گزارش اعتبار و کریدت شما را موسساتی فراهم می کنند که تمامی فعالیت های اقتصادی و ظرفیت های اقتصادی شما از ملکیت تا معاش و عاید و خوش معاملگی و بد معامله گی هایتان را ارزیابی کرده اند. برای شما به رویت همین معیارها و سوابق یک درجه کریدت سنجیده اند که از کریدت بد تا کریدت عالی درجه بندی شده است و برای هریک از درجات کریدت شما مبلغ معین و در خوری از قرضه را به شما اعتماد می کنند. برای بانک همین درجه کریدت شما اعتبار دارد و بس.

حالا اگر شما زاهد شهر باشید و یا دزد سرگردنه،‌ قاضی شرع باشید و یا گانگستر مهم نیست. نه در کریدت تان چیزی می افزاید و نه می کاهد. هزاران بار هم اگر قرآن بخورید که آدم شریفی و نجیبی استید و قهرمان جنگ ویتنام و کوریا یا عراق افغانستان هستید. همسنگر و یارغار فلان جنرال و فلان قهرمان بوده اید. هیچ یک از این حرف ها نزد بانک اعتبار ندارد و در میزان اعتبار تان تفاوت نمی آورد. بانک به خوبی مطمین شده است که چقدر پول را می تواند از ملکیت،‌ معاش و حتی پول تقاعد شما بردارد. فقط به همان اندازه به شما پول می دهد.

حالا من از دوستان می پرسم که وقتی سرنوشت یک ملت را به دست شماری و برنامه ای می دهید از روی کدام اعتبار مشخص و قابل محاسبه از اعمال و کردار آنها است؟ گیرم که اینها مانند سلف و یارغار شان عبدالله، خیانت کردند و رفتند به معامله نشستند، باز چی؟ شما چه مویی از سر عبدالله کم کردید که از سر کس دیگری کم کنید؟ گیرم که طرف زاهد شهر اما آیا معصوم است یا جایز الخطا؟ اگر جایزالخطا است و شما به این اشخاص ایمان نیاورده اید و خدای تان نمی پنداریدشان،‌ پس بیمه شما از خطر و خطا چیست و کدام راهکار و میکانیزم است؟ اگر حاصل این همه تلاش یک حکومت وحدت ملی دیگر به باداری تیم حریف و بردگی تیم شما منجر شد، باز چی؟ چه تضمینی ایجاد کرده اید و می کنید که باز هم روی میخی همانند حکومت وحدت ملی یک بار دیگر نیفتید؟‌

از ما گفتن بود.
از بستر آرام این سوی ابحار به سنگرنشینان تفنگ بدست و گرسنه و برهنه کوه های یخبندان و اسیر باد و بوران در خیرخانه و وزیر اکبر خان و شهر نو!

صبور رحیل


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
ارگ
فساد
نظرات بینندگان:

>>>   نورمرجان
جل وپوستكم را ورداشه به كوه ميروم آنجا يك هوتل ٥ ستاره ميسارم؛ در آينده ميخواهم همه جنگسالاران دور هم جمع باشيم
از آنجا يكه يكه به دادگاه دنهاگ دعوت ميشويم

>>>   صبــــوری پیشه میکنیم واگر نشد با الفاظ عیلی شدید محکوم میکنیم !
راه بندی مردم آزاری است ،اشغال سربازخانه باغیگری است ،عملیا مسلحانه کار اردوی ملی است ، برای خدمت بیشتر به هیچ صورت تابزور تفنگ از چوکی ذدور نسازند ترک نمیکنیم،
ر

>>>   Jahed
این کار از قبل حتی در زمان کرزی اجرا شدنی بود.
اما بدبختانه که سیاست شوم پشتونیزم اجازه نمیدهد تا این تروریستان نابود شوند.

>>>   Ashkani
ترکیه و دزد فرهنگ و قبیله بی‌ فرهنگ ...!
ترکیه در بانک نوت (اسکناس )‌هایش از فرتور ( تصویر) مولانا جلال اندین بلخی بکار میبرد اما اوغان‌ها در بانک نوت‌ها و شناسنامه‌ها فرتور‌های شتر بکار میبرند
مولانا از بلخ اما فرتورش در بانکنوت‌های ترکیه ...!
آنوقت بجای فرتور مولانا فرتور شتر که نماد عرب‌ها و قبایل بادیه نشین اسرائیلی است در شناسنامه‌های ما چاپ میشود ....!

>>>   : چهل در عربی در فارسی نی بلکه چهل فیصد فارسی در عربی نفوذکرده ببینید ما به تاریخ قبل از اسلام نظر اندازیم دیده می شود بزرگ ترین شاهان جهان از دست فارسیان شکست خورده بودند مثل فرعون مصر پادشاه حبشه مثاله عام فیل که خود ابرهه والی فارسیان در یثرب بود جنگ فارسیان وروم که در قرآن کریم ذکر شده نزول قرآن کریم به زبان فارسی-عربی که زبان قوم عرب بود دلیل محکم نفوذ فارسی در عربی است دست اندازی فارسیان در امور کاری یونان که سبب جنگ شد خلاصه اینکه حتی تا زمان حضرت عمر مداخله فارسیان در امور جزیره عرب یک امر عادی بود بعد از خلفای راشدین دوباره دست فارسیان در امور عرب باز شد تا امروز با وجود مشکلات داخلی هم فضل خدا ادامه دارد
ترکی خودش یک بخش زبان فارسی است برو تاریخچه اش را بخوان اردو هم یک شاخه زبان فارسی است از سه زبان (فارسی، ترکی وهندی ) ساخته شده که هردو شاخه فارسی است محمود غزنوی که خود ترک بود چرا در دربارش فارسی زبان رسمی بود ؟
چون زبان ترک از شاخه زبان فارسی بود لذا از مادر زبان ترکی استفاده می شد
اما ازبک :شخصی بنام از بک خان اردوی 12000نفری مغل کهدر اطراف رود آمو پس از شکست مغولان به صورت پراگنده بودند نخواست که توسط فارسیان سر بریده شوند مسلمانان اجباری ساخت وموسس قوم ازبک شد
دراین جاخوب است از مادر زبان سخن به میان بیاورم به عقیده علما دریک ساحه زبان های اطراف از یک زبان بزرگ ریشه گرفته اند که این زبان بزرگ را بنام مادر زبان یاد کرده اند که به نام زبان کلاسیک حالا میشناسند که فارسی پس از یونانی جایگاه دوم را دارد وپس از فارسی چینی است در این شاخص از ترکی وعربی نهتنها یاد نکرده بلکه آنهارا از معاونین زبان فارسی خوانده اند

>>>   فکر کنم شما انتظار زنده شدن ک.ج.ب را دارید و این خیال است و محال است و جنون.
نان مفت انجا خورده بخوابید به نفع تان است


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است