روس ها چگونه به نجیب پشت کردند؟
افزون برآنکه خروج نیروهای شوروی از افغانستان بخشی از سیاست های گورباچف در مسیر گلاسنوست و پروستریکا بود آیا آنها به این نتیجه رسیده بودند که حاکمیت حزب دموکراتیک خلق یک حاکمیت محتوم به شکست است؟ 
تاریخ انتشار:   ۱۰:۳۴    ۱۳۹۶/۱۱/۲۶ کد خبر: 146696 منبع: پرینت

از فصل پنجم کتاب حزب دموکراتیک خلق افغانستان؛ کودتا، حاکمیت و فروپاشی

داکترنجیب الله آخرین رهبر حزب دموکراتیک خلق در کرسی حاکمیت روز 26 دلو 1367 خورشیدی حین وداع با آخرين دسته های نظامیان شوروی گفت: «سربازان انترناسيوناليست بعد از اجرای وظيفه انترناسيوناليستي شان به وطن صلح دوست خود عودت مي نمايند. اين تصميم از جانب رفيق ميخایيل سرگيويج گرباچوف ضمن صحبت در ويلادی و استوک با توافق به حکومت جمهوری دمکراتيک افغانستان اعلان شده بود. شما در لحظات تاريک و دشواري براي انقلاب به کمک ما شتافتيد در آن زمان موضوع زندگي و مرگ انقلابي مطرح بود. شما دست کمک را به سوی ما دراز نموديد و در از بين بردن نابساماني ها کمک کرديد. دوست در روز بد آزمايش مي شود و ديگر هر کس به خوبي درک نموده که دوست ما که است؟ اين مساله در نزد ما براي ابد و هميشه حل شده است ما در برابر شما فرزندان شجاع کشور لنين بخاطر همه آنچه براي مردم افغانستان، براي انقلاب ثور انجام داده ايد بخاطر مردانگي و شجاعت و هم بخاطر مهرباني و انسانيت شما سر تعظيم فرود مي آوريم.»

سپس نجیب الله در تجلیل از پنجمین سالگرد اعلان سیاست مصالحه ملی به روز 25 جدی 1370 (15 جنوری 1992) با صدور فرمانی روز 26 دلو را روز نجات ملی اعلان کرد. در این فرمان گفته شد: «در پرتو مشی مصالحه ملی در حالیکه حفظ استقلال، حاکمیت ملی و دفاع از تمامیت ارضی وظیفه بلاتاخیر دولت جمهوری افغانستان می باشد با درنظرداشت رجحان مصالح و منافع علیای ملی در پیروی از سنن و شعایر پسندیده ملی، اسلامی و افغانی و اتکا به اراده تاریخی افغان ها در دفاع از سرزمین آبایی و اجدادی شان افغانستان آزاد و مستقل واحد و تجزیه ناپذیر مراتب آتی منظور می گردد روز 26 دلو که مصادف به بیرون رفت آخرین سرباز اتحاد شوروی از جمهوری افغانستان می باشد بحیث روز نجات ملی اعلان گردد. از این روز تاریخی که رخصتی عمومی می باشد همه ساله بمثابه جشن ملی مردم افغانستان تجلیل شایسته به عمل می آید.»

علیرغم آنکه فرمان نجیب الله نه در فردای روز خروج قوای شوروی بلکه سه سال پس از آن در زمانی صادر گردید که کشور و دولتی به نام شوروی دیگر وجود نداشت اما نکته قابل پرسش و بحث، دیدگاه و سیاست او در مورد خروج قوای شوروی در نخستین سال های رهبری اش در حزب و دولت است آیا داکتر نجیب الله دولت شوروی را وادار به خروج نیروهای شان از افغانستان ساخت یا اینکه شوروی ها خروج قوای خود را به او تحمیل کردند؟

فرمان نجیب الله در مورد روز 26 دلو به عنوان روز نجات ملی و ادعای هواداران او در حزب دموکراتیک خلق حکایت از نقش و اراده موصوف در خروج قوای شوروی دارد اما نجیب الله شش ماه پس از اعلان مصالحه ملی (جدی 1365) به این پرسش خبرنگار تلویزیون آمریکا که اگر جنگ ادامه یابد آیا قوای شوروی به کشورشان بازمی گردند گفت: «تا کنون ده بار به این سوال پاسخ داده ام. فکر می کنم که دوستان آمریکایی ما بطی الانتقال هستند به هر حال یکبار دیگر تکرار می کنم که اگر مداخله و تجاوز از بیرون قطع گردد، اگر موافقات ژنو به امضا برسد و اگر مصالحه ملی به توافق و موفقیت بیانجامد یک سرباز اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در کشور ما باقی نخواهند ماند و به کشور صلح دوست شان عودت خواهند کرد.»

با توجه به این واقعیت ها که نجیب الله خروج قوای شوروی را به اما و اگرهای بسیاری که هرگز برآورده نشد مشروط می ساخت و در مسکو از خروج قوا چه با امضا و چه بدون امضای توافقنامه ژنو سخن می رفت آیا خروج قوای شوروی به نجیب الله تحمیل شد؟ آنتونیو جیو ستوزی نویسنده و پژوهشگر انگلیسی می نویسد: «منابع شوروی ادعا می کنند که دولت افغانستان واقعا باور نمی کرد ارتش سرخ از این کشور خارج شود و اقداماتی که برای مقابله با مجاهدین توصیه شده بود تا آخرین روزها به کار گرفته نشد در واقع به نوشته ا. بوروویک، کارگزاران حزب و دولت به هیچ و جه نمی خواستند شوروی ها خارج شوند. شخص نجیب الله هم به نظر نمی رسید کاملا به شانس خود باور داشته باشد پیش از هر چیز او سعی کرد طرح شوروی ها را برای آغاز خروج نیروهایشان در اوریل 1987 (حمل 1366) خنثی کند اما پس از آن تصمیم به خروج سپاه چهلم شوروی در سال بعد بر او تحمیل شد بر اساس گزارش ها وی در ژانویه 1989 (جدی 1367) از شوروی ها خواست تا 3000 از 5000 نیروی خود را باز پس به قندهار بفرستند تا در نجات شهر که به محاصره درآمده بود کمک کنند وی دو ماه بعد خواستار مداخله نیروی هوایی شوروی در جلال آباد شد که جنگ مهمی در آنجا جریان داشت.»

گورباچف نیز این مطلب را بیست سال پس از خروج قوای شوروی تایید می کند که نجیب الله در آغاز به خروج قوای شوروی از افغانستان باور نداشت: «من (گورباچف) با نجیب در تاشکند ملاقات کردم او با اعتماد به نفس نبود و باور نمی کرد که ما به طور جدی (برای خارج شدن) تصمیم می گیریم همه منتظر بودند که گویا ما از افغانستان بیرون نمی شویم ولی لازم نبود که باقی بماندیم.»

مولفین کتاب خیانت به سوسیالیزم از مخالفت نجیب الله با خروج بدون قید و شرط از افغانستان سخن می گویند: «در پایان، نجیب الله مخالفان تجدید نظر طلبی در رهبری حزب کمونیست اتحاد شوروی و ارتش و متحدینی چون کوبا و انگولا به مخالفت با عقب نشینی (قوای شوروی ازافغانستان بدون شرط برخاستند).»

اگر خروج نیروهای شوروی از افغانستان به دولت حزب دموکراتیک خلق و رهبر آن نجیب الله تحمیل شد آیا این به معنی رویگردانی شوروی ها از این دولت و رهبر آن بود؟
هرچند شوروی ها پس ازخروج نیروهایشان با ارسال کمک های هنگفت نظامی و مالی تا سه سال دیگر موجب بقای حاکمیت حزب دموکراتیک خلق و نجیب الله در رهبری این حاکمیت شدند اما در واقع آنها نخستین گام را در رویگردانی از نجیب الله و دولت حزب دموکراتیک خلق با امضای توافقنامه ژنو و سپس خروج قوای خود برداشتند. شوارد نادزه وزیر خارجه شوروی که در پای این توافقنامه با همتای آمریکایی خود بعنوان تضمین کنندگان امضا گذاشت بعدا از خیانت با نجیب الله سخن گفت: «من در وقت امضای این قطعنامه احساس بدی داشتم و این کار برایم به شدت مشکل بود و در راه برگشت در طیاره فهمیدم که ما به نجیب الله خیانت کردیم.»

چرا شوروی ها چنین کردند؟ افزون برآنکه خروج نیروهای شوروی از افغانستان بخشی از سیاست های گورباچف در مسیر گلاسنوست و پروستریکا بود آیا آنها به این نتیجه رسیده بودند که حاکمیت حزب دموکراتیک خلق یک حاکمیت محتوم به شکست است؟ یکی از افسران شوروی متخصص علوم فلسفی در آگوست 1987 در تحلیل مفصلی از اوضاع افغانستان و حاکمیت حزب دموکرایتک خلق سیاست مصالحه ملی و مسیر تحولات آینده را به دیمتری یازوف وزیر دفاع شوری نوشت و از شکست محتوم حزب دموکراتیک خلق و حاکمیت آن سخن گفت: «هر گاه تجزیه و تحلیل وضع حزب دموکراتیک خلق را بر پایه ی پدیده های واقعی انجام دهیم نه بر پایه گزارش های خبرنگاران صدا و سیمای اتحاد شوروی؛ روشن می گردد که این حزب متشکل از اعضا نبوده بلکه "حزب کارت های عضویت" کسانی است که تنها در پی منافع شخصی خود اند. حزب دموکراتیک خلق به گونه عینی در راه نابودی سیاسی خود گام برمی دارد. هیچ عملی که متوجه در راستای آن باشد که به این حزب از نفس افتاده روان دوباره ببخشد رهگشا نخواهد بود. مساعی نجیب در این راستا می تواند تنها کشت و کشتار و خونریزی را در کشور افزایش دهند. مگر در هیچ صورت از مرگ حزب جلوگیری نمی تواند. در این اوضاع بایست مساعی را نه در دامن زدن به آتش به خاطر نجات حزبی که مرگ آن محتوم است بلکه در ایجاد زمینه برای رسیدن به اهداف استراتژیک خود متمرکز سازیم.»

نیروهای شوروی دردسامبر 1979 در دفاع از دولت حزب دموکراتیک خلق وارد افغانستان شدند و بیش از 9 سال در جهت بقای این دولت و استحکام آن جنگیدند اما در 1988 بدون دسترسی به این هدف و بدون اخذ هیچ تضمینی در بقای دولت حزب مذکور افغانستان را ترک کردند. روس ها گام آخر را با قطع تمام کمک های مالی و نظامی در آغاز حاکمیت بوریس یلتسن برداشتند. صرف نظر از اینکه در آن زمان دیگر کشوری به نام شوروی وجود نداشت و حزب کمونیست شوروی حاکم نبود اما همان اعضای حزب و همان جنرالان ارتش سرخ و افسران و ماموران کی.جی.بی دولت روسیه را به عنوان وارث شوروی در دست داشتند. اینها به نجیب الله و حزب دموکراتیک خلق پشت کردند نه آنکه نجیب الله از آنها روی گشتاند. قطع کمک های روسیه نجیب الله و دولت او را بسوی شکست و فروپاشی برد.

محمداکرام اندیشمند


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
خروج ارتش
حزب خلق
نجیب الله
نظرات بینندگان:

>>>   خلقی ها پرچمی ها درپیشگاه ملت شکست خوردند اما ..... درپیشگاه خــداوند شکست خوردند

>>>   باور کو عزیز که ما تاجیک ها چنان خرافه پرست و خواب برده ایم که هیچ مسئولیتی را در برابر آینده گان خود نمی پذیریم . افاغنه خوب می دانند که گلبدین کیست ولی برای هدف بزرگ خود او را در کنار خود گرفته اند .

>>>   چرا جمعیت همیشه در میدان سیاست پردازی می بازد ؟ صرف به خاطر اینکه سیاستگذار اندیشمند که بتواند پدیده های سباسی را دقیق محاسبه کند ندارند . جمعیت اسلامی تا هنوز در چوکات سیاست امروز جهانی خود را نتوانسته عیار نماید . اما برای افاغنه غنی سکولار بابا می شود و گلبدین مفعول رهبر قوم . اگر این دو نفر را مقایسه کنی ، هیچ وجهه مشترک برایشان پیدا نمی کنی جز اوغانوالی

>>>   یک بخشی از سیاست پشتونیزم، متکی به جعل، تحریف و دسیسه است. اینجا اصل ترجمه کتاب ریاست S را با شما در میان می گذاریم.

"مسعود و افرادش منابع در اختیار داشتند. براساس گزارش سی آی ای‌، فرمانده و بسیاری از دستیاران ارشدش حساب های بانکی در خارج و لندن داشتند. گفته میشود که مسعود بیش از ۶۰ میلیون دالر در حساب هایی در لندن داشت. در حالی که آن ها عملن در جنگ در برابر طالبان و پاکستان قرار داشتند. پاکستان، کشور هسته ای که تن ها درآمد ناخالص داخلی اش در سال ۲۰۰۱ بیش از ۷۰ میلیارد دالر بود."

نوت: در اینجا از کمک سی آی ای به قهرمان ملی، اصلن چیزی نیامده است. ضمنن، قهرمان ملی همیشه از کمک های بیرونی ها یاد کرده است. ولی در برابر کمک بیرونی، نمونه خاک فروشی از بخارا تا خجند و دیورند را.. نداریم.
#احمد_شاه_فرید

>>>   علت دست برداشتن روس از نجیب برداشت که نجیب مزدوران اصلی روس یعنی همان تاجکان پرچمی که به رهبری کارمل حمایه و قدرت را بعد از خود به شاخه پرچم با اتحاد با شورای نظار بسپارد! طوریکه این عمل در جبل سراج انجام شد!و تا امروز این مزدوران روس حاکم اند! برای روس تجربه بود که تاجک چای ناخورده جنگ نمی کند و شاید جز روس شوند!
همین امروز نیز چشم امید را به روس اندوخته و به امید ّیستن به روس اند!


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است