طرح سه مرحله ای صلح افغانستان
 
تاریخ انتشار:   ۱۸:۱۸    ۱۳۹۷/۳/۳ کد خبر: 151374 منبع: پرینت

در اوضاع و شرایط فعلی افغانستان که همپذیری در میان اقوام به پایین ترین سطح خود رسیده، به وحدت ملی فکر کردن توهم بیش نیست؛ زیرا از کوچک تا بزرگ، در همه سطوح، بیسواد و با سواد، در داخل و در خارج، افراد اقوام به قوم و تبار خویش وابسته است؛ هرچند بعضی از افراد شعار از همپذیری، اجماع ملی، نهادینه کردن فرهنگ تساهل و تسامح، برابری، اعتدال، انکشاف متوازن و دیگر مولفه های قشنگ و خوشآیند سر میدهند، در عمق احساس و ریشه صحبت و خواسته اش اما؛ اعتلایی قومی می جوشد.

بنابراین؛ ما نباید خودرا، مبنی براینکه وحدت ملی، منافع و اهداف ملی داریم یا خواهیم داشت، فریب داده و اوضاع نابسامان فعلی را خود برخود تحمیل نماییم.
من معتقدم در افغانستان چند طرح(مرحله) به دست عمل سپرده شود که با عملی سازی این طرح ها میتوانیم به آرامش و صلح دست پیدا کنیم!

1_طرح نظام سیاسی اتحادیه ی؛ یعنی در این مرحله موضوع قدرت و مراکز تصمیم گیری میان اقوام کلان قابل حل می باشد.
طبق جغرافیایی انسانی افغانستان، اقوام افغانستان در مناطق عمدتن مشخص سکونت دارند و به این سبب تشکیل مرکز تصمیم گیری برای خودشان[همان قوم] ناممکن نیست.
نکته: طرح اتحادیه موضوع کلان است که در این سیاهه نمی گنجد.

2_ طرح نظام شاه اقتصادی و الگو سازی مناطق امن؛ در این مرحله هرقوم با توجه به کارآیی و توان خویش، برای رشد اقتصاد شان در قالب نظام اقتصادی که نظام شاه اقتصادی نام میگیرد، تلاش کنند.
شاه اقتصادی که در توازن با سه قوه ی دیگر در داخل چوکات دولت متحده، قرار میگیرد، برای رسیدگی هرچه بهتر و بیشتر از پیش، به مناطق مستعد رشد اقتصادی تلاش می کند و آن مناطق را الگویی برای دیگر مناطق که در امورات مختلف عقب مانده اند، نمایند.
نکته: بحث دامنه دار است.

3_مبارزه با اراده خشن؛ در افغانستان خشونت به یک حسن عمل تبدیل شده، اگر در برخورد دو موتر، سبقت گیری نابجا در جاده، مشکلات تجاری، مخالفت های سیاسی، رقابت و سایر امور اجتماعی که در زندگی روزمره انجام میدهیم، دقت نماییم خشونت، نزاع فزیکی، هتک حرمت، ترور شخصیتی و... مشخص میسازد که اراده اکثریت افراد(حتی نخبه گان و روشنفکران) ریشه در یک اراده خشنونت بار دارد.
برای اینکه بتوانیم ملت سازی کنیم باید خ ش و ن ت را از اقوام دور بسازیم تا اقوام در درون و برون بتوانند، گفتگو، همپذیری، صلح طلبی و احترام متقابل را یاد بگیرند.
نکته: طرح سوم مفصل است.

سه مرحله اساسی فوق برای رسیدن افغانستان به صلح و آرامش یک نیاز مبرم و روشن است.
چالش ها:
همه فکر می کنند این مراحل ناممکن است؛ درحالیکه هیچ امر اجتماعی ناممکن نیست.
*ذهنیت ها برای مریض نگهداشتن افکار عمومی ساخته و پرداخته می شود تا کسی جرات نکند از تغییرات اساسی سخن بگوید.

*متهم کردن به خیانت ملی و تجزیه خواهی افغانستان؛ در حالیکه وحدت ملی امروز بدتر از تجزیه یا بیگانه پرستی است، با این حال اما؛ در هیچ صورتی منجربه تجزیه نمی شود؛ زیرا قدرت در وحدت است.
تفوق یک قوم بر اقوام دیگر باعث جلوگیری از هرگونه تقسیم قدرت است و آنها حاضر نیستند مراحل سه گانه فوق را تطبیق نمایند؛ چون ظرفیت پذیرش اقوام دیگر را به عنوان یک مرکز تصمیم گیری و ضلع قدرت، ندارند.

*اتهام مزدور و عامل نفوذی زدن به اشخاصی که دنبال تغییرات اساسی در کشور هستند.
*عدم سیستم مسئول و مختار برای تغییرات اساسی، زیربنایی و ساختاری.

*وحشت از حذف فزیکی و شخصیتی.
مراحل سه گانه فوق متکی با اراده مردم به راحتی انجام می پذیرد؛ با دخالت رجال سیاسی اما؛ با مشکل جدی روبرو می شود.

اقبال کمال


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
صلح
اقبال
نظرات بینندگان:


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است