دو قرن منازعه خونین قدرت در افغانستان
 
تاریخ انتشار:   ۱۰:۳۲    ۱۳۹۶/۱۱/۱۹ کد خبر: 146314 منبع: پرینت

دو قرن منازعه خونین قدرت در افغانستان با دو ویژگی مشخص می شود:

1- عبور از تمام خط های سرخ؛ بسیاری از مدعیان و زمامداران قدرت در تمام سال های جنگ قدرت هیچگونه خط سرخی را حرمت و رعایت نکردند نه پیوندهای بسیار نزدیک خونی مانع جنگ شد نه دوستی ها و رفاقت های آیدیولوژیک و حزبی و نه معیارهای اخلاقی و منافع وطنی و ملی. در سال های جنگ بر سر کسب قدرت، حفظ قدرت و گسترش حوزه قدرت برادر با برادر، پسر علیه پدر، پدر علیه پسر، خانم علیه شوهر، عموزاده با عموزاده، استاد علیه شاگرد، شاگرد علیه استاد، این حزب سیاسی با آن حزب سیاسی، سران و رهبران یک حزب میان هم، به سختی و با بی رحمی تمام جنگیدند و با توسل به بی رحمانه ترین و غیراخلاقی ترین شیوه خون هم را ریختاندند، چشم یکدیگر را کور کردند، اعضای بدن همدیگر را بریدند و برای کشتار همدیگر روش های مختلف هولناک را بکار بردند از زیر پای فیل انداختن تا به دهن توپ بستن و با بالشت خفه کردن، بر سر دار آویختن و تا دست زدن به هر توطیه و دسیسه.

2 - وابستگی به خارج و مداخله پذیری خارجی؛ جنگ دو قرن قدرت در افغانستان با مداخله پذیری زمامداران و وابستگی طرف های این جنگ هر چند به گونه متفاوت با دولت ها و حلقه های خارجی مشاهده و مطالعه می شود در بسیاری از جنگ های قدرت میان مدعیان قدرت از شاه و شاهزادگان سدوزایی تا سرداران محمدزایی و تا سران و رهبران گروه های سیاسی دست دخالت خارجی به گونه مستقیم و غیرمستقیم دراز است. اگر بخشی از عوامل این دخالت خارجی ناشی از سیاست مداخله گرانه آنها در جهت منافع شان باشد بخش دیگر ریشه در دخالت پذیری و وابستگی طرف های داخلی جنگ قدرت دارد.

نکته قابل توجه و مهم این است که طرف های داخلی جنگ قدرت در این دخالت پذیری و وابستگی خارجی نیز به هیچ خط سرخی تعهد و حرمت نگذاشتند از امضای معاهداتی که به یورش نظامی خارجیان مشروعیت می داد تا واگذاری خاک و سرزمین به آنها و وابستگی در سیاست خارجی و حتی اداره داخلی افغانستان به خارجیان و اطاعت و انقیاد از خارجی ها برای رسیدن و ماندن در مسند و سفره قدرت.

با چنین گذشته ای تلخ در تاریخ سیاسی افغانستان که اکنون هم ادامه دارد آیا افغانستان ظرفیت و توانایی آن را دارد تا به یک کشور با ثبات، پیشرفته، دارای دولت مدرن ملی و نظام متوازن و عادلانه سیاسی تبدیل شود؟

محمداکرام اندیشمند


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
جنگ در افغانستان
ثبات
نظرات بینندگان:

>>>   Raheel
.... و من دلم به حماقت کسانی می سوزد که ۷۰ سال است دل به افتیدن چیزی به نام پشتونستان از میان دوپای قوچی به نام پاکستان خوش کرده اند.
اگر کدام خان پشتون در کدام چهارراهی پاکستان تیزی خطا کند اینها در کابل آن را تجزیه پاکستان فال می گیرند و برایش دهل می کشند و خواب لوی افغانستان می بینند.

>>>   دو قرن مازعه؟؟? انهاییکه بروت ندارند از بازار بخرند تا بفغانهارا بترساند!!!

>>>   دو قرن از ناميدن کشورى به نام "افغانستان" نمى شود.

لطفا بين بدست گرفتن قدرت گرفتن نظامى وسياسى افغانها(پشتون) و نامگذارى و نام "افغانستان" و نام جاى و يا خاک مناطق پشتون نشين فرق و تفاوت کنيد:همچنان نوار پشتونشين سرحد بين ايران و هند افغانيه و افغانلند و از سوى اقوام پشتون وبه ويژه اودال و يا ابدال پختونخواه گفته مى شد: پيش از هنری جورج راورتى شرايط تغير نام را اين "بچه خر" "سر جان ملکم" (Sir John Malcolm همان کسى که "آلوى ملکم" را به ايران و هند آورد که امروز در هندو پاکستان "آلو" ناميده مى شود و در ايران به اصلى اش "سيب زمينى" و در جغرافيه هندو کش کچآلو (آلوى کج) شرايط را براى اشغال ايران و تقسيم ايران مساعد ساخت و "بچه خر" ديگر اش مونت استوارت الفنستيون در کتاب خودAn Account of the Kingdom of Caubul رسما نام سرزمين را Afgaunistan ناميد. خوب دقيق نگاه کنيد.
Afghaun, the son of Irmia, or Berkia, son of Saul, King of Israel .
يهوديان در آنزمان پولدارترين قشر اروپايان بود. بانک ها و صرافان خشتهاى زر وجواهرات جهان زير دستي هوديان. بانک شاهنشاهى ايران که درگشايش آن در سال 1888 سيدجمالالدين صفدر حسينى اسدآبادى در کنار دوست دبستانى حاج امين دارالضرب دولت شاهنشاهى ايران شرکت داشت اين بانک از سوى يهودى آلمانى تبارانگليسى بناشد.
يهودهاى افغان در امريکا که سفير افغانستان به پابوسى شان ميرفت خود اقرار کرد که همين يهوديان مهاجر ازافغانستان رهبرى تجارت سنگهاى قيمتى وجواهرات و نگين هاى را دردست دارند.
هنری جورج راورتى (به انگليسى: Henry George Raverty ) یک افسر و زبان شناس ارتش هند بریتانیا بود.
هنری جورج راورتى (زاده 31 مى سال 1825 درگذشت 20 اکتوبر 1906) در فالماوت، کورن وال به دنیا آمد.
او از سال 1843 تا 1864 سومین پیاده نظام سوم بمبئی خدمت می کرد .
راورتى در مبارزات پنجاب 1849-1850 و مبارزات سوات از سال 1850 مبارزه کرد. او یک خبرنامه پیشاور را گردآوری کرد .که در بر گيرنده اشعار پشتو از محقق قاضی عبدالرحمان خان محمدزى (1899-1827) و میرزا محمد اسماعیل (فرقه اسلامی احمدیه) (1812-1913) مى باشد .
میرزا محمد اسماعیل (از 1812 تا 1813) زاده تورانى تبار قندهار یک محقق مذهبی و اولین کسى فرقه احمدیه در میان پشتون های مرزی شمال غربی هند تبدیل شد. پدرش قاضی در شهر قندهار بود و بعنوان وزیر معینی در دوران سلطنت شاه شجاع درانی (1842-1785)، پادشاه خراسان خاورى بود. اسماعیل یک دانشمند و خوشنويس (calligrapher) عربی، فارسی و پشتو يک شاعر بود.
میرزا محمد اسماعیل استاد پشتو و فارسی کپیتان هنری جورج راورتى (بعدا سرهنگ) بود. راورتى تحقيقات زيادى در مورد زبان پشتو نمود
بسیاری از آثار او در زبان پشتو شد. او در پاسخ به یک دیدگاه در سال 1887 به اسلام احمدیه روى آورد.
در دوران بازنشستگی از ارتش، او به انگلستان بازگشت و مطالعات پشتوشناسى و هندولوژى خود را ادامه داد، به اوج خود رسید در یادداشت های گسترده خود در هند "پشتونخواه" که آنرا "افغانيه" هم مى گفت و بخشی از و پژوهشهاى وى منتشر نشده . . او در سال 1906 در جاده گرامپوند، کورنوال، انگلستان کشته شد.
کتابها:
1- دستور زبان پختو، پشتو یا زبان افغان (1855، دومین نسخه 1860، نسخه سوم، 1867)
2- گنجنامه (اصطلاحنامه فنی) انگلیسی و هندوستانی (1859)
3- فرهنگ لغت دیکشنری پختو، پشتو یا زبان افغانى (1860، ویرایش دوم، 1867)
4- برگزيده از اشعار پشتو ويا زبان افغانى شاعران از قرن شانزدهم تا قرن نوزدهم (1862)
5- گلشن روه يا روهيله: برگزیدگی، پروسه و شاعرانه در پشتو یا زبان افغانى (1867)
6- قصه های عصف العقیم (1871) راهنمای Pushto (1880)
7- نکاتی در مورد جاى و بخشی از بلوچستان (1881-1888، چاپ پاکستان 1978


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است