بازی آمریکا با پاکستان در جنگ افغانستان
مشکل اصلی آمریکا در افغانستان فقر استراتژی است‌ همین امر باعث‌ می‌ شود یک روز نیروهایش را کاهش دهد و یک روز افزایش دهد، یک روز دنبال صلح با طالبان باشد و یک روز اعلام کند صلح با طالبان منتفی است‌ 
تاریخ انتشار:   ۰۹:۵۵    ۱۳۹۷/۲/۲۴ کد خبر: 150986 منبع: پرینت

متعاقب اعلام دکترین امنیت ملی جدید دونالد ترامپ رییس جمهور آمریکا مناسبات میان آمریکا با کشور پاکستان با گستره‌ای از تنش‌ ها و اختلافات جدید مواجه شده است.

چنانچه به گفته چودری عزیز سفیر پاکستان در آمریکا مقامات واشنگتن یک سلسله قیودات را بر دیپلومات های پاکستانی وضع کرده از طرف دیگر شاهد سیگنال‌ هایی از سوی آمریکا برای اعمال فشار بر اسلام آباد بطور نسبی هستیم و از سوی دیگر کشور پاکستان رویکرد نزدیکی به کشورهایی مانند فدراتیف روسیه، چین، ایران و سوریه را در پیش گرفته است در حال حاضر احساس می شود که اختلافات بین پاکستان و آمریکا گاهی به اوج خود می رسد و گاهی کاهش می یابد، گاهی تعزیرات وضع می شود باز دروازه های گفتگو و تفاهم باز می شود سیاست آمریکا در مقابل پاکستان معلق و پیچیده است.

آیا افزایش اختلافات میان آمریکا با پاکستان و سیاست اعمال فشار دولت دونالد ترامپ بر این کشور یک مساله استراتژی است یا یک حرکت تاکتیکی؟ یعنی آمریکا در قالبی استراتژیک قصد دارد برای همیشه پاکستان را از دایره متحدان و مناطق استراتژیک در سیاست خارجی خود حذف کند یا اینکه از افزایش اختلافات با اهداف دیگری بهره می‌ گیرد؟ به عقیده من استراتیژی امریکا کنار گذاشتن کلی پاکستان حداقل در کوتاه مدت نیست.

یک دلیل آن نیاز آمریکا به پاکستان برای تداوم حضور در افغانستان است البته صرفا این نیست چرا که اگر فقط این بود جایگزین‌ هایی نظیر مسیر اروپا (از طریق دریای خزر یا مسیر هوایی) به قزاقستان و ازبکستان و افغانستان و یا مسیر آذربایجان، مسیر دریای خزر، ترکمنستان و افغانستان وجود دارد.

آمریکا با قطع کمک به اسلام‌ آباد می‌تواند همان پول را برای انتقال مواد لوژتیکی و سلاح از مسیر‌های دیگر ذخیره کنند و پاکستان را کاملا کنار بگذارد ولی مسایل دیگری هم هست که باعث می‌ شود آمریکا نمی خواهد پاکستان را کاملا کنار بگذارد‌. یکی از آنها پرهیز از فرستادن کامل پاکستان به دامن چین و بعد روسیه و همچنین پیشگیری از قرابت پاکستان با ایران است‌.

آمریکا می خواهد پاکستان را به نوعی در زیر سلطه خودش داشته باشد ولی با فشارهایی که وارد می کند آن را بالانس کند‌. مساله دیگر آن است که آمریکایی‌ ها می‌ دانند در هر شرایطی پاکستان با نفوذ گسترده اطلاعاتی‌ و ارتباطات گسترده که با گروه های مختلف تروریستی مخالف دولت افغانستان دارد‌ قادر است هر گونه بازی آمریکا را در افغانستان به چالش بکشد‌.

در همین دوران فشارها، برخی مقامات آمریکا اذعان دارند که بدون پاکستان‌ آمریکا نمی تواند در افغانستان موفق شود چون آنها می‌ دانند که پاکستان با امکانات و دسترسی‌ هایی که دارد‌ یک بازی خراب کن بسیار موفق است که می‌ توان هر بازی آمریکا را خراب کند‌ بنابراین به این دلایل آمریکا تلاش می کند ضمن تداوم فشارها حدود رابطه با پاکستان را حفظ کند‌.

اگر آمریکا به شکل تاکتیکی سیاست اعمال فشار بر پاکستان را در پیش گرفته باشد از این اقدام چه اهدافی را دنبال خواهد کرد؟

به عقیده من آمریکا می‌ داند که بدون کمک پاکستان به نتیجه مطلوب در افغانستان نمی‌ رسد‌ همچنین می‌ داند که پاکستان سیاست دوگانه خود را مانند گذشته ادامه می دهد و به نوعی با آمریکا بازی می‌ کند‌ که هم لعل بدست آید و هم دل یار نرنجد علاوه بر اینها آمریکا هرگز قادر به حذف پاکستان از معادله افغانستان هم نیست‌.

همچنین به دلایلی که در بالا ذکر شد‌ نمی‌ خواهد پاکستان را از دایره سیاست خارجی خود کنار بگذارد حاصل جمع همه این عوامل‌ همین رفتار یکی به نعل و یکی به میخ آمریکا است‌. آمریکا فشار می‌ آورد شاید پاکستان را راضی کند که اگر نه کاملا حداقل در بخش‌ هایی با طرح آمریکا همراهی کند و مثلا بخشی از طالبان را راضی به حضور در گفتگوهای صلح کند تا این بن بست ولو به صورت ناقص هم که شده شکسته شود.

نظیر چنین معامله‌ای قبلا هم در مورد گلبدین حکمتیار انجام شد چه کسی باور می‌ کند که حکمتیار که بیشترین وابستگی را به پاکستان داشته و عمده امکاناتش در پاکستان بوده و از پاکستان تامین شده و سال‌ها در آنجا پناه داده شده بدون رضایت سرویس اطلاعات پاکستان بتواند با دولت اشرف غنی کنار آید و از سیاست های این حاکمیت دفاع کند البته در همان مورد هم الان مشخص نیست که حکمتیار در این بازی چند جانبه بیشتر با چه کسی است (آمریکا یا پاکستان) آینده این را روشن می‌ کند.

از سوی دیگر این پرسش مطرح است که آیا پاکستان نیز سیاست افزایش اختلافات و دورشدن از آمریکا را در مقام یک رویکرد استراتژی در پیش گرفته یا فقط در مقام یک تاکتیک برای هشدار دادن به واشنگتن از آن بهره می‌ گیرد؟ بدون تردید اکثر سیاستمداران پاکستان روابط تنگاتنگ وابستگی عینی و ذهنی به آمریکا دارند.

شاید در بین سیاسیون پاکستان کسی پیدا نشود که قایل به قطع رابطه با آمریکا باشد. دعوای پاکستان با آمریکا این است که باید نوعی موازنه را در روابط با پاکستان و هند رعایت کند که پاکستان متضرر نشود ولی اکنون پاکستان شاهد است که هند انتخاب اول امریکا شده و آمریکا رسما از هند می‌ خواهد که سهم بیشتری در افغانستان و کل منطقه بر عهده بگیرد‌.

این امر از هر فشار دیگری بیشتر پاکستان را آزار می‌ دهد‌ پاکستان برای اقناع آمریکا به اینکه روش غلطی را در پیش گرفته‌ سیاست دور شدن از آمریکا را به نمایش می‌ گذارد ولی این بیشتر نوعی فشار برای تاثیر گذاری بر رفتار منطقه ای آمریکا است‌. پاکستان با آمریکا نه دعوای ایدیولوژیک دارد و نه استراتژیک‌.

دعوا بر سر آن است که آمریکا سهم پاکستان را در افغانستان بدهد و موازنه را در روابطش با هند و پاکستان رعایت کند‌ بنابراین اراده‌ای واقعی برای دور شدن حقیقی از آمریکا وجود ندارد‌ البته بازی های تاکتیکی که پاکستانی‌ ها استاد آن هستند ادامه دارد ولی اگر به هدف خود برسند به راحتی تغییر موضع می‌ دهند‌.

از سوی دیگر موضوعی که قابل بحث است نزدیکی آمریکا به کشور هند است که پاکستان از این نگاه رابطه آزرده خاطر است به باور من آمریکا به چند دلیل هند را بعنوان شریک استراتژیک در منطقه برگزیده یک دلیلش این است که آمریکا می‌ داند این کار بیشتر از هر فشار دیگری پاکستان را می آزارد‌.

دلیل دیگر این اقدام آمریکا این است که آمریکا بیم داشت هند‌، روسیه و چین که در برخی مجموعه های منطقه ای و فرا‌منطقه‌ ای مانند شانگهای و بریکس حضور دارند و سه قدرت برجسته اقتصادی و نظامی هستند به هم بپیوندند و سیاست‌های آمریکا در منطقه را به شدت به چالش بکشند بنابراین امریکا با دادن امتیازهای مناسب مانند امتیازات اتمی و تجاری هند را در کنار خود قرار داده تا هم پاکستان را تحت فشار قرار دهد‌ هم از نزدیک شدن هند به روسیه و چین جلوگیری کند و به این ترتیب بخشی از مهار چین را به هند بسپارد و هم هند را وارد حوزه افغانستان کرده و از امکانات فراوان آن بهره مند شود و از این طریق هم فشار دیگری به پاکستان وارد کند.

نتیجه:
اگر از من پرسیده شود که آینده مناسبات آمریکا و پاکستان را چگونه ارزیابی می‌ کنید جواب من اینطور خواهد بود:

در کوتاه‌ مدت اتفاق خاصی فراتر از آنچه تاکنون شاهد بودیم نمی افتد‌ آمریکایی‌ ها مشغول بررسی جایگزین‌ های پاکستان برای دسترسی به افغانستان هستند اگر در این زمینه تصمیمی بگیرند می‌ توانند بر فشارها به پاکستان بیافزایند و اگر نتوانند که با توجه به ملاحظات روسیه نسبت به حوزه خارج نزدیکش انجام این کار خیلی محتمل نیست‌ نمی توانند خیلی در جهت افزایش فشارها اقدام کنند‌. پاکستان هم با اقداماتی در دو سطح به مقابله با آمریکا می‌ پردازد.

اول آنکه در جاهایی نشان می دهد که مشغول همکاری با آمریکایی‌ها است مانند آزادی خانواده اسیر آمریکایی از دست گروه حقانی یا راندن گروه های مسلح مخالف دولت افغانستان از مناطق قبایلی با عملیات‌ های پر سروصدا و تبلیغات فراوان و نظایر آن.

دوم آنکه شیوه‌ های پیچیده‌تری برای حمایت از گروه های مخالف دولت افغانستان به کار می‌ بندد که آگاهان به اوضاع افغانستان از آنها مطلع اند به این ترتیب هم سندی به آمریکایی ها نمی‌ دهد و هم اقدامات لازم را برای تقویت آن گروه ها انجام می‌ دهد.

در خاتمه توجه به این نکته مفید است که مشکل اصلی آمریکا در افغانستان فقر استراتژی است‌ همین امر باعث‌ می‌ شود یک روز نیروهایش را کاهش دهد و یک روز افزایش دهد، یک روز دنبال صلح با طالبان باشد و یک روز اعلام کند صلح با طالبان منتفی است‌، یک روز با توسل به حملات هوایی بخواهد طالبان و دیگر گروه های مسلح را آنچنان تحت فشار قرار دهد که مجبور به دست کشیدن از جنگ شوند و یک روز دیگر آنچنان با داعش در شمال افغانستان مماشات کند که همه را به شک بیاندازد‌.

با این اوصاف اتخاذ تصمیم‌ های متنوع و متلون از سوی آمریکا در رابطه با افغانستان و به تبع آن پاکستان دور از انتظار نیست.

احمد سعیدی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
سعیدی
آمریکا
پاکستان
افغانستان
نظرات بینندگان:


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است