ما افغانستانی ها اگر دروغ نگوییم کارمان لنگ است
 
تاریخ انتشار:   ۱۱:۲۴    ۱۳۹۷/۱/۱۲ کد خبر: 149221 منبع: پرینت

خارجی ها روز اول آوریل را به این خاطر ساختند که برای تنوع هم که شده در سالی یکبار دروغ بگویند تا مگر ثواب و موابی کمایی کرده باشند.

اما در کشور قهرمان خیزمان موضوع کاملا فرق دارد ما کوشش می کنیم که در همین یک روز اول آوریل دروغ نگوییم که باز هم از پیش ما بصورت قاچاقی مثل باد صبا می گریزد مثلا ما وقتی صبح از خواب بیدار می شویم اولین دروغ صبحگاهی را به سلامتی همه دروغ گویان جهان می گوییم تا پاسی از شب که به خانه می رسیم و با دروغ می خوابیم و در داخل خواب هم خواب های دروغی می بینیم.

یعنی اگر دروغ نگوییم کارمان لنگ است، زندگی رنگ و رویی ندارد، آفتاب لبخند نمی زند، ابرها دلگیر می شوند، خوشحال نمی شویم، برنده میدان نیستیم، پولدار هم نمی شویم، از تکسی وان و دکاندار و استاد و کله پاچه فروش گرفته تا سیاستمدار و رهبر و مرشد و بزرگ و ملا و سفیر و وکیل و همه و همه تا دروغ نگویند در امور روزانه شان موفق نیستند. شما توجه کنید سیاستمداران کشور بصورت ثانیه ای دروغ می گویند در دستگاه ورزشی ما دروغ گفته نشود بچه های بی پاچه و تنبان عالیجنابان که هر بار شکست نمی خورند داوران مسابقۀ ستارۀ افغان دروغ نگویند کیف نمی کنند.

دکاندار هم همینطور تا خود دست فروش مرکز شهر دروغ می گوید، ملا یک راست و چند حدیث دروغ را روی منبر جار می زند و اسمش را می گذارد موعظه سیاستمدار هم چیزی پست و مقام و چوکی را بین دوست و آشنا و همسایه مثل گوسفند نذری تقسیم می کند و اسمش را می گذارد دفاع از حقوق مردم و نژاد و قوم و تیره یعنی دروغ در اینجا حد و مرزی ندارد اتفاقا هر کسی بیشتر دروغ گفت معتمدتر، بزرگوارتر و قابل احترام تر است.

دروغ نگویید به مقام نمی رسید، به پول نمی رسید، به جایی نمی رسید، باید نان تان را شب و روز به زور در بیاورید آن هم اگر بگذارند. بحث خدا و پیامبر و دفاع از مذهب و دین هم چاشنی خوبی برای توجیه تمام دروغ ها است من قول می دهم همین حالا شیطان را بیاورید افغانستان در بین این همه دروغ اول نمره ناکام است.

حالا شما فکر کنید کسی دروغ نمی گوید و همه راست می گویند آنوقت جریانات سیاسی مجبورند بگویند به جان مادر عزیزمان که ما خودمان با حکومت معامله کردیم و چند درامه کوچک و بزرگ راه انداختیم تا همه فکر کنند ما با حکومت مخالفیم حکومت هم بگوید به جان عمه شمشیرخان این همه حوادث جاری در کشور را ما خبر داریم اما قضیه شتر دیدی ندیدی را پیش خارجی ها تمثیل می کنیم که هر کاری خواستند بکنند.

طالبان هم اگر بخواهند راست بگویند به رابطه خودشان با آمریکایی ها در پشت کوه قاف اقرار می کنند که از سلاح های شب بین تا تخم مرغ وطنی را خود خارجی ها در اختیارشان می گذارند و اگر نگذارند می روند مثل بچه های خوب کوه آلپ تخم شترمرغ را از طالبان دریافت می کنند و در مجموع اگر قرار باشد همه کشور راست بگویند که معادله سیاست در افغانستان بر هم می ریزد و هیچ کسی نمی تواند روزی اش را با دال دروغ نوش جان کند در نتیجه اینکه دروغ یکی از فاکتورهای سلامت سیاسی کشورمان است که تا چند سال دیگر به قوت الهی ادامه پیدا خواهد کرد.

مهدی ثاقب


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
ثاقب
اول آوریل
دروغ گویی
نظرات بینندگان:

>>>   خيلي زيبا و راست گفته اين نويسنده با درك.

>>>   واقعیتی انکار نا ناپذیری را باز گو کردی واقعا جای تاسف دارد

>>>   ما افغانستانی ها باید دروغ بگوییم یا نگویم
مثلا شهلا زلاند رفت روی استیج گفت مصطفی حقجو ستاره نیست
خوب یک دروغ گفت فیکر کرد مانند دیگران که دروغ میگه نونش بیشتر تو روغنه
حالا بر عکس مصطفی حقجو نونش تو روغن شد حالا چند روزه شهلا زلاند
یک تکه نون تو دستش در بدر دنبال مصطفی
جاغوری

>>>   در جهان هیچ کس راست نمیگوید.
کسانی که به دین عقیده دارند و جهان را به چشم خلقت میبینند و خدا را خالق آن میدانند، بدون آن که توسط حواس پنجگانه خویش آن را حس کنند و یا توسط میکروسکوپ و تیلی سکوپ آن را ببینند و یا در لابراتوار آن را کشف کنند، این خودش در حقیقت یک دروغ است و یا کم از کم تا زمانی که توسط تجربه به اثبات نرسد، یک فرضیه است و ما نمیتوانیم به یک فرضیه بدون ثبوت، جنبه حقیقت بدهیم.
کسانی که به دین باور ندارند و کمونست و یا بی دین هستند و دنیا را به چشم طبیعی میبینند و قوانین موجوده طبیعت را ضامن شکل گیری آن میدانند، به واقعیت پی بردند، اما کارل مارکس در کتاب کاپیتال خود که سرمایه را تعریف میکند و از ارزش اضافی کار کارگر سخن میگوید که در جیب سرمایه دار میریزد و از سرمایه گزاری سرمایه دار در بخش های مختلف اقتصاد ، بشمول تحقیقات علمی در ساحه تولید بخاطر بلند رفتن سطح کمی و کیفی توسط این ارزش اضافی کار که منتج به رفاه جامعه بشری میشود، نام نمی برد، خود در حقیقت یک دروغ است.
درست است که در سیستم سرمایه داری ارزش اضافی کار وجود دارد، اما این ارزش به هدر نمیرود، بلکه دوباره بخاطر رفاه بشریت به کار انداخته میشوند.
درین جای شکی نیست که هم دین و هم کمونست ها، با وجود دروغ گفتن شان، در مراحل خاص تاریخی، بخاطر رهنمایی انسانها غرض فهم مسؤلیت شان در مقابل یکدیگر کار هایی را انجام
دادند. مثلآ اگر دین نمیبود ، درنبود قانون و مجریان قانون، حقوق انسانها تلف میشد و زندگی و حیات انسانها به خطر مواجه میشد و یا در نبود جنبش چپ گرایی و کمونستی، حقوق و امتیازاتی مانند بیمه صحی و بیمه تقاعد و بیمه پیری و انواع و اقسام بیمه های دیگر اجتماعی برای کارگران وجود نمیداشت و این دست آورد ها ضامن مبارزات آنها است.
اما ما که حالا در قرن بیست و یکم زندگی میکنیم، باید همه به آن سطح فکری و دانش علمی رسیده باشیم که دیگر به باور های غلط و دروغ اعتقاد نداشته باشیم و زندگی خویش را به اساس واقعیت های عینی قرن بیست و یکم عیار کنیم و هم مردم درقبال مسؤلیت ها و حقوق و وجایب شان و امتیازات شان، مسؤل باشند و هم مجریان قانون و هم نظام سرمایه داری.
مردم اینطور فکرنکنند که خدایی وجود ندارد، بنأ هرچیزی که از دستم شد انجام میدهم و یا جامعه سرمایه داری و کاپیتالیزم فکر کند که دیگر کمونیزمی وجود ندارد و برای انسانها فقط یک لقمه نان خشک میدهم، همین برایشان کافی است، بلکه باید با در نظر گرفتن محیط زیست، سطح کمی و کیفی تولید بالا برود و معاش ها و امتیازات کارگران بالا برود تا آنها توان خرید تولیدات و خدمات آنها را داشته باشند و در نتیجه سبب تولیدات بیشتر و اندوه سرمایه بیشتر برای سرمایه گزاری و در نتیجه رفاه بیشتر مردم شوند.
بنأ هرکس باید مسؤلیت خویش را درک کند و از امتیازات خویش بهره مند شود و از دروغ اجتناب ورزد.

>>>   متافیزیک دار ها شاید بیشتر = شاید ارگ
فیزیک دار ها شاید کمتر = شاید سپیدار

>>>   جناب ثاقب خوب شد داکتران ما را شامل این طنز زیبای تان نساختید. داستانی را از راست گویی پرسونل صحی حکایت می کنم.
اگر بیماری دچار حالت شدید اضطراب و یا نگرانی باشد که در ملک ما آن را بنام هستریا می شناسیم، مثلن مریضی که دچار شوک شده و حرف زده نتواند، را در بخش عاجل شفاخانه ها ببرید آن وقت داکتر مؤظف بعد از معاینه و تشخیص می فرماید که تداوی آن یک پیچکاری است که خیلی قیمت است مثلن پنج هزار دالر است و در شهر ما پیدا هم نمی شود. اما درشفاخانه ما یک دانه ی آن را برای واقعات خیلی عاجل نگهداری می کنند. چون مریض شما خیلی عاجل است من با رییس شفاخانه صحبت می کنم و اگر اجازه داد آن را برای مریض شما تزریق می کنم و انشالله جا به جا و فورن صحت یاب گردیده و سر گپ می آید. اما مشکل در این جاست که فقط مقدار کم آن تطبیق شود و مریض باید کوشش کند که حرف بزند در غیر آن اگر مقدار آن زیاد شد عوارض جانبی بار می آورد که باعث ریزش مو، چملکی دایمی جلد صورت و حتی عقامت دایمی می شود و امثال آن. این حالت بیشتر در دختران جوان وگاهگاهی در پسران جوان رخ می دهد.
آن وقت پرستار یا داکتر محترم به اتاق دیگری رفته و سورنج را با آب مقطر پر کرده و بر می گردد برای تطبیق آن. در اثنای تطبیق با صدای هیجانی هر ثانیه بالای مریض فشار می آورد که گپ بزن در غیر آن مو هایت می ریزد و جلدرویت چملک می شود. بیمار که معلوم است که به هوش است و هر چیز را می شنود ناچار به گپ می آید و آن وقت پرستار یا داکترمؤظف با غرور می فرماید که چند دقیقه در بیرون تیزتیز راه بگرد که دوا در تمام وجودت توزیع شود که باعث خرابی نشود.
خویشاوندان و پایوازان از دیدن این صحنه به حیرت افتیده، خدا را شکر کرده و به دنبال تکسی می شوند تا بیمارشان را بخیر به خانه ببرند. آن ها این داستان را برای باقی اهل خانواده و عیادت کنندگان تکرار تکرار حکایت کرده و دعای خیرنصیب داکتر و نرس و پرسونل صحت می فرستند. در هیچ جای این کار دروغ نیست.
شمشیر سنگ

>>>   تاریخ ما دروغ
فرهنگ افغانی!!!
غرورافغانی !!!
غیرت افغانی !!!
وحدت ملی !!!
هـــمـــــه دروغ اســــــت

>>>   به راستي كه دورغ حرف اول را ميزند در افغانستان تقريبا راست گوي به فراموشي سپرده شده واقعاً كه همين طور است ويك علت مهم اين همه دورغگوي ها اين كه افغانستان مركز همه اي شيطان هاي گشورهاي دنيا جمع شدن وأفغانستان شده يك پايگاه مركز عمومي دورغگويان جهان بهترين مشاوران كارشناسان جاسوسان نظاميان قدرت هاي جهان به بهانه هاي دورغ هاي شاخ دار ووعده هاي سر خرمن چرب ونرم همه چيز افغانستان را به غارت بردن ودار دسته درست كردن هر كسي براي اهداف اش جاسوسان مشاوران دارند كه همه كار ها ووعده هاي دورغ كارشان را پيش ميبرند خلاص بدون دورغ در هيچ جاي دنيا وبخصوص افغانستان زندگي نميشود هههههه واقعاً مقاله بالا خيلي عالي به است دروغ دورغ دورغ زنده باد

>>>   سیاست وپولیتیک رابطه مستقیم با دروغ دارد.واصلا تارو پود سیاست دروغ است.این موضوع هم که اقای محترم ثاقب بصورت طنز گفته کردند که خارجی ها روز آپریل دروغی میگویند هم نه به گپ محترم ثاقب که خود خارجی ها تمام ادوار دروغ میگویند واگر دروغ نمی گفتند ملت ها را چگونه به بند میکشیدند.ما مردم جهان سوم هستیم وبه عبارتی توسعه نیافته که این هم خودش دروغ کلانی است.اگر مردم افغانستان ما دروغ گفتن را تازه یاد گرفته باشند وانهم دلیلش سیاست بازان ما است که دروغ را یاد مردم ما میدهند وداده اند.چرا نمی خواهیم باور کنیم که پیر ساده دل ما اصلا دروغ گفتن بلد نیست وبه افراد خانواده اش راستی را یاد میدهد .به نظر من سادگی وبی آلایشی وراستی را از مردم ما باید یاد گرفت .حال ممکن است سیاست باز ما از خاطر چوکی ورسیدن به ثروت ومکنت وگذران زندگی دروغ بگوید اما ااین کلیت وشمول ندارد ومردم ما پاک وباصفا هستند.
داکتر عبدالرب آچکزی

>>>   آفرین بر اقای مهدی ثاقب که ثابت کرده‌ای اگر یک افغانستانی راستگو وجود داشته باشد خود او است. زنده باشی که حق مطلب را بر جا آورده ای اقای ثاقب

>>>   برادر عزیزم مهدی جان این قدر شکوه مکن و طبع خوش ات را با این چرت ها خراب مکن. نظام جهانی روی همین دروغ ها استوار است سیاستمداران دروغ میگویند، حتی اخبار ها و تلویزیان ها دروغ می گویند. در کانادا و آسترالیا چال و چالبازی کمتر است مگر در همین جا ها هم اگر یگان دروغ شاخدار نگویی پیش نمی روی. رهی نزن!!
آزاده


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است