هدف از افغانیت پذیرش کلتور هژمونیست ها است
 
تاریخ انتشار:   ۱۱:۱۹    ۱۳۹۶/۱۲/۲ کد خبر: 147103 منبع: پرینت

اگر می گویید "افغان" می تواند نام شهروندی باشد یعنی بار قومی نداشته باشد این "افغانیت" اش دیگر چیست؟

مشخص است که هدف از "افغانیت" پذیرش "کلتور هژمونیست ها" است. مثال ساده تر اش مساله پارسی و دری است: آنهایی که می گویند نام زبان ما "دری" است سخن درستی می گویند زیرا ما هم نمی گوییم نام این زبان "دری" نیست (چه دری بگوییم چه فارسی آماج ما از یک زبان است) اما فاشیست ها به نام بسنده نمی کنند بلکه درباره ی داد و ستد واژه کانی و هر مورد دیگر زبان مادری من نیز "فرمان" می دهند.

در زمینه "افغان" هم چنین است. من حاضرم بپذیرم که "افغان" می تواند نام شهروندی ما باشد و پشتون هم دیگر این واژه را معادل "پشتون" به کار نبرد اما مشکل من این است که پذیرش " افغان" یک بمب مخفی به نام "افغانیت" دارد یعنی از معیارهای حقوقی شهروندی عدول می کند و بعد از این درباره هر کاری که ما بخواهیم و فاشیست ها نخواهند بر ما برچسپ "ضد افغانیت" زده می شود.

طرح "افغانیت" در عمل بار هویت یک قوم را دارد و به آن احترام داریم اما بر صاحب اش مبارک. ما درباره نام کدام تعصبی نداریم و این نام می تواند افغان یا افغانستانی یا هر چیز دیگری باشد اما مهم این است که برابری شهروندی را ضمانت کند یادمان باشد که برخورد فاشیستی از هر طرفی که باشد خطرناک است و این برخورد را هم در طرفداران "افغان" می بینیم و هم در مخالفان: فاشیست های اقوام همدیگر را "آدم" حساب نمی کنند چه برسد به اینکه شهروند برابر با خود بدانند.

سمیع حامد


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
افغان
هویت
نظرات بینندگان:

>>>   کارت پشتون های پاکستانی افغان نوشته اند. ما همه افغانستانی هستیم. نه افغان. تابعیت مقوله یی است مربوط کشور و دولت نه قوم و ملیت. چون ما هنوز به ملت تبدیل نشده ایم، سخن گفتن از ملتی به نام افغان چیزی جز پروپاگند حلقات حاکم نیست. چگونه می توان در نبود ملت از هویت ملی آن هم هویتی که مورد اجماع همگانی نیست سخن گفت؟ هر کنشی، واکنشی دارد. اقدام ارگ که خلاف اجماع همگانی صورت گرفت واکنش اقوام غیر پشتون را برانگیخت و هر روز اعتراضات در برابر این زورگویی و تحمیل هویت یک قوم بر اقوام دیگر رو به افزایش دارد. اگر به راستی بخواهیم این بیماری سرطانی ریشه کن شود، با حفظ هویت های تباری یا قومی به هویت فرهنگی- تمدنی خراسانی و ایرانی شرقی برگردیم. در غیر آن، این افسانه .......تا قیامت ادامه خواهد یافت. پشتون ها پافشاری خواهند کرد که همه افغان هستیم و نمایندگان سایر اقوام خلاف آن موضعگیری خواهند کرد. شما نباید این موضوع را ساده بگیرید. وقتی این درد را احساس می کردید که کسی هویت شما را به جای پشتون مثلا هزاره می گفت. معنای افغان تغیبر نکرده است. افغان معنای دیگری جز پشتون ندارد. همه تلاش ها مبنی بر تحمیل این هویت بر سایر اقوام با ناکامی رور به رو خواهد شد. شاید عده یی یعه خاطر مصلحت ظاهرا بگویند، بله ما همه افغان هستیم. اما این هویت هیچ ربطی به سایر اقوام بانشد کشور ندارد. در یک سخن، افغان خواندن سایر اقوام پروژه سیاسی یی است که هدف از میان بردن هویت های سایر اقوام را دنبال می کند. آیا شما متوجه هستید که پشتون ها صد در صد از این طرح حمایت می کنند . اما از نمایندگان سایر اقوام تنها کسانی برای ظاهرسازی می گویند که همه ما افغان هستیم که پست ها دولتی دارند. باید برای همیشه به یاد داشته باشید که نام کشور ما را انگلیسی ها به خاطر اهداف استعماری افغانستان گذاشته اند. نه این که خود مردم ما گذاشته باشند. این نام هیچ ربطی به گذشته فرهنگی - تمدنی ما ندارد.

>>>   Hamed
پشتون‌ها بهتر از همه میدانند که افغان معادل پشتون است. این که بیان می‌کنند افغان شامل حال همه می‌شود بخاطر امتیاز گیری است که تنها غیر پشتون های گوسفندی و نوکر را شکار می‌توانند دیگران از کنترول شان بالاست.

>>>   دگروال محمد انور، آدم روانی است. عناصر قومگرا پای این آدم مظلوم و آسیب دیده را نوجوان مردانه به مسائل قومی کشانیدند- از زبان این دگروال بی‌چاره به آدرس اقوام شریف و با هم برادر افغانستان دشنام صادر کردند.
اطلاعاتی که ما بدست آوردیم دگروال انور کسی است که چندسال قبل در بگرام از سوی نظامیان امریکایی مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفته بود، که بعد از آن عمل ضد انسانی و غیر اخلاقی نظانیان امریکایی دچار روان پریشی گردید و سپس به اروپا پناهنده شد. گروه‌های نا مسلمان و لادین از این انسان مظلوم استفاده‌ی ابزاری می‌کنند.》

رو‌برداشت: از برگ افغان پی‌پ

>>>   Bakhshi Zafari
اگر هویت افغان را قبول کردید،۵ سال بعد وقتی بروید تا برای دختر تان که نامش مهسا است تذکره بگیرید،مامور ثبت احوال نفوس برای تان لستی از نامهای اوغانی را نشان داده میگوید: از اینها انتخاب کن
مهسا نام ایرانی است.

>>>   حمدنسیم سحر
اگرماتن به این هویت جعلی بدهیم درست است تمام مصیبت های که برسر این ملت آورده اید کافی نیست که یک اسم استعماری را بر تمام ملت تحمیل می کنید تا کی به این لجاجت ادامه مید هید پر روی دیده درای هم حدی دارد

>>>   آيا واقعا افغانها اکثريت اند و زبان افغانى زبان اکثريت ستان با پيشوند افغان است?
آخرين دبيره هاى "زبان افغانى" که تا سالهاى بعد از فرار امان اله
بگونه رسمى به زبان پشتو گفته مى شد در سال 1936 اختراع شدند.
اين دو حرف "زبان افغانى" حرف نون ٻندکى [ڼ] و حرف [ځ] اند که از سوى اکادمى پشتو "پشتو تولنه" پشتو ساخته شد.

هنگامی که نظم اجتماعی از نظر سیاسی در یک جامعه مانند افغانستان پراکنده می شود، دینامیک های درون قومى و بين اقوام به حرکت می افتند که نمی توان آن را مهار کرد.
پویایی دیکته شده پشتونها با لقب تبارى "افغان" مبنى بر خواب و خيال و رويا شان به عنوان "نیروی اکثریت یکپارچه" نيم پشتون شمال ديورند يا "افغان ملت" به عنوان اکثریت ( "افغان ملت" + اقليت ها = ملت افغانستان يا ملت افغان 1. پاورقى) هم به شکل رويايى "یکپارچه"دانسته مى شود.
حالت فعلى " حالت بوده است" است و نه "حالت بايد باشد".
مثلن حاکمان افغان= يا پشتون "حالت است. حالت بوده است" و يا "حالت بود گذشته" را ميخواند دو باره حاکم بسازدند باوجود که حالت است که جنجال وجدال وتنش ايجاد مى کند.
جنجال و تنش و جدال نيرو و قدرت و توان انسانى را مصرف و شيوه تخريبى
دارد و در نتيجه دو پا رادر يک موزه کردن است.
"حالت بايد باشد" از نگاه افهام وتفيهمى جنجالى و تنشى و جدالى نيست زيرا هر اقوام و ملتهاى با هويت هاى خود آگاهانه و بدون ديکته گفته هاى خود را سازنده بيان مى کند واگر شناخت کشور-دولتى با يک واژه منفورى نشد واژه ديگر از گذشته و پيشينه يک ونيم ميليون قرنه افغان - پشتون و تاريخ فرهنگى شش هزار ساله جمشيدى پارسى حتمى پيدا شدنى است.
اکثریت افغان Afghan = اقوام پشتون یکپارچه?
اقليت "ناافغان" (Nonafghan ) = اقوام غير پشتون چند پارچه?
پاسخ ساده که چگونه اقليت و اکثريت در هندوکش معلوم شد? پشتون پاسخ بدون وقفه مى دهد همينطوراست. غير پشتون مى گويد بلاخره در کدام همه پرسى و يا سرشمارى ويا آمار گيرى?

سرشمارى و يا آمار گيرى و يا همه پرسى در همه کشورها بصورتى "سرشمیرنه" "Statistic" "آمار" یا "احصائیه" بر دو شاخه دانش ارقام و اعداد آمار استوار است که دوبخش "آمار توصیفی" و "آمار استنباطی" تقسيم مى شود.
موضوع آمار توصیفی (Descriptive statistics) تنظیم و طبقه‌بندی داده‌ها، نمایش ترسیمی، و محاسبهٔ مقادیری و در جدول و نمودار, منابع تجربيى.. می‌باشد که حاکی از مشخصات یکایک اعضای جامعهٔ مورد بحث است.
آمار استنباطی (Inferential statistics) است. آن چه که مهم است این است که در گذر از آمار توصیفی به آمار استنباطی یا به عبارت دیگر از نمونه به جامعه بحث و نقش احتمال شروع می‌شود. در واقع احتمال، پل رابط بین آمار توصیفی و استنباطی به حساب می‌آید.
آمار احتمالى و تخمين آمار!
از جملهٔ مهم‌ترین اهداف آمار، می‌توان تولید «بهترین» اطّلاعات از "داده‌های موجود" و سپس استخراج دانش از آن اطّلاعات را ذکر کرد.
1- بلى پرسش هم به شکل " مشت نمونه از خروار " مى باشد احتمالى و تخمينى است. آمارگيريى مشتى نمونه خروار دقيق و درست بودن زير سوال است.
دقيق و درست بودن آمار گيرى همگانى کل نفوس تنها از طريق سرشمارى همگانى امکا نپذير است.
ٻرسش هزار نفر در يک شهر هاى پيش از انتخابات طيفى وروند و زود روزانه تغير پذير است. درحقيقت چنين ٻرسش تخمينى و احتمالى براى حاکمان بنى بريده و تقلب و جعل کشته مفيد باشد ولى براى ارقام نفوس مضرر است.
سنجش کجا بود مانند گز!
کشورهاى پيش رفته بعد ازجنگ و يا با شکست يک دولت و آمدن پناهندگان و برگذشت پناهندگان و ياتقسيم کشور و يا اتحاد دو کشور تقسيم شده نياز به سرشمارى همگانى است.
ولى امروز با کمپوترى شدن و پيوند اطلاعات بين دفترى ضرورت به سرشمارى ندارد. هر تولد و هر مرگ هر خارج رفتن شهروند و داخل شدن شهروند محل تولد و جاى بود وباش٬ شهر شهرستان واستان زبان و دين و مذهب شخص درج مى شود.
مثلا در يگان کشور اروپايى ماليه مذهبى اشخاص که عايد کار بالاتر از احد تعين شده با در نظر داشت تعداد کودکان از سوى دولت جمع مى شود وبه کليساهاى عيسوى کاتوليلک پروتستانت پرداخته مى شود.
در افغانستان اکثريت و اقليت ها از طريق علم غيب و زيرزمينى ويا از سوى جادوگران و فالبينان اعلام مى گردد.
اولین راهکار آمارگيريى مشتى نمونه خروار حاکمان پشتون این بود که تعداد پشتون ها را از لحاظ سیاسی تقويت کنند.
دروغ و جعل پوره کرد اکثريت افغانه
که شود با تخمين تاجيک هزاره وغيره
شود جهالت افغان تقلب در تذکره
1. پاورقى. تحليل و تجزيه دانشورى مانند "پنج اوپراسيون" نوآم چامسکی (به انگلیسی: Noam Chomskyفيلسوف پير جهان امروزى ما تغير ٬تعديل٬ تکميل٬ حذف٬ و حرکت و يا جابه جايى
Permutation
transformation = to move;
Deletion transformation = to delete;
Addition transformation = to insert;
Substitution tranformation = to replace
واژه ها و تغير جا واژه هاى ترکيبى معنى جمله و يا ترکيب را بکلى تغير مى دهد مثلن
افغان ملت <> ملت افغان
پشتون = افغان
يا
پشتون = افغان : پشتون مساوى به افغان نيست و يا است?
ملت افغانستان = پشتون + افغان

بايد سرشمارى بنيادى صورت گيرد!


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است