یکی از کسانیکه اکنون توسط سازمان اطلاعات پاکستان مورد پیگرد و تهدید قرار دارد، «محمد طیب آغا» رییس دفتر ملاعمر و سرپرست سابق تیم مذاکرهکننده طالبان در دوحه است | ||||
تاریخ انتشار: ۱۶:۲۸ ۱۳۹۷/۱/۲۱ | کد خبر: 149648 | منبع: | پرینت |
پس از سقوط رژیم طالبان در سال 2001، اداره پرویز مشرف رهبر نظامیان کودتاچی پاکستان، در یک معامله نانوشته، روند فروش سران و فرماندهان طالبان را به نهادهای امنیتی آمریکا مثل سازمان سیا و پنتاگون آغاز کرد.
در این اقدام، بسیاری از مقامات طالبان از جمله ملا «عبدالسلام ضعیف» سفیر این گروه در اسلامآباد، به آمریکا فروخته و سپس راهی گوانتانامو شدند.
از همراهی پاکستان با آمریکا، یک سال نگذشته بود که ارتش و سازمان اطلاعات پاکستان یا آی.اس.آی، تغییر موضع داد و در صدد حمایت و تقویت طالبان برآمد. دستگیری سران طالبان متوقف شد و به جای آن، شوراهای «کویته»، «میرامشاه» و «پیشاور» ایجاد گردید.
همزمان با انسجام طالبان در پاکستان، فعالیتهای تروریستی نیز در سال 2003 در افغانستان آغاز شد و در اندک زمانی شدت گرفت.
پس از سال 2003 که فعالیتهای طالبان در افغانستان از سر گرفته شد، در استراتژی دولت پاکستان نیز طرحی برای دستگیری و یا برخورد با طالبان، جایگاهی نداشت اما با این وجود، بازهم شاهد دستگیری تعدادی از سران طالبان در پاکستان بودهایم.
یکی از این افراد که توسط سازمان اطلاعات پاکستان دستگیر گردید، ملا «عبیدالله» وزیر دفاع دوره طالبان و معاون ملامحمد عمر بود. ملا عبیدالله در سوم جنوری 2007 در حالی توسط آی.اس.آی در بلوچستان پاکستان دستگیر شد که اوج فعالیت طالبان در مرکز بلوچستان یعنی شهر کویته بود و روند سربازگیری شبکه حقانی از مدارس دینی در مناطق وزیرستان شمالی در آن طرف خط دیورند نیز شروع شده بود. زمانیکه این مقام طالبان دستگیر گردید، جلسات شورای کویته با حضور ملامحمدعمر و سایر سران طالبان دایر بود اما آی.اس.آی نه تنها معترض شورای کویته نشد بلکه جلسات این شورا نیز زیر سایه این سازمان، برگزار میگردید.
ملا عبیدالله تا لحظه آخر که در پنجم مارچ 2010 در زندان آی.اس.آی در کراچی براثر شکنجه یا عوامل دیگر درگذشت، در سلول انفرادی و یا کوتهقفل نگهداری میشد. طالبان طی اطلاعیهای در 24 دلو 1390 برابر با 13 فوریه 2013، مرگ این مقام خود را در زندان پاکستان تایید کردند.
پس از مرگ ملا عبیدالله، بلافاصله ملا «عبدالغنی» مشهور به ملا «برادر» یکی دیگر از سران برجسته طالبان، در شهر کراچی دستگیر شد. او نیز برای آی.اس.آی بسیار مهم بود و تا به جنونش نکشاند، لحظهای او را راحت نگذاشت. ملا برادر در سنبله/ شهریور 1392 در حالی از زندان آزاد شد که به انواع و اقسام بیماریهای روحی و جسمی دچار شده بود.
یکی دیگر از سران سابق طالبان، ملا «معتصم آغاجان» است. او در دوره طالبان، وزیر مالیه یا دارایی این گروه بود. پس از این که رژیم طالبان پاشید، او به عنوان رییس کمیسیون سیاسی این گروه تعیین شد. معتصم آغاجان در سال 2010، خلاف میل سازمان آی.اس.آی، با ملامحمد عمر اختلاف پیدا کرد و بلافاصله در شهر کراچی مورد حمله مسلحانه قرار گرفت و زخمی شد. او سپس به کابل آمد و بعداً به ترکیه و امارات رفت.
معتصم آغاجان در حال حاضر، فعالیت چشمگیری ندارد.
مولوی «عبدالرقیب تخاری» نیز برای خود داستانی دارد. او در زمان طالبان، وزیر امور مهاجرین این گروه بود اما پس از سقوط رژیم طالبان، برای شورای کویته و ملامحمد عمر، به درد سر تبدیل شد. مولوی رقیب از دوستان صمیمی معتصم آغاجان بود که در تاریخ ۲۸ دلو 1392 در محله «ناصرباغ» شهر پیشاور براثر شلیک گلوله افراد مسلح ناشناس کشته شد و پیکرش یک روز بعد، با هلیکوپتر دولت افغانستان از کابل به تخار منتقل گردید.
مولوی «یاسر» یکی دیگر از سران طالبان نیز به سرنوشت ملا عبیدالله و مولوی عبدالرقیب دچار شد و جانش را در پاکستان از دست داد.
یکی از کسانیکه اکنون توسط سازمان اطلاعات پاکستان مورد پیگرد و تهدید قرار دارد، «محمد طیب آغا» رییس دفتر ملاعمر و سرپرست سابق تیم مذاکرهکننده طالبان در دوحه است.
طیب آغای 44 ساله، در دوره طالبان، نخست در یکی از شعبههای نهاد امور خارجه طالبان مشغول به کار شد اما پس از چندی به عنوان کارمند در سفارت امارت طالبان در اسلامآباد به فعالیت آغاز کرد. این جوان، به زودی مورد توجه ملامحمد عمر قرار گرفت. رهبر سابق طالبان، او را در دفتر خود به عنوان دستیار تعیین کرد که صلاحیت فراوانی داشت.
طیب آغا تا زمان سقوط حاکمیت طالبان در سال 2001 در همین سمت باقی ماند. او در آستانه فروپاشی ساختار طالبان، به شمال افغانستان رفت تا جان هزاران همقطارش را نجات دهد اما موفقیت اندکی کسب کرد. سپس عازم شهر کویته شد و تقریباً 7 سال گمنام بود تا این که در سال 2008 در سفر به مکه، بار دیگر اسم او بر سر زبانها افتاد.
طیب آغا اولین فردی بود که نظر طالبان را درباره مذاکرات به صراحت بیان کرد و گفت طرف آنان در مذاکرات، آمریکاییها هستند. دو سال بعد یعنی در سال 2010 بار دیگر اسم طیب آغا رسانهای شد زیرا او در همین سال به نمایندگی از طالبان و با میانجیگری آلمانها، با آمریکاییها مذاکره کرد. این مذاکرات مقدمهای شد که در سال 2013 دفتر سیاسی طالبان در قطر گشایش یابد و طیب آغا به عنوان رییس آن معرفی شود. او در زمانی که مسوول این دفتر بود، به چندین کشور از جمله ایران سفر کرد. فعالیتهای مستقل و خودسرانه طیب آغا، سازمان اطلاعات پاکستان را عصبانی کرد. چهار سال پیش منزل پدری طیب آغا در شهر کراچی، چندین نوبت مورد بازرسی قرار گرفت و حتی دو تن از برادرانش مدتی راهی زندان آی.اس.آی شدند. سختگیری بر خانواده طیب آغا در پاکستان، باعث شد که سه سال پیش پدر و سایر اعضای خانوادهاش به قطر بروند.
اکنون عبدالسلام ضعیف سفیر سابق طالبان در گفتگو با روزنامه «دیلی تایمز» پاکستان، از موج جدید دستگیری سران طالبان در پاکستان خبر داده است. وی دو روز پیش گفت که طالبان با این فشارها تسلیم نخواهند شد. اکنون سؤال این است: با وجود حمایت بدون چونوچرای پاکستان از طالبان، چرا سازمان اطلاعات این کشور، سران طالبان را دستگیر میکند و یا به قتل میرساند؟ پاسخ این است که استراتژی ارتش پاکستان و سازمان آی.اس.آی، در حمایت و پشتیبانی از طالبان افغانستان قرار دارد اما آن عده از سران طالبان که شامل گزینههای زیر باشند، مورد پیگرد و تهدید پاکستان قرار دارند:
1- آن عده از سران طالبان که برنامهها و طرحهای آی.اس.آی را برای افغانستان نپذیرند و یا با آن مخالفت کنند، دستگیر و یا به قتل میرسند. ملا عبیدالله از این دسته بود.
2- آن عده از سران طالبان که به صورت مستقل با کشورهای خارجی و یا با دولت افغانستان در خصوص مسایل مختلف از جمله مذاکرات صلح، تماس بگیرند و پاکستان را در جریان قرار ندهند، مورد پیگرد آی.اس.آی واقع میشوند. ملا برادر و طیب آغا از این جمله هستند.
3- آن عده از سران طالبان که با شورای کویته مخالفت کنند، توسط آی.اس.آی زندانی و یا مورد سوءقصد قرار میگیرند.
با اینکه اسناد موثقی از نقش آی.اس.آی در ترور معتصم آغاجان و مولوی عبدالرقیب وجود ندارد اما مخالفت این دو تن با شورای کویته، به مذاق آی.اس.آی خوش نیامد و این موضوع میتوانست برای آنان خطرآفرین باشد.
اینگونه بود که یکی را روانه خاک و دیگری را پس از زخمی شدن، آواره کشورها کرد.
سخن آخر اینکه پاکستان، حامی طالبان بوده و هست اما آن عده از سران طالبان که در سه گروه بالا قرار بگیرند، توسط آی.اس.آی دستگیر و یا به قتل میرسند. با این تعریف و توضیح، اکنون بهتر میتوان اظهارات اخیر ملا عبدالسلام ضعیف را درک کرد.
مرادی
>>> طالبان که به نفع پاکستان عمل نکنند فورا ترور میگردد. اصل موضوع اینست که صلح با پاکستان و حامیان پاکستان صورت نه طالبان. طالبان چوب سوخت است و بس.
ویسی
>>> آقای مرادی باسپاس ازشما بخاطر نوشته بسیار خوب وتحلیلی تان، امید وارم بقیه نویسندگان گرامی نیز همانند شما منطقی بنویسند واز تهمت ودروغ وخشونت زبانی وقلمی پرهیز وبجای آن میولانه بنویسند.
باکول
>>> مشکل غنی احمدزی دز این است که تا هنوز درک نکرده که افسار طالبان در دست پاکستان است.
>>> هر جاسوس و غلامی که از امر و نظر بادار خود سر پیچی کند و یا خلاف نظر ان حرکت کند توسط ترورستان تربیه شده استخبارات بقتل میرسند و انعده از طالبان که توسط شبکه ترورستی ای اس ای بقتل رسیده و یا زندانی گردید از این امر مستثنی نبوده هر انسان کوشش کند که بخاطر پول و مقام غلام و جاسوس اجنبی نشود که عواقب بدی در قبال اینکار شان دارد گلبدین راکتیار و حامد گیلانی و اسحاق گیلانی از ترس جان شان با وصف ان که در داخل کشور ما هستند اما از غلامی و دستور ای اس ای سر باز زده نمیتوانند چون برای خود و فامیل شان احساس خرطر مرگ را از جانب ای اس ای میکنند گرچه که خودشان درین شبکه جاسوسی و ترورستی ای اس ای سابقه هم دارند امابا انهم از نگاه تجربه خودشان که درینکار دارند هیچ عمل بدی پاکستان واکنش نشان داده نمیتوانند و از هیچ دستور پاکستان سر پیچی کرده نمیتوانند همیشه در خدمت ای اس ای هستند خداوند انسان را اینقدر خوارو ذلیل نکند .
>>> طالبان چكش سياسي پاكستان بالاى فرق دولتمردان بي خرداففا نستان است
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است