اکنون که جهان با تمام بزرگی اش به یک دهکده واقعی تبدیل شده است و دسترسی به ابزارهای روابط جمعی و تکنالوژی های امروزی « فاصله » را به معنای واقعی کلمه ازمیان برداشته است. دیگر این مشکلی به آن صورت ایجاد نمیکند که کسی در کابل هست یا در لندن، در بلخ هست یا در نیویارک، در هرات هست یا در شهر سدنی آسترالیا. در هرجایی که باشد، میتواند در همان حال در جای دیگری هم حضور بیابد. در گفتگو ها سهم بگیرد، در محافل به یک شکلی حضور داشته باشد، صبح با کسانی در دور ترین نقطه بدخشان گپ بزند، چاشت در دور ترین قریه غور با کسانی تماس بگیرد، شب در ولسوالی ارگون همسخن با یاران شود.

چهل سال پیش این شرایط و این امکانات برای مردم مساعد نبود. فاصله به راستی یک پدیده ای ظالمانه بود که میتوانست بر همه فعالیت های انسان اثر بگذارد. دیگران را نمیدانم، اما من و همرزمانم در بیست سال پسین این را بیخی ثابت ساختیم که در خارج بودن دیگر نمی تواند دست و پای آدم را بسته کند و از فعالیت های فکری و فرهنگی و سیاسی در پیوند با داخل کشور محروم سازد.

کسیکه یک اندیشه و یک آرمان بزرگ و واقعی دارد، در هرجاییکه باشد، میتواند اثر خویش را بگذارد. من به افتخار میگویم که خودم و چند نفرهمرزمانم با تلاش شبانه روزی، با نوشتن، با رفتن و آمدن ، با استفاده از تمامی امکانات و تکنالوژی های امروزی توانستیم از همین خارج ماندگار ترین تاثیرات را در کار مبارزاتی داخل کشور داشته باشیم. نه تنها برای خراسان، بلکه برای تمام تاجیکان جهان کار کرده ایم، یک دگرگونی ژرف نگرشی و فکری را در پهنه ذهن تاجیکان به وجود آورده ایم و بدون مبالغه و گزافه میگویم که در هرجا تاجیک هست، چه خراسان باشد، چه چین باشد، چه تاجیکستان باشد و چه هرجای دیگر، من و چند یار و همرزمم در آنجا هستیم. این دروغ نیست و همه دوستان و آشنایان ما این را میدانند. پس به من و به ما نگویید که در خارج نمیشود کاری کرد. من میگویم و ثابت کرده ام که در خارج خیلی کارها میشود و میتوان کرد.

میان داخل و خارج ، میان کشورهای مختلف، دیگر دیوار های آهنین و مانع های عبور ناپذیر وجود ندارد. ما در یک قریه ( جهان ) زندگی میکنیم. هر کس در جای خود و در موقعیت خاص خود میتواند موثر باشد. اگرچه کار اصلی و اصلی را کسانی میکنند که در داخل هستند، اما کوشش های خارج بوده گی ها را نیز نباید بی ارزش شمرد. با سپاس . تاجیکم با تاجیکانم زنده ام.

عمر راوی

>>>   عطا صفوی
سه دانه سرطانی (افغانستان ، پاکستان ، اسراییل)...!!
---------------------------------------------------
انگلیسها جنایتی ضدبشری را که با بنیان گزاری این سه کشور جعلی (افغانستان ، پاکستان ، اسراییل) به مثابه یک غده های سرطانی مرتکب شده اند ، که هرگز این لکه استعمار وتجاوز از دامان تاریخ این کشور لاردهای استعمارگرپاک نخواهد گردید ، زیرا باکاشتن تخم نفاق وشقاق با بوجود آمدن این سه کشور جعلی ، در منطقه وجهان به سه ویروس خبیثه سرطانی تبدیل شده است ، که خواب را برمردم حرام و آرامش زندگی انسانها را به مفهوم واقعی اش نیست و نابود ساخته اند ، همینکه تا هنوز برای محو کامل ویروس کشنده دانه سرطانی واکسینی .پیدا نشده است ، دقیقآ برای مهار ویروس خطر ناک تفکر صهیونیستی ، فاشیستی وافراطگرایی مذهبی یعنی این سه نام تحمیلی وکشورجعلی که به برکت انگریزها کشت گردیدوتا اکنون نفس میکشند و از اینطریق حاصل پر بارش را جمع میکنند ، درحالیکه همین اکنون منطقه وجهان در آتش این سه تفکر ضد بشری میسوزد هنوز که هنوز است راه بیرون رفتی وجود ندارد.
بنآ هرآنچه زجر وبدبختی که از دیروز وامروز در اینجاحاکم است و فریاد میکشد ، همه وهمه عامل اصلی اش موجودیت میراث بجامانده همین غده های خبیثه سرطانی انگریزی است.

>>>   Ahmady
وقتی کلید خانه دهد پاسبان به دزد
غارتگری به میل و رضا شد چه میکنی ؟
خفاش گر تلاوت خورشید سر دهد
کرگس اگر بجای هما شد چه میکنی ؟
خونت اگر حلال شمردند و ریختند
آتش زدند و عشق فنا شد چه میکنی ؟
در قالب کبوتر اگر جغد جا گرفت
فرضا"اگر فرشته بلا شد چه میکنی ؟

اوغانه ها تا تسلط کامل بر قدرت و به حاشیه راندن دیگران به هر وسیله ای چنگ خواهند زد، چه که به طالبانیزم باشد، تکنوکراسی غربی، احیای سلطنت شاهی، روشنفکری کهن، خردجال، عاجوج و معجوج، داعش، و ....
تازيان توسط انگلیسها اوعانه ها ( پشتونها ) را بر ما طائفه عاجوج و معجوج پرورانده اند.
می‌گویند، "جگر خوار طاقت کرده، آموخته خوار طاقت نکرده."
جماعتهای اوغانه های افغانستان را تازيان با كمك انگلیسها، به آموخته خواری و حاکمیت جز بر کل عادت داده اند و این سرزمین تا ابد روی خوبی را نخواهند دید.

دو صد لعنت به اين انديشه ى تان
به اين آدم كشى و پيشه ى تان
شكستى حرمت نسل بشر را
بسوزاند خدا از ريشه ى تان

>>>   اوغان نخواهم شد !

از دفتر شهنامه پایان نخواهم شد
من پور خراسانم ، اوغان نخواهم شد

البرز مرا لانه ، گیتی ست مراد من
سیمرغ عیارانم، اوغان نخواهم شد

از کوچه بلخم من از لای نیستان ها
من نای نیستانم ، اوغان نخواهم شد

هر برگه یی پود من دارد با هوا بازی
من پرچم کاویانم، اوغان نخواهم شد

مارمل بودم کوهسار ، چارکنت مرا خانه
من لاله یی شادیانم، اوغان نخواهم شد

بادا که شوم قربان در خانگه یی مولا
من صاحب جانانم ، اوغان نخواهم شد

(م.ب. برلین )

>>>   Ayar
چوچه های فاشیزم سخت در تلاش اند که آرام، آرام با هیله و نیرنگ به مرور زمان، اصل، نصب، و نسل تان را برای آبد نیست و نابود میکند. شما اشخاصیکه در پارلمان و مجلس سنا لمیده اید و سر خود را پائین انداخته اید خجالت آمیز سکوت میکنید و خود را به بیغیرتی زده و ضربات کوبنده پیهم فاشیزم را تحمل میکنید جای شرم و خجالت است به شما که گوسفند صفت علف میخورید و از سرنوشت خویش خبر ندارید که به کشتار گاه و نابودی آبدی کشانده میشوید. شما نزد نسل آینده مسئول هستید اگر خاموشی و بیتفاوتی اختیار کنید یقین داشته باشید مورد نفرین و لعنت آبدی نسل های آینده قرار خواهید گرفت

>>>   به بسیار چشم سفیدی به کلمه افغان بی حرمتی میکنید شما اصلا نمک حرام هستید اکر همین پشتونها نمی بود امروز مثلی تاجکان کشور تاجکستان نوکردایمی روسها میبودید شماباید ازپشتونها سپاس گزاز باشید به هرحال هرقدر تبلیغات توهین امیز علیه پشتونهای شجاع کنید جهان پشتون را خوبتر وبهتر میشناسدوازانان چشم شان میسوزد نی از شما.

>>>   تاجک های بیغیرت نوکر امریکا شما اول از خدمت اشرف غنی خلاص شوید باز حرف بزنید.
بورجان

>>>   امریکییها به بهانه دهکده جهانی کشور ما را اشفال و حالا گلوبالیسم و جهانی شدن به ندرت استعمال میشود.

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است