اکنون آهسته ، آهسته هویدا می گردد که آقای حکمتیار برای تطبیق یک پروژه پیچیده و دشوار ، چه در بعد ملی و چه در بعد بین‌المللی در افغانستان آورده شده است.
آقای حکمتیار اگر از پشتیبانی محافل مشخص داخلی و خارجی برخوردار نباشد به تنهایی خود توان صلح و ثبات در یک قریه را ندارد چه رسد به طرح های کلان ملی و بین‌المللی.

از اینکه طرح آقای حکمتیار مبنی بر تقسیم افغانستان به دوبخش طالب و غیر طالب بالای میز قصر سفید در ایالات متحده آمریکا قرار دارد قابل درک است ، چون آمریکا در افغانستان یک طرف جنگ در افغانستان است ، اما اینکه چرا طرح آقای حکمتیار بالای میز پادشاهی سعودی قرار گرفته است به یک معما می ماند که در مورد آن سوالات زیادی در ذهن انسان ها خطور می‌کند.

زیرا پاکستانی ها تا اکنون توانسته بودند با دوشیدن عربستان سعودی در دام سعودی ها در مورد ایران نه غلطند و از نفوذ تروریزم در خاک ایران جلوگیری نمایند ، حالا اگر عربستان سعودی توسط حکمتیار بتواند مرکز تروریزم را از خاک پاکستان به خاک افغانستان انتقال بدهد و مصارف آن را هم عربستان سعودی متقبل گردد و توام با آن هزاران باب مدارس دینی با تدریس فقه وهابیت در افغانستان شروع به فعالیت نماید در اینجا است که یک بدبختی دگر نصیب مردم افغانستان می گردد و آن تقابل ناخواسته مردم افغانستان با ایران است که پی آمد آن غیر قابل تصور است.

حسن علی

>>>   اطلاعات متافیزیکه
طالبان و حکمتیار گوش شنوایی دارن امید شما هم داشته باشید
افغانستان هم بزرگ مال تمام اقوام

>>>   حسن جان شما خوش نمیاشید که در وطن تان صلح بیاید زیرا قتل وچور کرده اید.
خ.ب
از پنجشیر

>>>   این طـرح تجزیه افغنستان به تحریک پاکستان است گلو سخنگوی پاکستان است

>>>   گلبدین والله بلا کرده ای
خیانت بدین خدا کرده ای
تو دین را بد نام کردی در جهان
سزاور تو دوزخ است بحکم قران .

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است