به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper)،اوضاع سیاسی حکومت وحدت ملی و اوج گیری اختلاف های قومیتی، تکرار تاریخ است و یادآور روزهای هرج و مرج کابل که در تاخت و تاز گروه های مجاهد حال با هر نامی در کشتار و ویرانی غرق شد و اکنون پس از سال ها و در دوران قانون و نظامی مشروع، همچنان خطر سقوط و جنگ انتظار این شهر همیشه آشوب زده را می کشد.

حملات دو روز اخیر سبب مرور خاطرات گذشته می شود و نقشی که رهبران در رهایی افغانستان از تجاوز خارجی داشت تا نبردهای داخلی و ظهور طالبان و بازنگری دلایلی که کشور نتوانست پس از بیرون راندن شوروی به سوی ثبات و امنیت گام بردارد و هر روز بیشتر از گذشته بر ناامنی دامن زده شد.

اختلاف های قومیتی که در دهه هفتاد سبب جنگ داخلی و آغازی برای ظهور افراط گری شد در دوران جدید نیز نه تنها کاهش نیافت بلکه به شدت خود باقی ماند و در حکومت اشرف غنی به اوج رسید اما دیگر نه مردم آن جامعه حساسی است که در بازی های سیاسی رهبران به یکباره به نبرد با یکدیگر بروند و نه دولتمردان، چهره های که جنگ مسلحانه را تنها راه بیابند.

جدای از گلبدین حکمتیار که سیاستی جز تفرقه و کشتار ندارد باقی رهبران جهادی از بانیان نظام جدید بودند اما برای حکومت افغانستان افرادی بر کرسی ریاست جمهوری تکیه زدند که نقش مستقیمی در جنگ های داخلی نداشته و گمنام در سیاست هم منافع امریکا را حفظ کردند و هم به اهداف رهبران پشتون جامعه عمل پوشاندند.

اختلاف قدرتمندترین رهبران با ارگ سبب عمق بخشیدن به اختلاف های قومیتی و گسترده شدن دامنه جنگ شده است و اگر اشرف غنی و به تبع آن باقی دولتمردان از کلمه وفاق ملی در همایش بزرگداشت از قهرمان ملی استفاده می کنند، نشان می دهد که هم درک تشخیص ریشه بحران را دارند و هم خواهان حل آن نیستند.

در خیمه لوی جرگه بلندپایه ترین چهره های سیاسی چهاردهه اخیر به سخنرانی پرداختند که گاه همراه با کنایه به حکمتیار بود از جانب رییس اجرایی و یا خط و نشان کشیدن هایی معاون اول ریاست جمهوری با تاکید رهبران ایتلاف نجات از مقابله با سلطه گری نه سقوط نظام.

این در حالی است که تمامی مقام ها دم از وفاق ملی برای گذر از بحران جاری کشور زدند که به مانند دیگر کلمه های خاص چون صلح، وفاق ملی به تعبیر اشرف غنی فاصله ای بسیار دور از معنی مد نظر عبدالله دارد.

رییس جمهور آگاه به رخدادهای کشور است و بهتر از هر کارشناس و صاحب نظری می داند تا زمانی که سیاست قبیله گری و سلطه جویی را بر تقسیم و اشتراک قدرت اولویت دهد، اتحادی در میان سران حکومت شکل نمی گیرد و جنگ دوام دار و کشتار مدام است.

در همین راستا، جنرال دوستم که به گفته خود سی و پنج سال در عمق سیاست افغانستان حضور داشته است با تهدید دگرباره به هیات غنی که به ترکیه رفته بودند گفت: وادار نکنید که پرده از چیزهایی که دیده ام بردارم.

در تاریخ چهل ساله گذشته که صحنه جنگ های بیشمار بود، هیچگاه اجماع ملی ایجاد نشد و همواره هر اتحادی از دل معامله برخواست و بر همین اساس، تنش و درگیری های سیاسی جز جدای ناپذیر حکومت ها است.

در کنار اشرف غنی که در براندازی اختلاف به رییس جمهوری منفور در جامعه بدل شده است سنبل تفرقه نیز نقش بسزایی در آشوب های سیاسی جاری ایفا کرد، گلبدین حکمتیار که با برنامه صلح از مخالف منزوی به همراه ارگ بدل شد، دست به تحریک مخالفان و عمیق تر کردن شکاف اختلاف ها می زند.
این رهبر جهادی نمونه بارز از نقض سخنان رییس جمهور است زیرا اگر وی دم از اجماع ملی می زند پس همراهی حکمتیار برای چیست؟

در آشوب ترین روزگار سیاسی دوران جدید که مردم با تمامی توان خوستار اتحاد و اشتراک قدرت رهبران در حکومت می باشند، اجماع ملی نیز به مانند صلح تبدیل به وسیله ای در اختیار ارگ نشینان شده است تا از خود چهره ای ملی نشان دهند.
اما با سیاست قبیله گرای آشکار ارگ و دامنه وسیع جنگ و کشتار چه کسی باور دارد که اشرف غنی همچنان که ادعا می کند در پی وفاق ملی است؟

کد (18)

>>>   Salam
سه فرد و شخصيت ننگين در تاريخ معاصر تاجيكان ، سه كله ى بى انديشه يى كه همه چيز را در پاى قبيله ريختند و اقتدار قبيله را دوباره زنده كردند . يقين دارم كه نسل هاى بعد قبر هاى اينها را هم محاكمه خواهند كرد تا درسى باشد به همه .

>>>   این بار اقوام غیر پشتون یک حکومت بدون پشتون را به ملت پیشکش کنن
نباید گذاشت مادران پشتون تولیدات پنجابی را بعد از نو ماه در شکم و دها سال بزرگ کرده آخرش انتحاری کند
اگر اقوام غیر پشتون کمی عدالت را دوست دارن باید نگذارن این قدر ظلم بالای مادران ‌دختران پشتون شوه
احمد از کابل

>>>   حکمتیار را اگر از پیشینه کردارش مطالعه کنید یک خلقی بی زبان(بی وعده)جلاد بی رحم وهرزه گوی است و تایک شهروندخوب یک شهروندمتعصب بی اندیشه آله دست ونیشنلست است نه به انسانیت باور دارد نه به عدالت نه به آرامش نه به ترقی نه به زندگی دنیا نه به آخرت نه به آزادی- عمرش دراسارت وغلامی گذشت وبه آشوبگری تربیه شده است اگر به موارد فوق باور میداشت کابل را به ویرانه تبدیل نمیکرد امریکارا شیطان و در اخیر به پولش (اکنون) معیشت نمیکرد نوشته هایش دروغین بانقل از دیگرمنابع وبا پول بادارانش چاپ شده است

>>>   حکمتیار را اگر از پیشینه کردارش مطالعه کنید یک خلقی بی زبان(بی وعده)جلاد بی رحم وهرزه گوی است و تایک شهروندخوب یک شهروندمتعصب بی اندیشه آله دست ونیشنلست است نه به انسانیت باور دارد نه به عدالت نه به آرامش نه به ترقی نه به زندگی دنیا نه به آخرت نه به آزادی- عمرش دراسارت وغلامی گذشت وبه آشوبگری تربیه شده است اگر به موارد فوق باور میداشت کابل را به ویرانه تبدیل نمیکرد امریکارا شیطان و در اخیر به پولش (اکنون) معیشت نمیکرد نوشته هایش دروغین بانقل از دیگرمنابع وبا پول بادارانش چاپ شده است

>>>   Zahir Ariaie
زمان آن رسيده است تا تاجيكان پشتو زبان در جنوب در استان هاى نورستان، كنر، پكتيا، ننگرهار، هلمند ، لغمان، وردك، زابل ، غزنى و قندهار كه به مرور زمان در طول تاريخ به دلايل مختلف تغير زبان داده اند ويا در شناسنامه هاى شان سهواً ، يا اجباراً تغير هويت داده شده اند عرض اندام نموده و نمايندگان خود را در پارلمان مطرح كنند و براى منظور نياز است نخست در قالب جرگه ها و انجمن هاى قومى پارسى زبان جنوب خود را مطرح ساخته و نماينده معرفى نمايند. همچنان جمعيت اسلامى ميتواند محور خوبى براى انسجام شان و تسريع اين پروسه باشد!

>>>   بدترین بی سواد، بی سواد سیاسی است
وی کور و کر است، درک سیاسی ندارد و نمی‌داند که هزینه‌های زندگی از قبیل قیمت نان، مسکن، دارو و درمان همگی وابسته به تصمیمات سیاسی هستند.
او حتی به جهالت سیاسی خود افتخار کرده، سینه جلو می‌اندازد و میگوید که…: “از سیاست بیزار است”.
چنین آدم سبک‌مغزی نمی‌فهمد که بی‌توجهی به سیاست است که زنــان فــاحــشه و کــودکان خــیابانــی می‌سازد، قتــل و غــارت را زیاد می‌کند و از همه بدتر بر فساد صاحبان قدرت می‌افزاید…
#برتولت_برشت
مردم ما سیاست زده اند، نه سیاسی و دارای فهم و شعور سیاسی بالا.
نبی احمدی

>>>   به همه ما و حتی خارجی ها اشکارا است که اشرف غنی احمدزی که برای فریب مردم احمدزی را از پسوند نامش در ظاهر کشید و اما در عمل از اول شروع کاراش به قومگرای وتعصب قومی و زبانی و سمتی عملا دست بکار شد وی نه تنها که در مورد وفاق ملی اندکترین قدم نبرداشته درین چهار سال کاری اش در چوکی ریاست جمهور بلکه نفاق و تفرقه و جدایی اقوام را بطور عملی و واضح و اشکارا انجام داده تا ازین راه در انتخابات اینده سوءی استفاده ناجیز کندکه با اوردن گلبدین مشهور به قصاب کابل جاسوس معلوم الحال ای اس ای در هر نشست و سخنرانی این خاین عمده سخنرانی هایش جز نفاق افکنی قومی و زبانی و سمتی چیزی دیگری نیست که همخوانی با حرکات ارگ دارد و از داخل ارگ پشتبانی میگردد اشرف غنی و گلبدین خاین برای وفاق ملی نه بلکه برای نفاق قومی در حرکت هستند .

>>>   پشتونها به مساوات برابری و احترام ارزش های متقابل دیگر اقوام باور ندارند. بهترین کاری که آنها میکنند اینست که بزور ویا به رضا یکسان سازی میکنند و اسمش را هم گذاشته اند وحدت ملی. هویت دیگران را هذف میکنند و همه را به جبر افغان نامگذاری میکنند و این یکسان سازی جبری را وحدت ملی تلقی میکنند.

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است