از بهار تا صلح و از خون تا خیانت
در یک قدمی بهار، طالب از پایتخت تا تخار و فراه را غرق خون می کند در حالیکه اشرف غنی در مشورت حکمتیار سرگرم ارایه پیش کش ها برای طالب در تجزیه افغانستان است، خیانتی که از ارگ تا میدان های نبرد بیداد می کند 
تاریخ انتشار:   ۱۳:۴۷    ۱۳۹۶/۱۲/۲۱ کد خبر: 148368 منبع: پرینت

به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper)،سرمای هوا تا آغاز فصل گرم در سرزمینی که در آن افراط گری ریشه دوانده، همواره با جنگ گره خورده است و در حالی که سال های ابتدایی دوران جدید به دلیل از هم گسستگی گروه طالبان، زمستان نوید آتش بس بود و بهار شومی جنگ را به همراه می آورد با قدرتمند شدن این گروه تروریستی تمامی سال، جنگ است و ناامنی.

حکومت از کرزی گرفته تا غنی زمانی که باید در برابر طالبان به نبرد بپردازد و امنیت را به مناطق بازگرداند مشغول مذاکره و طرح های صلح بی سرانجام می شود تا تروریستان فرصت تجدید قوا کسب کنند و در فصل جنگ به دلیل عدم سازماندهی و مدیریت نیروهای امنیتی همواره غافلگیر و مناطق یکی پس از دیگری در سقوط زمین گیر می شود.

همزمان با پیشکش صلح بدون شرط اشرف غنی با طالبان در کنار طرح مناطق امن حکمتیار، طالبان موجی از حمله ها را در نقاط مختلف کشور به راه انداخت و با انتحاری در گرامیداشت مزاری در کابل، تخار در شمال و فراه در غرب را آماج حمله قرار داد.

با وجود اینکه طالبان هیچ گاه خواهان صلح نبوده و حتی حکومت کرزی و غنی را نامشروع می داند، تلاش صلح ارگ برای چیست و چرا باید رهبری منفور همچون حکمتیار در بهبوحه ناامنی ها دم از مناطق صلح برای تجزیه افغانستان بزند؟

طالبان توسط افراط گرایانی که از هر سوی جهان برای مقابله با شوروی زیر چتر حمایت کاخ سفید و از دروازه پاکستان وارد افغانستان شده بودند، شکل گرفت و بنا به سیاست شوم غرب با ایجاد ناامنی و کشتارهای وسیع توجیه ای برای ماندن امریکا باشد و سلاحی برای مقابله با دامنه نفوذ دشمنان این کشور در خاورمیانه و برهمین اساس، قبیله گراترین چهره ها از دل گمنامی ها بدل به رییس جمهورهای کشور می شوند.

این گروه تروریستی که بیشترین نیروی آن را قومیت پشتون شکل می دهد و از حمایت همه جانبه پاکستان برخوردار است، جنگ را جهاد علیه متجاوز خارجی می داند و سرنگونی حکومت دست نشانده اما تنها مردم بی دفاع را به خاک و خون می کشاند و سربازانی که در خیانت و معامله رهبران در میدان های نبرد رها شده اند.

ذخیره قومی خواندن طالب برای هدف پشتونیزم شدن افغانستان ایده ای است از سوی رهبران پشتون که در این راه حاضر به قربانی کردن قومیت خود نیز می باشند و در هماهنگی و تفاهم با این گروه، خواهان نسل کشی از اقوامی هستند که از قرن های گذشته مورد تنفر و خشم راس قدرت بوده و هستند و اینک، مردمانی که هزاران سال در این سرزمین زیسته اند و حتی خشونت بی حد و اندازه عبدالرحمان خان تا قتل عام های دوران طالبان سبب نابودی آنان نشد در سیاست تصفیه قومی غنی تا دیگر رهبران از میان می روند آنهم به دلیل برتری جویی یک قوم.

خیانتی که رهبران همچون کرزی و غنی در کنار تیم دسیسه چین ارگ، استانکزی و اتمر بر تمامی مردم افغانستان از هر قومی روا داشتند فیجع تر از جنایت های ملا عمر و دولتمردان پاکستان و روسای کاخ سفید می باشد زیرا نیت تروریست و متجاوز خارجی که اهداف شوم خود را دنبال می کند، مشخص است اما چرا فردی از دل این سرزمین خیانت تر از هر عامل خارجی دست به نابودی و غارت می زند؟

نیروی که اکنون به عنوان ابزار برای رهبران پشتون در جهت تحقق رویای کشوری پشتونیزم است صدمات جبران ناپذیری به همین قومیت نیز می زند، عقب افتادگی فرهنگی و اجتماعی در مناطق پشتون نشین بیداد می کند، طالبی که می کشد پایبند به هیج قومیت و دینی نیست بلکه تنها برای نابودی هر نشان از انسانیت به وجود آمده است که اعتقادی به صلح ندارد زیرا خود جنگ است و خون!

هزاره، ازبک، تاجیک، و ... برای قومیت پشتون دشمن نبوده و نیست بلکه جزی از هویت این سرزمین می باشد که با وجود سیاست های تبعیض آمیز در قرن های متمادی همواره پیش قدم در هم بستگی و اشتراک در حکومت بوده است اما تنفر و تبارطلبی راه را بر هر سازشی بست و در مقابل به تروریسم بال و پر داد.

اشرف غنی زمانی که خون بی گناهان را آزمون الهی عنوان می کند تا یک کشور را در صلح آلوده به تنفر قومی ارزانی ترویستان کند ابتدا قتل فجیع نجیب الله را به یاد آورد که به دست چه کسانی رخ داد و کشتارهای که بدون در نظر گرفتن قومیت و مذهب هر روز توسط طالب و داعش صورت می گیرد.

امریکا اگر خواهان افغانستان در جنگ و تروریسم است و پاکستان به دنبال سود بردن از طالب اما چرا باید رییس جمهور کشور چشم به الطاف افراط گرایان داشته باشد در حالی که مردم هم تبار وی نیز کشته و زخمی می شود و پایتخت تا یک قدمی ارگ غرق در خون است؟!.

کد (18)


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
ارگ
فراه
جنگ
خیانت
نظرات بینندگان:

>>>   طالب و داعش و ارگ سه روح در یک بدن میباشند

>>>   DareTorkman News
شهیدشدن اردوملی پولیس ملی توسط گروه تروریستی طالبان بیشتر شهیدان متعلق به فارسی زبانها است اینکه فارسی زبانها هوشیارنمیشود مقصرگروه تروریستی طالب نیست بلکه خودی فارسی زبانها است ؟
اینهمه جنایات حکومت فاشیستی وطالبان تروریست را می بیند وخوب میداند دوطرف متلعق به پشتون است بازهم میرود تادفاع از کوه های جنوب شرق نماید مقصراین همه کشتاروفرزندان وطن پدران ومادران ماهستند پدران ومادران نباید بگزارد طرف جنوب شرق ب وظیفه رود بتهراست ازسمت شمال دفاع کند خدای نخواسته نشود فردا سمت شمال را قطل گاه فرزندان وطن مبدل سازد
...

>>>   بسیار پیام خوب انسانی و وطندوستانه. فقط من در دو نکته هنوزهم در ابهام قرار دارم :

یکی این که من مرز دقیقی را بین طالب و داعش از لحاظ نیروی انسانی و بیرق سفید را به سیاه تبدیل کردن نمی بینم. پس دا عش و طالب هر دو دو روی یک سکه اند. عمدتن یک لشکر قومی پشتونی ضد شیعه و فارسی وان ها که ادامه ایران تشییع فکر می شوند "در مواردی ضد پشتون ها ".

دوم این که این ها ملخ نیستند که از آسمان در کشور محاط به خشکه افغانستان فرود آیند. پس این ها از سرحدات شمالی و غربی دا خل نمی شوندو از پا کستان می آیند ، سلاح میگیرند و زخمیان شان دران جا تداوی می شوند.ازین رو، ویژگی پدیده داعش-طالب در کشور ما پیوند عمیق با اهداف سیاسی پا کستان و کار برد دین و مذهب منحیث ابزار سیاست توسعه طلبی پا کستان می باشد که شما ذکر نکرده اید.

نتیجه این که طالب-داعش هردو دسته جنایتکاران مسلح تروریست اند که در سطح ملی و بین المللی باید چنین گفته شود . دپلوماسی کشور ما برین معیارباید تعین و تبلیغ صورت گیرد. گروه ها ی قوم پرست طالب طلب برای هویت سیاسی بخشیدن به طالب چنین تفریق را قایل اند وبه چنین تبلیغ و لابیگری پرداختند مثل سفر کرزی-سپنتا به روسیه ، چین وایران و اعلامیه اخیر روسیه در باره طالبان . کا کای غنی سفیر افغانستان در مسکو نیز مانند کرزی طالب را" د افغانستان اصلی بچی " تلقی می کند.

آغاز گر نسل کشی طالبان بودند و شما ادبیات سیاسی آن ها را به شمول اظهارات ملا منان نیازی در مزار شریف مطالعه کنید که در باره تا جیکان و برادران هزاره و اوزبیک چه گفته اند . از قتل اهل تشییع" یکاو لنگ ، قزل آباد ، قل محمد..." وتخریب مناطق فارسی زبانان شمال کابل حتمن اطلاع دارید که مطابق میثا ق ژنوساید واقعن ژنو ساید بود.پس آغاز گر ژنو ساید هم دسته جنایتکار طالب بودو این جنایت را منوط و منحصربه داعش نسازید.
نوید پارسا

>>>   فرق میان طالب ،مجاهد کهنه کار وداعش همه اولاده ارتجاع سیاه وامریکا است
شیخ السخن

>>>   اوغان همه یکی هستند،، طالب و داعش یا گلبیدینی و تنکنوکرات و دیموکرات ندارد. همه زرد برادر سرخ هستند و همه در چهت منافع قبیله و پشتونولی یکی میشوند هر منفعت ملی، انسانی، ویا کشوری را زیر پاه میگذارند. فقط زرد براردر سزخ

>>>   بعضا بی تفاوتی های دولت افغانستان دربرابر مردم این کشور آنقدر مشهود وآشکار به وابستگی های اراکین دولت بادشمنان این کشور است که عمدی بودن سوقصد هارا برجا مردم بیگناه و بی دفاع این سرزمین برای به انجام رسیدن هدف های شوم شان به کار میبرند نیروی مردمی را زیر سوال میبرند. خاموشی وپراگنده گی مردم کشور در برابر همه حوادث که درین نزدیک به دو دهه سکون وارامش را که مردم به آن امیدوار بودند ازآنها میگیرند باعث گردیده .کارمند ارشد دولت درپهلوی .....وابسته به بیگانگان ودشمنان وطن خاموشند-منسوبین نظامی کشور روزانه جوانان نازنین این کشور را که زنده گی شانرا بنام دفاع از کشور ونوامیس ملی با شکم های گشنه از دست میدهند خاموشند-وکلای منتخب مردم با داخل شدن به پارلمان درکنار نماینده گان اجنبی ها خاموشند- شنیده بودیم دولت یعنی نیروی مردم .این نیرو را تنها وحدت ویکپارچگی مردم آگاه میسازد .دیگر جای ندارد که مردم زیر بار توطعه دشمنان این وطن بنام مذهب وملیت وقوم بروند بایدوحدت و یکپارچگی شانرا احیا ودر برابر این گونه توطعه ها دولت را خود به پاسخ گویی بکشانند تا دولت مردان از خواب خرگوشی بیدار شوند بدانند که دیگر در برابر مردم این وطن جواب گو هستند بسیج بسازید جوانان تانرا با وحدت مردمی وآئین ملی و اسلامی نیروی مردمی را باز گردانید و قدرت محاکمه کسانیکه دربرابر مردم نیروهای نظامی ما و آرای مردم بی تفاوت هستند صفت بکشید. اتحاد وهمبستگی تانرا داشته باشید و تاجک و هزاره وپشتون وازبک وبلوچ برادر همدیگر باشید کسانیرا که برای مردم وکشور کار میکنند حمایت کنید واردوی ملی را قدرت اول کشور بسازید .

>>>   طالب گوساله یی بود که به لطف پرورش کرزی تبدیل به گاو شد و حالا نامش را گذاشته اند داعش و مسوولیت غنی است
که از این گاو ها به گونه تخصصی مراقبت کند و گله گله آنهارا به چراگاه های آسیای میانه بفرستد.
شاید هم شایعه نامزدی مریم غنی و پسر ملا هیبتالله به این مثله ارتباط دارد.

>>>   آنجا افغانستان است

>>>   زهی طالب خبیث داعش خبیث است
خبیث اندر خبیث اندر خبیث است
هر آنکو فرق میگزارد در این دو
یقین میدان خبیث ابن خبیث است

>>>   مشكل ما ؛ بيشتر دروني است.
اگر شما تاريخ را بحيث يك درس عبرت قبول داريد، اين را بايد قبول كنيد كه:
درين وحشت سرا كه نامش را افغانستان گذاشته اند، پادشاهان وخاندان هاي حاكم؛ خود؛ جاده صاف كن هاي قواي اجنبي شده اند.

>>>   این داعیش صهیونیست =پیروی هیچ دنی نیست===
این داعیش شیطان است= دشمنی خدا دشنمنی قرآن است=
این داعیش بی پدر = از دین ندارد خبر==
چشمی داعیش کور است= داعیش آدم خور است==
لعنت بر اسرائیل لعنت داعیش لعنت بر طالیب نما ها

>>>   لطیف پدرام:

ما مردمان مظلوم همه ی اقوام خواهران و برادران هم هستیم. اما برای تشدید مبارزه ی ملی و تحقق عدالت قومی باید مرز ما با کرزی، غنی، حکمتیار، اتمر و بقیه ی شوونیست ها روشن باشد. یک عده تاجیک های مزدورمنش، ذیل نام همبستگی، وحدت ملی، اتفاق ملی و برادری سلطه و رهبری ی شوونیست های پشتون را بر ما تحمیل میکنند.مرز ما با شوونیست های پشتون باید روشن باشد. اگر گفتگو می کنیم موضوع باید روشن و علنی باشد. به سخن زنده یاد سیدجلال آل احمد مرز میان خدمت و خیانت کجا است؟ من با مظلوم های قوم پشتون و هر قوم دیگر برادر هستم، اما با ظالمان و ستمگران شان در نبرد قرار دارم.همکاری با کرزی و کرزی ها خیانت به مردم مظلوم افغانستان و در عین حال خیانت به طبقات فقیر مردم پشتون است.

>>>   بهروز جلال آبادی
تاریخ اوغان جعلی ! بابا هایشان دوزد و رهزن ! شعار هایشان لاف و پتاق ! رهبران ایشان نوکران و غلامان درجه یک بیگانه ها ! بیسواد ایشان طالب و داعش و با سواد ایشان نهایت جاهل و متعصب !
این قوم که نام اش اوغان است از اینها چه توقع کنیم !

>>>   آنجا که کرزی برمی خیزد غ می نشیند افغانستان است

>>>   آزادی AZADI
فقط در یک روز
انفجار پکتیا 41 تن شهید 158 نفر مجروح
انفجار غزنی 30 تن شهید 55 نفر مجروح
انفجار ولسوالی جغتو میدان وردک 2 تن شهید 2 نفر مجروح
انفجار جلال آباد 1 تن شهید 2 نفر مجروح
انفجار پل باغ عمومی کابل 1 تن شهید 2 نفر مجروح
انفجاردر 4 راهی منار ترینکوت 10 نفر مجروح بجا گذاشت.

>>>   فقط خواست طالب وداعش نابودی وبخاک خون کاشانیدن مردم مظلوم افغانستان است

>>>   ریس تدارکات غنی احمد زی لطف کنند در پهلوی تدارکات کار احصایه و ثبت شهدا و مجروحین را هم به دوش بگیرید.

من به غنی احمدزی لقب های
ترسو
بی غیرت
ایزک
نا مرد
عوام فریب
نوکر نوکران
متفکر بی عقل
و
..............
دلم در گرفت ار دیدن این همه شهید و مجروح در یک روز که دیروز بود و امروز در قند هار و فردا شاید کجا
با این سر قوماندان و این زیر قوماندان ها وضعیت از این هم بدتر میشود.
ملت تصمیم بگیرید.
ملت اگر تصمیم نگیرید نابود میشوید.

>>>   بخيالم كه طالبان از ميراث مسيحت جهاني و يا اسرائيل تغذيه ميشوند، جنس گنده خود را فريب ميدهند.

>>>   کور هم می فهمد که دلده شور است اونمیتواند بدون عصا کش کارکند عصاکش هم نمی خواهد کور چشم بینا داشته باشد. زیرا بینایی کور بزیان عصاکش است.

>>>   بدون شّک این یک حقیقت است که داعش و طالب پروژه آمریکای هاست، و حلقه مزدور ارگ به راس آن اشرف غنی مدیریت تقویه و انتقال داعش را به صفحات شمال افغانستان به دوش دارد. اشرف غنی، جاسوس CIA آمریکا، معصوم ستانکزی جاسوس ISI پاکستان و حنیف اتمر جاسوس MI۶ انگلستان، سه مزدور شناخته شده هستند که فرد فرد مردم افغانستان این واقعیت را درک کرده اند.

>>>   صد در صد همینطور است

>>>   Aziz Arianfar
چرا کاری کند عاقل که بار آرد پشیمانی!
چنین بر می آید که سرانجام امریکا پس از برباد دادن یک تریلیون دالر تازه با رازها و رمزهای بزرگ در افغانستان آشنا شده و دانسته است که بازی بزرگ یعنی چه و برای نخستین بار با همه هستی خود بار سنگین آن را بر پشت خود احساس می کند.
امریکایی ها در چهار دهه گذشته با پیشگیری سیاست های نادرست و لغزش آمیز، خود را در باتلاق افغانستان عملا به گروگان پاکستان مبدل ساختند. ساده تر هم ما را تباه و برباد کردند و هم خود را به مصیبت عظیم دچار ساختند. اکنون هم نمی دانند که چگونه از شر پاکستان رهایی یابند. اکنون وضعیت امریکا و همین گونه دولت دست نشانده کابل در بدترین حالت است.
پاکستانی های زرنگ بیش از هر کس دیگری از بیچارگی و درماندگی امریکا در افغانستان آگاه هستند و از همین رو در صدد باجگیری و اخاذی از امریکا هستند. از یک سو بابت ترانزیت کاروان ها و هواپیماهای امریکایی سالانه تا 2 میلیارد دالر از امریکا می گیرند. از سوی دیگر با همه توان امریکا را زیر فشار گرفته اند تا نیمی از اداره دولت کابل و نیمی از خاک افغانستان را در اختیار طالبان یعنی در واقع به پاکستان بسپارد.
آن چه مربوط به حکومت کابل می گردد، همین اکنون شمار بسیاری از ایادی پاکستان زیر نام حزب اسلامی و طالبان میانه رو و نکتایی دارد در کابل بر اریکه قدرت لمیده اند. حکمت بسیار برای شناسایی این اشخاص به کار نیست. کسانی که در کابل در دولت کار می کنند، شماری بسیاری از آنان را می شناسند. دست کم بسنده است به امرالله صالح یا نبیل اجازه داده شود، در چند دقیق فهرست طویلی از این افراد را می توانند افشا بسازند. چنان چه نبیل تهدید هم کرده است که اگر دست از سر او بر ندارند، نام های چند تن از بلندپایه ترین افراد کلیدی حکومت را که وابسته به پاکستان اند، افشا خواهد کرد. آمدن حکمتیار به کابل را هم باید در راستای سیاست های باج ستانه پاکستان دانست.
اما سپردن چند ولایت افغانستان به طالبان کار ساده یی نیست. نخست این که پاکستان بر اساس قاعده مناصفه و تقسیم عادلانه! دست کم خواهان اداره چهارده ولایت پشتون نشین افغانستان از 34 ولایت است. اما شاید عجالتا بر گرفتن 9 ولایت پافشاری کند. امریکا روشن است با درد سر چانه زنی های بی پایان با پاکستان گرفتار است. چون نمی خواهد این همه ولایت را به پاکستان بدهد. البته، این افسانه رشته درازی دارد. در دوره نجیب شوروی ها طرح واگذاری شش ولایت را به مجاهدان پیشنهاد کرده بود: ارزگان، زابل، پکتیا، پکتیکا، خوست و کنر. اما چون باشندگان این ولایات بیشتر غلزایی هستند، نجیب نپذیرفت و چنین استدلال کرد که تاریخ مرا نخواهد بخشید. در دوره کرزی همین طرح از سوی امریکایی ها مطرح شد. اما کرزی پذیرفتن آن را منوط به ابقای خود در ارگ کرد که با مخالفت امریکایی ها رو به رو گردید.
اکنون باز هم همان مشکل مطرح است. چنین بر می آید که اشرف غنی هم مانند نجیب نمی خواهد اداره ولایات غلزایی را به طالبان یعنی در واقع پاکستان بدهد. به ویژه این که سه ولایت لوگر، وردک و غزنی هم در فهرست نه ولایت شامل می باشد. برعکس، برای ضربه زدن به کرزی- حریف درانی خود، حاضر است اداره ولایات درانی نشین را به طالبان واگذار گردد. چیزی که با مخالفت شدید کرزی برخورده است و مناسبات دو مشر را به شدت تیره ساخته است.
از سوی دیگر، هم اشرف غنی و هم امریکا نیک می دانند که کار با سپردن چند ولایت به طالبان پایان نمی یابد. زیرا پاکستان بی درنگ در این ولایات موقف خود را تحکیم نموده، بار دیگر فشار را برای گرفتن ولایات بیشتر افزایش خواهد داد. حالا پاکستان به کنار، در پشت پرده دست های نیرومند چین هم دیده می شود که همچون پشتیبان پاکستان ایستاده است.
افتادن تولید و قاچاق مواد مخدر به دست پاکستان و کان های سرشار افغانستان هم موارد دیگری هستند که امریکایی ها نمی توانند به آسانی از کنار آن رد شوند. همه مساعی امریکا در زمینه وارد آوردن فشار بر پاکستان و صدور بی ثباتی به آن کشور به کمک هند هم راهی به دهی نبرده است. در یک سخن، بر سر نعش خونین افغانستان کشمکش سختی میان واشنگتن و اسلام آباد روان است. اوضاع به گونه یی است که امریکا راهی جز کوتاه آمدن در برابر پاکستان ندارد. در غیر آن، باید یا مناسبات خود را با روسیه بهبود بخشد که به معنای عقب نشینی از اوکرایین و جمهوری های بالتیک و رفع تحریم ها در برابر وسیه است و یا هم باید در برابر ایران کوتاه بیاید که باز هم به معنای عقب نشینی از عراق و یمن و سوریه و لبنان است.
در مورد نخست، راهبرد امریکا در برابر روسیه با شکست رو به رو می شود و در مورد دوم خطر رو در رو قرار گرفتن با اسراییل، ترکیه و کشورهای عربی بالا می رود.
... و اما برای اشرف غنی این مساله پسلگدهای دیگری هم دارد. بی چون و چرا طالبان در صورت گرفتن اداره چند ولایت، این ولایات را طیق قرائت های خشک و سختگیرانه خود از شریعت اداره خواهند کرد که با قانون اساسی افغانستان در تعارض اشکار قرار می گیرد. در یک سخن، با دادن چند ولایت به طالبان، در واقع افغانستان عملا به کنفدراسیون تبدیل می شود. من در این باره هنوز به سال 2014 در کنفرانس آلماآتی هشدار داده بودم. مقاله مربوط را می توانید در تارنمای کانون مطالعات و پژوهش های افغانستان بخوانید. خوب، شاید راه برونرفت از این بحران بازنگری در قانون اساسی باشد. اما دشواری در این است که ناسیونالیست های پشتون به شدت مخالف هر گونه تغییر قانون اساسی و تغییر ساختار نظام به ویژه ساختارهای کنفدرالی یا فدرالی هستند. در این صورت، دردسر ارگ بسیار خواهد بود.
از این که بگذریم، این پرسش مطرح می گردد که کدام ولایات را به طالبان بدهند؟ اگر ولایات غلزایی رابدهد، پاسخ غلزاییان خود را چه بدهد. بی چون و چرا پایگاه غنی در میان غلزاییان و ناسیونالیست های پشتون به ویژه چپی ها بسیار ضعیف خواهد شد. شاید او را به عنوان خاکفروش و خایین ملی قلمداد کنند. به دوش گرفتن مسوولیت در برابر تاریخ و بدنامی تاریخی هم کار ساده یی نیست. اما بارها دشوارتر خواهد بود هرگاه غنی موافقت کند ولایات درانی ها را به طالبان یعنی در واقع پاکستان بدهد. آن گاه درانی ها همه و یکپارچه در برابر او خواهند ایستاد. شاید هم دست به دامان روسیه و ایران شوند. چیزی که می تواند درد سرهای جدی یی را برای امریکایی و پایگاه های شان هم بیافریند. هر گونه اتحاد درانی ها با شمالیان به معنای پایان کار غنی خواهد بود.
در هر صورت، اشتباه بسیار بزرگ سیاسی غنی در چند سال گذشته این بوده است که نتوانسته است پایگاه اجتماعی دولت خود را وسیع بسازد و در عمل با انحصارگرایی افراطی همه اقوام منهای غلزاییان را از خود رنجانیده است. اکنون ممکن است مناسبات او بر سر مساله طالبان با امریکایی ها هم سخت تیره شود.
از دید تیوریک شاید ترمیم روابط با شمالیان بتواند تا اندازه یی برای غنی راه نجات شمرده شود. می توان فرستادن هیات به مزار را در همین راستا ارزیابی کرد. اما شمالیان به آسانی حاضر به کوتاه آمدن نیستند و امتیازات بسیاری می خواهند باید با همه دستاوردهای چند سال گذشته خود پدرود بگوید و امتیازات بزرگی برای شمالیان بدهد. چیزی که بی درنگ با مخالفت حزب اسلامی، طالبان و ناسیونالیست های پشتون رو به رو خواهد گردید. این ها به کنار، این گونه تحول رویدادها خوش حامیان سعودی و ترکیه یی غنی هم نمی آید. به خودی خود پاکستان هم از چنین کاری خشمگین خواهد شد.
حال، اگر کار در بعد سیاسی با فشار پاکستان به تقسیم 50 درصدی قدرت میان نیروهای هوادار پاکستان و دولت کابل بینجامد، شمالیان زیر هیچ عنوانی حاضر نخواهند شد که از سهم خود برای طالبان بدهند. در این صورت غنی ناگزیر خواهد گردید تا از سهمیه 50 درصدی خود برای طالبان بدهد. در این حال منهای چند کرسی تشریفاتی و نمایشی چیزی برایش نخواهد ماند. یعنی یکسره فاقد قدرت و پایگاه خواهد گردید.
در یک سخن، با گذشت هر روز اوضاع پیچیده تر و غیر قابل پیش بینی تر می شود و این مضحکه مادامی که در افغانستان یک دولت به راستی ملی که باورمند به بازگشت به مشی بی طرفی سنتی کشور و تشکیل یک دولت فراگیر ملی با مشارکت همه لایه های جامعه نباشد، ادمه خواهد یافت.
در عرصه سیاست خارجی مشی یکجانبه گرایی و چاکر منشی و انداختن کشور به دامان شیوخ مرتجع عرب بزرگترین خبط جبران ناپذیر غنی است. همان گونه که در عمل از مشی بی طرفی فاصله گرفته و با امریکا شتابزده پیمان همکاری های راهبردی را امضاء کرد.
من سال ها شب و روز داد زدم پیش از آن که کار به جاهای باریک بکشد، باید در پی چاره اندیشی برآمد و قانون اساسی و ساختار نظام را ویرایش کرد. اگر امروز یک دولت به راستی ملی و مقتتدر می داشتیم، کار به این جا نمی کشید. اما کسی در ارگ گوش شنوا پیدا نکرد. اکنون هم خود و هم کشور را به مخصمه یی انداخته اند که روشن نیست چگونه از آن بیرون خواهند شد.

>>>   Q.u. Amin
آيا تا زمانيكه هزاران خانواده در كشور ما در چنين حالتي بسر ميبرند رفتن به عربستان ومكه جهت انجام فريضه حج لازم است ؟ آنهم در صورتيكه چرخه اقتصاد نابسامان ولرزان كشور بر اساس كمك هاي جامعه جهاني سير ميكند . واگر كسي به هرنحوي در افغانستان مخارج رفتن به حج را تهيه كرده باشد ، بازهم در اثرگردش همان پولهاي كمكي كشور هاي غربي بخصوص امريكا ميباشد .
بياييد از ريا كاري دست برداريم وكمي واقعي باشيم .
دل بدست آور كه حج اكبر است
از هزاران كعبه يك دل بهتر است

>>>   Ashkani
روسها افشا نمودند که بزرگترین دزدی امریکا در افغانستان که فامیل خائین حامد کرزی هم شامل است. در این دو ولایت بجز انگلیس و امریکا دیگر اعضای ناتو اجازه نداشتند.
و تحقیقان ناسا معادن چون بیرایت، فلورایت، نفلین و عناصر نادره چون نبیوم، تانتالیم و اورانیم UU بوجود آمده‌ است. در ساحه خانشین ولایت هلمند قرار تخمین جدید ناسا امریکا مقدار ۱،۴ میلیون تن متریک و ذخایر نیوبم با اضافه فاسفورس و اورانیوم وتوریم REE به مقدار ۳،۵ میلیون تن متریک تخمین زده شده است.
مدارک و شواهدی بسیاری وجود دارد که آمریکا طی سالهای گذشته معادن افغانستان را از این کشور انتقال میدهد.
نمایندگان ولایت هلمند در پارلمان میگویند، شواهدی وجود دارد که نشان میدهد محموله های اورانیوم معدن خانشین ولایت هلمند توسط طیاره های غول پیکر امریکایی قاچاق میشود. آنها میگویند، امریکا پایگاهی هوایی را در نزدیکی این معدن احداث کرده و به صورت شبانه و روز مشغول فعالیت است.
معادن اورانیم و تورانیم در افغانستان در ولایت هلمند ناحیه خانشین می‌باشند. سیستم تشکلات سنگ‌های مگماتیک و خصوصیات مماثل معدن خان نشین با سایر نقاط جهان بیانگر آنست که در عین شرایط، کانی‌هایی چون بیرایت، فلورایت، نفلین و عناصر نادره چون نبیوم، تانتالیم و اورانیم UU بوجود آمده‌ است. در ساحه خانشین ولایت هلمند قرار تخمین جدید ناسا امریکا مقدار ۱،۴ میلیون تن متریک و ذخایر نیوبم با اضافه فاسفورس و اورانیوم وتوریم REE به مقدار ۳،۵ میلیون تن متریک تخمین زده شده است.
به گفته یکی از نمایندگان ولایت هلمند، معادن اورانیوم که مهمترین معادن افغانستان است، اگر امریکا همین طور اورانیوم افغانستان را انتقال دهد، پس کمک هایی که به افغانستان ارائه می کند، صد برابر آن را پس از این طریق بدست می آرود و سرمایه مهم افغانستان را انتقال میدهد.
افغانستان معادن بسیار غنی و اورانیوم و فلزات مختلف و سنگ های قیمتی بکر و دست نخورده ای دارد که سالهاست مورد طعمه بیگانه گان است و بهربرداری های غیر مجاز صورت می گیرد.
یکی از مقامات وزارت معادن افغانستان گفت: معادن افغانستان نسبت به ده سال گذشته در وضعیت بدتری قرار دارد و مردم افغانستان باید بدانند که چه کسی از معادن این کشور استفاده می کند و چه کسی منافع هنگفتی از آن بدست می آورد.
علاوه براین،ولایت هلمند یکی از مراکز عمده کشت خشخاش است و بسیاری ها معتقدند که امریکا مافیای بزرگ قاچاق مواد مخدر در این منطقه است.
وحید مژده در گفتگو با رسانه ها گفته است، امریکا از مزارع کوکنار در این ولایت حفاظت می کند، چون مواد مخدری که از اینجا بدست می آید سالانه حدود میلیاردها دالر می شود.
اکنون مواد مخدر و اورانیوم ولایت هلمند را برای غربی ها جذاب کرده است.
مقامات امریکا تاکنون به این اظهارات نمایندگان پارلمان افغانستان واکنشی نشان داده اند. اما نمایندگان پارلمان افغانستان خواستار تشکیل کمیته حقیقت یاب برای بررسی ابعاد دستبرد امریکا به این کشور شدند.

>>>   اما هزاره ها ازطرف اسراییل تمویل میشوند.

صدیق

>>>   طالب و دایش کی است یگ مشت انسان عقب مانده بی سواد.چادر نشین.که مثل عروسک ٱنها را بازیچه قرار میدند.این دو گروهیی تروریست.وقتشان تمام شده....به هر دو گرو.

>>>   این دولت تکقومی گل بیدینی قصاب کابل طالبان وحشی از قوم پشتون احمدزی فاشیست دیکتاتور یهودی دست بدست هم داده و اقوام غیر پشتون را هدف قرار میدهد.

>>>   غني مرام اوغان را تعقيب ميكند براي غني صلح يا ثبات مهم نيست اول اوغانيت را بايد يكي سازد ولا اگر به قيمت جان مردم هم تمام شود

>>>   در این جای شک نیست گه وضع کشور از کنترول همه خارج شده بود و است، اولا باید گفت که در تصمیم گیری ها فقط صلاحیت ها بدست امریکا و گلبدین است . زمانیکه دولت اشرار در سال های ۹۰ ساخته شد ، بعدا با بروز جنگ‌ها ویران ساختن شهر کابل میان شورای نظار و سیاف و علی مداری هزاره ،گلبدین مردم کابل آنقدر به ستوه آمده بودند که حکومت ....ها هم اگر باشد و بتواند صلح را تامین کند قبول داشتند. پاکستان نیز که از سرکشی نوکران خود به جان آمده بود ، ستون پنجم یا طالب را که قبلا آماده ساخته بود وارد صحنه ساخت ، مردم کابل با آمدن طالب در آغاز خشنود بودندزیرا دیدند که آنها مثل هزاره و پنجشیر ی ها و پغمانی هاییکه مربوط تنظیم‌ها بودند ...نیستند به مال مردم چشم ندارند و ناموس شان در امان است، البته هم طالب و هم مردم از پلان های قبلا تدوین شده ای پاکستان و سعودی ها نمیدانستند، پاکستانی ها به طالبان یاد داد که آنها اکنون یک دولت هستند و باید تمام افغانستان را تصرف کنند و با اشکال اینکار پاکستان دولت آنها را به رسمیت شناخت. قدرت فساد بار مییاورد، رهبران طالبان دگر به امر و نهی و آزار مردم به نام تاجیک و ترکمن و هزاره پرداختند به تصفیه های قومی شروع کردند.اکنو ن امریکا نیروی افراطی دگری را که منظم تر از همه اشرار قدیم است وارد صحنه و این نیرو حکمتیار است ، در شرایط کنونی که هم پشتون روشنفکر و هم تاجیک و هزاره بنام قوم بر فرق یکی دگر میکوبند، یقینا برد از گلبدین خواهد بود و با استقرار نظام استبدادی اسلامی حکمتیار با حمایت امریکا و پاکستان به قدرت خواهد رسید ، آنگاه تمام اقشار روشنفکر ضربه ای
مهلک استبداد اسلام افراطی را خواهند چشید و حتی پشتونها نیز متضرر خواهند شد. راه نجات وحدت بی قید و بی چون چرای تمام اقوام و ملیت ها در یک جبهه واحد دموکراتیک غیر اسلامی می‌باشد غیر اسلا می بخاطر آن که دگر این دین که از همان لحظات رحلت پیامبر از جهان به فساد توسط اعراب
آلوده شده است حق بازی به سرنوشت ملیونها افغان را ندارد. ویتنامی ها پنجاه سال قبل به کمک اتحاد شوروی امریکا را با قربانی بیشمار بیرون کردند و تحت رهبری هو چیمن به کمک جهان سوسیالیستی کشور جنگ زده ای خود را آباد کردند و امروز ویتنام یکی از کشور های به سرعت در حال رشد می‌باشد ....


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است