نمایش سردرگمی و شخص پرستی
 
تاریخ انتشار:   ۱۲:۲۲    ۱۳۹۷/۱/۴ کد خبر: 148947 منبع: پرینت

پایان جالب اما قابل پیش بینی کشمکش بر سر ولایت بلخ را دیدیم.

این کشمکش و پایان آن غنی را به لحاظ روانی و عملی در یک موقعیت بهتری قرار داد و پراکندگی و نفاق را در درون جمعیت تشدید و تعمیق کرد. پایان این بازی به خوبی نشان داد که غنی و تیمش می دانند که چه کار می کنند.

عطا محمد نور با استفاده از حساسیت و خشم مردم نمایش جالب، مضحک، پر سر و صدا و کاملی را در طول چند ماه گذشته به راه انداخته بود. در این نمایش ها صداقت، وفاداری و حساسیت نسبت به سرنوشت جمعی، ساده لوحی و جهل مردم را می توانستیم به روشنی و با چشم سر ببینیم.

آنچه اما در این میان حتی در میان برخی از تحصیلکردگان هوادار هم غایب بود یک حساب و کتاب ساده بود. اگر حساب و کتابی در کار می بود می شد پایان بازی را تا حد بسیار زیادی دید و خوب هم دید.

یک وقتی ما فکر می کردیم و هنوز هم خیلی ها فکر می کنند که جامعه ی تاجیک نسبت به دیگران در وضعیت عملی و فکری بهتری قرار دارد. عمل نخبگان سیاسی این جامعه در طول یک و نیم دهه ی گذشته و حتی قبل از آن و هیاهوگرایی و شخص پرستی بخش کلانی از نیروهای ظاهرا تحصیلکرده و جوان این جامعه اما نشان می دهد که چنین نیست.

این جامعه هم به شکل بسیار بدی و حتی بدتر از جامعه ی هزاره گرفتار سردرگمی، شخص پرستی و دور زدن در یک دایره است. آیا این تجربه های تلخ و ناکام به اندیشیدن به وضعیت، عمل و ایجاد سازوکار های متفاوت خواهد انجامید؟

عبدالله وطندار


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
وطندار
نور
تاجیک
پشتون
شخص پرستی
نظرات بینندگان:

>>>   Paiez
یک ساعت است جاده های شهر نو منتهی به وزیر اکبر خان مسدود است و صد ها موتر با بی شمار آدم ها منتظر وسرگردان اند؛ بعد از پرسش های بسیار، بالاخره در یافتم که این همه مردم آزاری بخاطر این است که یک نفر دیوانه به نام اشرف غنی، به مکتب امانی می رود تا با دستان شومش زنگ مکتب را به صدا آرد و سال جدید تعلیمی را شروع کند؛ این در حالیست که فاصله میان لیسهء امانی وارگ شاید سی متر نباشد...
بار الهی!
شر غنی را از سر این مردم بیچاره تو تمام نما!

>>>   چند نکته تاجیک اندیشانه !
( خواهش میکنم که این متن کوتاه را که در ۸ نکته است، از سر تا آخر بخوانید )
نخست- ما که میگوییم تاجیکیم، هیچ میثاق و اصل و ارزش اسلامی، انسانی، علمی، ملی، فرهنگی و تمدنی را نشکسته ایم. تاجیک هویت ماست و باید به این هویت افتخار کنیم و بار بار و بسیار بگوییم که تاجیک استیم. این نه شرم است، نه عیب است، نه از انسانیت و اسلامیت و روشنفکری ما میکاهد.

دوم - ما که میگوییم تاجیکیم ، این از تعصب و جهالت و بی خبری و کهنه اندیشی ما نیست. برعکس ، این از آگاهی و ژرف نگری و واقف بودن از حال و احوال کشور و جهان پیرامون ماست. در همین قرن بیست و یکم و در همین جهان پسامدرن بیشتر از هر وقت دیگر نیاز داریم که بر هویت تاجیکی خویش اصرار و تاکید کنیم. گذشتن از این هویت ، به بهانه روشنفکری و ملاحظات واهی دیگر، گذشتن از همه چیزمان است.

سوم - ما که میگوییم تاجیکیم ، سخن ما از نژاد پرستی ، سخن از اصالت خون و بیولوژی نیست. سخن ما ، سخن از هویت به مثابه یک پدیده ای فرهنگی - تمدنی است که در روند تاریخ شکل یافته است و بر بنیاد شاخصه های فرهنگی، زبانی، ارزشهای زیستی و میثاقهای مشخص اجتماعی استوار میباشد. تمرکز بالای ترکیب خون و ساختار بیولوژیکی و شکل جمجمه و رنگ پوست و چیزهای دیگری از این قبیل، کاری است که در لابراتوار ها برای مقاصد خاص انجام میشود. این چیزها برای ما قطعا و اصلن هیچ ارزشی ندارند. هویت خواهی ما، فارغ از نژاد پرستی و برتری جویی های منحط و فاشیستی است که دیگران به آن چنگ زده اند و بر اساس آن میخواهند جامعه را مهندسی کنند. هویت نگهداری ما، از پیامهای راهگشا و انقلابی دین مبین اسلام و اندیشه های جامعه شناسانه و انقلابی همین عصر وزمان الهام گرفته و بر تجربه های تاریخی و واقعیت های عینی جامعه متکی است. دفاع از هویت تاجیکی مان، هم یک وظیفه دینی است، هم یک وظیفه انسانی است، هم یک وظیفه ملی و تاریخی میباشد.

چهارم - تاجیک ، یعنی دارنده تاج کیانی. یعنی آریایی، ایرانی، خراسانی. یعنی یکی از هویت های برازنده ، اصلی و بومی در سرزمین ایران بزرگ تاریخی و خراسان تمدن طلایی. از زمان پیشاتاریخی و اساطیری تا همین امروز تاجیکان در همین سرزمینهای پهناور فلات ایران و خراسان و پیرامون آن زیسته اند و حضور تمدن آفرین شان تابنده و درخشان بوده است. اصلی ترین مالکان، بومی ترین و قدیمی ترین مردم همین ساحه ایکه امروز به نام جعلی و تحمیلی « افغانستان » یاد میشود، تاجیکان میباشند.

چهارم- سرزمین های تاجیک نشین، در هزارسال پسین، به طور عمده ، تحت حاکمیت فرمانروایان غیر تاجیک بوده است. داستان چگونگی بقای تاجیکان در این مدت زمان، یک داستان شگفت انگیز و عبرت انگیز میباشد. این داستان را باید بخوانیم، دریابیم و بیاموزیم. خود شناسی ما ، بدون درک و شناخت این تاریخ نامکمل است. باید گذشته خود را بشناسیم، امروز خود را دریابیم و برای آینده یک نقشه و چاره اساسی بسنجیم .

پنجم - تاجیکان خراسان ، پیش از هر چیز دیگر، به یک نگاه و نگرش تاجیکانه نیاز دارند. یعنی از فراقومی اندیشی های بی ثمر، از نگاه کردن به بیرون، باید به قومی اندیشی و نگاه به درون برسند. در جامعه تاجیک خلای نگرش ملی - تاجیکی یک خلای بسیاربزرگ است و باید این خلای خانمانسوز هرچه زود تر پر شود. ما باید به حال ملت و مردم خود فکر کنیم و برای بهبودی وضع مان و دگرگون سازی شرایط ناگوار کنونی یک طرح و راهکار و برنامه ملی - تاجیکی داشته باشیم.

ششم - نظر ما این است که تاجیکان خراسان اگر پیش از هر کار دیگر به این تفرقه و تشدد و پراگنده گی خود پایان نبخشند و تمام مردم تاجیک را با همه تفاوتها و رنگا رنگی هایش متحد و یکپارچه نسازند و یک روند و حزب و ساختارها و شبکه های گوناگون اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی خود را ایجاد نکنند، در کشور تا مغز استخوان و صد در صد قومی شده ای کنونی، در میدان رقابت ها و کشمکش ها و گرفتاری های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی ، نمی توانند جایگاه مناسب خویش را به دست آورند.

هفتم - طرح ما به طور مشخص این است که باید یک مبارزه نو تاجیکی، مستقل، متکی به خود، پاک ، مردمی، انقلابی و دگرگونی آور را به راه اندازیم. باید یک ساختار تشکیلاتی اساسی و سراسری تاجیکی را ایجاد کنیم. باید یک نیروی نظامی قوی خود را داشته باشیم. باید در تمامی عرصه هاییکه ملت و مردم ما نیاز دارد، درست و مسوولانه و با برنامه کار کنیم. باید مردم تاجیک را در زیر چتر یک حرکت سراسری ملی - تاجیکی گرد آوریم. باید از کارها و حرکت های فرد محور، بی برنامه ، بی تشکیلات ، الله بختکی، قوشخانه ای ، ایلاجاری، کوچه بازاری، مقطعی، موسومی و منعطف به پولدار شدن شخصی و گرفتن این چوکی و آن چوکی و گدایی از فاشیزم اوغانی و از دیگر همه کارها و فعالیت های آلوده ساز، مزدور پرور و دنباله رو آفرین ، پرهیز و دوری کنیم. کار ما باید بر اصول های علمی و پذیرفته شده ای مبارزه مردمی و انقلابی استوار باشد و یک نگرش، تیوری و نظریه روشن تاجیک اندیشانه آن را هدایت کند.

هشتم - اینکه این مبارزه ، چه خواستها ، چه هدف ها ، چه برنامه های کوتاه مدت و دراز مدت باید داشته باشد و چه تاکتیک ها و شیوه ها و روشهای مبارزاتی را برای رسیدن به آن خواستهای خویش در پیش گیرد و کدام ابزارها را باید در اختیار داشته باشد؟ جستار های استند که پسان در موردشان گپ خواهیم زد.
با سپاس . تاجیکم با تاجیکانم زنده ام . عمر راوی .

>>>   طاهر پشتون
حالا بايد برايتان ثابت شده باشد كه غنى متفكر دوم نه بلكه اول دنيا است. وبه عظمت پشتون هم بايد پى برده باشيد. ولى عطا هم سياست مدار زيرك است. اين شما تاجكهاى كله خام استيد كه نميدانيد و 2 + 2 را مساوى هشت حساب ميكنيد. و از تجارب ناكام درس هم نميگيريد. كل تاريخ سياسى تان سقوى اول (كلكانى) و سقوى دوم (مسعود) كه هردواشانرا با جهنم روان كرديم. حالى نوبت عطا بود هوشيارى كرد و با جورامد با غنى با با خودرا نجات داد. أيا هنوز هم پلان سقوى سوم را داريد يا با عزت به حيث يك افغان در پهلوى پشتونها زندكى ميكنيد؟ البنه ما به زبان درى احترام داريم و دوستش داريم. زبان دربار مان بوده. لطف نموده اين زبان را تقويت كنيد و براى مان شعر بنويسيد و أهنگ بسراييد و رقص نماييد. سياست رابگزاريد براى اهل ان يعنى پشتونها.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است