تاریخ انتشار: ۱۱:۵۳ ۱۳۹۶/۱۲/۱۰ | کد خبر: 147666 | منبع: | پرینت |
غنى در اين چهار دهه بحران و جنگ در داخل كشور حضور نداشت و قطعا در متن قوم پشتون بى ريشه بود.
آمريكایى ها بعد از اشغال افغانستان ناگزير بودند تا مهره هاى تربيه شده خود را وارد ميدان كنند و آنها را در خدمت منافغ خود بالا بكشند و به آنها منابع مالى و پشتيبانى سياسى سرشار را مهيا كردند تا در ميان پشتون ها حلقه ى سياسى متعهد به منافع آمريكا را شكل دهند.
غنى و ساير گماشتگان آمريكایى غذاى لذيذتر از پشتونوالى و سياست هاى قومى را سراغ نداشتند تا در كمترين فرصت زمانى دهن هاى زيادى را پر مزه كنند و دعاگويان زيادى بدست آورند، غنى الترناتيف ديگرى جز سياست هاى تبارى براى ريشه گرفتن در درون جامعه اى بشدت سنتى پشتون را سراغ نداشت براى همين از همان آغاز روى اين گزينه موفقانه سرمايه گذارى كرد.
غنى مى دانست كه بدون قدرت حكومتى نخواهد توانست تا فريكسيون هاى سياسى و قومى پشتون را دنبال خود بكشاند اكنون با قرار گرفتن در راس حكومت قادر شده است نيروهاى آيديالوژيک چپ و راست، تكنوكرات ها، نخبه هاى سياسى و اكثريت مطلق قشر سياسى فعال پشتون ها را چه از او راضى باشند و يا نه دنبال خود بكشاند.
غنى مى داند كه خارجى ها تا قيامت از او حمايت نخواهند کرد براى همين به نيروهاى شورشى پشتون در آينده ضرورت خواهد داشت. غنى مليشه هاى نظامى حكمتيار و طالبان را به عنوان بدنه ى نظامى قدرت تبارى خود مى بيند و تلاش مى كند تا آنها را با هر وسيله ای در بدنه قدرت شريک سازد. غنى تاكنون با اين رويكرد موفق بوده است و این را مستلزم پيروزى خود در آينده مى بيند.
نجیب سلام
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است