لطیف پدرام یا چگوارای افغانستان
 
تاریخ انتشار:   ۱۰:۰۵    ۱۳۹۷/۳/۱ کد خبر: 151253 منبع: پرینت

چگوارا نام یکی از ستارگان رزمنده جهان است که با شعار عدالت دربرابر خود کامگی ظلم، استبداد، ارتجاع و امپریالیسم در همجواری امپریالیسم امریکا قیام کرد و یکجا باهمرزم و همسنگرش فیدل کاسترو کاخ ستم را ویران کرد و انقلاب کوبا را به پیروزی رسانید.
سپس این قهرمان تاریخ در همین سنگر عدالت در جریان مبارزه درکشور بلویا شکوهمندانه جان سپرد و نامش جاویدانه شد.

امروز لطیف پدرام با شجاعت، ایثار گری و فدا کاری در درون شکم امپریالیسم در افغانستان و در زیر سایهٔ رژیم دست نشانده، ضد ملی و ضد مردمی اشرف غنی احمدزی این وایسرای امریکا در کابل درفش عدالت و دادخواهی را بلند نموده و با موج اتهامات ناروا و کمپاین ضدملی دست و پنجه نرم نموده و جسورانه در برابر لشکر تروریستی رژیم ستمگر، جبار و خونخوار غنی و حواریون آن مبارزه نموده و از منافع ملی و هویت ملی مردم افغانستان قاطعانه دفاع مینماید.

برچنین مرد ناترس و استوار وطن باید افتخار نمود و جانبازانه از ارمانهایش که آرمان ملت است، دفاع کرد.
او بهترین الگوی مبارزه است، همه بخاطر دفاع از آرمانهای عالی و رهایی بخش این قهرمان به پیش.

توریالی خاوری


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
لطیف پدرام
چگوارا
توریالی خاوری
نظرات بینندگان:

>>>   ای ستاره این مرزو بوم موفق باشی

>>>   مرد تاجیک‎ en 3 anderen.
این شیادان تاریخ اصلاح ناپذیر هستند

خطاهای بشری اول رهگذر، بعد میهمان و چندی نمی گذرد كه صاحبخانه می شوند

ابله ای که خود را گم کند
کدخدای خانه مردم کند

این اشتباه بزرگ را نیاکان مان کرده اند که این کوچی های بی سر و پا و چوب سوخت تازی را در این سرزمین ما جا دادند ولی این نمک خرامان دعوای مالکیت سرزمین ما را دارند و به خاطر قدرت به هر کرادار تروریستی دست میزنند حتی چنگ به دامان بیگانه ها زده اند و عساکر هر بیگانه ( کس و ناکس ) را باخود آورده اند تا بالای گرده های مردم بالا شوند
این قدرت طلبان تروریست حتی پدر و کاکا و پسر کاکای خود را به خاطر قدرت به قتل رساندند و یا کور کرده در زندان انداخته اند
خود قضاوت کنید که پروای شما را هم ندارند و امروز قوم خود این اوغانه بیسواد و عقب مانده ترین غول ها هستند

تن فروشان دگر فردی نگوید فاحشه
تا که فاسد زاده گان میهن فروشی می‌کنند

اومردم بومی این سرزمین !
بیدار شوید .....
نگذارید این خاک فروشان مزدور بیگانه گان به مرگ تدریجی همه تان را نابود کنند
مرگ بالای همه امدنی است ولی مرگ با افتخار بهتر از مرگ نامردانگی است

اگر مایه زندگی بندگیبیت
دو سد بار مردن به از زندگیست

>>>   لطیف پدرام:
زبان من فارسی است.
سرزمین نیاکان من خراسان نام دارد.
من از این دو ارزش به هیچ عنوانی نخواهم گذشت،
فروگذاشت نخواهم کرد.

>>>   Habibi
درود بر دکتر صاحب گران ارج، نوشته هایت مانند الماس ارزش دارد، برایت افتخار و مباهات مینمایم، قلمت روان باد.

>>>   ...
هشد ار ، هشدار قبیله افغان کوچی ناقل یک آدم هم روشنفکر ندارد ولی میلون تن فاشیست دارد مانند اشرف غنی کوچی نسل کشی می کند، حکومت قبیله ناقل با طالب وحشی هم دست است جوانان پولیس و ارتش مربوط به یک قوم خاص را اشرف غنی قصدا هر روز دسته دسته می کشد و یا به دست طالب می سپارد.

از اینکه هر روز تابوت عزیزانمان را با اجسادشان به زیر خاک دفن کرده خسته شدیم، هیچ بی وجدان و بی غیرت تاجیک نیست که تمام جوانان ما را از جنوبی جمع کرده بیاورد تا هر قوم امنیت ولایت و خانه و محل زندگی خود را بگیرد، ما هر روز از جنوبی محافظت می کنیم، با تاسف در بدل محافظت از خانه و منزل این بزرگواران تابوت جوانانمان را هدیه می گیریم.

افسر پولیس ملی سه ساعت قبل از کشته شدنش به خانه زنگ زده و آخرین خدا حافظی با فامیلش داشت او گفته مهمات ما تمام شده، از وزارت داخله و دفاع طیاره خواستیم تا اسلحه و مهمات برای ما بیاورد آنها گفتند تمام طیاره ها مصروف حمل و نقل مواد انتخاباتی و وکلا است پس از چندساعت خداحافظی جسد بی روحش را از زابل به کابل آوردند. در این نبرد ده ها جوان تاجیک کشته شدند.

وکیل زابل که از قبیله افغان است در پارلمان با تاجیک ها دشمنی دارد اما جوان تاجیک زن و دختر وکیل زابل را از اسارت طالب و داعش به بهای جانش حفاظت می کند.
قابل يادآوريست كه فاشيستانى مانند غنی احمدزی بجاى اينكه فكرى بخاطر إيجاد فرصت هاى كارى و فراهم آورى لقمه نانى به اين فقرا نمايند، تلاش دارند تا در پهلوى نان شان هويت شان نيز گرفته شود و مردم شریف را بى هويت شوند.

اولین گام درراه ازبین بردن تعصبات قومی وقبیلوی تخییر نام افغانستان است. زیرا این نام، علاوه بر اینکه درزبان انگلیسی به سگ شکاری ، اطلاق شده است، وهم در اروپا این نام از نظر مواد مخدربنام سورته افغان« جرس سیاه افغان » ! از نظر تاریخی متاسفانه یکی ازسه نامهای یک قوم واحد است، یعنی ، افغان؛ پتان، پشتون یا پختون، هرسه این نامها به یک قوم خاص اطلاق میگردد. بقیهء ملیتهای این کشور هرگز نه افغان استند ونه هم با افغان کدام پیوند تاریخی وفرهنگی ویا نژادی دارند.
افغانها مطابق تیوری پدر ژورنالیزم اوغانی، محمود خان طرزی، زبان قومی خودشان را دارند، که زبان اوغانی یا پشتو می باشد.
ازنظر تباری،افغانها یا پشتونها تعدادی ازقبایل هندی الاصل ملتانی بوده که سرزمینهای آبایی شان اطراف کوه سلیمان، خیبر پشتخوا و وپشین وژوب می باشد و این مناطق درتاریخ بنام افغانلند یاد شده است و دریاد داشتهای تاریخی بعضی ازنویسنده گان انگلیسی منجمله ( الفنستون) مولف کتاب افغانان نمایندهء انگلیس در دربار شاه شجاع نامهای تمام مناطق افغان نشین با تفصیل آن ذکر گردیده است.
درقرن بیست ویک برای ازبین تعصبات قومی وقبیلوی، یگانه راه حل در افغانستان کنونی، تغیر نام قومی افغانستان است که اساس تعصب های قومی پنداشته میشود.

ظهور قبیله بنام افغان « پشتون » به علت خشکسالی طولانی در اطراف کوه های سلیمان در ( سال 1018 هجری , قمری ) در دوران حکومت شاه عباس به سیستان سرزمین آبرفتی مسکن گزین شده اند. کوه های سلیمان در شمال غرب پاکستان کنونی در مرگز شهر مستنگ در تاریخ یمنی محاربات سلطان محمد از افغانان و محل سکونت آنان در وادی رور سند و اطراف کوه های سلیمان در هند نام برده است و از توابع ایالت سند و از اجزاء پاکستان کنونی می باشد.
سید محمد یعقوب هروی در تاریخ نامه ی هرات، نیز این واقعیت را می نویسد زیستگاه اوغان« افغان » یکی از ولایات مکران بوده است. شهر مستنگ شامل دهات بسیاری بوده است چنانکه در حاشیهء کتاب تاریخنامه ی هرات هم ذکر شده است که: شهر مستنگ یا مستنج را استخری و مقدسی هر دو در آثار خود اسم برده اند.
وقتی تاریخ خراسان قدیم (افغانستان امروزی) را بررسی نماییم طایفه ی افغان و کشوری به نام افغانستان در تاریخ و جغرافیای کشور ما موجود نیست و مردم ما که امروز برخلاف صریح اسناد تاریخی افغان نامیده می شود هیچ گونه تعلقی به افغانستان دیروزی و مردم آن سرزمین که اوغان=افغانها بوده اند، ندارد.
ابوریحان بیرونی در کتاب تحقیق ماللهند نوشه است قبیل افغان در کوه های غرب هندوستان به سر می بردند وتابه حدود رودخانه سمندر میرسد.

منابع :
افغانستان در پنج قرن اخیر نوشته میر محمد صدیق فرهنگ
مجمل‌التواریخ، ابوالحسن گلستانه، صص ۶۴
اقوام – کوچی ‌نشینی، مجموعه مقالات، به کوشش محمد حسین پاپلی یزدی، ۱۳۷۲ شمسی
افغانان (گزارش سلطنت کابل)، مونت استوارت الفنستون، ترجمهٔ محمد آصف فکرت، ۱۳۷۶
— met ‎پامیر سار پامیر سار‎ en ‎توریالی خاوری‎.

>>>   لطیف همیسه پدرام باد

>>>   Khorasani
اوغان در صدد نابودی تاریخی و محو فزیکی تو است , دشمن دشمن است !!!
بفرمایید وطندارای گلم ! ببینید و بدانید که اوغان هیچگاهی دوست و برادر تو نبوده و نخواهدشد .

>>>   زنده باد لطیف پدارم

>>>   چگوارا از گواتیمالا الی کیوبا با موتر سایکل سفرکرد ، پدرام تا بدخشان میتواند سفرکند اگر نمیتواند کرزی از قندهار تا ارزگان سفرکرد پس کرزی چگوارا است
ر

>>>   توریالی خاوری شما در قهرمان سازی مهارت دارید. عطا نور را نیز قهرمان ساختید و دیدید که او به قکر مردم نبود و سازش کرد. حالا از یک نوکر ایران قهرمان نسازید که باز مردم را مایوس می کنید.

>>>   عمرراوی:
ما تاجیکهای خراسان در یک وضع بسیار پیچیده و سخت گرفتار استیم. قدرتهای جهانی و منطقه یی، جنگهای نیابتی خود را درکشورما به پیش میبرند.همگی شان هم از هرطرف منافع خود را به بر و دوش پشتونها بسته اند.جنگجویان معاشگیرپشتون با دولت کابل دریک خط و در یک صف هستند و یک هدف اساسی دارند که قایم ساختن حاکمیت مطلقه قومی شان درسراسرخراسان است. اگر به نام طالب می آیند، اگربه نام داعش میآیند،اگربه نام گلبدینی میآیند، اگراز طرف امریکا کومک میشوند، اگراز طرف روسیه کومک میشوند،اگرازطرف پاکستان یا کدام کشوردیگر کومک میشوند،بازهم درهرحمله و تجاوز خود تاجیک میکشند.قریه ها را ازآدم تهی میسازند، چپاول می کنند، به آتش میسوزانند ومیروند.به فرمان هرکشوری که تفنگ برداشته اند، مرمی را به سینه تاجیک می زنند. وابستگی خارجی شان به چندین جهت است،اما هدف داخلی شان یکی میباشد.کار طالب و داعش و گلبدینی و ارگ ، تقسیم مرگ است به تاجیکان.

>>>   نباشد افغان پيشوند ستان
مرا باشد هميش پيکر در شاهنامه فردوسی خراسان ايران و ستان هندو تورانيان
خوشا باشد تن به اين سه گوشه فرهنگى با پسوندان سترگ ان

فردوسی بزرگ خراسان ايران و توران جاويد کرد در نامه
و گفت
نباشد به ایران تن من مباد
چنین دارم از موبد پاک یاد

بخش ۱۳
فردوسی » شاهنامه » سهراب
سرافراز باشی به هر انجمن
از ایران هر آنچت بپرسم بگوی
همه نامداران آن مرز را
چو طوس و چو کاووس و گودرز را
ز بهرام و از رستم نامدار
ز گردان ایران ورا نام چیست
بدو گفت کان شاه ایران بود
درفشان یکی در میانش گهر
چنین گفت کان فر آزادگان
زده پیش او اختر کاویان
برو بر نشسته یکی پهلوان
همی جوشد آن مرد بر جای خویش
نه مردست از ایران به بالای اوی
نه بینم همی اسپ همتای اوی
درفشی بدید اژدها پیکرست
بران نیزه بر شیر زرین سرست
چنین گفت کز چین یکی نامدار
بنوی بیامد بر شهریار
بپرسید نامش ز فرخ هجیر
بدو گفت نامش ندارم بویر
بدین دژ بدم من بدان روزگار
کجا او بیامد بر شهریار
غمی گشت سهراب را دل ازان
که جایی ز رستم نیامد نشان
نشان داده بود از پدر مادرش
همی دید و دیده نبد باورش
کسی کاو بود پهلوان جهان
میان سپه در نماند نهان
نگهبان هر مرز و هر کشورست
کنون رفته باشد به زابلستان
که هنگام بزمست در گلستان
بدو گفت سهراب کاین خود مگوی
سرافراز باشی به هر انجمن
ترا بی‌نیازی دهم در جهان
گشاده کنم گنجهای نهان
کسی را که رستم بود هم نبرد
بدو گفت سهراب از آزادگان
چرا چون ترا خواند باید پسر
بدین زور و این دانش و این هنر
که چندین ز رستم سخن بایدت
زبان بر ستودنش بگشایدت
از ایران نیاید کسی کینه خواه
نباشد به ایران تن من مباد
چنین دارم از موبد پاک یاد
--------
بلى من نوکر ايران فردوسى ام
من هم شهرى فردوسى ام
يکى از پايتختهاى خراسان
آن پارسى ستان آن پارسى زبان
خوشم که افغان و فغان نيستم
افغان دشنام است به من
ايران فردوسى خوشنام است به من

>>>   لطیف پدرام قبل از همه باید ترک اخوانیت کند او به شخصی افتخار می‌کند و او را الگو ی خود ساخته است که در فرو پاشی و تجزیه افغانستان نقش جدی داشت منظورم احمد شاه مسعود است . میان پدرام و چگوارا فرسخها فاصله است ، او یک مارکسیست و در عین زمان انترنا سیونالیست بود او مظهر اراده ی ملیونها کارگر و دهقان و انسان عادی بود ، او در فکر بر انداختن یک نظام اقتصادی استعمارگر بود ، آقای پدرام صرف یک شاعر است ، او هیچ نوع برنامه اقتصادی و سیاسی برای برون رفت از بحران خطرناک فعلی افغا نستان ندارد، در شرایط کنونی مردم عام به دو چیز اشد ضرورت دارند یکی امنیت سراسری و دوم نان روی سفره. باید اضافه کرد که در تشدید اختلافات قومی پشتون ها و تاجیکان تنگ نظر فعالانه نقش دارند و رنج مردم را مضاعف کرده اند و غنی هم عیش می‌کند.
حنظله...

>>>   در تمام نوشته های رسانه های انترنیتی، این احمقانه ترین نوشته ای است که لطیف پدرام را با چه گوا را همطراز دانستن چه فکر زبون و بیخردی است!
چه گوارا و پدرام! حتی نام شان در کنار ام نمیتواند همخوانی داشته باشد، چه گوارا قهرمان بین المللی است و پدرام یک تجزیه طلب آشکار،
چه گوارا هویت بین المللی است که خود را انسان میخواند و برای رهایی انسان از زیر استثمار و استعمار مبارزه میکرد اما پدرام هویت ملی را لگد مال نموده خود را به بدخشان خلاصه ساخت.
میهن زرغون

>>>   زنده باد داکتر لطیف پدرام این مرد دانش و سیاست

>>>   تاریخ بخارا و ایلا کردن همه دارو ندار تاجیک با همه لاف وپتاقشان را به یاد اورید و بعد ازان نام شه خراسان تاجیک را در 1000 سال گزشته نام بگیرید!

>>>   به خاطر وزن و قافيه نظم درى
سزاوار است که گويد نظامى
همه شهرهاى شاهنامه فردوسى
ايران زمين پدرام است به من
يکى اش شهر بگرام است به من
ديگراش شهر بهرام است به من
شهر بهرام = بهرام شهر = شهر گور امروز فيروز آباد است
پسوندان مکانى "آباد" و "ان" و "انا" مگر پشتو يا افغانى اند.
افغان دروغ مى گويد غلط مى کند که 90 فيصد شهرها٬ استان ها٬ شهرستانها و مکانهاى مندرج در شاهنامه در افغانستان درج است. نام تقلبى و جعلى و ساختگى افغانستان 950 سال بعد از نوشتن شاهنامه بوجود آمد.
افغانستان در قرن 19 يعنى مقارن 1857 با زور انگلستان از ايران جدا شد. نود سال بعد با زور همان انگليس پاکستان (1947) از هند جدا شد. هردو کشور قلابى وقلدرى اساس٬ بنياد و نام شان بدون منافع استعمار گرانامکان پذيرنبود. امروز تداوم بويژه زنده ماندن افغانستان بدون زور 40 کشور ناتو واروپايى تحت رهبرى امريکا امکان پذير است. لاجرم هر چيز ناحق برزمين افتاده نى است.
و اما شهرهاى ا يران در جغرافيه امروزى کشور نامنهاد افغانستان که از آن زمان تا کنون افغان تغيرنام نداده اند:
زابل ٬ کابل و کابلستان٬ بلخ ٬ سیستان و زابلستان٬ نیمروز٬ هرات٬ سمنگان ٬ بُست ٬دهستان٬ تالقان يا طالقان(استان تخار) ٬ غرچگان٬ مرورود ٬ بامیان ٬ قندهار ٬شغنان ٬ غزني٬ کُندوز يا قندوز! فردوسى "غزنین"٬ "شگنان" ٬ "کندز" نگاريده! اين فهرست که نامهاى بالا در ايران وجود داشت و هنوز دارند واقعيت تاريخى است زيرا با جدايى و مرزکشى نمى تواند نامهاى با پسوند "ان" فارسى ازبين رود و يا تغير کنند.
باوجود که حاکمان پشتون ملقب به افغان بسيارى از شهرها و نامها را تغير دادند مانند سبزوار به شيندند و کوت و زرغون ناميدند. پسوند مکاني "تون" هم پيچاره درسالهاى کلمه سازى پشتوتولنه اختراع شد
نامهاى شهرهاى با پسوندان زبان پارسى "ان" و "آباد" در بخش شرقی فلات ایران : تاجيکستان افغانستان امروزی٬ پاکستان امروزى و بسيارى کشورهاى آسياى ميانه) واقع شده‌اند. آباد پسوند نام شهرهاى هندوستان تا ترکمنستان است.
گذشته از آن منطقه کردستان که در آن کاوه آهنگر زاده اصفهان بود. درفش کاويانى ايران کاوه آهنگر استوره ماندگار مانند رستم بود.
نقش رستم در کجاست؟
شهر جمشيددر کجاست؟
تخت رستم ها از بلخ تا به استان پارس و بغداد (بغ پارسى ميانه است نوشته مى شد مانند بگرام و بغلان آذرابادگان و ياآذرآبادگان (معرب آذربايجان)٬آمل (یکی از قدیمی‌ترین شهرهای ایران است که در استان مازندران قرار دارد.
بابل شهر٬ بابل ستان مازندران٬ اردبیل٬ گرگان٬ دامغان٬ توس٬ خراسان٬ هامون٬ کرمان٬ همدان٬ اصفهان٬ ساوه(ساوه از شهرهای استان مرکزی) مرند٬ یک شهر و شهرستان در غرب تبريزشهرستان زابل٬ شهرستان نیمروز٬ طالقان (استان البرز) دماوند کوه٬ دهستان٬ نشاپور٬ مازندران٬ کوه سیل( شهرستان خوانسار )٬ البرز (استان)٬ کوه البرز٬ قم و دشت سروچ (نام دشتی است در نواحی کرمان)٬ دیلمان٬( شهرى در استان گيلان(بفرمود٬تا عهد قم واصفهان)٬ گیلانا هواز٬ گنبد کاووس٬
)٬ گیلانا هواز٬ گنبد کاووس٬
نقل قول از شاهنامه بخش ۱۳
فردوسی » شاهنامه » منوچهر
"نخواهد ز اهواز تا قندهار
م از پهلو و پارس و کوچ و بلوچ ز
ز گیلان و ز دیلمان لشکری
ز کوه بلوج و ز دشت سروچ
نخستین خراسان ازو یاد کرد
دل نامداران بدو شاد کرد
دگر بهره زان بد قم و اصفهان
نهاد بزرگان و جای مهان
وزین بهره بود آذرابادگان
که بخشش نهادند آزادگان
وز ارمینیه تا در اردبیل
بپیمود بینادل و بوم گیل
سیوم پارس و اهواز و مرز خزر
ز خاور ورا بود تا باختر
چهارم عراق آمد و بوم روم
چنین پادشاهی و آباد بوم
بغداد بغلان و لمغان (لغمان امروزى چطور مردم باستانى پارسى گوى لغمان)
سيستان جهرم1 (جَهرُم)٬ (جهرم پارسی شتر خواست از دشت جهرم هزار)٬ شیراز٬پارس2 ٬ اهواز 3٬ ری٬ کاووس4 ٬ ایرانشهر٬ (شهر ایران) من امروز بخش کوچک از نامها و شهرها و ستانهاى بخش شمالى و غربى ايران رانگاريدم.
بگونه نمونه اصلن مى دانستى که غرب و شمال غرب ايران و بويژه درعراق کردستان نوروز آباد ها قرار داشتند و دارند. آسیای میانه (تاجکستان و ترکمنستان وازبکستان) شنگان٬ مرو ٬ بخارا و سغد و سمرقند و چاچ (تاشکند)٬ شهر ختلان٬ برم٬ ترمذ٬ویسه٬ بارمان٬ سومان٬ زم هندوستان( بخش از آن 1947 پا کستان) : قنوج در ناحیه ٔ فرخ آباد در 50 میلی رود گنگ واقع است ٬ شهرهاى بلوچستان مکران ٬ قنوج ٬ مای (مای "جایگاه مادر" نام شهری در هندوستان) ز قنوج و ز دنور و مرغ و مایدنور = دنبر= دنپور نام شهری است به هندوستان که در نزديک رود "لمغان" است" مرغنام شهرى در هندوستان" هندوستان" نام ايرانى براى "بهارت " سانسکريت "است
مهراب شاه هند و کابل کابل شاهى هندوشاهى بود.مگر افغان شاهنامه خوان اند. هزاره و تورانى اوزبيک و تورکمنى تاجيک وپارسيوان شاهنامه دوست اند. مگر افراسياب تورانى نبود?
داستان عشق منيژه و بيژن مگر منيژه نام دخت هندو ايران نيست?
منیژه دختر افراسیاب، از شخصیت‌های اساطیری در شاهنامه است. نام منیژه در داستان "بیژن و منیژه" آمده است. بیژن پسر گیو از پهلوانان نامدار شاهنامه است.

>>>   بلى پدرام عليه ستم ملى پشتون-افغان و تحميل لغت کاذب افـغان براى غيرپشتون هاست. مگر تحميل ملى يک مليت بر مليت ديگر استثمار و استعمار نيست ? همين نام به پسوند "میهن" تحميلى است . کوت موت اش کجاست?
نامهاى شهرهاى شاهنامه را افغان (پشتون) به افغانى تغيرداد.
پدرام پيشگام همه غير افغان هاست. افغان تحميل شدنى نيست!افغان منفور عام و خاص است. اين نام فغان و ناله معنى مى دهد حثييت و عزت و برکت ندارد. ما اين محنوس را نمى پذيريم.
کشور من سرزمين خورشيد است
آنجا که خور آسان مى تابد و بدى ها هراسان به نقل جامى
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر سوم » بخش ۳۹
ملکی از شام تا خراسان داشت
وز بدی ها دلی هراسان داشت

>>>   خراسان در تاريخ زبان از زمان رودکى: سامانيان تا به تيموريان يا و بابرشاهان بزرگ و قاجار زبان خود پارسى و شاهان پشتون تابه سال 1964 فارسى گفته اند و به سرزمين خود ايران و يا خراسان نامهاى شهرهاى شاهنامه مظهر جغرافيه معنوى اسطوره هاى ايرانيان با بيست ويک تباران هندى و تورانى وايرانى وبلاخره عربهاى ايرانزمين به جزء پشتون ها ولى همه ديگران مانند
رودکى: 1 بار ايران و 6 بارخراسان؛
فرخی سیستانی: 16 بار ايران٬ 1 بار توران٬ 10 بار خراسان ؛
ابو سعيد ابوالخير: 1 بار ايران٬ 2 بار خراسان؛
فردوسی: 800 بار ايران٬ 150 بار توران٬ 25 بار خراسان؛
اسدی طوسی :51 بار ايران٬ 5 بار توران٬ ؛
مسعود سعد سلمان: 23 بار ايران٬ 2 بار توران٬ 13 بار خراسان؛
منوچهری دامغانی: 5 بار ايران٬ 3 بار توران؛
فخرالدین گرگانی: 15 بار ايران٬ 10 بار توران٬ 28 بار خراسان؛
ناصرخسروبلخى : 1 بار ايران٬ 1 بار توران٬ 79 بار خراسان؛
سنایی غزنوى :11 بار ايران٬ 1 بار توران٬ 13 بار خراسان ؛
مهستی گنجوی: 1 بار پارسى٬ 1 بار خراسان؛
انوری: 13 بار ايران٬ 3 بار توران٬ 20 بار خراسان؛
خاقانی: 2 بار ايران٬ 1 بار توران٬ 40 بار خراسان؛
عطار: ٬ ٬ 4 بار خراسان؛
کمال‌الدین اسماعیل: 6 بار خراسان؛
نظامی گنجوی: 37 بار ايران٬ 2 بار توران٬ 25 بار خراسان ؛
امیرخسرو دهلوی: 2 بار ايران٬ 7 بار توران٬ 13 بار خراسان؛
سعدی: 1 بار ايران٬ 1 بار توران٬ 9 بار خراسان؛
ظهیر فاریابی:3 بار خراسان؛
سلمان ساوجی: 4 بار خراسان؛
مولوی: 1 بار ايران٬ 1 بار توران٬ 6 بار خراسان٬ 29 بار پارسى؛
حافظ: 6 بار توران ؛
سیف فرغانی: 4 بار خراسان؛
عبید زاکانی:1 بار ايران٬ 1 بار توران٬ 1 بارخراسان٬؛
محتشم کاشانی:12 بار ايران٬ 9 بار توران٬ 4 بار خراسان؛
صائب تبریزی: 10 بار ايران٬ 7 بار توران٬ 5 بار خراسان ؛
جامى: 4 بار خراسان؛
هلالی جغتائی اَستَرآباد ی ا کنون گرگان- هروى: 2 بار خراسان
اقبال لاهوری: 19 بار ايران٬ 4 بار توران؛
پروین اعتصامی: 2 بار ايران ؛
در مجموع بزرگان ادبيات فارسى ايرانزمين بر پايه آثار شان در گنجور
ايران: 1013 بار
توران: 214 بار
خراسان: 308 بار

>>>   به هر چیز خنده به ریش بابه هم خند، شما نباید یک متعصب را که از صبح تا شام علیه یک قوم مشخص دشنام میدهد و توهین میکند با یک انترناسیونالیست قرن بیست یعنی چگوورا شباهت بدهید اینها ضد نقیض یکدگیراند

>>>   نمی‌دانم این همه تحقیق و پژوهش برای تثبیت نظامهای ملیت ها چه حاصلی بدست شما می‌دهد.، از همبستگی میان ملیت ها حرف بزنید ، از آن حرف بزنید که چگونه تمام مردم با هم متحد شوند و غول استعمار را از وطن خارج سازند . در رابطه با چگوارا و پدرام گفت که اگر در افغانستان چگوارا بوده ، آنهایی بوده اند که در شکست اشرار و پاکستانی ها در جلال آباد جان سپردند در سنگر های دفاع از وطن علیه تجاوز قوای ناتو جنگیدند و در آن زمان پدرام یا در کوه های پنجشیر با مسعود در گوشه ای به سر میبرد و شهادت برادرانش را تماشا می‌کرد و یا در ایران و فرانسه به سر میبرد ، این شخص نفاق ملی را همانند اشرف غنی و شرکایش دامن میزند ، لطفا در آینده او را با شخصیت های واقعا مبارز و مارکسیست های صادق مقایسه نکنید.
قارن...


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است