خر را جای اسب فروختند
 
تاریخ انتشار:   ۱۲:۵۸    ۱۳۹۶/۱۲/۱۴ کد خبر: 147903 منبع: پرینت

در یک محل مردمانی ساده بنظر می رسید و همه گفتار آنها را باور می کردند.

لباس های ژولیده، ریش های نامنظم، موهای درهم ریخته، کفش های بزرگ برخی پابرهنه و ابرازبندهای آویزان، لنگی های بزرگ باعث شده بود مردم آنها را ساه بپندارند اما همه را آنها فریب می دادند. شخصی شبی برای خرید اسب به آن محل رفت و در هوای تاریک خر را تحویل داد. صبح که هوا روشن شد مرد دید که خر تحویل گرفته است

حالا همان داستان را پشتون ها با لباس های ژولیده شان علیه غیرپشتون ها اعمال می کنند مانند امضای استعفای نور!

گل امیری


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
پشتون ها
نور
نظرات بینندگان:

>>>   مد اسلم سلیم
نام اصلی این حغرافیا خراسان است من افغان ، نیستم!
من نه افغانم و نه افغانستانی ،
تبارمن تاجیک ، زبانم فارسی و سرزمینم خراسان است ،
ملتم تاجیک و هویت من خراسانی است،
دربرابر تمامیت خواهان و برتری جویان مبارزه بی امان برای برگشت به نام خراسان وهویت خراسانی است ، این جغرافیا باید به نام اصلی اش خراسان برگردد راه دیگری وجود ندارد.

>>>   Haroon Amirzada II
پنج "فصل ناتمام" تکنوکراتان تبهکار صهیونیزم افغان
درین روز ها اشرف غنی رئیس جمهور توافقی و بحیث متفکر تکنوکرات تبهکار ارگ کابل بسیار حرف از فصل ناتمام تجدد طلبی شاه امان الله می زند ولی در افکار و رفتار خود بیشتر به تکمیل فصل های خونین تبهکاران سابق از عبدالرحمن خان تا نادر خان، هاشم خان، داوودخان، امین، گلبدین، طالبان، خلیلزاد و کرزی می اندیشد. چنانچه از یک طرف از" امتحان الهی" از طریق "پارچه پارچه شدن و ریختن خون فرزندان ما" حرف می زند و از طرف دیگر خود را آماده شراکت قدرت مطابق به " نقشه راه انتحاریزم و استشهادیزم" گلبدینی و طالبانی می سازد.
واقعیت اینست که از زمان تحمیل نام افغانستان بحیث هویت یک قوم مطابق به سناریوی "بازی بزرگ" در سده نزدهم این کشور وارد بحرانات خانمانسور شده است. به بیان دیگر افغانستان در بیشتر از یک سده اخیر از دیکتاتوری عبدالرحمن خان تا حکومت تبهکار اشرف غنی فصل های خونین را تجربه کرده است.
کاش تکنوکراتان فارغ التحصیل مکتب صهیونیزم جهانی مثل مربیان شان برای رفاه و سر بلندی اسرائیل درس خود را خوب می آموختند و کمر شان را بجای اتمام فصل های ناتمام تبهکاران گذشته به ساختن یک ملت متحد و سر بلند با استفاده از فرصت های امروزی می بستند.
با تاسف نسل تبهکاران فعلی صهیونیزم افغان ماموریت و دین شان را در تداوم و تکمیل فصل های خونین اجداد شان می بینند.
کدام فصل های ناتمام تبهکاران گذشته را غنی می خواهد در زیر اسارت و ماشین نظامی تروریزم و حامیان خارجی خود به اتمام برساند؟
فصل های ذیل ناتمام به نظر می رسند:
۱) فصل ناتمام نظام متمرکز مودل عبدالرحمن خانی در اواخر قرن نوزدهم. روی تصادفی نیست اشرف غنی بجای مطالعه واقعیت های امروزی کتاب خاطرات، تجارب و شیوه های سرکوب گرانه دیکتاتوری عبدالرحمن خان را مطالعه می کند و مطابق به آن دولت خودکامه و فاسد را به کمک تروریزم و حامیان خارجی خود می سازد.
۲) فصل ناتمام ملت سازی شاه امان الله بر پایه تفکر" افغانیزم" مطابق به نقشه راه محمود طرزی. روی تصادفی نیست که امروز نام افغان، بحیث هویت یک قوم به بزرگترین بحران خانمانسور در کشور تبدیل شده است.
۳) فصل ناتمام فارسی ستیزی محمود طرزی، محمد گل مهمند و دیگران. این فصل باعث بحران بزرگ در روابط ملیت ها شده است.
۴) فصل ناتمام " لوی پشتونستان" مطابق به خوابهای ناتمام داوود خان و سیاست های ناکام جیوپلیتیک هند و شوروی سابق. این فصل باعث دشمنی تاریخی میان پاکستان و افغانستان و بی ثباتی کشور شده است.
۵) فصل ناتمام اسارت افغانستان به دست تروریزم طالبانی، صهیونیزم جهانی و غرب. این فصل باعث از دست رفتن استقلال عمل، حاکمیت ملی و بستر قدرت نمایی خونین صهیونیزم جهانی، تروریزم، انتحاریزم و استشهادیزم گلبدینی، طالبانی و تباهی افغانستان شده است.
آیا کدام فصل ناتمام دیگر مانده؟


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است