اسماعيل خان يكى از بازماندگان سرگردان جهاد است كه نه موقعيت معينى در دولت دارد و نه هم جايگاه مشخصى در جمعيت آنچه مايه دلگرمى او در اين آخر عمر است دوستى و رفاقتش با استاد سياف است كه هرازگاهى در پغمان ديدار تازه مى كنند.

اخيرا در تجليل از حماسه ى 24 حوت در هرات فراخوان عجيبى به طالبان ارایه نمود كه مشخص نيست به نمايندگى از كدام تشكيلات و از چه آدرس سياسى مطرح نموده است. هر چند ابراز نظرهاى غيرمسوولانه ى اينچنينى از برخى رهبران مجاهدين چندان غيرمعمول نيست.

او حكومت وحدت ملى را بدون ارایه دليلى، نامشروع خواند و از طالبانی كه اخيرا آماده ى مذاكرات اند خواست كه اگر با دولت گفتگو نمى نمايند، بيايند يكجا با خانواده ى جهاد به تشكيل حكومت اسلامى اقدام نمایند.

طالبان كه در پيچ و خم حوادث سال هاى اخير آب ديده شده اند و از تقلاهاى كرزى و غنى متكبرانه برخورد مى نمايند با زيركى به فراخوان اسماعيل خان پاسخ تلويحى داده و از وى خواستند تا جهت شريک نمودن نظريات شان با دفتر آنها در قطر داخل تماس شوند.

ظاهرا اسماعيل خان كه تيرى در تاريكى رها كرده بود و انتظار چنين برخوردى را نداشت شوكه شده كمى عقب كشيد و به بهانه ى اينكه: بسيار زود است كه تصميم بگيريم چه انجام بدهيم. با برادران مشوره مى كنيم و سپس انشاء الله تصميمى مى گيريم. لابد تا زمان مطرح نمودن اين فراخوان با كسى مشوره ننموده بود.

از اين همه كه بگذريم چند مطلب در اين خصوص قابل مكث است:
نخست اينكه دلايل عدم مشروعيت حكومت چيست؟ چه وجه اشتراكى ميان قرایت مجاهدين و طالبان از حكومت اسلامى وجود دارد؟ آيا فلسفه وجودى طالبان غير از بغاوت عليه حكومت اسلامى مجاهدين يا به تعبير خودشان حكومت شر و فساد بود؟ اگر منظور از تشكيل حكومت اسلامى زير سايه ى جامعه جهانى است كه همين حالا وجود دارد و اگر غير از آن است. آيا جهان اجازه خواهد داد تا خانواده جهاد و فاميل طالبان به اصطلاح برادران هراتى رشته هاى هفده ساله ى آنها را پنبه نمايند؟ مكانيزم تشكيل اين حكومت اسلامى چگونه است؟

طالبان كه از قبل نادرستى و غير عملى بودن چنين فراخوانى را مى دانستند. با زيركى سياسى و يک ضد حمله هوشيارانه، فراخوانى به اسماعيل خان داده از او خواستند تا به دفتر آنها مراجعه نمايد. اين رجوع به معناى پذيرفتن قيادت طالبان، مدغم شدن در تحريک آنان و قبولى نوع نگرش و ديدگاه آنان است. به بيانى ديگرى طالبان به امير صاحب تفهيم نموده اند كه راه حكومت اسلامى از مسير تحريک طالبان مى گذرد و بس.

من نمی دانم كسانیكه عليرغم سال ها مطرح بودن در سطح رهبرى و عبور از بحرانات و تلاطمات سهمگين نتوانسته اند تجربه كسب نمايند و تا هنوز چشم به راه و دست بين چند تروريست جنايت پيشه و ددمنش اند كه هر روز خون مردم بی گناه را مى ريزند و تا حلقوم در غلامى و بردگى غرق اند. چه زمانى مجرب، ورزيده و با درايت خواهند شد؟

محمدعارف منصوری

>>>   درین دولت نا مشروع او هم وزارت کرد در آنوقت نا مشروع نبود ؟ حالا که بیکار شده نا مشروع شده بس است همان چول های اختلاس شده دوران جهاد در بانک های ایران و فرانسه همان ویلا ها و مارکیت های که در فرانسه دارد همان زمین های غصب شده دوران حکمرانی در هرات بشمول زمین های باغ ملت و بالاخره پول های اختلاس شده وزارت انرژی و آب را به خود به گور میبرد اولادانش در پست های بلند دولتی دیگر چه میخواهد بنام جهاد دزدی و اختلاس - شرم است برایش حالا بخداوند دعا نماید که از تقصیراتش که ریختاندن خون هزاران جوان بود بگذرد چه دختران و بچه های جوان که در زیر تیغ این جلاد بدست مفتی قاضی نظیر جان نباخت شمارش را خدا میداند هنوز هم تشنه قدرت است بس است دیگر بخدا شرم است

>>>   منصوری صاحب!
شما را بخدا جز شیوه های کشتار میان طالبان و جهادیها چه فرق است؟؟؟ جهادیها بجای انتحار چور و چپاول میکردند!!! همین و بس!!!

>>>   کدام طالبان با کدام طالبان می خواهید صلح نمایید تمام این ګروه ای که به نام طالبان باقی مانده است طالبان واقعی نیستند اینان از نام طالبان برای منافع شخصی خود استفاده می کنند به نظر من وقتی که ملا محمد عمر فوت شد دیګر قایله طالبان هم ختم شده است

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است