منبعی از داخل کمیسیون انتخابات به روزنامه مسیر گفته است، نام نامزدانی که "منکر افغانیت" هستند، شامل لیست نهایی نخواهد شد.
این روزنامه از عبدالحفیظ منصور، احمد بهزاد، لطیف پدرام، فوزیه کوفی، ظهیر سعادت، غلام سرور عثمانی، محی‌الدین مهدی، فکوری بهشتی و اسدالله سعادتی به عنوان کسانی یاد کرده است شامل لیست نهایی نامزدان انتخابات مجلس نمایندگان نخواهند شد.

من فکر می کنم اکنون مجال آن رسیده است تا کسانی که در تصویب قانون اساسی افغانستان و از آنچه بر آن دستبرد نامیده می شود در همان زمانش غفلت ورزیده و جلوی آنرا نگرفتند، امروز غرامت به پردازند.
اگر چنین گزارشی واقعیت داشته باشد، به گذر زمان سرنوشت اقوام ساکن بجایی خواهد رسید که چندی پیش تعدادی آگاهانه و عامدانه گفته بودند، اگر به فرمایشات مان تن نمی دهید به سرزمین آبایی تان ازبکستان، تاجکستان و ایران بروید.

دیروز قضیه انتخابات و دست مداخله گر ارگ در امور آن نادیده گرفته شد، امروز هم به بهانه های مختلف آنهایی که سرشان به تن شان می ارزد باید منزوی ساخته شوند.

واقعاً پارلمان افغانستان جایی کسانی نیست که سرشان به تن شان می ارزد و چیزی به گفتن و برنامه ی برای وطن دارند. خوب است جایی اشخاص بالا را یون، امرخیل، طاقت و همسان آنها پر کند، یکی غیریت سازی کند و حرامزاده بخواند و دیگری هم با کمک همفکرانش کارت مهاجرت چاپ و توزیع نماید.

از سویی هم به رییس جمهور هم ضرورت پیش نشود تا چیزی را به عنوان تصویب قانون به پارلمان بفرستد، بلکه هر وقتی که شیخ کهن اراده کند، اعضای پارلمان مثل من سلوا در منظر مبارک شان مجسم شوند.
افسوس نوشت: مردم به کجای دنیا قرار دارند و ما در کجا!

عصمت الله راغب

>>>   در شرایط کنونی که فرزندان توده های ملیونی کشور از هر ملیت در راه دفاع از حاکمیت خداداد به مجاهدین (حمله امریکا در افغانستان و سقوط طالبان)
جان میسپارند ، و یا با شکم گرسنه در سنگر ها قرار دارند ،یا حقوق منسوبین شهید قوای مسلح به باز ماندگان شان داده نمی‌شود ، فرزندان این قهرمانان
به جای مکتب به جاده های پر ازدحام کابل و اطراف برای لقمه نانی سرگردان اند و حتی با تاسف عده ای از زنان جوان بیوه توسط افراد دولتی به بیراهه کشانده می‌شوند ، در چنین حالت وحشت بار مفت خوارنی بر اریکه ای کرسی های معتبر دولتی و مردمی تکیه زده و به نام قوم و ملیت خون مردم را میمکند.. من یقین دارم که نه اعضای خانواده ای خانم خیلی یا پدرام و دگر تیکه داران هم اکنون در دفاع از وطن در سنگر گرم جنگ

>>>   راستش تاجک اوزبک هزاره خودشان مسول این همه است
ورنه .....ها چون هیلی وووووو چی باشد که تعیین مسیر کنه
و هنوز هم تاجک اوزبک هزاره حاضر نیست جبهه ضد پشتون ها بگیره
هنوز هم میخواهن رای مردم را گرفته به دامن یک پشتون اندازه تا دل آینده بتوانه قتل عام شان کنت
وقتی مدیریت و اعتماد در بین شان نباشه باید تعاوان بدهن
احمد از کابل

>>>   تغیر نام افغانستان ، اولین گام درراه ازبین بردن تعصبات قومی وقبیلوی است. زیرا این نام، علاوه بر اینکه درزبان انگلیسی به سگ شکاری ، اطلاق شده است، از نظر تاریخی متاسفانه یکی ازسه نامهای یک قوم واحد است، یعنی ، افغان؛ پتان، پشتون یا پختون، هرسه این نامها به یک قوم خاص اطلاق میگردد. بقیهء ملیتهای این کشور هرگز نه افغان استند ونه هم با افغان کدام پیوند تاریخی وفرهنگی ویا نژادی دارند.
افغانها مطابق تیوری پدر ژورنالیزم اوغانی، محمود خان طرزی، زبان قومی خودشان را دارند، که زبان اوغانی یا پشتو می باشد.
ازنظر تباری،افغانها یا پشتونها تعدادی ازقبایل هندی الاصل ملتانی بوده که سرزمینهای آبایی شان اطراف کوه سلیمان، خیبر پشتخوا و وپشین وژوب می باشد و این مناطق درتاریخ بنام افغانلند یاد شده است و دریاد داشتهای تاریخی بعضی ازنویسنده گان انگلیسی منجمله ( الفنستون) مولف کتاب افغانان نمایندهء انگلیس در دربار شاه شجاع نامهای تمام مناطق افغان نشین با تفصیل آن ذکر گردیده است.
درقرن بیست ویک برای ازبین تعصبات قومی وقبیلوی، یگانه راه حل در افغانستان کنونی، تغیر نام قومی افغانستان است که اساس تعصب های قومی پنداشته میشود.

>>>   Lalee
امروز در زیر نام واژه افغان Afghane در صفحه ویکیپدیا برخوردم ،تعریف های زیر از هویت ملی خود خواندم که، از هیچکدام آن نمیباشم.
من این جا نمی خواهم مباحثاتی نژادی و نژادپرستانه را دامن بزنم، چون از آن چیزی که نفرت دارم نژاد پرستی میباشد. اما این یک تذکری به آنهایی میباشد که امروز حتماً میخواهند واژه را بنام افغان در شناسنامه های ما درج نمایند.
سه چیز اینجا ذکر شده است
1- افغان اسم نژاد سگی میباشد که در کشور های آسیایی میانه زندگی میکند و چیزی جالب که اینجا خواندم که،اسم این سک از طرف انگلیس ها به حیث نژاد ثبت شده است.
2- قبایلی پشتون که در کشور های افغانستان و پاکستان زندگی می کنند.
3- یک نوع چرس (حشیش) که در افغانستان تولید میشود.
حالا من نه سگ تازی هستم که انگلیس ها اسم او را افغان نامیده اند، نه جز قبایل پشتون و نه چرس هم در زندگی خود کشیده ام چی برسد که اسمم چرس نامیده شود.
این جا از مسولین که حتماً اسم افغان را در شناسنامه من ثبت می کنند، خواهش داریم که تعریف های را که با من هیچ رابطه‌ای ندارند از ویکیپیدیا حذف کنند. تا فردا اگر من جایی خود را به اسم افغان معرفی دارم با چیزی های که در بالا ذکر شد عوضی گرفته نشوم.

>>>   هیچکدام از نماد های ملی افغانستان امروز؛ معرف هویت، فرهنگ، تاریخ و تمدن ما نیستند.
نماد هاى ملى افغانستان امروز كه همگى براساس تفكر فاشيسم افغانى ( مطابق مانفيست تئوريسين فاشيسم افغان محمد گل خان مومند تعیین گرديده است )مربوط یک اقلیت مهاجر به نام افغان می باشد.
بیایید بدور از هرگونه تعصب و تبعیض به این نماد ها نظری بیاندازیم و جایگاه خود را بیابیم .

>>>   من که تاجیک ام با فرهنگ تمدنی و زبان فارسی شیرین و انساندوستانه اش تاجیک باقی میمانم .
ملت شدن همه اقوام در پوشش نام یک قوم حاکم در قدرت ( افغان ) ناممکن است .
هرگاه هموطنان پشتون یا افغان خواهان زندگی صلح آمیز با اقوام دیگر اند باید به عدالت اجتماعی و انتخاب نامی برای ملت که آیینه آن تجلی همه اقوام باشد باورمند گردند ، نه به گرایشات شونیستی و فاشیستی که حاکمان ایشان در قدرت دارند رو بیاورند .
همبستگی و وحدت ملی از عدالت اجتماعی و دموکراسی پدید میآید نه از خود محوری قومی در قدرت

>>>   Salam
من با جرات و با مسوؤليت مى گويم ، اگر نامى و واژه يى در جهان منفور و قبيح باشد ، آن واژه يى افغان ( اوغان) است . هيچ كسى در بيرون كشور ، حتا همان پشتون دو آتشه هم جرات ندارد خود را اوغان معرفى كند . تمام جفنگ اوغان خواهى تنها مصرف شوؤنيستى در داخل دارد .

>>>   Abdulhabib Habibi
من افغان نیستم، من یک خراسانی آزاد اندیش و آزادیخواه و تاجیک بودم و هستم و خواهم بود، این سرزمین از مردمان خراسانی بوده که هزاران سال است که درین خطهء باستانی زیست می نمایند برادران اواغین در حدود دوصد و هفتاد سال میشود که با غژدیهای سیاه، چند تا اشتر، کوسفند، بز و مرغهای خود، وارد این سرزمین شدند، و زمام امور مملکت را غصب کردند، حالا وقتی که ایشان در نقاط مختلف کشور جابجا گردیدند، شدند صاحب اصلی این خاک، در حالیکه در نواحی کوه های سلیمان صد ها سال با گاو و گوسفند و شتر و مرغهای خود زندگی میکردند، و هیچگونه خانه و کاشانهء نداشتند، از زمان به قدرت رسیدن احمدشاه ملتانی، آهسته آهسته از کوهای سلیمان تشریف فرمای سرزمین خراسان گردیدند، و زبان فارسی را یاد گرفتند، و شروع کردند به اعمار خانه های گلی و بالآخره آدمیت را آموختند، و حالا خود را صاحب اصلی این سرزمین محسوب می‌نمایند، و دیگران را مهاجر خطاب میکنند، قضاوت برای شما هموطنان عزیزم، ازین کرده نمکحرامی و دیده درآیی و بی شرمی ندیده ام.

>>>   افغانستان سرزمین تمام ملیت ها است و احمد خان درانی هم جزءافتخارات تاریخی آن،اگر شما هم زیاد کنجکاوی کنید که کی هستید شاید نسب تان به چنگیز خان و یا خانواده ای او هلاکو ، یا گرگین خان و یا شاه طهماسب ، یا ابوجهل برسد برادران این همه موشگافی چه ضرور ، مرد شوید گنده گی های اطراف خانه ای تانرا دور کنید مرد شوید فقر را محو کنید مرد شوید پول حج تانرا برای آبادی وطن تان صرف کنید مرد شوید مکتب بسازید مرد شوید بیسوادی را از جامعه محو کنید کی در قصه ای تان است که خود،را خراسانی میدانید کاشانی میدانید، هندو میدانید یهود و عیسوی میدانید مهم این است که انسان شریف با قلب مهربان باشید»»»«
««««حنظله»»»»

>>>   حبیبی صاحب خواب خراسان دیدن را از سرتان دور کنید و به فکر تامین امنیت سراسری ، وحدت تمام ملیت ها و همدلی بین تمام مردم باشید، شاید شما از زندگی مرفه بی نیاز باشید و همچنان خانواده ای تا اما هزاران کودک این سرزمین از شرق مغرب شمال و جنوب ، شکار مدرسه های و هابیت و هزاران دگر شکار مافیای خرید و فروش اطفال خردسال گردیده اند ، قرار گزارش خبر نگار با احساس نجیبالله قریشی. فاجعه تجارت اطفال و استفاده های جنسی. از آنها توسط جنگ سالا ران ،مقامات امنیتی ولایات و عده ای از مجاهدین ، قلب هر انسان را به گریه میاورد، بر اساس راپور آقای قریشی اطفال خرد سال ولایت آقای پدرام بدخشان در سمت شمال بخصوص ولایت تخا ر خریدار زیاد دارد و این جنایت ادامه دارد ، تجاوزات بر زنان بیوه دختران خرد سال جزء فرهنگ عده ای از باشندگان زور گوی سمت شمال شده است ، کسی نیستکه به فریاد این مظلومین برسد ، همه فقط در فکر دامن زدن به نفاق ملی هستند ، آیت روزی شده که پدرام از یخن ریس مجلس نمایندگان بخاطر دفاع از اطفال معصوم گرفته باشد ، عاشقان خراسان در زیر ریش تان تاجیک تان ناموس تانرا به یغما برده و میبرد و شما در عشق خراسان مد هوش هستید، شما بر طرز زندگی پشتو نها تمسخر میکنید ، چه فکر میکنید اگر یک بدخشی یا مزاری تاجیک که دفعتا به کابل بیاید او همه آداب معاشرت شهری را بلد است ، آلبته نه اگر یک طنز نویس بر شیوه و کردار آنها طنزی بنویسد شاید زیاد جالب باشد، زمانیکه پنجشیری ها هم در کابل برای کار آمدند ، هزاره ها همچنان اکثر شان در خانه ای کا بلیان نوکر بودند ، پنجاه سال گذشت تا عده ای از این مردم شهری شدند ، ولی این بدان معنی نیست که آنها فرهنگ ، نداشتند و یا همیشه کابلی ها به طرف آنها به نظر تحقیر ببیند، این حق را هیچکدام ندارد ، نصب شما هم شاید در گذشته های دور به چنین سطح بوده باشد اما با گذشت زمان امروز بخش از روشنفکران جامعه را تشکیل میدهید، مرحوم غبار به خوبی به حل چنین مسایل پرداخته است. بلی من با شما در رابطه به سیاست های عظمت طلبانه ای اشرف غنی و شرکایش موافق هستم ، برای اینکه جلو اورا برای دوره جدید انتخابات ریاست جمهوری گرفت ، بهتر است از هر طریق ممکن از یخن مقامات ناتو و امریکا گرفته شود زیرا جلو کشور بدست آنها است نه کس دگر.

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است