بی گمان پروژه تاپی یکی از مهمترین زیرساختارهای توسعه در منطقه ی ما محسوب می شود و می تواند نقش موثری در صلح و ثبات داشته باشد و افتتاح این پروژه قدم فرخنده و مبارک است اما تا اجرا و بهره برداری این پروژه مهم و استراتژیک راه دشوار و پرفراز و نشیبی در پیش داریم که عبور از این موانع نیازمند درک درست دولتمردان از اوضاع کشور و منطقه است.

تروریزم، فاشیسم و رقابت جدی ایران سه مانع احتمالی اجرای این پروژه ملی و منطقه ای می باشد.

الف) تروریزم؛ تا زمانیکه دیدگاه خیالی رهبران افغان در مورد دیورند تغییر نکرده است اسلام آباد از تروریزم بعنوان عامل اصلی ناامنی و عدم ثبات علیه افغانستان استفاده خواهد کرد و تغییر رویکرد اسلام آباد مستقیما متناسب است با محورهای اصلی سیاست خارجی کابل و حفظ توازن مثبت بین دهلی و اسلام آباد.

ب) فاشیسم؛ تفکر فاشیستی حاکمان ارگ بزرگ‌ ترین عامل عدم امنیت، ثبات، قانونیت و عدالت در افغانستان می باشد. این تفکر بیمار زمانیکه با اندیشه قرون وسطایی قبیله پیوند زده می شود چشم انداز تیره و سیاه را در افق تاریک کشور به نمایش می گذارد بستر اصلی پرورش تروریزم در مزرعه فاشیسم می باشد و تا این بستر نابود نشود تروریزم همچنان حضور خواهد داشت بنابراین تا زمانیکه حاکمان و سیاستمداران افغان/پشتون از سیاست فاشیستی و قبیله گرایی افغانیت به مدینه فاضله ای شهروند محوری و مدنیت عبور نکرده اند ثبات و امنیت در این ماتمکده تثبیت نخواهد شد.

ج) رقابت ایران؛ ایران در تمام این مدت بعنوان رقیب این پروژه تلاش های گسترده ای را انجام داد و با نوشتن مقالات متعدد و لابی های سیاسی در سطح بین المللی سعی نمود تا بستر مناسب را برای خود فراهم آورد با توجه به مساله جدی درباره آب، سیاست خارجی و بین المللی متفاوت و نگرش امنیت محور و ایدیولوژیک تهران در افغانستان کابل نیازمند روابط شفاف و منفعت محور با تهران است هر چند بندر چابهار پیوند اقتصادی و تجارتی مشترک را در منطقه تقویت می نماید اما برای تهران محورهای راهبردی تر و مهم تری وجود دارد که کابل نباید از آنها غافل بماند.

جا دارد از نیروهای امنیتی کشور، این دلاورمردان جان برکف هریوا که در تامین امنیت این برنامه کوشیدند و می کوشند قدردانی شود.

عبدالحی خراسانی

>>>   به نظر من تا زمانیکه امنیت در کشور نباشد نه تا پی و نه کدام پروژه دیگر مفید تمام می شود

>>>   ایرانیستانی ها از همین حالا به تبلیغ علیۀ پروزۀ های مفید برای افغانستان شروع کرده اند. چشم حسود کور باد.

>>>   كليم الله همسخن
به تقلید از رامش ارمان، یک پرسش از برادران پشتون:
اسرائیلی ها سالهاست که روی هم‌خونی و هم‌ریشه بودن با شما مطالعه می‌کنند. تازه همین دیروز نتایج پژوهش‌های شان را طی یک کنفرانس علمی همه‌گانی کردند. اسرائیلی‌ها به وضوح گفتند که شما(پشتون‌های افغانستان و پاکستان و هند) همان ده قبیله‌ی گم‌شده‌ی بنی اسرائیل هستید- یاد تان باشد این حرف من نیست. حتا شمار زیادی از کهن سالان پشتون خود در مصاحبه‌های انجام شده گذشته‌ی اسرائیلی و آواره شدن به خراسان را پذیرفتند. پژوهش‌گران اسرائیلی گفتند که:《افغان》شکل متحول شده‌ی 《افگانا》نام یک محل و قبیله‌ای در اسرائیل است. شمار زیادی از جوانان پشتون در کمنت‌های خود نوشتند که آزمایش های دی ان ای نشان می‌دهد که ما اصل اسرائیلی داریم- من تمام کمنت ها و واکنش‌های شما عزیزان را خواندم، یک جایی هم به دشنام و فحاشی و نا سزا گویی از جانب شما به پژوهش‌گران اسرائیلی سر نخوردم. اما، چگونه به خود حق می‌دهید که مارا دشنام بدهید؟ اگر بگوئیم ما افغان نیستیم دشنام می‌دهید، اگر بگوئیم فارسی و دری یک زبان است دشنام می‌دهید، اگر بگوئیم نظام غیر متمرکز شود دشنام می‌دهید، چرا؟

>>>   ایران و پاکستان هر تانستند دریغ نکردند و فاشیزم ها موی دم فلان شده نمیتانه! زیاد تشویش نکن که شیرت خشک میشه خراسانی بیرار ! هنوز کجای غرب را دیدی!!!
خودی

>>>   دولت ایران هیچگاه علیه پروژه تاپی اعتراض یا رفتاری کارشکنانه نداشته است . این گونه مطالب فقط از ذهن آدمهای بیمار و روانپریشی مانند تو که ایران بزرگ را ایرانستان می خوانی تراوش می کند و بس

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است